«محمد نعیمی پور»، عضو حزب اتحاد ملت ایران، در پاسخ به این سوال که بحثهایی که بر سر مشارکت حداقلی در انتخابات 1400 مطرح میشود برای رئیسجمهور آینده و کشور چه زیانهایی را به دنبال دارد؟ به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: چیزی که مدتهاست کشور را دچار مشکلات عدیدهای کرده همین منازعات بیدلیل، منفعتطلبانه و سیاسی است که مبانی اصولی سیاستمداری و کشورداری در آن مشاهده نمیشود.
او افزود: آنقدر که رقابتهای سیاسی و جناحی برجسته است به همان اندازه هم از مصالح و منافع مردم و کشور دوری شده است. مشخص است که حضور و مشارکت حداکثری مردم، مشروعیت حکومت و دولت منتخب را افزایش میدهد و موجب قدرتمند شدن کشور شده و در نتیجه هم، برای داخل کشور و هم خارج از کشور، پیامی دارد که این پیام حاکی از انسجام و احساس رضایت و مطلوبیت برای مردم است.
نباید مصالح عمومی قربانی دعواهای سیاسی شود/ دشمنانمان از ضعیف شدن کشور لذت می برند
نعیمیپور ادامه داد: در واقع هیچ انسان سیاستمدار دلسوز و عاقلی، خواهان مشارکت حداقلی نمیشود به ویژه اینکه بگوید به نفع یا ضرر جناح خاص است. اساسا باید دید که آن جناح از توانایی کشورداری، سلامت مالی و پاکدستی برخودار است یا خیر. اینها ملاکها و ارزشهایی است که میتواند، برای مردم ثمراتی به بار آورد. از این رو، این امر بدیهی را میتوان به یک مناقشه تبدیل کرد که مطلوب نیست. از سوی دیگر برخی برای اینکه اثبات کنند که این نظری که دارند درست است، فشار شدیدی به لحاظ روانی و افکار عمومی ایجاد میکنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند. اینها دو سر شمشیر است که از هر دو طرف بُرنده است آنچه در این میان قربانی میشود، مصالح عمومی است. حاصل تشدید دعواهای جناحی این است که مردم از وضعیت ناراضی هستند و در عین حال رقبا و کشورهایی که به دنبال منافع خودشان هستند از ضعف کشور، لذت میبرند.
باید روی اصول سیاست ورزی حرکت کرد
این چهره سیاسی اصلاح طلب بیان کرد: در واقع، هم کسانی که فکر میکنند استصواب موجب تقویت حکومت میشود و هم کسانی که فکر میکنند مشروعیت این حکومت همواره باید زیر سوال باشد و اجازه ندهند یک حکومت، مشروع و قدرتمند شود، هر دو اشتباه میکنند و به همین دلیل بر این باورم که باید روی اصول حرکت کرد؛ اصول سیاستورزی و سیاستمداری که مبتنی بر منافع ملی و مصلحت عمومی است بنابراین جناحهای سیاسی داخل کشور باید دلسوز باشند.
مردم از کسانی که کمترین نسبت با اصولگرایان دارند، استقبال می کنند
نماینده پیشین مجلس در پاسخ به این سوال که آیا این باور برخی اصولگرایان را میپذیرید که مردم به سمت اصولگرایان گرایش پیدا کردهاند و در عین حال اصولگرایان نیز خود را برنده انتخابات 1400 میدانند، تصریح کرد: واقعیت این است که اصولگرایان وقتی به گذشته نگاه میکنند، میبینند که هیچ گاه موفق نبودهاند چون افکار عمومی، روش و منش و سیاستهای آنها را تایید نمیکرد. بنابراین مردم از فردی که نسبت کمتری با آنها دارد، استقبال میکردند.
اصولگرایان فقط می توانند، پُز احمدی نژاد را بدهند که آن هم ناخلف از آب درآمد
نعیمی پور اظهار کرد: در واقع تنها دوره ای که اصولگرایان میتوانند به آن افتخار کنند و به تعبیری پُز آن را بدهند، انتخاب احمدینژاد است که آن هم برای اصولگرایان، ناخلف از آب درآمد و نهایتا مشخص شد که با مرام اصولگرایان، همراه نیست. بنابراین اصولگرایان باید آرزوی زیادی داشته باشند که در آینده حتما برنده خواهند شد چراکه در حال حاضر به اندازه کافی، شرایط به گونهای فراهم شده که نوبتشان شده اما این آرزو است.
اصولگرایان در آرزوی ریاست جمهوری اند
این عضو حزب اتحاد ملت عنوان کرد: به لحاظ سیاسی، تصور اصولگرایان این است که در این مدت، به دلایل متعدد، افکار عمومی نسبت به اصلاحطلبان و کسانی که متفاوت از حکومت، راه و روش ارائه میدهند اقبالی ندارند تا بتوانند علیه آنها موج سیاسی راه بیندازند و با کمپینسازی که در آن تبحر خاصی هم دارند، بتوانند کارشان را پیش ببرند پس شانسشان افزایش پیدا کرده است. از این رو این نگاه و آن آرزو، اصولگرایان را وادار میکند که از مدتها پیش از انتخابات ریاست جمهوری 1400 فضاسازی کنند و به تعبیری خودشان را در بورس نگه دارند.
انتخاب خاتمی در سال ۷۶ همه را شوکه کرد
نعیمیپور تاکید کرد: این در حالی است که گویا اصولگرایان گذشتهها را فراموش کردهاند، بدین معنا که اگر به گذشته نگاه کنند در سال 75 و 76، نه کاندیدایی مطرح بود و نه حتی زمینهای فراهم بود حتی اصلاحطلبان که با خاتمی وارد عرصه انتخابات شدند در مخیلهشان نمیگنجید که ممکن است انتخاب شوند اما اتفاقی رخ داد که همه را شوکه کرد و همه معادلات را بهم زد که متاسفانه جریان اصولگرا پس از آن تصمیم گرفت که به مردم اعتماد نکند و سیاستهایی را دنبال کرد که در واقع حداقل اتکا به مردم و افکار عمومی را به همراه داشته باشد که این مسئله، تاکنون برای کشور خسارتبار بوده است.
اصولگرایان باید بگویند که با استصواب برنده میشوند یا بدون استصواب؟
او ادامه داد: از این رو صحبت بنده با آقایانِ عقلای اصولگرایی، این است که استصواب را بردارید تا امکان رقابت در انتخابات وجود داشته باشد تا ادعاها روشن شود. حال اگر اقبال مردم به اصولگرایان بود با قدرت بتوانند بگویند که در یک انتخابات اصولی و بدون نگاه مضیق و محدود، برنده شدهاند که برای کشور بسیار مطلوب و مفید است. بنابراین نظارت استصوابی باید کنار گذاشته شود تا دیگران مدعی نشوند که با استصواب، رقیبها، کنار گذاشته شدند. اصولگرایان باید بگویند که با استصواب برنده میشوند یا بدون استصواب؟
این فعال سیاسی اصلاحطلب اضافه کرد: از سوی دیگر کسانی هستند که دغدغهشان، دغدغه منافع کشور نیست و به نوعی تمایل دارند که این کشمکش، همینطور ادامه پیدا کند. از این رو اینکه بیایند و در یک رقابت منطقی و سیاستمدارانه شرکت کنند از این مسیر دور میافتند. بنده قبول دارم که استصواب، آنها را دچار مشکل میکند اما راه حلی که انتخاب میکنند نباید راهحلی باشد که موجب خدشهدار شدن جمهوری اسلامی و نظام شود به گونهای که نتوان تشخیص داد که آیا این رفتار، اصلاحطلبانه است یا مشروعیت زدا و به منظور تضعیف حکومت است. در این صورت میتوان راهحلهای متفاوتی را ارائه داد که با گذشته متفاوت است.
این چهره سیاسی تشریح کرد: به عنوان مثال، انتخاب بین بد و بدتر، مسئلهای است که حداقل افراد فرهیخته و آگاه، آن را قبول ندارند چون میگویند که آن فرد کار خودش را انجام میدهد و سیاست را شخصی میکند و اجازه نمیدهد که سیاست برای کشور به نتایجی برسد، بنابراین ممکن است اقبال نکنند وقتی شرایط ویژه باشد اقبال میکنند بدین معنا که افکار عمومی، جمع بندیشان این باشد که اگر جریان موسوم به اصولگرایی که در مجلس به نوعی در حال تاخت و تاز است، قوه مجریه را هم در اختیار بگیرد معنایش این است که جنگ و نزاع با کشورهای جهان ادامه پیدا میکند و کشور همین مسیری را که تاکنون رفته و سختیهایش برای مردم باقی مانده، را ادامه میدهد. بنابراین مردم بررسی میکنند تا ببینند که از بین کدام کاندیداها، نگاهی به مشکلات مردم و حل معضلات کشور دارد از این رو از بین بد و بدتر، آن را انتخاب میکنند.
او اشاره کرد: بنابراین مردم نگاه میکنند ببینند شرایط بین بد و بدتر است یا شرایطی است که میتوان، ائتلافی با برخیها انجام داد که در آن ائتلاف، به طور مشخص، تقسیم کاری صورت بگیرد و به صورت شفاف به مردم گفته شود و تعهدی، در پس آن باشد که باید به آن عمل شود یعنی ائتلافی که در آن مشخص شود که کابینه از چه افرادی تشکیل میشود.
انتخابات ۱۴۰۰ بوته آزمایش عقلای سیاستمدار است
نعیمیپور تصریح کرد: انتخابات سال 1400 برای عقلای سیاستمدار و سیاستورز یک بوته آزمایشی است که اولا تا چه حد با مسائل سیاسی، خردمندانه برخورد میکنند و دیگر اینکه تا چه حد، حاضرند منیتهای خود را کنار بگذارند و برای مصالح کشور کاری کنند که بتواند همه اقشار مردم را بیشتر راضی کند. بنابراین زمان این کار است وگرنه شرایط آنچنان دشوار است که اگر کسی در بوق و کَرنای خود بدمد حتما وضعیت نه تنها بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود، به ویژه اینکه در حال حاضر نظامیها چنین احساسی را دارند مبنی بر اینکه وضعیت کشور، آنقدر نابسامان و نامتعادل شده و در همه بخشهای اجرایی و غیره، گرفتاریها زیاد است که تنها نظامیان لایق هستند که میتوانند، کار انجام بدهند. به همین دلیل در آبگرفتگی و سیلاب به جای رفتن مسئولان مربوطه، برخی نظامیان حضور پیدا میکنند تا به مردم ثابت کنند که اینها لایق نیستندو ما لایق و دلسوز شما مردم هستیم.
این چهره سیاسی عنوان کرد: از این رو در واقع شرایط را آنقدر مضیق و فشرده کردهاند که کاملا میتوانند، خود را برجسته و مطرح کنند. همین موضوع یکی از دلایلی است که اصولگرایان فکر میکنند برنده قطعی انتخابات 1400 هستند اما توجه نمیکنند به اینکه، اگر دولت نظامی و رئیسجمهور نظامی روی کار بیاید بدین معناست که حکومت دچار مشکل و چالشهای زیادی شده که مجبور خواهد بود برای رفع چالشهای آتی، کودتا را تدارک ببیند حال یا نظامیان یا هر گروه دیگری باشند. این موضوع یک پالس و علامت منفی برای داخل و خارج کشور است.
او با بیان اینکه اگر خردمندانه و عاقلانه به موضوع انتخابات 1400 برخورد شود، تصریح کرد: نباید با عجله به این مسئله نگاه کرد چرا که با مشکل و شکافهایی در داخل حکومت، بین مردم و بین حکومت و مردم مواجه میشویم که ممکن است، در سطح بینالمللی، وجهه ضعیف و متزلزلی از حکومت ایران بروز داده شود.
نعیمی پور در پایان جمع بندی کرد: منطقه خاورمیانه بسیار حساس است و نگاه همه قدرت های دنیا، به این منطقه است و به ویژه بحث اسراییل که بحث بسیار مهمی بوده و در واقع، حوزه امنیتی آمریکا، روسیه و حتی چین، بنابراین یک کشور و دولت ضعیف نمیتواند به خوبی از تمامیت ارضی و منافع ملی خود دفاع کند. در اوایل انقلاب نداشتن نیروی مسلح قدرتمند و به نوعی انسجام، عامل اصلی و اساسیِ حمله صدام به کشورمان شد و کشور را با ۸ سال جنگ روبرو و منابع انسانی و مادی را دچار مشکل کرد. از این رو کسانی که باید تصمیم سیاسی بگیرند به این نکات توجه کنند که اگر ایران از نظر منطقه و قدرت های جهانی، ضعیف جلوه گر شود آن زمان ممکن است هر خطری، کشور را مورد تهدید قرار دهد. امیدواریم مردم از هر خطری که مصون باشند. 5