چرا «دشت خاموش» گزینه مناسبی برای معرفی به اسکار است؟

|
۱۳۹۹/۰۷/۲۹
|
۲۳:۰۸:۵۴
| کد خبر: ۱۰۷۶۰۲۶
چرا «دشت خاموش» گزینه مناسبی برای معرفی به اسکار است؟
محسن جعفری راد در یادداشتی «دشت خاموش» را نمایده مناسبی برای ارسال به اسکار دانسته است.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ محسن جعفری در یادداشتی با اشاره به جایزه فیلم دشت خاموش در جشنواره ونیز تاکید می کند:فیلمی که بدون تبلیغات مهم‌ترین جایزه سینمای ایران در جشنواره ونیز را گرفته گزینه مناسبی برای اسکار است. در یادداشت جعفری آمده است؛

امسال چند فیلم ایرانی حضور در جشنواره های معتبر خارجی از جمله ونیز و برلین را تجربه کردند. شیطان وجود ندارد، جنایت بی دقت، دشت خاموش و خورشید. فیلم محمد رسول اف خرس طلای برلین را برد اما خیلی ها به دلیل حواشی فیلم، امکان فرستادن آن را کمرنگ می دانند. ولی در میان سه فیلمی که در جشنواره ونیز حضور داشتند، فیلم احمد بهرامی یعنی دشت خاموش، طبق نظر کارشناسان، حضور اثرگذارتری داشت. چرا که در بخش افق ها (یا نگاه نو) برای اولین بار در سینمای ایران جایزه بهترین فیلم را گرفت و علاوه بر آن جایزه انجمن منتقدان بین المللی (فیپرشی) که به نظر می رسد می تواند گزینه مناسبی برای اسکار باشد. اما چرا؟

فیلم، درباره یک کارگاه آجرپزی قدیمی در حاشیه شهر است که دقیقا شمایل یک «دشت خاموش» و «در تنگنا» را ترسیم می کند. آدم های طبقه ضعیف جامعه با حقوق کارگری که آن هم چندین ماه است که پرداخت نشده و همه در حال آواره شدن هستند و در این میان، روابط میان آنها و نوع شناسنامه ای که فیلمنامه از آدمها نشان می دهد، فروپاشی درونی آنها را به خوبی عینیت می بخشد.

از لحاظ مضمونی، موضع فیلم نسبت به حقوق بشر و تنهایی انسان معاصر و رنج هایی که می کشد، می تواند در جلب توجه آکادمی اسکار، مهم جلوه کند که همواره مضامینی مثل حقوق بشر، نژادپرستی ، مهاجرت، تنهایی های انسان و اختلاف طبقاتی، جزو مضامین مورد علاقه جشنواره های اروپایی و آمریکایی بوده است،پس فیلم از این جهت امتیاز مثبت می گیرد.

امتیاز مثبت دیگر، نوع بیان مندی این مضمون است. اجرایی مبتنی بر پلان- سکانس های طولانی که از فیلم های بلاتار تا عباس کیارستمی را در ذهن تداعی می کند اما موفقیت کارگردان اینجاست که توانسته لحن و موضع و جهان بینی مستقلی داشته باشد و یک جهان معنایی تازه خلق کند.

فیلمی که در آن هیچ کدام از جنبه های اجرایی، به رخ کشیده می شود و نه هیچ کدام،تکراری و کلیشه ای است و کاملا در راستای خلق یک حال و هوای اورجینال و اصیل عمل می کند و این جهان اصیل و نه کپی برداری شده، می تواند مهمترین برگ برنده فیلم باشد.

یادمان نرود بعد از موفقیت فیلم های فرهادی، چه تعداد فیلم، قصد کپی داشتند اما هیچ کدام موفق نشدند چون حرف و فرم تازه ای برای گفتن نداشتند

 

نظر شما