یادداشت فرهاد ریاضی برای «کاغذ بی خط» ناصر تقوایی؛

کاغذ بی خط، مال چند سال بعد از آن اولین هاست!

|
۱۳۹۹/۰۲/۲۷
|
۲۱:۳۸:۳۴
| کد خبر: ۱۰۰۳۰۳۶
کاغذ بی خط، مال چند سال بعد از آن اولین هاست!
مواجهه با هر مفهومی، آیین خودش را می طلبد، زمان خودش را نیاز دارد و اگر در شرایطی غیر از آن چه که در خور جایگاه و حرمت اوست به سراغش بروی، آن را می سوزانی...

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ فرهاد ریاضی درباره فیلم ناصر تقوایی نوشت: "کاغذ بی خط"ِ تقوایی را هجده سال پیش برای اولین بار در سینما دیدم. در حوالی پانزده سالگی. یادم هست هیچ چیز از آن نفهمیدم. در همه سال های بعدترش که نظرات منتقدین در مجله فیلم و دیگر جاها را در موردش خواندم، احساس من در پاسخ یک جمله بود: "ما که چیزی توش ندیدیم!"

حق داشتم. کاغذ بی خط، مال پانزده سالگی نبود. مال خیلی بعدترش هم نبود. این فیلم مال زمانی است که فراز و نشیب های بلوغ را از سر گذرانده باشی، احتمالا وارد دانشگاه شده باشی و به یکی از خانم ها/ آقایان نزدیک و دورت برای اولین بار دلبسته شده باشی، رفته باشی و جلو و پاسخ منفی گرفته باشی و به زمین بیفتی و به سختی خودت را جمع کنی و....

کاغذ بی خط، مال چند سال بعد از آن اولین هاست.

فیلم را این هفته، بعد از هجده سال، دو بار پشت سر هم در فیلیمو دیدم و شیفته و دلبسته اش شدم‌. فرش مینیاتوری فیلمنامه ناصر تقوایی و مینو فرشچی با بازی جامع و مانع خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی تبدیل شده به مکاشفه ای در باب مفهوم "ساختن". ساختن از هر دو معنا؛ از مفهوم خلق کردن و از معنای مدارا و عادت کردن.

خالقان اثر همانند آثار بزرگ مشابه ("چشمان تمام بسته"ِ کوبریک، "ماه تلخ"ِ پولانسکی، "ولنتاین غمگین"ِ سیانفرس و..) به آن اعماق یک رابطه انسانی- اینجا یک زوج طبقه متوسط که ده سال از ازدواج شان می گذرد می روند. آن هم مماس به جامعه ای ملتهب و در حال گذار که قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه و..را چندی قبلش از سر گذرانده. (برای من قُل دیگر این فیلم، اولین اثر تقوایی، "آرامش در حضور دیگران"/۱۳۵۰ بر اساس قصه ای از غلامحسین ساعدی است)

آسیب شناسی متن فیلم، روزگار دور یک رابطه را احضار می کند؛ آن زمان که اشتیاق ها فروکش کرده، بعضا اغراق های واژه ها کم شده و قصه اصلی شروع شده.

من باور دارم فیلم ها هم مثل ما، مثل موجودات زنده دیگر، خالقی دارند که ناحق شدن یک حق را می بینند. من هجده سال به این فیلم ظلم کردم و از خدای سینما، طلب بخشش دارم. که نفهمیدم که بوده و چرا. که مثل ارزش خیلی انسان ها که سال ها بعد به گوهر وجودشان پی بردم، تازه پیدایش کردم.

حالا بیست سالی می شود که تقوایی، این داستان نویس و کارگردان توانای آبادانی فیلم نساخته ولی هنوز می شود با کاراکتر اصلی قصه، "رویا رویایی"(زیبایی دوگانه اسم را ببینید) ماند و ساخت.

نظر شما