به گزارش برنا، سه نسل از خانواده کوپولا، شش ماه در ملک ناپا ولی دور هم جمع شده و خودشان را قرنطینه کرده بودند؛ جمعی که پنج فیلمساز در میانش بود: فرانسیس و اِلِنور (که اولین تجربه کارگردانیاش را در سن ۸۱ سالگی به دست آورد)، دختر و پسرشان سوفیا و رومن، و جیا که خواهرزاده آنها است. سوفیا کوپولا که در ماه سپتامبر به همراه شوهر و دو فرزندشان به نیویورک برگشت، در این باره میگوید: «خیلی بامزه است که سینما کسبوکار خانوادگی ماست».
کوپولاها نیز مثل خانوادههای دیگری که در روزگار شیوع جهانی ویروس کرونا دور هم جمع شدند، بخشی از زمانشان را به تماشای فیلم میگذراندند؛ و البته که این خانواده، فیلمهای خودشان را با هم میدیدند. سوفیا جدیدترین اثرش با عنوان «در آستانه فروپاشی / On the Rocks »را نمایش داد که یک کمدی پرشور و جسورانه نیویورکی است که درست بهموقع و پیش از روزهای قرنطینه کارش به پایان رسید. جیا کمدی درام تازهاش با نام «جریان اصلی / Mainstream» با بازی اندرو گارفیلد را پخش کرد که هجویه عصر اینترنت است؛ و فرانسیس نسخه جدیدش از «پدرخوانده۳» را به دیگران نشان داد که فیلمی ناموفق از یکی از مشهورترین فرنچایزهای تاریخ سینما است که در سال ۱۹۹۰ پایانبخش سهگانه فرانسیس شد؛ این نسخه جدید که عنوان مورد نظر فرانسیس را هم دارد، «پدرخوانده پایانبندی: مرگ مایکل کورلئونه» / The Godfather Coda: The Death of Michael Corleone به بهانه سیامین سال نمایش قسمت سوم روی پرده سینماها رفت و عرضه مجدد شد.
«در آستانه فروپاشی» همکاری دوباره سوفیا کوپولا را با بیل موری، ستاره «گمشده در ترجمه / Lost in Translation»، رقم زد؛ در نقش یک دلال آثار هنری خوشگذران که میکوشد به دختر دلسردشدهاش لورا (رشیدا جونز) کمک کند تا مشکلات زندگی زناشوییاش را برطرف کند و با جاسوسی از شوهر پرکار و پرسفرش (مارلون وِینز) بفهمند که او درگیر رابطهای شده است یا نه. همین پیرنگ کوتاه گویای شباهت فیلم به جنبههایی از زندگی خود کوپولا است، حتی اگر خود سوفیا زیر بار این شباهتهای اجتنابناپذیر نرود؛ اما پیش از هر چیز، سوفیا تأکید میکند که داستان فیلم هیچ ربط مستقیمی به خانوادهاش ندارد و مثلاً سعی نکرده تصویری از زندگی پدرش را به نمایش بگذارد. در واقعیت هم قیاس شخصیت مطلق و خوشگذران بیل موری با فرانسیس فورد کوپولا سخت است که از ۱۹۶۳ با مادر سوفیا زندگی میکند.
سوفیا درباره آغاز کار نگارش فیلمنامه میگوید: «در حالوهوای ساخت فیلمی سرگرمکننده و روحیهبخش در روزهایی بودم که جامعه دوقطبی شده بود و نمیخواستم در فیلمسازی هم خودم را دچار فشار و تنش و چالش کنم. فقط مسأله این بود که چهطور این کار را به سبک خودم انجام دهم». فراسوی سفر پدر-دختری، «در آستانه فروپاشی» فیلمی شخصی در کارنامه فیلمسازی است که اغلب دوست دارد داستان شخصیتهایی را روایت کند که خیلی با خودش تفاوت دارند. رشیدا جونز در قالب لورا، یک نویسنده نیویورکی موفق است که میکوشد تعادلی میان زندگی خانوادگی و بلندپروازی خلاقهاش ایجاد کند؛ و از این بابت، احتمالاً نزدیکترین تصویر به فیلمسازی است که انگار این بار تشویشهای خودش را بر پرده ترسیم کرده است: «به زندگی کردن در نیویورک و داشتن بچههای کمسنوسال فکر میکردم و با نگاهی به دنیای پیرامونم، از خودم میپرسیدم چهطور میتوانم این تجربه و موسم را به نمایش بگذارم. تا حدی پای یک بحران هویتی در میان بود؛ اینکه چهطور با خود قبلیام ارتباط برقرار کنم و همچنان بتوانم کار کنم؟»
این اتفاق برای شخصیت جونز، بهواسطه رابطه جدیدش با پدر روی میدهد؛ و برای کوپولا با همکاری دوباره با بیل موری که پیش از این و با فیلم «گمشده در ترجمه» (۲۰۰۳) یکی از بهترین همکاریهای بازیگر-کارگردان را در قرن جدید تجربه کرده بود. کوپولا نقش لورا را برای جونز نوشت و بخشی از داستانش را بر روایت دوستی از جاسوسی پدر خوشگذرانش بنا کرد؛ و از آنجا موری را درگیر پروژه کرد: «همیشه این وضعیت که موقع نگارش فیلمنامه تصور کنم موری با این نقش چه میتواند بکند، کمکم کرده و البته که او همیشه سر صحنه مرا غافلگیر کرده است… من همیشه نگران همکاری دوبارهمان بودم چون نمیخواستم مردمی را ناامید کنم که او را در «گمشده در ترجمه» دوست داشتند».اما معلوم شد که موری موهایش را در آسیاب سفید نکرده است و بهخوبی از پس نقش کمدی سیاهی برمیآید که نیازمند یک جذابیت ناب و خودشیفتگی افسارگسیخته است. کوپولا کوشید استعداد ناب موری را استخراج کند ولی به او اختیار کافی برای کشف خودش در قالبی تازه را هم داد تا به قول خودش «بیل بودنش» را به نمایش بگذارد. این اولین فیلمنامه چنین پردیالوگ کوپولا بود اما موری را مجبور نکرد که دیالوگها را کلمه به کلمه ادا کند: «موقع خلق این شخصیت خیلی خوش گذشت و لذت بردم… ولی بیل هم میدانست که وقتی در قالب شخصیت قرار گرفت و دیالوگها را خواند، با این نقش چه کند که کاملاً برای خودش بشود».
موری که پنج فرزند دارد، جنبهای از خودش را در این نقش به نمایش گذاشته است که کسی نمونهاش را به یاد نمیآورد؛ کوپولا هم میگوید: «فکر نمیکنم او را در نقش پدر دیده باشم. او چنان گنجینهای است که موقع نوشتن فیلمنامه با خودم گفتم، فقط میخواهم از پس نمایش یک بیل کوچولو بربیام؛ و فکر میکنم همه ما به چنین چیزی در این روزگار و شرایط نیاز داریم». البته «در آستانه فروپاشی» از جنبه دیگری هم یک نقطه عطف عجیب در کارنامه کوپولا است؛ اینکه نخستین فیلم اوست که حول یک خانواده سیاهپوست جریان دارد. او چنین از بحث در این خصوص طفره میرود: «فقط به این فکر کردم که چهطور یک خانواده زیبای آمریکایی را تصویر کنم که نماینده خانوادههایی باشد که در نیویورک یا جهان پیرامونم زندگی میکنند». البته که ما به خاطر داریم که نبود شخصیتهای سیاه در فیلم قبلی کوپولا با نام «فریبخورده / The Beguiled» که شامل حذف شخصیت سیهچرده کتاب منبع اقتباس هم میشد، چهطور او را با واکنشهای تند و منفی مواجه کرد.
به هر حال سوفیا کوپولا این روزها خودش را برای تجربهای تازه آماده میکند؛ آغاز تولید یک سریال کوتاه پنجقسمتی با عنوان «رسم منطقه / The Custom of the Country» برای اپل که اولین تجربهاش در تلویزیون خواهد بود. او درباره این همکاری میگوید: «هرگز کاری را نمیکنم که آزادی خلاقه نداشته باشم. موضوع مهم در خصوص همکاری فیلمسازان مستقل با کمپانیهای پخش مجازی و آنلاین همین است که راه جدیدی برای رسیدن به آزادی خلاقه با بودجه مورد نیاز هستند. آنها به ما فرصت میدهند آن طور که میخواهیم کارمان را انجام دهیم و اثرمان را بسازیم».
ترجمه: مریم شاهپوری