به گزارش خبرگزاری برنا از قم، پیام آیت الله عبدالله جوادی آملی برای شروع همایش حماسه و عرفان حسینی از طرف بنیاد بین المللی اربعین به این شرح است: در روایات ما آمده است که قلب مومن عرش خداست، این قلب وقتی عرش خدا می شود که در جهاد اکبر نه جهاد اوسط در جهاد اکبر بر عقل پیروز شود، ما یک جهاد اوسط داریم و یک جهاد اکبر داریم در قبال جهاد اصغر، جهاد اصغر جنگ برون مرزی با دشمن خاکی است که سلاحش آهن است نمونه اش دفاع مقدس هشت ساله، جنگ اوسط ابزارش آه است «سلاحه البکاه» نه آهن. در جنگ است طرفین جنگ یکی نفس است و یکی عقل یکی هوس و هواست یکی تقوا انسان در جهاد اوسط موفق می شود یا عابد بشود یا زاهد بشود ولی خدا بشود در این دو محدوده جهاد اکبر که بالاتر از جهاد اوسط است جنگ بین قلب است و عقل؛ عقل می خواهد حکیمانه بفهمد قلب میخواهد عارفانه ببیند.
در ادامه این پیام تصریح شده است: کوشش عقل در فلسفه و کلام این است مفهومی ذهنی ذهنی منتقل کند جوشش قلب در بخش عرفان این است از عمل که وجود خارجی است و مشهود عینی عالمان دین و فرشته ها برسد، در جهاد اکبر اگر قلب پیروز شد می شود عرش الرحمان «قلب المومن عرش الرحمان»؛ آنها که در جهاد اکبر یعنی بین قلب و عقل پیروز شده اند و عرش قلبی اینها پایگاه علوم و معارف الهی شد هر مطلبی که خدای سبحان بر قلب اینها القا کرد می شود حکمت العرشیه گرچه بعدها هر مطلب عمیق و عریقی را می گویند مطلب عرشی ولی زادگاه اصطلاح آن جایی است بر قلب خود عارف مطلبی اضافه بشود چون قلب مومن عرش الرحمان است آن مطلب عرشی خواهدبود.
در این پیام آمده است: اگر از عرش رحمان مطلبی تنزل بکند به عقل برسد از عقل به خیال و وهم برسد و از خیال و وهم به حس برسد آن است که میتوان به تعبیر جناب صناعی گفت از عین به علم آمد و از گوش به آغوش این حرف راه دارد جریان حسینبنعلی این طور بود او آنچه را که با قلب خودش یافت که عرش رحمان بود آن را در قالب علوم عقلی و معارف عقلی خطابها و خطبه ها و نامه ها و پیامها و گفتمان و اینها بیان کرد و از مرحله عقل به مرحله خیال آورد که در شب عاشورا برای یک عدهای مجسم کرد و بهشت را به آنها نشان داد این معقول را متخیل کردن است وجود مثالی دادن است از عالم مثال به عالم طبیعت آورد که خود و شهدای او فرزندان او و یاران او را اربااربا شدند نشان دادند که در این جهاد باید فانی شد بدن را فانی کردند بعد از آنچه عقل را به فنای قلب رساندند و در بارگاه قلب عقل را تزهیه کردند از عقل رها شدند قلبی فکر کردند آنجا که عرش الرحمان است.
در بخش دیگری از پیام آیت الله جوادی آملی آمده است: یعنی شما وقتی تابلو عاشورا را می بینید، میبینید که از قلب شروع شده است بعد به عقل رسیده است؛ وجود مبارک حسین بن علی بن ابیطالب مرگ را تفسیر کرد یک و آن را زیور معرفی کرد دو و گفت این مرگ که تفسیر شد و زیور هست پله هایی است، شما که شهیدان کوی حقید روی پله های مرگ پا می گذارید و بستر قرار می دهید و از روی مرگ عبور می کنید. مرگ پوسیدن نیست از پوست درآمدن است یک مرگ نابودی نیست و از بین رفتن نیست مرگ پل هست ولاغیر در اثنای روز عاشورا که اقبلت السحاب مانند قطرات باران که تیر از هر جهت می آمد وجود مبارک حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه یاران خود را با این جمله دلگرم کرد، دستور صبر و بردباری به آنها می داد، می فرمود «صبرا بنی الکرام» شما فرزندان کرامتید مانند فرشته های کریم «ما الموت الا قنطره تعبر بکم» مرگ امر عدمی نیست یک این امر وجودی است مرگ بوسیدن نیست از پوست درآمدن است دو مرگ یک ابزار خوبی است یک مسیر خوبی است، نردبان است که با این نردبان از جایی به جای دیگر حرکت می کنید تمام برکات آن طرف آب است که فرمود «ما الموت الا قنطره تعبر بکم». این قلب را بر عقل مسلط کردن و از رهگذر خیال و وهم حس را یاری دادن و دست حس را گرفتن پا به پا بردن به خیال و وهم رساندن به قله عقل نشاندن پای قلب ذبح کردن و قربانی کردن، این کار عاشورای حسین بن علی است.