به گزارش برنا، صفحه اینستاگرام هنروتجربه ، میزبان گفتوگوی سحرعصرآزاد؛ منتقدسینما با بهزاد نعلبندی، نویسنده و کارگردان فیلم «پرو» بود.
فیلم «پرو» داستان یک روز از زندگی سه شخصیت است که در نقاط مختلف تهران زندگی میکنند. آنها برای تهیه لباسی برای عروسی از خانه خارج میشوند ولی بدون آنکه بدانند بر زندگی هم تاثیر میگذارند و موجبات تغییر مسیر زندگی یکدیگر میشوند.
سحر عصرآزاد در ابتدا ضمن سلام به بهزاد نعلبندی و مخاطبان گفتوگوی زنده برنامه عنوان کرد: «از حضور دوستانی که در این گفتوگو شرکت دارند و به مرور اضافه میشوند ممنونم و امیدوارم با کیفیت مطلوبی این برنامه در اختیار شما قرار بگیرد».
بهزاد نعلبندی هم در ابتدای صحبتهای با آرزوی عبور از این روزهای سخت و مشکل، بیان کرد: «مایلم قبل از آنکه وارد بحث فیلم «پرو» شویم، از اتفاقات خوبی که در این چند روز افتاده است صحبت کنم. خوشبختانه دیشب در جشنواره مهم ایدفا، سینمای مستند ایران جایزه بسیار مهمی را کسب کرده است. فیروزه خسروانی با فیلم «رادیوگرافی یک خانواده» توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم مستند آمستردام (ایدفا) را کسب کند که جای افتخار دارد و مهرداد اسکویی عزیز هم جایزه بزرگ ژان روش را دریافت کردند و بسیار خوشحالکننده و غرورآفرین است. بهعلاوه اخبار بدی که هر روز شنیده میشود و دائمی است برای ما، خواستم با اخبار خوب شروع کنم و به دوستان عزیزم که رفقای نزدیک من هستند، تبریک بگویم».
در ادامه نعلبندی با اشاره به مرگ مارادونا اسطوره فوتبال در روزهای اخیر او را ابراسطوره خواند و نقش مدیا و داستان را در جایگاه کنونی او مهم خواند و اضافه کرد:«با وجود آنکه سالهاست او فوتبال را کنار گذاشته هنوز محبوب است و این شخصیت توانسته بود دوست و دشمن را عاشق خود کند. سوالی که همیشه برای من مطرح بوده این است که سینما چقدر وامدار سینما و فوتبال چقدر وامدار سینما است».
سحر عصرآزاد ضمن اشاره به اینکه «پرو» محصول سال ۹۵ و اولین فیلم بلند داستانی بهزاد نعلبندی است گفت: «قبلا کارهای مستند و کوتاه و بعد از این فیلم هم انیمیشن ساختهاید. چطور به ساخت «پرو» رسیدید و آیا شرایط ایجاب کرد و یا سالها فیلمنامه آن را داشتید و قصد ساخت آن را داشتید».
این کارگردان و تدوینگر در جواب این سوال توضیح داد: «قبل از ساخت فیلم نقاشی میکردم که هم اکنون هم ادامه دارد و به صورت دیجیتال پینتینگ است و به ساخت انیمیشن ختم شد. بعد از آن گرافیک و بازیگری در تئاتر را تجربه کردم و سینما خواندم و تمام این تجربهها دست به دست هم داد تا در حوزههای انیمیشن، مستند و داستانی کار کنم. «پرو» در ابتدا قرار بود داستان کوتاهی از شخصیت رضا باشد و متوجه شدم داستان در قالب فیلم کوتاه مناسب نیست و به این نتیجه رسیدم که دو داستان دیگر به این قصه اضافه کنم و تبدیل به فیلمی بلند با سه شخصیت کنم. نگارش آن یک سال طول کشید و در این فیلم خیلی وامدار سینمای مستند بودم. به همین خاطر از من میپرسند این فیلم مستند-داستانی است یا مستند است. ساختار فیلم و فیلمبرداری روی دست را به دلیل نزدیکی به سینمای مستند انتخاب کردم. دلیل نزدیکی فیلم به مستند و انتخاب من، لوباجت بودن و پایین آمدن بودجه فیلم و وجود پرسوناژهایی که میخواستم خارج از خانه باشند، بود».
کارگردان مستند-انیمیشن «کاغذ پارهها» در جواب این سوال که لزوم تم و حرف مشترک در بین قصهها و اپیزودهای مختلف که به شکل متقاطع روایت میشود چیست، عنوان کرد: «در ماجرایی که اولین بار نوشتم قصه لباس عروس همسر رضا، در عین حالی که پنهان بود اما تماتیک داستانی بود. من بر روی این مساله تاکید کردم که سه شخصیت در یک روز واحد، در تهران و با سه طبقه مختلف اجتماعی برای تهیه لباس مراسم عروسی درگیر هستند و این موضوع مشترک این سه شخصیت از نظر داستانی است. اما از نظر تم، تنهایی آدمهایی را مدنظر داشتم که در این شهر پر از جمعیت از کنار یکدیگر عبور میکنند. این تم این سه شخصیت را به طور کامل به همدیگر میچسباند و اینکه تا چه حد موفق شده فیلم را باید منتقدان و تماشاگران بگویند».
عصرآزاد در همین ارتباط بیان کرد: «به نظرم سه شخصیت اصلی داستان در فیلم «پرو» یعنی رضا، مینو و سپیده به نوعی در مواجه با انتخابهای خودشان (شریک زندگی، مسیر زندگی و غیره) قرار دارند و مخاطب با تردیدهای آنها مواجه است».
نعلبندی هم افزود: «کاملا صحبت شما درست است و میتوانم اضافه کنم که فقط یک تم در سینما وجود دارد و آن هم هویت است. تمام کاراکترهای ساخته شده در جستوجوی هویت و معنای بودن خود هستند. به این معنی که انسانها در جایگاهی که هستند اقناع نمیشوند و در تلاش هویت برتر هستند و در مواجهه با واقعیتی که به ما میگوید حرکت نکن، از درون خود در طلب حرکت هستند. تنهایی و هویت، تمهایی هستند که در همه فیلمها تکرار میشوند. حرف شما درست است و رضا، مینو و سپیده هم با این موضوعات دست به گریبان هستند».
عصرآزاد در ادامه این بحث ضمن اشاره به شعار و جمله قصار فیلم «پرو» که هر لباسی داستانی داردآاز نعلبندی خواست تا در ارتباط با انتخاب ساختار و بداعتی که دارد،صحبت کند. نعلبندی توضیح داد: «این نکته که فرمودید هم کاری است که در فیلم و سینمای مستند انجام میدهیم. همه دوستان مستندساز متوجه این نکته هستند که خیلی از فیلمها روی میز مونتاژ شکل میگیرد. تدوینگرانی که قبلا فیلم مستند تدوین کردهاند به این امر واقف هستند که باید فیلمنامه را در زمان تدوین کنار گذاشت و با متریالی که هست، فیلمنامه تازهای نوشت. ما اصطلاحا در سینمای مستند میگوییم فیلمنامه تدوین. این ساختار فیلم در زمان تدوین شکل گرفته است و در فیلمنامه وجود نداشت. به عنوان نویسنده فیلمنامه اعتراف میکنم این مدل ساختار فیلم در مخیله خودم هم نمیگنجید که بخواهم بنویسم. تمرین آن را داشتم و دارم که روی میز تدوین آنقدر دستم را باز بگذارم که فیلمنامه را رها کنم. ساختار کنونی فیلم، با ساختار فیلمنامه تدوین شکل گرفته است».
او با اشاره به اینکه تدوین «پرو» حدود سه سال طول کشیده، اضافه کرد: «وقتی فیلمنامه مینویسم، فقط فیلمنامه نویس هستم و زمان کارگردانی فقط کارگردان هستم و وقع تدوین هم اصلا توجهی به این ندارم که فیلمنامه و کارگردانی توسط چه کسی صورت گرفته است. دوست تدوینگر بسیار عزیزی جملهای به من گفت که همیشه آویزه گوشم در زمان تدوین است «تدوینگر وکیلمدافع تماشاگر است و نه فیلمساز» لحظهای که به عنوان تدوینگر سر میز مونتاژ مینشینی به این نباید فکر کرد که آن پلان چقدر هزینه برده و آن بازیگری که با من دوست است در آن پلان هست و حق را باید با تماشاگر داد و بیرحمی منصفانه را مدنظر داشت».
در انتها نعلبندی درباره تجربه اکران «پرو» در گروه هنروتجربه و مخاطبان آن اظهار داشت: «هنروتجربه پنجره امید فیلمسازان مستقل است. در حال حاضر وقتی فیلمسازی، فیلمنامه مینویسد به این موضوع فکر میکند که قرار است فیلم را در سینماهای هنروتجربه اکران کنم و این امید را دارد. فیلمهای مستقل خوب زیادی در هنروتجربه اکران شده و این برای فیلمسازان بسیار امیدبخش است. هنروتجربه بیایراد نیست اما حضورش خیلی مبارک است. اینکه الگوبرداری از کجاست به من مربوط نیست اما اینکه چه کاری دارد خیلی مهم است».
سحر عصر آزاد هم در همین ارتباط افزود:«این که در بحث اکران هنروتجربه چه باری را بر دوشش حمل میکند بسیار مهم است؛ به ویژه که سینمای بدنه ما تمایل زیادی به سمت تک بعدی شدن و تک ژانری شدن دارد».
نعلبندی در ادامه به نکتهای علاوه بر اهمیت بحث اکران آثار در هنروتجربه اشاره داشت:«گروه هنروتجربه تماشاگران زیاد و وفادار به فیلمهای هنری تربیت کرده است. خیلی از دوستان من وقتی میشنیدند که «پرو» را قرار است در هنروتجربه اکران کنم میگفتند چه خوب چون ما مخاطب هنروتجربه هستیم و اکثر فیلمهای هنروتجربه را میبینیم. شاید این تلنگر خوبی باشد برای دستاندرکاران هنروتجربه که پلتفرم مختص به سینمای هنروتجربه (به تنهایی یا با مشارکت پلتفرم دیگری) ایجاد کنند تا فیلمهای پس از پایان اکران فیزیکی وارد اکران آنلاین شوند. در آخر امیدوارم به فیلمها، برچسب فیلم هنروتجربهای بودن نزنیم و به کیفیت آن توجه کنیم و فیلمها را طبقهبندی نکنیم. فیلم فیلم است و برچسب زدن به فیلمها ناخواسته منجر به ایجاد ذهنیت از پیش تعیین شده در مخاطب میشود.در حالی که این یک فرمی از سینماست که سینمای مستقل و و هنری و پیشرو است و نباید آن را تبدیل به یک برچسب منفی کنیم و بهتر است بیشتر به کیفیت و پیشگام بودن این آثار توجه شود».
این گفتوگو در صفحه اینستاگرام هنروتجربه به آدرس honarotajrobe@ و صفحه اینستاگرام بهزاد نعلبندی به آدرس behzadnalbandi@ قابل بازدید است.