به گزارش برنا، معصومه باقری نویسندهی این کتاب میگوید که برای نوشتنِ این رمان پنج سال وقت گذاشته و تحقیقاتِ گستردهای را انجام داده است.
صفرمطلق داستان مردمی است که خانه و زندگی خود را در خرمشهر رها کرده و به دزفول و شادگان مهاجرت کردهاند تا از خطرات جنگ مصون باشند، اما باز هم از حملات هوایی در امان نیستند و با اضطراب و وحشت زندگی میکنند.
باقری برای نوشتن رمان صفرمطلق زمان زیادی را صرف کرده است و سعی کرده یک رابطهی عاشقانه بنویسد که تحت تاثیر پیامدهای مخرب جنگ، متشنج شده است. چنان که دو شخصیت یاسر و سلما هنوز به هم علاقهمند هستند و هیچ اتفاق دیگری باعث جدایی این دو نفر نمیشود. فقط جنگ و ویرانیهایش باعث فاصله بین این دو نفر میشود و این رویدادهای چندوجهی بیشتر وسعت میگیرد و بقیهی شخصیتها را هم درگیر میکند. برای مثال شخصیت اُمجبار از این غم میسوزد و رنج میکشد. او که پسر دیگرش را در جبههی جنگ از دست داده و با شهادتِ پسرش جبار و همسرش سلیمان تنها مانده است، به پسرش یاسر و عروسش سلما دلخوش میشود. اما با آن اتفاقات تلخ همهچیز از هم میپاشد و روزگار زهر تلخی در گلویشان میریزد.