به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ وقتی اینستاگرام خود را باز کنید گاهی اوقات با عدهای رو به رو میشوید که دست به عصا هستند و چهره پیری خود را به اشتراک گذاشتند. روز دیگر عکسی از خود را که درصدی شبیه سلبریتیهای خارجی هستند را پُست یا استوری کردهاند یا اینکه عکس جدیدشان را در کنار تصویر 10 سال پیش خود را آپلود می کنند. گاهی افراد عکس هایی از خود می گذارند که نشان دهد اگر جنس مخالف بودند چه شکلی میشدند یا عکس کارت ملی خود را میگذارند. روزی زن و شوهرها مینشینند جلوی دوربین و به سوالات هم پاسخ میدهند، در بطری را با پا باز میکنند، عکسهای کودکی خود را بازسازی میکنند، عکس بدون آرایش قرار میدهند، سطل آب یخ روی سر خودشان خالی میکنند و کارهایی از این قبیل که همه ما نظاره گر آنها بودیم و حتی شاید شرکت هم کرده باشیم. این سرگرمیها یا به اصطلاح کارهای فان که عموما پشت آنها اهداف مختلفی وجود دارد و معمولا توسط یک سری اپلکیشنهای خاص انجام میشود به کنار و چالشهای اعتراض آمیز هم به کنار که اکثر اوقات کاربرانی که به آن میپیوندند اصلا نمیدانند قضیه از چه قرار است؟
دختری به دست پدرش کشته میشود، پسری دوست دختر خود را میکشد، مردی در ترکیه زن خود را به قتل میرساند در هر صورت فرقی نمیکند چه اتفاقی در کجای دنیا رخ دهد فقط مهم این است که کاربران ما در فضای مجازی چالش راه بیندازند و عدهای را درگیر خود کنند که شاید اصلا ندانند چرا عکس سیاه و سفید از خود منتشر کردند و فقط به خاطر اینکه دوستشان او را تگ کرده بود در رودربایستی ماندند و یک عکس سیاه و سفید استوری کردند یا اینکه حتی شاید با عکس سیاه و سفید خوشگلتر میشوند.
همه این اتفاقات وقتی رخ میدهد که یک چالش در فضای مجازی راه بیافتد و مردم دنبال آن را بگیرند و ناگهان هشتگ آن تبدیل به ترند شود حتی گاهی اوقات اهداف سیاسی و نادرستی پشت این چالشها وجود دارد که مردم ما ندانسته گرفتار آن میشوند و در تله آن گیر میکنند بدون اینکه بدانند از آنها چه سوءاستفادهای شده است در هر صورت برخی هستند که جو گیر میشوند و نمیدانند چرا پرچم دار چالشی شدهاند.
چالشهایی که عواطف و احساسات مردم را قلقک میدهند
بسیاری از مواقع چالشها توسط افرادی خاص با هدف مشخص طراحی میشوند اما مردم احساسی ما عواطفشان قلقلک داده میشود و شروع به ادامه دادن آن میکنند و باوجود اینکه برخی از آنها هیچ ربطی به کشور ما ندارند، مردم خودشان درگیر آن میکنند بدون اینکه متوجه شوند اصلا داستان از چه قرار است. اگر چند روز گذشته سری به اینستاگرام خود زده باشید با سیل عظیمی از عکسهای سیاه و سفید زنان روبه رو شدید که پایین آن نوشته شده: #challengeaccepted یا به عبارتی «#چالش پذیرفته شد». اگر از برخی از صاحبان همین عکسهای سیاه و سفید بپرسید چرا این چالش به وجود آمده هیچ جوابی ندارند چون قطعا نمیدانند در زیر آسمان کجای این جهان چه اتفاقی افتاده که زنان عکس سیاه و سفید از خودشان منتشر کردند فقط چون ویروس گونه منتشر شده و دیدند دوستان و اقوامشان این کار را میکنند خواستند از غافله عقب نمانند و آنها هم فریاد روشنفکری سر بدهند.
اگر به اینکه چالشها با چه اهدافی، با چه مضمونی، پیرو چه اتفاقی به وجود میآیند کار نداشته باشیم، تقلید کورکورانه و شوهای اینستاگرامی آدم را آزار میدهد حداقل الان که در عصر ارتباطات به سر میبریم و همه با یک گوشی اندروید میتوانند به همه اخبار دنیا دسترسی پیدا کنند، انتظار میرود سرچ کنند و ببیند از چه چیزی طرفداری میکنند و اصلا خودشان موافق موضوع هستند یا نه. اینطور نباشد که یک بار با موضوعی موافقت کنند و بار دیگر با همان موضوع مخالفت کنند و بگویند کیس به کیس یا همان مورد به مورد بایکدیگر فرق میکند.
البته نمیتوان کتمان کرد که چالشهای سرگرمی محور برخی اوقات دست کم خندهای را به لب میآورد اما در مواردی این چالشها از هدف خود دور شده و به یک پز و ادا در فضای مجازی تبدیل میشوند. با این حال، یک نگاه به چالشهای کوچک و بزرگی که تابه حال در فضای مجازی و بعد آن در دنیای پیرامونمان شکل گرفته است، میگوید اگر حواسمان نباشد، ممکن است لابه لای این چالش بازیها به ورطههای هولناکی هم بیفتیم.
سلبریتیهایی که به چالشها دامن میزنند
پیشتر اشاره کردیم به چالشهایی که تبدیل به پُز میشوند. نمیتوان کتمان کرد چقدر سلبریتیها و هنرمندان در ترویج یک چالش تاثیر دارند و تا چه اندازه میتوانند به آن دامن بزنند. همین الان گوشی خود را بردارید و به پیچ زنان بازیگر سری بزارید امکان ندارد آخرین پست یا استوری بیشتر آنها عکس سیاه و سفید از خود نباشد، دیروز چالش عکس بدون آرایش و امروز عکس سیاه و سفید و دفاع از حقوق زنان فردا هم هر موضوعی که تبدیل به چالش شود طبیعتا فالوورهای آنها هم پیروشان به چالشها میپیوندند و کار آنها را تکرار میکنند.
وقتی چالشها خطرناک میشوند
چالشها همیشه جنبه انسان دوستانه ندارند. در برخی مواقع این جنبههای سرگرمی به حدی غلیظ و کنترل ناپذیر میشود که میتواند عواقب وخیمی به بار بیاورد، چالشهایی که از طریق یک بازی به میان مردم نفوذ میکنند یا شاید هم بازیهایی هستند که خود را به شکل چالش به رخ میکشند. بازی یا چالش نهنگ آبی یکی از همین چالشها بود. به این صورت که افراد زیادی به صورت آنلاین با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند و از یک فرد بالاتر دستور میگرفتند که چه بکنند و چه نکنند که تمام این دستورها کارهای بی ثمر و خطرناکی بود که درنهایت (مرحله آخر بازی) خودکشی فرد را رقم میزد. بریدن بدن، صدمه زدن به خود، انجام کارهای خطرناک مثل قرارگرفتن لبه پرتگاهها و ارتفاعات از کارهایی بود که نهنگها باید برای رسیدن به مرحله آخر انجام میدادند. در زمانی که این بازی تازه مطرح شده بود، در خیلی از کشورهای دنیا برخی خودکشیها را به این قضیه ربط دادند.
چگونگی استفاده از چالش مهم است
غلامرضا حسنی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد درباره «چالش» در فضاهای مجازی و رواج آن در این روزها معتقد است فضای مجازی و داشتن ارتباط مستلزم فضاسازی است حالا این فضا ممکن است در یک هدف، نیاز یا خدمت مشترک شکل بگیرد؛ چیزی که در فضای واقعی ممکن است دنبال کردن آن سخت باشد.
حسنی در ادامه همه چالش ها را بد و مخرب نمی داند. معتقد است که برخی چالشها بد نیست اما مهم این است که بدانیم چگونه باید از یک ابزار استفاده کنیم. باید چگونگی بهره مندی از ابزار در فضای مجازی رصد شود تا به یک بیماری و آسیب اجتماعی تبدیل نشود.
او می گوید که نمیتوان جلوی فناوری را گرفت. فناوری تولید می شود و ما باید فضای کارکردهایش را بشناسیم. حالا در بحث جریان های حاکم بر فناوری هم باید شیوه برخورد را بدانیم. حفظ جهت و آموزش در این مسئله بسیار حائز اهمیت است. نظامهای آموزشی و رسانه های ما جریان را معرفی میکنند و این فرهنگ معنوی یا همان محتوای جریان است که باید مورد توجه قرار گیرد و نحوه استفاده از آن را بدانیم. در فضاهای انسانی همیشه میزانی از خطا وجود دارد بنابراین افراد باید در بستری آگاهانه و عقلایی در چنین گفتمانهایی مثل همین «چالش» ورود کنند.
چالشهای فضای مجازی مردم را عصبی کرده است/مردم ناآگاهانه به چالشها میپیوندند
محمدرضا ایمانی، روانشناس اجتماعی و رفتارشناس در این خصوص معتقد است که چالش ها مردم را سر در گم کرده است و باید سواد رسانه ای ارتقا پیدا کند. او در گفتگو با برنا ضمن اشاره به چالش های فضای مجازی گفت: جامعه جهانی تحت تاثیر شبکه اجتماعی قرار دارد و هر چقدر گستردگی و فراگیری آن بیشتر باشد، تاثیرات بیشتری در جهان میگذارد چرا که مخاطبین بسیار بالایی دارد.
او افزود: یکی از اپلیکیشنهایی که گستردگی فراوان دارد اینستاگرام است. متاسفانه این نرم افزار درحالی در کشور ما وجود دارد که هنوز به مردم سواد رسانهای آموزش ندادیم و آنها نمیدانند افرادی که پشت این برنامه هستند چگونه میتوانند اخبار راست را به شکل دروغ مطرح کنند، در بازارهای اقتصادی تلاطم ایجاد کنند، مخاطرات اجتماعی به وجود بیاورند و.... به همین دلیل کاربران آن که مردم عادی جامعه ما هستند، توانایی تمییز و تشخیص این مسائل را ندارند.
ایمانی با تاکید بر لزوم آموزش سواد رسانهای بین جوانان تصریح کرد: آموزش سواد رسانهای در مدارس و دانشگاهها راهی بسیار موثر و جوابگو در ایجاد آگاهی بین مردم است چرا که اکثر کاربران این اپلیکیشن، قشر جوان و تحصیلکرده هستند اما متاسفانه سوادی در این خصوص ندارند و با ناآگاهی از آن استفاده میکنند.
این روانشناس با اشاره به چالشهایی که در فضای مجازی ایجاد میشود، گفت: حداقل کاری که مردم باید انجام دهند این است که بدانند پیام یا چالشی که در فضای مجازی که عموما اینستاگرام است، منتشر میشود چیست؟ چه کسی آن را تولید میکند؟ هدف از انتشار آن چیست؟ چرا برای من آمده است و من با آن مواجه شدم؟ یا حداقل وقتی با آن مواجه میشوم، سرچ کنم که ریشه آن چیست و از چه چیزی نشات میگیرد.
او افزود: یک آقایی نامزد خود را در ترکیه میکشد یا نماینده حزب جمهوری خواه از یک خانم هتک حرمت میکند اما این موضوع و این هشتگ و چالش در جامعه ما مینشیند بدون اینکه در نظر بگیریم آیا این مسائل و موضوعات با جامعه ما همخوانی دارد یا خیر؟!
ایمانی درمورد نحوه ترند شدن یک هشتگ و چالش در ایران گفت: چالشهای جهانی که در کشور ما هم مورد استقبال قرار میگیرند عموما از موضوعاتی هستند که در فرهنگ ما مصادیق دارد برای مثال خشونت، ناهنجاری اجتماعی، بدرفتاری با خانمها و.... در جامعه ما هم وجود دارد بنابراین وقتی چنین چالشی ایجاد میشود، زنان سعی میکنند با پیوستن به آن نگرانی و اضطرابی را که پنهان کردند را بروز دهند پس به چالش دامن میزنند و دوستان خود را با تگ کردن دعوت میکنند.
این رفتارشناس عنوان کرد: مسئلهای که وجود دارد این است چرا ما باید از کشورهای خارجی الگوبرداری کنیم و هرچه آنها میگویند را انجام دهیم؟ چرا خودمان نمیتوانیم الگوسازی کنیم یعنی طرحی را بیان کنیم که واکنش مثبت داشته باشد.
او افزود: برای مثال به جای اینکه به این چالشهای منفی و خشونت بار خارجی بپیوندیم خودمان از کلمات و واژگان اصیل ایرانی استفاده کنیم آزارهای کلامی را حذف کنید، نیکوصحبت کنید و سایر چالش ها را راه بیندازیم که بار مثبت دارد و افراد را به اجتناب از کاری دعوت نمیکند.
ایمانی طی پیشنهادی به مردم گفت: متاسفانه کاربران شبکههای اجتماعی تحت تاثیر اخبار منفی که در دنیا وجود دارد، قرار میگیرند و دنبال کننده آن میشوند به همین دلیل همه ما به سمت بیتفاوتی، بیاعتنایی، سرگیجه، ناراحتی، استرس و... رفتهایم.
او افزود: پیشنهادم این است که به سمت اتفاقات خوبی و کلمات مثبت برویم و با پررنگ کردن آنها در شرایط تحریم، شرایط بد اقتصادی و... رنگ زندگیمان را عوض کنیم چون این چالشهای موجود در فضای مجازی فقط نگرانیها و آسیبها را بیشتر میکند و با از بین بردن آرامش، تیکهای عصبی برای ما به ارمغان میآورد.
این روانشناس با اشاره به اهداف موجود در این چالشهای فضای مجازی گفت: برخی از چالشها اهداف سیاسی دارند و از روی عمد ایجاد میشوند و برخی از چالشها از روی مصداقی که در جامعه وجود دارد، شکل میگیرد اما این را باید مورد توجه قرار داد که وقتی یک اتفاقی در کشوری رخ میدهد باید در همان کشور حل شود نه اینکه او را تعمیم داد.
او افزود: برای مثال قتلهایی که در چندماه اخیر در کشور ما رخ داد جهانی شد و خیلیها درمورد آن حرف زدند اما لا به لای آن حرفها غرض ورزی، نگاه سیاسی، تخریب مذهب، عرف و... دیده میشد به همین دلیل است که ما میگوییم مردم نباید هیجان زده و احساسی برخورد کنند چون درنتیجه این رفتار احساسی در جامعه جهانی اتفاقات نادرستی برای کشورمان رخ می دهد.
ایمانی بیان کرد: در همین چند روز اخیر هشتگهای فراوانی مانند نه به کنکور و... در اینستاگرام به وجود آمده است که افراد ندانسته به آن دامن زدند.
این روانشناس افزود: با پیوستن به چنین کمپینی بدون اینکه بخواهیم ارزشهای خود را که سالیان سال به ما کمک کرده، عامل روحیه و تخلیه اجتماعی بوده است را از بین میبریم بنابراین با یک بحران روحی و خلا عاطفی شدیدی مواجه میشویم.
او بیان کرد: تنها تاکید ما این است که مردم با آگاهی و اطلاعات درست از فضای مجازی استفاده کنند و خود را ناآگاهانه درگیر هرچیزی نکنند.
برخی از کاربران فضای مجازی از روی هیجان به چالشها میپیوندند
وحید اقدسی، دانشجوی دکتری علوم ارتباطات و کارشناس حوزه رسانه با اشاره به دلیل پیوستن مردم به چالشها و کمپینهای فضای مجازی گفت: سوال اصلی که درخصوص چالشها مطرح میشود این است که آیا واقعا مردم ناآگاهانه به چالشها میپیوندند یا اینکه با اطلاعات و آگاهی این کار را انجام میدهند؟
او افزود: نمیتوان گفت بخش زیادی از کاربران فضای مجازی ندانسته وارد این چالشها میشوند چرا که روند پیوستن به چالشها در دو مرحله انجام میشود.
اقدسی درمورد عدم آگاهی مردم از چالشها تصریح کرد: دلیل پیوستن برخی از افراد به چالشها و کمپینها این است که در مرحله اول کاملا هیجانی و احساسی تصمیم میگیرند و تحت تاثیر احساسات و عواطف به این کار روی میآورند اما در ادامه ممکن است در برخی از آنها، عواطف و احساسات تبدیل به کنش شود یعنی افراد پس از به دست آوردن آگاهی و اطلاعات در چالشها شرکت کنند.
او افزود: طبیعی است این روزها که در اینستاگرام یا توئیتر انواع و اقسام چالشها راه می افتد، افراد با موجی از هشتگها، چالشها، کمپینها، ترندها و... روبه رو میشوند به همین دلیل ممکن است تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار بگیرند و ندانسته وارد شوند.
این کارشناس رسانه با اشاره به نوع اعتراضهایی که در فضای مجازی رخ میدهد، گفت: درحقیقت شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام که اکثر چالشها در آن رخ میدهد یک نوع فضای خودمختار هستند و مشخصه اصلی آنها این است که خارج از کنترل دولتها و شرکتها قرار دارند بنابراین افراد به صورت آزادانه کنشهای اعتراضی خود را در این بسترها نشان میدهند.
او افزود: اگر افراد در فضای حقیقی دست به ماهیت اعتراضی بزنند با سرکوب و خشونت رو به رو میشوند اما در شبکههای اجتماعی افراد فرصت این را دارند که اعتراض خود را نشان دهند که این اعتراص یک روز به شکل منع خشونت علیه زنان بروز پیدا میکند و یک زمانی در شکل حمایت از محیط زیست، حمایت از صلح و آزادی و.... که هرکدام نماینده یک نوع اعتراض هستند.
این دانشجوی دکتری ارتباطات با اشاره به اهداف چالشها گفت: درمورد اینکه پشت هر چالشی اتاق فکر وجود دارد یا خیر نمیتوان با قطعیت حرف زد چون نیاز به ابزارها و تحلیلهای فراوانی دارد اما درمورد توئیتر میتوان گفت خیلی اوقات رباتها و کاربران فیک باعث ترند شدن یک هشتگ میشوند و آن را مانند ویروس منتشر میکنند اما قطعا همه چالشها اینگونه نیستند و فلسفه وجود چالشها با یکدیگر متفاوت است.
مردم حواسشان به چالشها و کمپینها باشد/ اختلال شخصیت رهآورد چالشهای هر روزه فضای مجازی
بسیاری از چالشها، هشتگها، کمپینها و... با اهداف سیاسی و نادرستی شکل میگیرند و مردم ما هم ندانسته و از روی جو و احساسات به آنها میپیوندند. حداقل کاری که از دست هر کسی برمیآید این است که وقتی با چالش یا کمپینی مواجه میشود، سرچ کند و ببیند از کجا نشات میگیرد و اصلا دلیل ایجاد آن چیست بعد به عکس منتشر کردن، تگ کردن و دعوت کردن دیگران بپردازد.
البته ناگفته نماند، روانشناسان معتقدند که تعامل نیروهای ژنتیکی و محیطی و بهویژه روابط اولیه با مراقبان در سالهای اول زندگی ساختار اصلی شخصیت ما را شکل میدهند. الگوهای شخصیتی افکار، احساسات، رفتار و روابط بینفردی ما را عمیقاً متأثر میکنند. زمانیکه این الگوهای تفکر بهصورت سخت، شدید و تحریف شده درآیند، سبب میشود مشکلاتی در کنترل رفتار بهوجود آید و با ایجاد مشکلات بینفردی، باعث افت کارکرد شوند، اینجا میتوان سخن از اختلال شخصیت به میان آورد بنابراین اگر حواسمان به کارهایی که در اینستاگرام انجام میدهیم، نباشد و بدون اینکه فکر کنیم در هر چالش و کمپینی که راه میافتد شرکت کنیم و نظرات ضد و نقیض خود را به اشتراک بگذاریم، حتی در کنترل رفتار و شخصیت ما نیز تاثیرگذار خواهد بود و ممکن است به اختلال شخصیت دچار شویم.
//انتهای پیام: 5