همراه با محمدرضا بایرامی در هفت روز آخر جنگ
بهگزارش سرویس فرهنگی برنا، محمدرضا بایرامی در این کتاب فضایی واقعی را پیش چشم خواننده مینهد و او را با خود به عمق داستان میبرد و در زیر و بم ماجراها و توصیف جزییات او را با خود شریک میكند.
راوی بهعنوان شخصی كه ناظر بر همه رویدادهاست، به بیان ماجرا میپردازد. ماجرایی كه در نزدیكی مرز عراق رخ میدهد. یکگردان، خاكریز، سنگر و افرادی كه جان بركف در راه دفاع از خاک و سرزمین خود هر شرایطی را تحمل میكنند.
روز اول از این هفت روز، وقتی قهرمان داستان از خواب بیدار میشود، شاهد غوغایی است که کیلومترها جلوتر، در خط مقدم برپا شده، و دود و غبار ناشی از انفجارهای پیاپی همه جا را فرا گرفته است. چند ساعتی که میگذرد، کمکم همه یگانهای حاضر در منطقه شروع به عقبنشینی میکنند، آن هم با چه عجلهای، چنان چه همه سلاحها و تجهیزات را جا میگذارند و فقط فرار میکنند.
سرباز داستان، با وجود ترس از اتفاقات پیش رو، اما به علت احساس مسئولیت شدیدی که دارد، حاضر به ترک منطقه تا رسیدن دستوری از فرمانده یگانش نیست و میماند. ماندنی که هر چند، به ضررش تمام میشود. ناگهان صدای شنی تانکها بلند شده، و او میبیند که تانکهای دشمن، به صد متری آنها رسیدهاند، و از اینجا به بعد، کتاب به روایت یک فرار تبدیل میشود.
گفتنی است؛ «هفت روز آخر» به عنوان برنده بهترین خاطره ادب پایداری در طول 20 سال انتخاب شده است.
چاپ دوازدهم این کتاب در 144 صفحه، قطع رقعی و در تیراژ 2500 جلد و با قیمت 3900 تومان، با تغییر جلد منتشر شده است.




