مهدی ملک محمد، مشاور و رفتار شناس اجتماعی، در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا درباره آسیب شناسی شایعات پیرامون ازدواج و طلاق بازیگران گفت:ایرانی ها شایعات را راحتتر از واقعیتها میپذیرند.
او با اشاره به تعداد بالای دنبال کنندگان صفحات اجتماعی بازیگران و به اصطلاح سلبریتیها اظهار داشت: حضور فعال بازیگران در صفحه های اجتماعی و مطرح کردن خصوصی ترین مسائل زندگیشان در لایوها و گفتوگو های مجازی این روزها به بحث داغ محافل فرهنگی تبدیل شده است. که همین حضور باعث دامن زدن به شایعات متعدد درباره زندگی خصوصی بازیگران میشود.
این استاد دانشگاه و رفتار شناس با اعلام اینکه حفظ زندگی مشترک و وفاداری به همسر یکی از مهم ترین اصول در ازدواج است و باید برای آن آموزش دید و تلاش کرد، افزود: هنرمندان و چهرههای سرشناس با سختی بیشتری برای حفظ دوام زندگی روبه رو هستند زیرا زندگی آنها در میان شهرت و زیر ذره بین نگاه مردم قرار دارد.
ملک محمد ادامه داد: طلاق بازیگران دو وجه دارد؛ یکی وجه انتشار خبری موضوع طلاق که برخی شایعه است و دیگری واقعیت ماجرایی که ممکن است برای هر زوجی رخ بدهد.
طلاق و جدایی سلبریتی ها روی افراد جامعه موثر است
این استاد دانشگاه معتقد است: جذابیت زندگی بازیگران سینما و تلویزیون برای افراد مختلف جامعه انکار ناپذیر است. همان قدر که طرفداران سلبریتیها و ورزشکاران محبوب آنها را با پیام ها و ابراز علاقههای مجازی به ادامه کارشان ترغیب میکنند به همان اندازه هم پیامهایی در پای عکس ها و فیلم ها ثبت میشود که با بار منفی که دارند باعث سلب اعتماد به نفس فرد میشود.
ملکمحمد خاطر نشان کرد: بخش غیر واقعی و شایعه در روانشناسی شایعه مطرح میشود. در این بحث ایرانیان شایعات را راحتتر از واقعیتها میپذیرند چراکه وجهی از اقرار و جذابیت درون آنها وجود دارد و برای ایرانیها وجه هیجانی چیزها مهمتر از وجه منطقیشان است. برای همین هم زرد نامهها با اقبال بیشتری از سوی خوانندهها همراه است
این روانشناس و مشاور افزود: گروههای مرجع گاهی میتوانند سیاستمدار باشند، گاهی سلبریتیهایی با عنوان بازیگر، موسیقیدان یا خواننده باشد . گروههای مرجع را نمی شود از جامعه گرفت چرا که آنها در هر عنوان بهصورت تدریجی شکل میگیرند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه بازیگران برای بخشی از مردم مرجع هستند که انتشار خبر طلاق و جدایی آنها میتواند روی جامعه متاثر باشد چگونگی آن را تحلیل کرد.
مهدی ملکمحمد با اشاره به نقش فضای مجازی دامن زدن به طلاق بازیگران گفت: رسانه ملی نیز به این نظریه از طریق بازیگران به طرز عجیبی دامن میزند. وقتی دو نفر از اهالی سینما با یکدیگر ازدواج میکنند، رسانه ملی آنها را به تلویزیون دعوت میکند؛ آنهم بهعنوان الگوی یک زندگیِ خوب.
وی ادامه داد: جامعهای که این افراد را روزی در قاب تلویزیون بهعنوان زوجِ خوشبخت دیده بود مدتی بعد در رسانهها میبیند که آن دو از یکدیگر جدا شدهاند و همین در نهایت منجر به شکستهشدن قبح طلاق خواهد شد.
این مشاور خانواده همچنین معتقد است این اتفاق مختص ایران نیست. در بسیاری کشورهای دیگر هم ما این را مشاهده میکنیم. اما در اینجا تفاوتی وجود دارد؛ در آن کشورها سیاستمداران و حاکمیت اصراری بر این ندارند که جریان ازدواج و طلاق شکل دیگری باشد اما در ایران اصرار بر این است که ازدواج ارزش باشد، درحالیکه جامعه چیز دیگری میگوید؛ درنتیجه یک شکاف این میان ایجاد میشود که این خودش شکننده است.
وی همچنین به موضوع سرککشیدن مردم در زندگی خصوصی بازیگران پرداخته و گفت: موضوع سرککشیدن مردم به زندگی مشترک بازیگران ، بههنجار یا نابههنجار بودن گروههای مرجع ربط ندارد. بلکه آنچه مهم است آنکه این موضوع بیشاز آنکه به مردمی که سرک میکشند ربط داشته باشد به خود گروههای مرجع برمیگردد.بازیگزی که خصوصی ترین اتفاقات زندگی اش را در صفحات اجتماعی اش به اشتراک می گدارد و تعداد زیادی هم دنبال کننده دارد به افراد بیشماری اجازه می دهد که هم او و هم سبک زندگی و هم نوع مراودات و هم نوع خورد و خوراک او را قضاوت کنند و این قضاوت امکان دارد به دور از واقعیت و جانب دارانه و در برخی از موارد هم آزار دهنده باشد .
ملک محمد گفت: گروههای مرجع تمایل دارند زندگی خصوصیشان را به نمایش درآورند؛ آنها وقتی خبر ازدواجشان را به اشتراک میگذارند نباید انتظار داشته باشند مردم در مورد طلاقشان کنجکاوی نکنند. به همان میزان که در کامنتها پیام تبریک و آرزوی خوشبختی وجود دارد به همان میزان هم پیامهای ناامید کننده و نفرتانگیز دریافت میشود که اتفاقا بار منفی بیشتری دارد و رسما اعتناد به نفس فرد بازیگر را نشانه میگیرد.
به اعتقاد این استاد دانشگاه گروههای مرجع به صورت مشاهدهای است که یادگیری را در مخاطبانشان ایجاد میکنند. مردم به اینکه آنها چه میگویند مثلا اینکه در برنامهای دعوت میشوند تا درباره فواید ازدواج بگویند توجهی نمیکنند، بلکه به این موضوع که آیا گوینده خودش هم این امر را رعایت کرده یا نه دقت میکنند.
آرتیستها از نمایش زندگی خصوصی شان لذت میبرند!
جامعهشناس خانواده با اعلام اینکه آرتیستها از نمایش زندگی خصوصیشان در شبکههای اجتماعی پر مخاطب لذت میبرند گفت: طلاق سلبریتیها هرچقدر بزرگنمایی نشود بهتر است چراکه زندگی بازیگران خواه ناخواه روی زندگی بقیه مردم تاثیر میگذارد.
افسر افشارنادری، جامعهشناس خانواده، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ با اشاره به اینکه زندگی بازیگران سیما و سینما زیر ذرهبین نگاه جامعه است گفت: هرچند باید بازیگران را جزو نخبگان سمبلیک بهحساب آورد، اما نگرش ما به موضوعِ طلاق بازیگران نباید همان نگرش و تحلیلی باشد که درباره طلاق در کل جامعه انجام میدهیم.
وی ادامه داد: نوع کارِ هنرمندان چه ضعیف چه قوی بهنحوی است که میتواند سمبلی هم برای دیگران باشد. افشاءکردن و بزرگکردن طلاق یک یا چند بازیگر میتواند شیوهای برای بازدید رسانهها باشد.
به اعتقاد این جامعهشناس رسانهها نباید چنین چیزهایی را بزرگ کنند، چراکه میتواند طلاق را گسترش دهد. این دست مسائل که مربوط به آسیبهای زندگی خصوی بازیگران است هرچقدر نادیده گرفته شده و بُلد نشود بهتر است.
وی با تاکید بر تاثیر زندگی و انتخاب بازیگران بهعنوان گروههای مرجع جامعه بر زندگی و انتخاب دیگر افراد جامعه گفت: سبک زندگی خصوصی بازیگران سینما و تلوزیون به ویژه در مورد ازدواج و طلاق خواسته یا ناخواسته در سازوکاری قرار میگیرند که نظریه کمارزش شدن ازدواج و افزایش طلاق را تشدید میکنند.
این جامعهشناس ادامه داد: مردم به آنچه گروههای مرجع انجام میدهند بیشتر دقت میکنند تا آنچه آنها میگویند.
طلاق سلبریتیها هرچقدر بزرگنمایی نشود بهتر!
افشارنادری گفت: پررنگشدن زندگی خصوصی بازیگران ربطی به جامعه ندارد و این رسانهها هستند که با تکرار حواشی منجر به تاثیر زیاد زندگی آنها بر جامعه میشوند.
وی همچنین به موضوعِ سرککشیدن مردم در زندگی خصوصی بازیگران پرداخته و توضیح داد: در این میان باید به موضوعِ سرککشیدن مردم به زندگیِ مشترک بازیگران هم اشاره کنیم. بههنجار یا نابههنجار بودن گروههای مرجع در این امر اهمیت ندارد. بلکه آنچه مهم است آنکه این موضوع بیشاز آنکه به مردمی که سرک میکشند ربط داشته باشد به خود گروههای مرجع برمیگردد.
این جامعهشناس گفت: گروههای مرجع تمایل دارند که زندگی خصوصیشان را به نمایش درآورند؛ آنها وقتی خبر ازدواجشان را به اشتراک میگذارند نباید انتظار داشته باشند مردم درمورد طلاقشان کنجکاوی نکنند.
وی با بیان اینکه نمیتوان به قطع یقین گفت کدام یک از ازدواج های سنتی یا مدرن بهتر است، ادامه داد: با توجه به آمارها امکان انتخاب اشتباه در هر دو روش ازدواج وجود دارد ولی بیشک آگاهی خانوادهها از روابط دختر و پسر، کمک به آنها و مشاوره قبل ازدواج بهتر از دوستی پنهانی است.
افشارنادری با اشاره به اینکه استفاده از اینترنت و ماهواره در جامعه امروز به معضلی بزرگ تبدیل شده و نهاد خانواده را تهدید میکند، اظهار کرد: ماهواره بنیان خانواده را سست، طلاق و خیانت را امری عادی جلوه میدهد تا جایی که برخی را برای برپایی جشن طلاق سوق میدهد.
وی ادامه داد: جوانان و خانوادهها در بحث ازدواج به تفاوتهای فرهنگی و اختلافات سطح خانوادهها باید توجه جدی داشته باشند چراکه یکی از مهمترین عوامل که در آینده باعث طلاق میشود همین مورد است.
این جامعهشناس به راهکارهای کاهش آمار طلاق اشاره و تصریح کرد: مشاوره قبل ازدواج، داشتن هم فکری خانوادگی زن و مرد، داشتن شناخت خانوادگی، جلوگیری از ازدواج در سن کم، نداشتن توقع زیاد، ساده زیستی از راهکارهای کاهش طلاق در جامعه است.
افشارنادری همچنین ادامه داد: ما بارها دیدهایم در شبکههای مختلف تلویزیونی بازیگران و مجریها در سنین بالا اعلام میکنند که ما ازدواج نکردهایم و جوان مخاطبی هم که ازدواج نکرده با تماشای این تصویر ازدواج نکردن برایش توجیه میشود./2