به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ متن یادداشت دکتر علی دارابی به شرح ذیل است:
با گذشت 20سال از قرن بیستویکم بشر با تغییرات و تحولات شگرفی روبهرو گردید. بسیاری از این تحولات با اراده انسان برای خلق دنیای بهتر و امکان زیست مناسبتر صورت گرفته است.
اما در این میانه «ویروس همهگیر کرونا کوید 19» که همه کشورهای دنیا را فرا گرفت و عمدتاً غیرارادی بوده است «هراس جهانی» ایجاد کرد و «جان، امنیت و سلامت جهانیان» را دستخوش دگرگونی بیسابقهای کرد با همه فرق دارد. بیش از 500هزار نفر از مردم جهان را تاکنون به کام مرگ کشانده و بیش از 12میلیون نفر را مبتلا کرده است. همه شؤونات زندگی فردی و اجتماعی در روی کره زمین را بهطور محسوس تغییر داده و به عبارتی «تکانههای بزرگی» را بهوجود آورده است:
(یکم): در عرصه اجتماعی؛ موجب تغییر در سبک زندگی شد. استفاده از فناوریهای جدید در میان همه گروههای سنی را تسهیل کرد. با صدای بلند به جهانیان اعلام کرد که باید جمعگرایی در برابر فردگرایی را مدنظر قرار داد. موجب فرسایش سرمایه اجتماعی دولتمحور و فرو کاستن از قدرت و اقتدار دولتها شد. مناسک فردی و جمعی، آیینهای مذهبی را در قالب یک پروتکل و مقررات جدید تعریف کرد. به نابرابریهای اجتماعی دامن زد و طبقه فرودست و فقیر سفره زندگیشان کوچکتر و محدودتر شد. موجب ارتقای فرهنگ بهداشت عمومی از جمله سلامت، محیطزیست، بهداشت فردی و جمعی شد. با تعطیل شدن اماکن عمومی چون پارکها، سینماها، رستورانها ، محدودیتهای آمد و شد در شهرها موجب افزایش اختلافات، درگیریها، خشونتهای فردی و خانوادگی شد. در عین حال تمرین تابآوری برای مردم را محک زد.
(دوم) : در عرصه سیاسی؛ کرونا موجب تقویت محلی گرایی در برابر جهانی شدن شد. بیگانه هراسی، مسدودشدن مرزها، کاهش سفرها، ممنوعیت پروازها را باید از نشانههای این مساله برشمرد.
همبستگی سیاسی در درون، تقویت همگرایی در داخل دولتهای ملی، تغییر شاخصههای کیفیت حکمرانی به تناسب میزان کارآمدی کشورها را باید از تاثیرات کرونا در عرصه سیاسی برشمرد. کرونا ثابت کرد که در عرصه بحران بسیاری از نهادهای بینالمللی که برای چنین روزهای مبادایی تأسیس شدهاند و باید به داد کشورهای نیازمند برسند عاری از واقعیت است و این نهادها به مثابه ابزار سلطه در اختیار آمریکا و متحدان آنها هستند! عملکرد تبعیضآمیز صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نمونهای بارز از این مساله است. آنها در پرداخت وام به ایران به ناروا عمل کردن و اعتبار مورد نیاز را ندادند! تشدید تحریمهای ظالمانه و فراقانونی و فراسرزمینی آمریکا علیه ایران در شرایط بحران هم نمونهای گویا از این مدعاست.
(سوم): در عرصه اقتصادی: کرونا ، بیکاری، تورم، رکود ، بدهی بیسابقهای را موجب شده است. دنیای پس از کرونا تصویری از اقتصاد جهان پیشروی را ندارد. قدرت و اقتدا و کارآمدی نهادهای بینالمللی اقتصادی در دنیا و فلسفه وجودی آنها بهشدت زیر سؤال رفت. برندهای پیشرفته اروپایی-آمریکایی هم در سونامی کرونا رنگ باختند و هژمونی آنها زیر سؤال رفت. کارتلها، تراست و کمپانیهای بینالمللی یکی پس از دیگری دچار رکود و تعطیلی شدند.
قدرتهای جدیدی شکل گرفتند و مقررات و همکاریهای نو آغاز شد. کرونا ثابت کرد الزاماً همه قدرتهای اقتصادی که تا قبل از آن سیطره جهانی داشتند در شرایط جدید نمیتوانند همچنان در جایگاه نخست قرار داشته باشند.
آموزههای کرونا و پساکرونا برای کشورها و ملل جهان بس درسآموز است؛
جهان متوجه شد که «بنیآدم اعضای یکدیگرند» و سرنوشت مردم در همه جهان به هم وابسته است. برای غلبه بر بحرانها از جمله کرونا همبستگی جهانی، معاضدت و یاری یک ضرورت است.
نهادهای غیردولتی بهخصوص آنها که در حوزه سلامت، محیطزیست، خیریه ... کار میکنند نقش برجسته و بارزی ایفا کردند و دولتها باید روی آنها حساب ویژهای باز کنند. بقای جامعه جهانی نیازمند انسانهای سالم و کارآمد است و تهدید سلامت خطر بزرگی برای نابودی این
«راز بقاء» است.
کرونا به همه مردم فهماند که «مسوولیتهای اجتماعی» و «رسالتهای بشری» را هیچگاه نباید و نمیتوان نادیده گرفت. جهان پساکرونا بیتردید با دنیای قبل از آن تفاوتهای آشکاری خواهد داشت. باید برای دنیای جدید طرح، برنامه، سناریو داشت. ما ایرانیان باید جایگاه خودمان را در دنیای آینده تعریف، تبیین و جانمایی کنیم . با اتفاق و حادثه نمیتوان از این بحران بزرگ به سلامت عبور کرد. دولت، ملت، همه نخبگان و مسوولان در آزمون سخت و دشواری قرار داریم هرکس، هر مقام و نهاد باید به تناسب وظایف و اختیارات پاسخگو باشد.