جابر قاسمعلی نویسنده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبر نگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ، درباره وضعیت فیلمنامه نویسی سینمای ایران گفت: فیلمنامهنویسی تابعی است از متغیر شرایط اجتماعی و سیاسی و شرایطی که بر سینما حاکم است. بر این مبنا، فیلمنامهنویسی بهروزرسانی و در آن دگرگونی ایجاد میشود.
قاسمعلی درباره الگو سازی در فیلمنامه های تلویزیونی و مخاطب بالای سریال های تلویزیونی افزود : به جای اینکه بگوییم چقدر الگو برای جامعه خودم می سازم من می گویم چقدر به جای خودم متعهد هستم،چقدر به جامعه خودم فکر می کنم چقدر نگران جامعه هستم،چقدر دغدغه جامعه را دارم؟
چقدر به جای خودم متعهد هستم ؟
وی در پاسخ به این سوال که به عنوان یک نویسنده چقدر تلاش می کنید تا در جامعه فرهنگ سازی انجام بدهیدگفت:فرهنگ سازی کار بسیار خوب و پسندیده ای است.من میگویم دغدغه ام این است که بایستی چیزهایی نشان مخاطب خودم بدهم که مخاطبم آن موارد را در پیرامون خودش دیده باشد ،یعنی مسأله من این است که مردم الان خودشان را در تلویزیون نمی ببینند .مردم مشکلات خودشان را در تلویزیون نمی ببینند.
متهم به سیاه نمایی میشویم
قاسمعلی ادامه داد :پدری ،دختر خودش را کشته ما نمی توانیم این موضوع به این مهمی را در تلویزیون نمایش بدهیم ،خب نه تنها دغدغه من بلکه دغدغه همه آن افرادی که کار سینما و تلویزیون می کنند این است که این ماجرا را بنویسند درباره اش حرف بزنند همه ابعاد آن را واکاوی کنند.
وی با اشاره به قوانین دست و پاگیری که بر سر راه نوشتن یک فیلمنامه تلوزیونی یا سینمایی وجود دارد افزود :ببیند من در مقام نویسنده نمی توانم برای شخصیت دزد و قاچاقچی و اختلاسگر فیلمنامه ای که مینویسم اسم مذهبی انتخاب کنم . واقعا نمی دانم چرا چنین تابویی برای ما نویسنده ها در نظر گرفتند،واقعا این درد است. آقا بگذارید من دو تا آدم نشان بدهم که واقعا نماز خوان است ،اسم مذهبی دارد اما کار خبط و خطا انجام می دهد و با کارش جامعه را نابود می کنند ؛نمی توانیم در باره این چیزها بنویسیم و در نتیجه چیزی هم به نمایش در نمی آید وقتی این درد ها را داریم آن وقت شما توقع دارید من در فیلمنامه بنویسم بازیگر نقش فلان سوار ماشین شد و درجا کمربند را بست ؟پلیس راهنمایی و رانندگی به قدر کافی جریمه می کنند و این بستن کمر بند الگو شده است.
باید چشممان را به روی واقعیت باز کنیم
وی گفت :شما به عنوان رسانه باید از من فیلمنامه نویس، از من کارگردان ؛از آقا و خانم بازیگر بخواهید که چشمشان را به روی واقعیت های جامعه باز کنند.
وی با اشاره به اینکه هنرمندان در همه سطوح اعم از بازیگران تلویزیون و سینما و تئاتر خودشان را از جامعه جدا نمی دانند افزود :مشکل ما در نگارش و ساخت و کلا فیلم، وجود مدیران بیدغدغه است که جامعه را گل و بلبل می ببینند. تفکر ایدئولوژی در ایران خانمان بر انداز شده است. یعنی چی که ما نمی توانیم درباره مسال و مشکلات مردم حرف برنیم؟؟
قاسمعلی ادامه داد سی سال است که من در مقام نویسنده می نویسم و اعتراف می کنم چرت و پرت نوشتم، داستان های احمقانه پاستوریزه داستان های بیخودی که به هیچ جا بر نمی خورد.
وی با اشاره به اتفاقی که در سریال وارش رخ داد و باعث خشم گیلانی ها و تجمع آنها شد گفت :یک نفر به یک آدم دیگر ی گفته بود بی غیرت به رشتی ها بر خورده بود فکر کرده بودند که ما به رشتی ها توهین کردیم در حالی این موضوع اتفاق افتاد که من اصلا چنین چیزی ننوشته بودم اصلا گیرم که نوشته بودم دو تا آدم منفی با هم بحثشون شده و چنین حرفی زدند.آدم ها در کوچه و خیابان که دعوا می کنند کتک کاری می کنند فحش می دهند،یقه هم را پاره می کنند اصلا هم مهم نیست چه کسی در حال تماشای دعوای آنهاست اصلا یک عده موبایل به دست این درگیری ها را فیلم می گیرند.منظورم این است که خیلی اتفاق های بد و رکیک در جامعه می افتد که هیچ کسی هیچ واکنشی به آن اتفاق نشان نمی دهد ولی کافی است یک کلمه زشت در یک دیالوگ نوشته بشود و به کار برود فلان طایفه و فلان اهالی و فلان صنف زحمت کش قشون کشی می کنند که این کلمه توهین به ما بوده باید معذرت خواهی کنید باید کلا روند پخش مجموعه تلویزیونی را متوقف کنید .
نویسنده فیلمنامه صد سال تنهایی تصریح کرد:به نظر من نویسنده و کارگردان باید همه دغدغه هایمان را زمین بگذاریم و درباره اتفاقی که برای دختر ۱۴,ساله افتاد و به آن طرز فجیع و وحشتناک از طرف پدرش کشته شد فیلم و سریال و تله فیلم بسازیم.
نویسنده «روانی» اضافه کرد: الان امنیت جامعه کمرنگ شده. من خودم دختر دارم خودم نگرانم که نکند یک وقت دخترم فکر کند که من هم مثل بابای "رومینا" هستم دلم می خواهد هر کاری انجام بدهم که در درجه اول امنیت روانی دختر خودم حفظ شود و در درجه بعدی امنیت روانی به زندگی همه دختران سرزمینم برگردد.
وی با انتقاد از توقیف فیلم خانه پدری گفت :این اتفاق افتاده در همین زمان اکنون هم رخ داده بعد ما خیلی شیک فیلمی به آن خوبی و خوشی ساختی و جریان سازی را توقیف می کنیم با این توجیه که بد آموزی دارد ؟؟
قاسمعلی افزود :این مسائل ناموسی این مدل زد و خورد ها متاسفانه در کشور ما وجود دارد و هر بار از یک جایی سر برداشت می کند اما چرا نمی گذارید ما حرفش را برنیم؟؟این مسائل دغدغه مردم است که اتفاقا باید به آها پرداخته بشود هر وقت از این دست مسائل و مشکلات نداشتیم حرف شما درست من درباره بستن کمربند و احترام به حقوق همسر و مودب بودن زوجین می نویسم.
قاسمعلی گفت :من با مطرح شدن این مسائل در فیلم ها و سریال ها مشکل ندارم اساس جامعه مدنی هم همین است که باید همه قواعد و قوانین انسانی در آن رعایت شود اما ما خیلی به جامعه مدنی به معنای اخص کلمه مدنیت فاصله داریم.
این نویسنده سینما و تلویزیون گفت :نباید چشممان را به روی واقعیت های جامعه ببندیم باید من نویسنده من کارگردان بتوانم و اجازه داشته باشم درباره اختلاس بنویسم و فیلم بسازم.
قاسمعلی با اشاره به سابقه سی ساله اش در نگارش فیلم نامه های متعدد سینمایی و تلویزیونی تصذیح کرد :قسم می خورم که همه نویسنده هایی که در این نظام پرورش پیدا کردند دغدغه های مردم را دارند ولی اجازه نگارش ندارند.
وی ادامه داد :حرف من این است که مردم باید خودشان را خود واقعی شان را در تلویزیون ببینند تا این اتفاق نیفتد نه آشتی با سینما انجام میشود نه مردم بینند تلویزیون می شوند.
وی ادامه داد :ما به عنوان نویسنده یک چیزهایی می نویسم مدیر پسند آن وقت ببیننده ها می گویند ای وای این نویسنده ها کجا زنده می کنند؟ چرا این همه چرت و پرت می نویسند کجای جامعه ما شبیه فیلم ها و سریال های تلویزیون است، خب وقتی مردم تلویزیون را از خودشان نمی ببینند معلوم است که نسبت به آن سرد می شوند.
کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون گفت: اکثر مدیران فرهنگی و هنری کشور اساسا درکی از هنرسینما و سریال سازی ندارند؛ حرفم به این معنا نیست که هنرمند نیستند اتفاقا به نظرم آقایان به شدت هنرمند هستند ولی مدیران فرهنگی ما به لحاظ فکری دریک چارچوب خشک گیر افتادند و در حال در جا زدن هستند.
داوود توحیدپرست در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا اظهار داشت: یک موضوعی وجود دارد؛ در جامعه ما سیگاریها بد من نیستند در وزارت ارشاد سیگار کشیدن شخصیتهای فیلمها و سریالها محل بحث خیلی جدی است.
وی گفت: نمایش سیگار کشیدن خانمها کلا ممنوع است اگر هم بخواهیم چنین چیزی را نمایش بدهیم قطعا ممیزی کارگردان را ملزم میکند که این سکانس را بیرون بکشد. فرهنگ سازی قطعا باید از سوی نویسنده ها و کارگردان ها مورد توجه قرار بگیرد. ولی متناسب با واقعیت های جامعه این اتفاق می افتد. پدر من خدا بیامرز سیگار میکشید. کارگر بود و نمیتوانیم بگوئیم یک کارگر بد من است چون سیگار میکشد.
وی افزود: ببینید قرآن در ارتباط با هر موضوعی حرف می زند حتی درباره قوم لوط هم صحبت کرده. قرآن میگوید تفکر برانگیزی و عبرت آموزی باید بشود برای همین هم هست که از خیانت زن شوهردار تا نحوه زندگی قوم لوط به صورت داستانی در قرآن که کلام خداست تعریف شده است.
بهترین قصه قرآن درباره خیانت یک زن شوهردار به همسرش است
توحیدپرست ادامه داد: بهترین قصه قرآن درباره خیانت یک زن شوهردار به همسرش است. خدا ابایی ندارد از بیان این موضوع خیانت منتهی باید آنهایی که نویسنده و کارگردان هستند به این نکنه توجه کنند که ته این ماجرا آیا ترویج خیانت است؟ یا اینکه فرض بگیریم ترویج اعتیاد است؟
توحیدپرست اظهار داشت: به عنوان یک کارگردان به شدت دغدغه آسیبهای اجتماعی را دارم کلا کارگردانها علاقه دارند هر موضوع اجتماعی و آسیبی که مطرح میکنند منجر به این بشود که زشتی و پلیدی در جامعه خودمان از بین برود حالا از بین رفتن یک سنگ بزرگ است مسلم است که در چنین جامعه گستردهای زشتی و پلیدی هیچ وقت از بین نمیرود اما دست کم نمایش درست همه ابعاد یک آسیب که مثل یک لکه سیاه در جامعه نمایان است باعث ایجاد حساسیت درباره آن آسیب میشود ایجاد حساسیت همان طرح مسأله است حالا که موضوع را شکافتیم طرح مسأله شده قطعا درباره حل شدنش هم اتفاقهای خوب میافتد. اگر خاطرتان باشد قبلاً جلوی در سازمان صدا و سیما نوشته بودند که صدا و سیما یک دانشگاه است چرا حضرت امام به این موضوع اشاره کرده بودند؟ چون صدا و سیما جریان ساز است رسالتش فرهنگ سازی است چیزی که از طریق برنامه های تلویزیون به نمایش در میآید قطعا برای طیف گستردهای از افراد جامعه قابل باور است و مورد قبول واقع میشود.
سازنده برنامههای تلویزیونی و سازنده سریالها به شدت تحت فشار هستند
کارگردان فیلم معصوم با اشاره به اینکه نویسندهها از سوی نهادهای سفارش دهنده و سازنده برنامههای تلویزیونی و سازنده سریالها به شدت تحت فشار هستند افزود: هر چقدر باور پذیرتر بنویسم و جلوی دوربین ببریم اعتماد مردم را بیشتر جلب می کنیم.
نویسنده فیلم «نامزد آمریکایی من» ادامه داد: جای تأسف دارد ولی از همین تریبون اعلام میکنم من اکثر مدیران فرهنگی و هنری کشور اساسا درکی از هنرسینما و سریال سازی ندارند؛ حرفم به این معنا نیست که هنرمند نیستند اتفاقا به نظرم آقایان به شدت هنرمند هستند ولی مدیران فرهنگی ما به لحاظ فکری دریک چارچوب خشک گیر افتادند و در حال در جا زدن هستند. در پویا و زنده بودن هنر و فرهنگ هیچ شکی نیست بر همین اساس باید قوانین وضع شده در حوزه ساخت سریال و مینی سریال و تئاتر و فیلم سینمایی کاملا به روز باشد. ولی من در مقام یک نویسنده و کارگردان و تهیه کنند میگویم که واقعا قوانین موجود در اداره ارشاد دست و پا گیر و فرساینده است.
مدیران فرهنگی کشور باید از به روزترین افراد جامعه باشند
وی گفت: مدیران فرهنگی کشور باید از به روزترین افراد جامعه باشند و اتفاقا مطالبهگر. اما همه سفارشی کار شدند یک کلیشههای وجود دارد که من نویسنده میدانم اگر در چارچوب همانها بنویسم هر چند پرت و پلا و تماشاگر گریز ولی مدیر تائید میکند، میپسند، امضا میکند و با بودجه موافقت میشود. خب این ماجرای درستی نیست.
توحیدپرست درباره پرداختن به موضوعات اجتماعی در کارهای سینمایی و تلویزیونیاش افزود: بله در فیلم «نامزد آمریکایی من» طرح مسائل اجتماعی مورد تاکیدم بود و به موضوع مهمی مثل قرائت نادرست برخی از مردم از احکام دینی داشتم که این قرائت نادرست چقدر میتواند در جامعه تبعات منفی داشته باشد و خواهر شخصیت اصلی فیلم قربانی این مسئله میشود و در ادامه دختر هم با این نوع افراد دچار مشکل میشود. افرادی که به لحاظ ذهنی دچار عقب ماندگی هستند و نمیتوانند تشخیص بدهند نیازهای مردم جامعه ما با نیازهای مردم جامعه در گذشته تفاوتهای زیادی کرده است.
هنرمند باید دست در دست هم بدهند که در سطح فرهنگی مشکلات رو رفع و رجوع کنند
این نویسنده سریال و فیلمنامه تصریح کرد: راهکارم این است که رسانه و هنرمند باید دست در دست هم بدهند که در سطح فرهنگی مشکلات رو رفع و رجوع کنند همین که در فیلمها و سریالهای تلویزیونی درباره مشکلات حرف زده بشود جامعه هم وارد عمل میشود. به خدا مشکل جامعه ما تار موی خانمها و ناخن کاشته شده نیست. الان مشکل همین ویروس کرونا و عدم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و بالا و پایین رفتن آمار مبتلایان و فوت شدهها یک موضوع کاملا فرهنگی است باید درباره اش فیلم و سریال و تئاتر ساخته بشود تا همه یاد بگیرند بابا یک ویروس کوچک مدل زندگی اشرف مخلوقات را تغییر داده است همه باید برای بقا برای زنده ماندن به این تغییرات تن بدهیم نه اینکه برایمان عادی باشد. در این چند ماهی که کشور درگیر این ویروس است واقاصا. دنیا زمین خورده کدام کار هنری انجام شده؟ همه تلویزیون پر از میزگرد و بحثهای کارشناسی است که اتفاقا خیلی هم کسل کننده است. یک فیلم یک سریال درباره کرونا تهیه و پخش بشود تاثیرش از هزار تا اخطاریه بیشتر است.