به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ یکی از مهمترین عقودی که هر یک از افراد جامعه با آن رو بهرو میشوند عقد نکاح است؛ به زبان ساده عقد نکاح یعنی همان ازدواج که معنا و مفهوم آن برای همه افراد جامعه ما مشخص است.
باید این نکته مهم ذکر شود که عقد نکاح یا همان ازدواج علاوه بر آثار روحی و روانی و دیگر آثاری که دارد، دارای آثار مهمی به لحاظ حقوقی هم است که برای طرفین ازدواج به وجود میآورد.
از نظر علم حقوق همین که نکاح بین زن و مرد واقع شود حقوق و تکالیفی برای هر دو نفر ایجاد میشود که به آن آثار نکاح میگویند.
در این خصوص قانونگذار در ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی میگوید: «همین که نکاح به طور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار میشود.»
این که قانون برای زن و مرد حقوقی قرار داده است نشانه تضمین خوشبختی آنها نیست بلکه آن چیزی که باعث سعادت و خوشبختی زن و مرد در زندگی مشترک میشود اخلاق خوب، صداقت، محبت، متعهد بودن، مسئولیتپذیر بودن و... نیز است.
آثار حقوقی نکاح را میتوانیم به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول آثاری است که دارای جنبه مالی بوده و بخش دوم آثاری است که جنبه غیرمالی دارد. در قوانین و حتی فرهنگ کشور ما زن و شوهر را به حسن معاشرت و رفتار خوب با هم تشویق کردهاند و در همین خصوص هم قانونگذار در ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی بیان میکند که زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.
منظور از حسن معاشرت یعنی این که زن و مرد با عشق و صداقت باهم رفتار کنند و از دروغ، توهین، خیانت و... دوری کنند چرا که سوء معاشرت باب طلاق را باز میکند. در ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی قانونگذار به صراحت تاکید میکند: زوجین باید در تشدید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت کنند.
این نکته مهم را هم باید گفت که قانونگذار مطابق با ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی میگوید: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است. البته که باید گفته شود ریاست مرد بر خانواده بیشتر یک وظیفه اجتماعی محسوب میشود و ما نباید از این بیان قانونگذار تفسیر کنیم که هر چه مرد بگوید زن بدون تفکر و بی، چون چرا باید اطاعت کند بلکه زن و شوهر باید باهم در امور خانواده مشورت و همفکری کنند و خانواده را باهم مدیریت کنند و نسبت به هم با احترام کامل رفتار کنند تا هم الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند و هم یک زندگی پر از آرامش و موفقی داشته باشند.
در حقوق کشور ما اصولا اختیار مسکن و محل زندگی پس از ازدواج کردن با مرد است و در همین خصوص قانونگذار در ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی به صراحت میگوید: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید، مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
البته که باید بگویم این مسله مربوط به نظم عمومی نیست و دو طرف میتوانند ضمن عقد نکاح یا بعد از آن اختیار تعیین منزل را به زن بدهند و نباید از این اختیار سوءاستفاده شود منزل مشترک باید در شان هر دو نفر باشد و شوهر حق ندارد زن را وادار کند که با اقوام او در یک محل زندگی کند مگر این که چارهای نداشته باشند و زن هم این مسئله را قبول کند.»
قانونگذار در ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی در جهت حفظ سلامت زن به صراحت میگوید: اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن اختیار کند و در صورت ثبوت مظنهی ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهدهی شوهر خواهد بود.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که بیم ضرر مالی و بدنی و شرافتی تنها عذر موجهی نیست که زن مسکن علی حده بخواهد بلکه اگر شوهر محلی را برگزیده باشد که در شان زن نباشد مثلا سکنا در محلی که زن دیگر شوهر آنجا باشد زن میتواند از رفتن به آن خانه امتناع کند.
البته این مسئله قابل انکار نیست که زن و مرد با ازدواج کردن بخشی از استقلال و حقوق خود را از دست میدهند، ولی در مقابل چیزهای بهتری هم به دست میآوردند. یکی از حقوقی که ممکن است زن از دست بدهد منع اشتغال زن به هر شغلی برای زن میباشد در این خصوص قانونگذار در ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی به صراحت میگوید: شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.
البته این نکته را باید بگویم که زن هم میتواند متقابلا چنین کاری با مرد انجام بدهد، برای تشخیص این که شغل زن منافی با مصالح خانواده هست یا نه این تشخیص با دادگاه میباشد و شوهر نمیتواند نظر خود را ملاک عمل قرار بدهد، البته که باید شغل زن با حیثیت شوهر و شغل شوهر هم با حیثیت زن همخوانی داشته باشد.