گزارش جدید کریپتولند در خصوص فناوری بلاکچین و تمرکززدایی؛

دنیای واقعی، از تمرکززدایی دیجیتالی پیروی می کند

|
۱۳۹۹/۱۰/۰۴
|
۱۶:۴۷:۲۳
| کد خبر: ۱۱۰۹۰۲۰
دنیای واقعی، از تمرکززدایی دیجیتالی پیروی می کند
در حالی که تمرکززدایی می‌تواند تأثیرات خارجی منفی گوناگون و تهدید کننده‌ را حل کند، انتقال به دوران فراوانی وپساسرمایه‌داری را نیز در اقتصاد رمزارزی ایجاد می‌کند.

به گزارش برنا، کریپتولند در تازه ترین مقاله خود در رابطه با تمرکززدایی دیجیتالی نوشت: اکثریت سیستم‌های حکومتی و مالی که در دنیای کنونی در حال فعالیت هستند، جزو سیستم‌های متمرکز محسوب می‌شوند. این یعنی یک مرجعیت قدرت واحد بر تمام نظام مدیریتی موجود تسلط دارد. اما رشد تکنولوژی و فناوری های دیجیتال در سال های اخیر باعث تغییر روش از متمرکز به سیستم های غیرمتمرکز شده است و می توان گفت؛ در سال های اخیرتمرکززدایی دیگر اقدامی تجملاتی نیست؛ بلکه یک ضرورت است. در سال 2012 میلادی، بروس استرلین (Bruce Sterling)، نویسنده داستان‌های علمی تخیلی، در مقاله‌ای در مجله آمریکایی«The Atlantic»ازآمازون، فیس‌بوک و گوگل به عنوان «The Stacks» یاد کرد و قدرت دسیسه‌آمیزی را که این شرکت‌ها در دهه اخیر به دست آورده‌اند، پیش‌بینی کرد. از آنجایی که این روزها شرکت‌های بزرگ فعال در حوزه فناوری، تأثیرات بسیاری در زندگی ما دارند، پس توجه به این واقعیت که وجود فناوری‌هایی که ما را قادر می‌سازند تا در مقابل این روند در حال توسعه مقاومت کنیم، امری ضروری است.

از زمانی که بیت‌کوین (BTC) درسال 2010 میلادی، روند تمرکززدایی را در پرداخت‌ها آغاز کرد، ما شاهد فرآیند رفع واسطه‌گری در بسیاری از بخش‌ها، از هویت غیرمتمرکز و مدیریت دارایی‌های دیجیتالی گرفته تا بازارهای غیرمتمرکز بازی‌‌ها و پیش‌بینی بازارها،  بوده‌ایم.

سینا استوی از محققان و فعالان حوزه بلاکچین در این باره می گوید:  با این حال، دنیای تجارت همچنان در بند قدرت انحصاری است. ثبت دارایی‌های فیزیکی در بلاکچین موضوعی است که برای مدتی امکان‌پذیر بود، اما این امر به تنهایی برای ایجاد یک سیستم تجاری کاملاً غیرمتمرکز کافی نیست.

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا ما به طور جدی به این سیستم نیاز داریم؟ آیا سیستم تجارت فعلی که توسط مشاغل متمرکز اداره می‌شود، توانایی برآورده  کردن نیازهای ما را دارد؟

مهندس سینا استوی در ادامه مبحث «بلاکچین و تمرکززدایی» درمقاله منتشر شده در کریپتولند بیان می‌کند: امروزه در سراسر دنیا مردم می‌توانند کالایی را به صورت آنلاین سفارش داده و روز بعد یا حتی همان روز آن را تحویل بگیرند؛ و حتی اگر مشکلی در خرید وجود داشته باشد، فرد اطمینان دارد که این مشکل توسط شرکتی که خریداران و فروشندگان را گرد هم آورده، برطرف خواهد شد. هم اکنون این نوع سبک زندگی به یک عادت تبدیل شده و بحران جهانی کرونا تاثیر زیادی درهم گیر شدن این روش جدید از زندگی داشته است.

گاهی اوقات تصور اینکه نسخه بعدی یک فناوری چگونه می‌تواند زندگی ما را بهبود بخشد دشوار است، به ویژه زمانی که افراد معتقدند، فناوری فعلی به درستی کار می‌کند. همه ما سخنان هنری فورد (Henry Ford) را در مورد «اسب‌های سریع‌تر» شنیده‌ایم و تا زمان بیت‌کوین و پس از آن اکوسیستم فایننس غیرمتمرکز، بسیاری از مردم نمی‌دانستند که بازارهای مالی سنتی، تا چه میزان ناکارآمد و غیرقابل استخراج هستند.

پیش از اختراع ماشین توسط هنری فورد، وی بیان داشت که اگر از مردم آن زمان می‌پرسیدیم که برای رفت و آمد سریع‌تر به چه چیزی نیاز دارید، می‌گفتند «اسب‌های سریع‌تر»، اما او با ذهن خلاقی که داشت، اتومبیل را اختراع کرد.

این فعال و محقق حوزه بلاکچین ضمن اشاره  به توانایی های شبکه وب 3، خاطر نشان کرد: احتمالاً ظهور شبکه‌های غیرمتمرکز وب 3، یکی از قدرتمندترین ابداعات در تاریخ بشر خواهد بود. از پتانسیل این فناوری، نه تنها برای افزایش نوآوری، بلکه برای سرعت بخشیدن به تکامل فناوری و رشد اقتصادی تا اندازه‌ای که اساساً موجب حل مشکل نوآوری می‌شود، استفاده خواهد شد. این امر می‌تواند موجب انتقال یک متاسیستم به یک دوران فراوانی و پسا‌سرمایه‌داری در اقتصاد رمزارزی شود و در عین حال تأثیرات خارجی منفی گوناگون و تهدیدکننده را نیز حل کند.

بنابراین، چه مزیتی ممکن است توسط یک سیستم غیرمتمرکز برای تجارت ارائه شود؟ استوی در پاسخ به این پرسش می گوید: حقیقت این است که استفاده زیاد بشر از سیستم‌های سنتی، بعنوان دشمنان نوآوری و پیشرفت به شمار می‌آیند. تمرکزگرایی می‌تواند اختلال و ناکارآمدی‌های سیستمی ایجاد کند،در حالی که مدیریت سلسه مراتبی بدان معنا است که بسیاری از ایده‌های جالب جدید، هرگز از محدوده پروژه فراتر نخواهند رفت.

به وجود آوردن این فرصت‌های سرمایه‌گذاری از طریق تأمین فروشندگان خرد و کلان که ابزار، داده‌ها و فرصت‌های یکسانی دارند، این امکان را فراهم می کند تا انواع محصولات، خدمات و روش‌های پرداختی و بررسی‌ها خلق شوند و این مهم می تواند توصیه‌های والایی را به ارمغان آورد که امروزه تصور آن برای جامعه سخت است. در واقع زنجیره‌های ارزشی غیرمتمرکز، کارآمدتر هستند، زیرا ارزش در چنین سیستم آزادانه‌ای، بدون اینکه منابع به سمت واسطه‌های رانت‌خوار هدایت شوند، در جریان خواهد بود. اگر چشم‌انداز این سیستم‌ها همین باشد، پس ملزومات عملی چنین سیستمی چه خواهند بود؟ یک تجارت کاملاً غیرمتمرکز یا تجارت الکترونیکی، باید مکانیزم‌های خودکاری را برای جایگزینی هماهنگی معاملات متمرکز و یک بازار داده تحت وب 3.0 برای جایگزینی احتکار اطلاعات ارائه دهد.

 

در ادامه مقاله کریپتولند آمده است؛ از نظر هماهنگی معاملات، سیستم‌های غیرمتمرکز موجود، ممکن است واسطه‌ها و لزوم اعتماد به اشخاص ثالث را از بین ببرند، اما با وجود نوعی از داوری که هزینه و اصطکاک نیز دارد، این امر به بهای سنگین اتفاق می‌افتد. این هزینه‌ها احتمالاً به این معنا است که معاملات زیر 100 دلار، منجر به تغییر مدل کسب و کار خواهد شد، زیرا هزینه‌های داوری نمی‌تواند به پایین‌تر از آستانه خاصی کاهش یابد. چالش پیش روی پروتکل‌های غیرمتمرکز این است که چگونه معامله را بین خریداران و فروشندگان به گونه‌ای تنظیم سازد که با وجود همه تأثیرات خارجی، اعتماد را غیرمتمرکز کرده اما از طرفی هزینه داوری را نیز کاهش دهند، به طوری که انجام معامله، به طور خودکار امکان‌پذیر باشد.

سینا استوی در پایان اظهار داشت: به لطف نوآوری‌های انجام شده در این زمینه، تراکنش‌ها می‌توانند با توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) انجام شده و در واقع، آن‌ها را به قراردادهای آتی تبدیل کنند که نیاز به داوری انسانی را به حداقل رسانده و یکپارچه‌سازی بی‌نقصی را با بقیه اکوسیستم وب 3 فراهم می‌آورد. دنیایی را تصور کنید که در آن می‌توانید به یک مغازه در پلتفرم واقعیت مجازی (Decentraland) رفته و یک نقاشی یا یک آلات موسیقی سفارشی بخرید که در زندگی واقعی به درب منزل شما تحویل داده می‌شود، یا جایی که فروشنده خرد می‌تواند در یک شرایط کاملاً یکسان با بزرگ‌ترین رقبای خود به رقابت بپردازد.

قطع روابطی که ما را به شبکه‌های استخراجی موجود متصل می‌کند، کار آسانی نخواهد بود، اما اطمینان حاصل کردن از این واقعیت که تمرکززدایی در نهایت، علاوه بر دنیای دیجیتالی، دنیای واقعی را نیز در بر خواهد گرفت، امری کاملاً ضروری است.

کریپتولند در تازه ترین مقاله خود در رابطه با تمرکززدایی دیجیتالی نوشت: اکثریت سیستم‌های حکومتی و مالی که در دنیای کنونی در حال فعالیت هستند، جزو سیستم‌های متمرکز محسوب می‌شوند. این یعنی یک مرجعیت قدرت واحد بر تمام نظام مدیریتی موجود تسلط دارد. اما رشد تکنولوژی و فناوری های دیجیتال در سال های اخیر باعث تغییر روش از متمرکز به سیستم های غیرمتمرکز شده است و می توان گفت؛ در سال های اخیرتمرکززدایی دیگر اقدامی تجملاتی نیست؛ بلکه یک ضرورت است. در سال 2012 میلادی، بروس استرلین (Bruce Sterling)، نویسنده داستان‌های علمی تخیلی، در مقاله‌ای در مجله آمریکایی«The Atlantic»ازآمازون، فیس‌بوک و گوگل به عنوان «The Stacks» یاد کرد و قدرت دسیسه‌آمیزی را که این شرکت‌ها در دهه اخیر به دست آورده‌اند، پیش‌بینی کرد. از آنجایی که این روزها شرکت‌های بزرگ فعال در حوزه فناوری، تأثیرات بسیاری در زندگی ما دارند، پس توجه به این واقعیت که وجود فناوری‌هایی که ما را قادر می‌سازند تا در مقابل این روند در حال توسعه مقاومت کنیم، امری ضروری است.

از زمانی که بیت‌کوین (BTC) درسال 2010 میلادی، روند تمرکززدایی را در پرداخت‌ها آغاز کرد، ما شاهد فرآیند رفع واسطه‌گری در بسیاری از بخش‌ها، از هویت غیرمتمرکز و مدیریت دارایی‌های دیجیتالی گرفته تا بازارهای غیرمتمرکز بازی‌‌ها و پیش‌بینی بازارها،  بوده‌ایم.

سینا استوی از محققان و فعالان حوزه بلاکچین در این باره می گوید:  با این حال، دنیای تجارت همچنان در بند قدرت انحصاری است. ثبت دارایی‌های فیزیکی در بلاکچین موضوعی است که برای مدتی امکان‌پذیر بود، اما این امر به تنهایی برای ایجاد یک سیستم تجاری کاملاً غیرمتمرکز کافی نیست.

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا ما به طور جدی به این سیستم نیاز داریم؟ آیا سیستم تجارت فعلی که توسط مشاغل متمرکز اداره می‌شود، توانایی برآورده  کردن نیازهای ما را دارد؟

مهندس سینا استوی در ادامه مبحث «بلاکچین و تمرکززدایی» درمقاله منتشر شده در کریپتولند بیان می‌کند: امروزه در سراسر دنیا مردم می‌توانند کالایی را به صورت آنلاین سفارش داده و روز بعد یا حتی همان روز آن را تحویل بگیرند؛ و حتی اگر مشکلی در خرید وجود داشته باشد، فرد اطمینان دارد که این مشکل توسط شرکتی که خریداران و فروشندگان را گرد هم آورده، برطرف خواهد شد. هم اکنون این نوع سبک زندگی به یک عادت تبدیل شده و بحران جهانی کرونا تاثیر زیادی درهم گیر شدن این روش جدید از زندگی داشته است.

گاهی اوقات تصور اینکه نسخه بعدی یک فناوری چگونه می‌تواند زندگی ما را بهبود بخشد دشوار است، به ویژه زمانی که افراد معتقدند، فناوری فعلی به درستی کار می‌کند. همه ما سخنان هنری فورد (Henry Ford) را در مورد «اسب‌های سریع‌تر» شنیده‌ایم و تا زمان بیت‌کوین و پس از آن اکوسیستم فایننس غیرمتمرکز، بسیاری از مردم نمی‌دانستند که بازارهای مالی سنتی، تا چه میزان ناکارآمد و غیرقابل استخراج هستند.

پیش از اختراع ماشین توسط هنری فورد، وی بیان داشت که اگر از مردم آن زمان می‌پرسیدیم که برای رفت و آمد سریع‌تر به چه چیزی نیاز دارید، می‌گفتند «اسب‌های سریع‌تر»، اما او با ذهن خلاقی که داشت، اتومبیل را اختراع کرد.

 

این فعال و محقق حوزه بلاکچین ضمن اشاره  به توانایی های شبکه وب 3، خاطر نشان کرد: احتمالاً ظهور شبکه‌های غیرمتمرکز وب 3، یکی از قدرتمندترین ابداعات در تاریخ بشر خواهد بود. از پتانسیل این فناوری، نه تنها برای افزایش نوآوری، بلکه برای سرعت بخشیدن به تکامل فناوری و رشد اقتصادی تا اندازه‌ای که اساساً موجب حل مشکل نوآوری می‌شود، استفاده خواهد شد. این امر می‌تواند موجب انتقال یک متاسیستم به یک دوران فراوانی و پسا‌سرمایه‌داری در اقتصاد رمزارزی شود و در عین حال تأثیرات خارجی منفی گوناگون و تهدیدکننده را نیز حل کند.

بنابراین، چه مزیتی ممکن است توسط یک سیستم غیرمتمرکز برای تجارت ارائه شود؟ استوی در پاسخ به این پرسش می گوید: حقیقت این است که استفاده زیاد بشر از سیستم‌های سنتی، بعنوان دشمنان نوآوری و پیشرفت به شمار می‌آیند. تمرکزگرایی می‌تواند اختلال و ناکارآمدی‌های سیستمی ایجاد کند،در حالی که مدیریت سلسه مراتبی بدان معنا است که بسیاری از ایده‌های جالب جدید، هرگز از محدوده پروژه فراتر نخواهند رفت.

به وجود آوردن این فرصت‌های سرمایه‌گذاری از طریق تأمین فروشندگان خرد و کلان که ابزار، داده‌ها و فرصت‌های یکسانی دارند، این امکان را فراهم می کند تا انواع محصولات، خدمات و روش‌های پرداختی و بررسی‌ها خلق شوند و این مهم می تواند توصیه‌های والایی را به ارمغان آورد که امروزه تصور آن برای جامعه سخت است. در واقع زنجیره‌های ارزشی غیرمتمرکز، کارآمدتر هستند، زیرا ارزش در چنین سیستم آزادانه‌ای، بدون اینکه منابع به سمت واسطه‌های رانت‌خوار هدایت شوند، در جریان خواهد بود. اگر چشم‌انداز این سیستم‌ها همین باشد، پس ملزومات عملی چنین سیستمی چه خواهند بود؟ یک تجارت کاملاً غیرمتمرکز یا تجارت الکترونیکی، باید مکانیزم‌های خودکاری را برای جایگزینی هماهنگی معاملات متمرکز و یک بازار داده تحت وب 3.0 برای جایگزینی احتکار اطلاعات ارائه دهد.

00

در ادامه مقاله کریپتولند آمده است؛ از نظر هماهنگی معاملات، سیستم‌های غیرمتمرکز موجود، ممکن است واسطه‌ها و لزوم اعتماد به اشخاص ثالث را از بین ببرند، اما با وجود نوعی از داوری که هزینه و اصطکاک نیز دارد، این امر به بهای سنگین اتفاق می‌افتد. این هزینه‌ها احتمالاً به این معنا است که معاملات زیر 100 دلار، منجر به تغییر مدل کسب و کار خواهد شد، زیرا هزینه‌های داوری نمی‌تواند به پایین‌تر از آستانه خاصی کاهش یابد. چالش پیش روی پروتکل‌های غیرمتمرکز این است که چگونه معامله را بین خریداران و فروشندگان به گونه‌ای تنظیم سازد که با وجود همه تأثیرات خارجی، اعتماد را غیرمتمرکز کرده اما از طرفی هزینه داوری را نیز کاهش دهند، به طوری که انجام معامله، به طور خودکار امکان‌پذیر باشد.

سینا استوی در پایان اظهار داشت: به لطف نوآوری‌های انجام شده در این زمینه، تراکنش‌ها می‌توانند با توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) انجام شده و در واقع، آن‌ها را به قراردادهای آتی تبدیل کنند که نیاز به داوری انسانی را به حداقل رسانده و یکپارچه‌سازی بی‌نقصی را با بقیه اکوسیستم وب 3 فراهم می‌آورد. دنیایی را تصور کنید که در آن می‌توانید به یک مغازه در پلتفرم واقعیت مجازی (Decentraland) رفته و یک نقاشی یا یک آلات موسیقی سفارشی بخرید که در زندگی واقعی به درب منزل شما تحویل داده می‌شود، یا جایی که فروشنده خرد می‌تواند در یک شرایط کاملاً یکسان با بزرگ‌ترین رقبای خود به رقابت بپردازد.

قطع روابطی که ما را به شبکه‌های استخراجی موجود متصل می‌کند، کار آسانی نخواهد بود، اما اطمینان حاصل کردن از این واقعیت که تمرکززدایی در نهایت، علاوه بر دنیای دیجیتالی، دنیای واقعی را نیز در بر خواهد گرفت، امری کاملاً ضروری است.

 

نظر شما