بهگزارش برنا، محمدمهدی عسگرپور، کارگردان تلویزیون و سینمای کشورمان، جمعه گذشته در برنامه «خارج از کادر» شبکه آیفیلم از تجربه کاری و آثارش در تلویزیون و سینما برای آیفیلمیها گفت.
عسگرپور با اشاره به اینکه بخش قابلتوجهی از دوران کودکی و اوایل نوجوانیاش در کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محلهشان گذشته است، گفت: دهیازدهساله بودم که روزی برای بازی در فیلمی چند بچه میخواستند که به کتابخانه ما آمدند و من هم انتخاب شدم. اساساً علاقهمندی اولم سینما و فیلم نبود ولی این نقطهعطفی شد توی ذهنم و احساس کردم عالم خاصی است عالم فیلمسازی.
او که بهگفته خودش از سال ۱۳۶۴ و یک سال پس از تأسیس بنیاد سینمای فارابی، با این بنیاد مرتبط شده است، از سیر ورودش به سینما گفت: در دوران سربازی، از قضا کار من عمدتاً برمیگشت به امور فرهنگی و با کتابخانهای در ارتباط بودم که در دو سال دوره خدمت بخش قابل توجهی از کتابهای آن را خواندم. شاید همین موضوع خیلی کمک کرد برای اینکه وقتی جذب بنیاد سینمای فارابی شدم بتوانم ارتباط خوبی با فیلمنامهنویسی و سینما برقرار کنم. همان موقع دانشکده صداوسیما هم در رشته تدوین قبول شدم. آن وقت تلویزیون فیلم کوتاه و نیمهبلند زیاد میساخت و فقط شبکه یک و دو وجود داشت. حد فاصل سال ۶۵ تا ۶۷ که هم دانشجو بودم هم فیلم میساختم هم در سینمای تجربی مسئولیت داشتم، دوسهتا کار هم برای تلویزیون انجام دادم.
کارگردان فیلم سینمایی «پرواز در نهایت» گفت: موقعی که مسئولیت سینمای تجربی را داشتم، فیلمنامهای نوشتم که تصویب شد. آن زمان فیلمنامه سینمایی که در شورای وزارت ارشاد تصویب میشد، یک کالای ارزشمند تلقی میشد و خود مصوبه اصلاً خرید و فروش میشد زمانی، منتها میخواستم خودم کار بکنم. مقدمات فراهم شد و «پرواز در نهایت» را بهعنوان اولین تولید اولین تجربه سینماییام در سال ۶۹ شروع کردم.
عسگرپور ادامه داد: بلافاصله بعد از آن فیلم، بهدلیل تحصیل در دانشکده صداوسیما، تعهد خدمت به تلویزیون داشتم و شبکه دو از من دعوت کرد برای همکاری بهعنوان مدیر گروه کودک و نوجوان. تجربه کار گروه کودک برای من شاید یکی از شیرینترین بخشهای زندگی کاریام است. تعداد زیادی از تولیداتی که در آن سالها شکل گرفت که خیلی هم متنوع بود. مثل زیزیگولو یا مثل خونه مادربزرگه که قبلتر ساخته شده بود و آن زمان باید پیگیری میشد یا مجموعه مستند کودکان سرزمین ایران. در حوزه فیلم سینمایی هم فیلم بادکنک سفید دوربین طلایی جشنواره کن را گرفت.
کارگردان فیلم سینمایی «قدمگاه» درباره ایده تا ساخت این اثرش که در سال ۱۳۸۲ متولد شد، توضیح داد: ماجرا از اینجا شروع شد که آقای کهکشان به من گفتند که حاضری فیلم بسازی؟ من گفتم اتفاقا دنبال این هستم که فیلم بسازم چون طرحی درباره گناه جمعی و اثر وضعی گناه داشتم و بهش فکر میکردم. وقتی فیلمنامه به من پیشنهاد داده شد دیدم اتفاقا روی همان مداری حرکت میکند که بهش علاقهمندم. اینقدر کار با انرژی خوب پیش رفت که همکارانم هیچ کدوم حاضر نبودند ما آف حتی بدهیم و ۴۶ جلسه بدون استراحت کار پیش رفت. سختی این کار این بود که بازیگران ترکیبی از بازیگران حرفهای مثل آقای کیانیان و داوودنژاد و بازیگران تازهکار و تئاتر بود و از همه مهمتر اینکه نقش اول کار را اصرار داشتم کسی باشد که بیننده برای اولین بار میبیند که بابک حمیدیان اولین تجربه سینماییاش اینجور شکل گرفت.
او افزود: در جشنواره فجری که سال قبلش خودم دبیر جشنواره بودم و در دادن سیمرغها مشارکت میکردم، حالا خودم باید میرفتم ببینم چه اتفاقی برایم میافتد. این کار در ده رشته نامزد دریافت سیمرغ شد و چهار تا سیمرغ هم دریافت کرد.
عسگرپور با اشاره به اینکه فیلم اقلیما را دو سال پس از قدمگاه ساختم، گفت: از این جهت برایم جذاب بود که ژانر متفاوت از چیزی که تا به حال بهش فکر میکردم داشت. کار پرتعلیقی که من اسمش را ژانر وحشت نمیگذارم.
کارگردان سریال گلهای گرمسیری گفت: بعد از فیلم اقلیما یکی دو تا سریال تجربه کردم، سریال گلهای گرمسیری که در سال ۸۷ ساختیم اما طرح اصلیاش حدودا به ده دوازده سال قبلتر برمیگشت که در ذهنم داشتم که توانست جزو سریالهاینسبتا پربیننده در دوره خودش شود.
عسگرپور که سریال پربیننده «جراحت» را در سال ۸۹ ساخت، با بیان اینکه سریالش در آن سال در نظرسنجی تلویزیون، کار اول شد، گفت: سعید نعمتالله نویسنده آن بود و خوشبختانه بخش قابل توجهی از متن قبل از اینکه ما درگیر فیلمبرداری بشویم آماده شده بود و به همین دلیل کار در موعد مقرر خودش با ریتم قابل قبول تمام شد و در ماه رمضان پخش شد. امکان خوشایندی که پیش آمد این بود که ما فرصت کافی برای دورخوانی داشتیم اتفاقی که در خیلی از سریالها نمیافتاد. همزمان با دورخوانی من هم جای دوربینها و میزانسن را در ذهنم پیدا میکردم و برای تولید هم سرعت خیلی خوبی داشتیم و جزو معدود کارهای ماه رمضانی بود که وقتی که ما وارد ماه رمضان شدیم تقریبا فیلمبرداری تمام شده بود.
او که سریال «شیدایی» را در سال ۹۰ و پس از آن سریال «نفس گرم» را در سال ۹۴ برای تلویزیون ساخت، از سختیهای تولید «نفس گرم» برای آیفیلمیها گفت: اولین باری بود که قرار بود به زندگی خانمی که جلسه مذهبی برای خانمها برگزار می کند و سخنران است، پرداخته شود. انتخاب خانم گلچین برای آن نقش جزو عجایب بود و حتی خودشان در خاطراتشان میگویند وقتی دعوت شدند برای صحبت، تمام تصورشان این بود که کار طنز قرار است انجام بدهند تا برسند به جلسه، فکر می کردند که موضوع یک خانم جلسهای است با رفتارهای طنز. ایشان باید کلی حدیث به زبان عربی میگفت و خب این سختی کار ایشان و همه میتوانست باشد که خیلی خوب از پسش برآمد.
کارگردان فیلم سینمایی «میهمان داریم»، با بیان اینکه برایم جالب بود که این فیلم به جشنوارههای خارجی هم راه پیدا کرد چون فکر نمیکردم که اصلا فیلم توسط مخاطب خارجی فهمیده بشود، ادامه داد: این کار برایم تجربه متفاوتی بود از این جهت که ترکیب فضایی را که انگار واقعیت هست و نیست داشتیم و در انتها هر بینندهای برداشت خودش را به گونهای داشت که آن بخشی را که ما فکر میکردیم کسی فکر میکند واقعی است، غیرواقعی بداند و برعکس.
عسگرپور که سریال «رهایم نکن» را در سال ۹۶ برای ماه رمضان شبکه سه ساخت، به جزئیات تولید این سریال اشاره کرد: خوشبختانه «رهایم نکن» با وجود مشکلاتی که در پخش داشتیم، در رأیگیری تلویزیون پرمخاطبترین سریال ماه رمضان شد. سالها بود به این مفهوم فکر میکردم که کسی که بهعنوان بزرگ یک خانواده تلقی میشود، اگر جوری بلغزد که خودش بداند و خدای خودش و دیگر کسی هم نداند، لابد عذاب وجدان دارد. اگر چنین شخصی مثلا جسارت این را پیدا کند که آدمها را جمع بکند و بهشان بگوید که در حقشان کاری کرده که حالا دارد اثر وضعی کارش را میبیند، چه می شود؟ و ماحصل آن شد «رهایم نکن».
برنامه «خارج از کادر» بهکارگردانی ایمان احمدی جمعه شبها ساعت ۲۳:۳۰ روی آنتن میرود. بازپخش آن نیز در ساعت ۰۷:۳۰ روز شنبه روی آنتن قرار میگیرد.