به گزارش گروه روی خط رسانههای برنا؛ هفته گذشته تصاویری جالب از ملاقات صمیمی هنرمندان با رهبری در رسانهها انتشار یافت. قبلا هم روابطعمومی بیت رهبری، متنهای خواندنی از حاشیه برخی دیدارهای ایشان منتشر میکرد. کاش مسئولان بلندپایه کشور، پخش چنین صحنههایی را از مردم دریغ نکنند و اجازه دهند رسانههای مستقل بهعنوان رکن چهارم مردمسالاری، در چنین دیدارهایی حضور پیدا کنند و درباره آن برای مخاطبان خود مطلب بنویسند. این ظلم در حق مسئولان نظام اسلامی است که نتوانند ارتباط طبیعی با مردم بهمثابه ولینعمتان انقلاب داشته باشند.
به یاد دارم سال 73 در سرویس سیاسی روزنامه ایران مشغول کار شدم. دبیر سرویس، روز اول گفت که حوزه خبری شما، رهبری است. بسیار خوشحال بودم که مورد اعتماد واقع شدهام و تنظیم اخبار مهمترین حوزه را به من سپردهاند و میتوانم همه مهارتهایی را که درباره خبرنویسی، مصاحبه و یادداشت در دانشگاه یاد گرفتهام، اینجا عملی کنم. اولین خبر را که از تلکس گرفتم، دبیر سرویس گفت خبرها قبلا تنظیم و برای همه رسانهها ارسال میشود و باید از همان خبر تنظیمی که آن موقع آقای اکبر جوانفکر مینوشت، استفاده کنیم و تنها تیتر و سوتیتر میتوانیم بزنیم. مصالحی در میان بود و من خیال میکردم رسانهها باید اجازه داشته باشند بااهمیتترین بخش اخبار کشور را برای خوانندگان خود، منطبق بر نیاز خبری مخاطبان تنظیم کنند.
اخبار دفتر رئیسجمهور هم با درجهای پایینتر، چنین شرایطی داشت و خبر را آماده و تنظیمشده میفرستادند. روابطعمومی مقامات دولتی، چنین تصور میکنند که وظیفه دارند چهرهای کاملا موجه، درست و بینقص از آن مقام در رسانهها انتشار یابد. شاید این تصور برای زمانی که رسانهها محدود و متکلم وحده بودند، توجیهپذیر بود؛ اما برای عصر کنونی که مخاطبِ گزینشگر، دسترسی بدون مرز به رسانههای مختلف دارد، اصلا قابل درک نیست و اتفاقا به ضرر مقامات تمام میشود؛ چراکه رسانههای داخلی با لکنت را در برابر رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، خلع سلاح میکند و اخبار خشک و رسمی، بدون تأثیرگذاری مطلوب پخش میشود و در مقابل، رسانههای خارجی با دید منفی، هرچه میخواهند منتشر میکنند و با تحلیل و تفسیر، بهراحتی تخریب میکنند. اگر خبرنگاران داخلی، اجازه حضور در دیدارها را داشته باشند و بتوانند خبر آن را به شکل حرفهای و به تناسب اهمیت، تهیه و منتشر کنند، افکار عمومی دستکم در برابر حجم بزرگ اخبار رسانههای خارجی، میتواند خبری منطبق بر واقعیت از رسانه مدنظر خود دریافت کند. صداوسیما با پخش غیرحرفهای اخبار مقامات، نقش اصلی را در انتقال مخاطب به شبکههای خارج از کشور ایفا کرده است. بیننده بخش خبری تلویزیون، وقتی میبیند که خواندن فقط یک خبر ملاقات، بیش از 15 دقیقه طول میکشد، دیگر منتظر بقیه اخبار نمیماند و شبکه خبری بیبیسی فارسی یا دیگر شبکههای مشابه را که اخبارشان حرفهای است و بر اساس ذائقه و نیاز خبری مخاطب، اما با سیاستگذاری مخصوص خودشان تنظیم شده، برای تماشا انتخاب میکند. شیوه فعلی روابطعمومیها، از سالهای دور باقی مانده و تغییری نکرده و امید است انتشار اخیر تصاویر غیررسمی، طلیعهای برای چنین تغییراتی باشد. وقتی تصاویر مستند غیررسمی را میدیدم، یاد دیداری افتادم که حدود 20 سال پیش شاهد آن بودم. آن زمان یکی از اقوام ما که پدر دو شهید بود، برای اشتغال فرزند دیگرش تلاش میکرد. او که روحانی سالخورده و سخنوری بود، از من خواست اگر بتوانم ملاقاتی با رهبری برایش بگیرم. تماس گرفتم و خیلی زود وقت تعیین کردند. پیش از ملاقات، برایشان توضیح دادم که صرفا خواسته خود را بیان کند. در روز ملاقات، جمعی از ابوشهیدین که دو فرزند خود را در جنگ از دست داده بودند، در اتاقی ساده و صمیمی حاضر بودند. میکروفون سیاری را دست به دست میکردند و پدران شهدا سخن میگفتند. من نامهای را هم تنظیم کردم و داخل پاکت گذاشتم که اگر ایشان نتوانست خواستهاش را بیان کند، آن نامه را بدهد. آن موقع دولت اصلاحات بر سر کار بود و انتقادات زیادی از بیتوجهی به ارزشها در میان برخی اقشار مطرح میشد. با شروع ملاقات، حاضران که از شهرهای مختلف آمده بودند، شروع به صحبت کردند و درباره همین موضوع ارزشها و شکایت از رواج بیحجابی زنان و نظایر آن مطالبی گفتند. نوبت به قوم و خویش ما رسید و او هم همان مطالب را با حرارت و صلابت، در قالب دیگری بیان کرد. بعد از ملاقات، از ایشان پرسیدم چرا خواسته خود را نگفتید؟ او ناراحت بود و گفت در تعجبم، من که 50 سال است منبر میروم، چگونه تحت تأثیر جو جلسه قرار گرفتم و الان به یاد نمیآورم که اصلا در آن جلسه چه گفتم! فقط بعد از اتمام ملاقات متوجه شدم که نتوانستهام درباره اشتغال فرزندم، خواستهام را منتقل کنم. اکنون پخش تصاویر مستند غیررسمی، برایم مشخص کرد که همیشه چنین نبوده و حتی امکان مکالمه انتقادی هم وجود دارد. حال تصور کنید اگر رسانههای مستقل، امکان حضور و توان انعکاس چنین مواردی را پیدا کنند، چقدر در ترسیم تصویر منطبق بر واقعیت از مسئولان اثربخش خواهد بود. افتخار نظام اسلامی همواره مردمیبودن و ارتباط با آحاد مردم بوده است. شاید انتشار این مستند غیررسمی، طلیعهای بر وزیدن نسیم تحول خوب در دفاتر و روابطعمومی مسئولان و تحقق آرزوی دیرین سنت نبوی، مکتب اسلام و فرهنگ دینی در ارتباط با مردم و مقامات دولتی باشد. به یاد داشته باشیم که رسانه بیلکنت، موهبتی برای مردم و نعمتی برای مسئولان است.
منبع:شرق