به گزارش خبرنگار برنا، این رفتارهای متناقض از سوی افراد مطرح که حتی باعث میشود طرفداران بیشتری پیدا کنند به نوعی در تضاد با آن شرایطی است که در جامعه ما وجود دارد و در واقع به تبلیغ هنجارشکنی تبدیل میشود. تضادهای رفتاری از یک طرف و کنار گذاشتن موقعیتهای بسیار برای کسب موفقیت در داخل کشور برای افراد که به نوعی چهرههایی مطرح هستند و از همه مهمتر استقبال مردم از رفتار این افراد در فضای مجازی، نکات مهم و قابل تأملی هستند که میتوانند برای جامعهشناسها و روانشناسها مورد بحث و بررسی قرار بگیرند.
در گفتوگو با دو جامعهشناس دلایل ظهور این پدیده و راههای جلوگیری از بیشتر شدن آن را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید:
امانالله قراییمقدم: سلبریتیهایی که مهاجرت میکنند به محدودیتهای داخل با رفتارشان دهنکجی میکنند
امانالله قراییمقدم جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: فرهنگ دو لایه دارد، یک لایه درونی، باطنی و پنهانی است و یک لایه بیرونی که نمایان است و همه آن را مشاهده میکنند. به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان در شهر تهران گفته میشود که نمیتوان در ساعات ظهر غذا پیدا کرد اما اگر شما به کوچه پس کوچهها بروید و به مسائل پنهان محلهتان آشنا باشید حتماً میتوانید غذا پیدا کنید. این غذایی که شما در ماه رمضان پیدا کردهاید همان لایه پنهان فرهنگی است که شاید هر کسی نتواند آن را ببیند.
قراییمقدم خاطرنشان کرد: در جامعه بسته افراد با محدودیتها و محرومیتهایی مواجه هستند که نمیتوانند درونیات و مکنونات قلبی و ذهنی خود را بیان کنند؛ این درونیات مدام سرکوب میشود و در نهایت افراد بین آنچه که در درون خود هستند با آنچه که نشان میدهند متفاوت میشوند و این وضعیت کاری میکند که وقتی یک فرد موقعیت رهایی از قید و بندها را احساس میکند به شکلی افراطی رفتار میکند.
او افزود: به تبع این وضعیت، هنر هم در قید و بند قرار میگیرد و سیاستزده میشود. چنین پدیدهای را دیگر نمیتوان هنر دانست و افرادی که در این شرایط کار میکنند هم خلاقیت خود را از دست داده و هنگامی که به یک جامعه باز میرسند به جای ابتکاراتی که باید داشته باشند، رفتارهایی از خود بروز میدهند که تنها مشخصهاش در تضاد بودن با آن چیزی است که در جامعه خود داشته است.
این جامعهشناس در ادامه اظهار داشت: در جامعه بسته مدام قید و بندها هستند که مسیر حرکت فرد را مشخص میکنند و این قید و بند تنها از سوی حکومت به مردم تحمیل نمیشود، حتی مردم هم قید و بندهایی را به یکدیگر تحمیل میکنند که ما شاهد محدودیتهای حکومتی و محدودیتهای مردمی میشویم. در جامعه بسته ابتکارات، خلاقیتها و مکنونات قلبی بیان نمیشود و خودسانسوری رواج پیدا میکند و میبینیم که هنرمندان، دانشمندان، ورزشکاران و... ترجیح میدهند از این جامعه جدا شوند.
قراییمقدم تصریح کرد: وقتی این افراد از جامعهای که آنها را در محدودیت قرار داده خارج میشوند با رفتارهای متناقض به محدودیتها و محرومیتهای داخل دهنکجی میکنند و حتی شاید رفتار آزادانهشان در همان کشور که محدودیتهای داخل را ندارد هنجارشکن تعبیر شود. افرادی که در جامعه بسته رشد پیدا کردهاند اگر در یک جامعه باز قرار بگیرند رفتارهای افراطی دارند و این طبیعی است. حتی اگر جامعه بسته به یکباره در شرایطی قرار بگیرد که محدودیتها از بین برود، تضادهای درون گروهی به یکباره نمایان شده و غیر قابل کنترل میشود. کشورهایی مثل لیبی، افغانستان و عراق به همین دلیل پس از سالها تنش آرام نمیگیرند.
او در ادامه اظهاراتش گفت: کورت لوین جامعهشناس مطرح در یک آزمایش رفتارهای مردم جوامع مختلف را مورد بررسی قرار داد. او در سه کارگاه نجاری با شرایط یکسان و مدیریت متفاوت افرادی را برای کار قرار داد. یک کارگاه با مدیریت استبدادی اداره شد، یک کارگاه مدیریت آنارشیستی و یک کارگاه هم مدیریت دموکراسی. در نهایت پس از پایان آزمایش کارگاهی که مدیریت دموکراسی داشت ضعف و اشکالات را میپذیرفت، کارگاه آنارشیستی هم هر کدام از افراد رفتار متفاوتی داشت و کارگاه استبدادی اشکالات را میپذیرفت اما آن را به گردن همسایه میانداخت. چنین جامعهای نمیتواند تضادها، اشکالات و نیازها را ببیند.
قراییمقدم خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم از پدیده مهاجرت مردم و هنرمندان به خارج از کشور، نمایان شدن تضادها، افراطهای پس از این اتفاق و تبلیغ ناهنجاریها در کشور دور شویم باید فضای اجتماعی را بازتر کنیم و اجازه دهیم نخبگان، خلاقان، مبتکران در هر زمینهای فعالیت کنند. ما در حالیکه به مردم اجازه انتقاد نمیدهیم و انتقادپذیری را از بین بردهایم، نقد درست را هم پرورش ندادهایم و فقط پرخاش میکنیم. برای رسیدن به شرایطی مساعد که از پدیدههای نوظهور ناهنجار در امان بمانیم راه دراز و سختی را در پیش داریم.
احمد بخارایی: جامعه با بحران گروه مرجع مواجه است / سلبریتیها هم مثل مردم در تضادی بین درونیاتشان با آنچه که نشان میدهند قرار دارند / این تضاد هر روز بیشتر و بیشتر میشود
احمد بخارایی جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: وقتی بخواهم درباره یک موضوع صحبت کنم و مجبور باشم مدام به بایدها و نبایدها در صحبتهایم دقت کنم، به اجبار با نوعی خودسانسوری مواجه شدهام و این اتفاقی است که در کشورمان برای همه ما رخ میدهد.
بخارایی تصریح کرد: سلبریتیها و حتی افراد ناشناس مدام با این نوع خودسانسوری درگیر هستند و این وضعیت آنها مثل سایر مردم را در تضادی بین باورها و درونیاتشان با آنچه که نشان میدهند قرار داده است و این تضاد هر روز بیشتر و بیشتر میشود. ما در جامعهای زندگی میکنیم که سیاستهایش بر پایه نگاههای سنتی بنا شده و همین سنت حکمفرما است اما بیرون از کشورمان را هم میبینیم که هر روز مدرنتر و بهروزتر میشود. در این شرایط طبیعی است که مردم و به خصوص نسل جوان خارج از کشور آن را انتخاب میکند و اگر با پدیدهای غیر از این در بین مردم و افراد مطرح مواجه بودیم باید تعجب میکردیم.
این جامعهشناس در ادامه اظهار داشت: در کشور ما آنچه که به عنوان معروف مطرح میشود تا به مردم امر شود یک معروف ایدئولوژیک و سنتی است و منکری که نهی میشود همان نشانههای جهان مدرن است. از آنجا که انسان نسبت به هر چیز که منعش میکنند، حریصتر میشود طبیعی است که نسبت به آنچه در داخل کشور میبینیم، با آنچه که بیرون از کشور وجود دارد شاهد این حجم از رفتارهای متناقض هستیم. افراد مطرح این تناقض بیشتر نمایان میکنند وگرنه چنین رفتاری در اکثریت جامعه وجود دارد.
بخارایی درباره رفتارهای افراطی برخی افراد مطرح در خارج از کشور نسبت به محدودیتهای داخل کشور، گفت: معمولاً پس از رهایی از بند محدودیتها، افراد به شکلی افراطی در مقابل آن محدودیتها ظاهر میشوند به طوری که مثلاً یک ایرانی پس از اینکه به کشوری دیگر میرود ممکن است حتی از اکثریت افراد آن کشور هم پوشش ظاهریاش را آزادانهتر انتخاب کند. این رفتارهای افراطی که اگر از سوی یک فرد مطرح صورت گیرد در رسانههای مختلف در فضای مجازی بسیار مورد استقبال مردم داخل کشور قرار میگیرد مثال رفتار پرندهای است که از قفس آزاد شده در ابتدا شاید خود را به در و دیوار بزند اما بالاخره راهش را پیدا میکند.
او افزود: هر فردی در ایران یک جایگاه اجتماعی دارد و ممکن است حتی انسانی موفق و شناخته شده باشد. به عنوان مثال یک نفر که ایران استاد دانشگاه است میتواند درآمد و جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما عجیب نیست که همین فرد بار سفر ببندد و از ایران برود. افراد بسیاری هستند که نمیتوانند محدودیتها را بپذیرند و این افراد حتی اگر مطرح و بسیار موفق هم باشند ریسک دوباره شروع کردن در کشوری دیگر را به قیمت رهایی از محدودیتها میخرند تا بتوانند حداقل حرف و عقیدهای که دارند را مطرح کنند.
بخارایی با اشاره به استقبال مردم در فضای مجازی از این افراد، گفت: امروز در شرایطی هستیم که میل به کنار گذاشتن محدودیتها در جامعه بسیار زیاد است. کسی که از ایران میرود و دیگر در محدودیتهای داخلی نیست اگر یک بازیگر، خواننده یا حتی یک ورزشکار مطرح باشد، در شرایطی قرار میگیرد که افراد بسیاری در داخل کشور احساس میکنند سخن خود را از زبان او میشنوند و برای او هورا میکشند و این افراد به گروه مرجع در جامعه تبدیل میشوند و اینگونه ما به جای یک انسان فرهیخته، باسواد، روشنفکر و باهوش شاهد مرجع و الگو شدن افرادی دیگر هستیم و به راحتی بحران گروه مرجع در جامعه شکل میگیرد که ما امروز با آن درگیر هستیم.
این جامعهشناس تصریح کرد: اگر ما در همه زمینهها مدیریت را به سبک و سیاقی که شاهد هستیم ادامه دهیم تضادها عمیقتر میشود و امکان بحرانیتر شدن وضعیت وجود دارد. باید در شکل مدیریت در همه زمینهها تجدید نظر شود وگرنه مردم مدام در تلاش هستند تا کاری که قدرت نهی میکند را انجام دهند و این تضاد هر روز عمیقتر و عمیقتر میشود. عمده حرکت نگاه مدیریتی کشور به سمت سنت است و ما مملوء از بایدها و نبایدها هستیم که باید آنها را از بین ببریم چرا که نمیشود برای مردم با باید و نباید مشخص کرد که چه کاری انجام دهند و چه کاری را خیر.