نیمه اول سال ۱۳۵۹ برای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران که مراحل اولیه استقرار و تثبیت نظام حکومتی را پشت سر می¬نهاد، بسیار پر فراز و نشیب بود. حمله نظامیان امریکائی به صحرای طبس و کشف و خنثیسازی کودتای نقاب که به فاصله ۲ ماه از یکدیگر از اردیبهشت همان سال آغاز شده بود، همراه با تشدید تجاوزات مرزی رژیم بعث عراق به مرزهای غربی کشور، شرایط خاص و ویژه¬ای به¬ وجود آورده بود.
سردمداران حکومت بعث عراق که سال¬ها به¬دنبال فرصتی برای محقق ساختن اهداف شوم خود مبنی بر سیادت بر کشورهای عربی منطقه بودند، بعد از اطمینان از موافقت و همکاری کشورهائی همچون عربستان، کویت، اردن و مصر که جزو کشورهای اقماری بلوک غرب محسوب میشدند، با نقشه و طرح¬های آنها و نیز دول غربی، در حمله به ایران، اولین تجاوز نظامی خود را در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۹ با حمله به ارتفاعات مرزی میمک و اشغال این ارتفاعات آغاز کردند. گفتنی است، صدام آنچنان از تصرف ارتفاعات میمک به¬ وجد آمد که دستور می¬دهد تا سکه از جنس طلا تحت عنوان «سیف سعد» ضرب نموده تا به تمامی نظامیان شرکت کننده در این عملیات هدیه گردد.
واکاوی عملیات پیروزمندانه ضربت ذوالفقار (منطقه میمک)
ارتفاعات میمک به طول تقریبی ۱۵ کیلومتر و عمق ۶ کیلومتر آخرین ارتفاعات مشرف دشت عراق در نوار مرزی ایران و عراق در منطقه ایلام است. این ارتفاع، دیده¬بانی بسیار خوبی را بر منطقه وسیعی از خاک عراق فراهم نموده و جاده اصلی مندلی، به بدره را کنترل میکند. دشمن با دراختیار گرفتن این ارتفاعات، ضمن کنترل چند محور ارتباطی در داخل خاکهای عراق و ایران، کنترل بسیار خوبی بر روی ۳ حلقه چاه نفت آماده بهرهبرداری واقع در تنگ بینا و تنگ بیجار نیز داشت.
تجاوز نیروهای بعثی
هنگامی که ارتش بعث عراق با یک تیپ پیاده به منطقه میمک حمله کرد، نیروهای مدافع ایران در آن ارتفاعات فقط شامل یک گروهان مکانیزه و یک گروهان تانک بودند که به صورت دسته و رَصد برای تقویت پاسگاههای مرزی به¬ کار رفته بودند و در مجموع استعداد رزمی آنها کمتر از یک گروهان رزمی بود. این یگان¬ها را فقط یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ که فقط حدود ۶۰% استعداد سازمانی خود را داشت پشتیبانی میکرد و بدین سبب بعثیان متجاوز موفق شدند به سادگی ارتفاعات میمک را اشغال کنند و معابر وصولی به آن را که از شمال به جنوب شامل تنگ بیجار، تنگ بینا و معبر اصلی صالحآباد – سرنی بود، سد نمایند.
صدام، تبلیغات گستردهای در ارتباط با این عملیات، به راه انداخت و این عملیات را بر اساس مفاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، حق قانونی کشور خود توصیف کرد. وی، بلافاصله بعد از عملیات در منطقه حضور یافت و اقدام به دادن شعارهائی همچون «تصرف ارتفاعات سیف سعد (میمک) مثل کشته شدن رستم ایران است» یا «میمک در تصرف هر یک از ۲ کشور باشد، پیروزی در جنگ غرب کشور از آن اوست» را سر داد.
اجرای عملیات خوارزم در منطقه میمک
تیپ یک لشکر ۸۱ زرهی در ساعت ۰۶:۲۰ روز ۱۹ دیماه ۱۳۵۹، مصادف با سومین سالگرد قیام خونین مردم قم علیه رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۶، عملیات خود را با اعلام رمز "یا الله" آغاز کرد. در این عملیات، بجز نیروهای تیپ یک اسلام آباد، تعدادی از عشایر ایل خزل، یک دسته از نیروهای ژاندارمری و یک تیم آتش هوانیروز نیز شرکت داشتند.
نیروهای تک کننده خودی با بهرهگیری از اصل غافلگیری، توانستند در ساعات اولیه حمله قسمت قابل توجهی از اهداف مشخص شده خود را تسخیر نموده و نیروهای دشمن را در قسمت عمده این منطقه منهدم یا به سمت عقب برانند. در روز دوم این عملیات، دشمن پاتکهای سنگین خود را آغاز کرد و از طریق زمین و هوا، بر روی ارتفاعات میمک آتش فرو ریخت. در همین روز – ۲۰ دی ۱۳۵۹ - برای اولین بار آثاری از استعمال گلولههای گاز سمی شیمیائی توسط نیروهای بعث عراق در منطقه سد کنجانچم، مشاهده شد. علی¬رغم شدت درگیری در منطقه نبرد، در بعد از ظهر همان روز، رزمندگان اسلام تلاش کردند تمام منطقه هدف تعیین شده را از وجود دشمن بعثی پاک کنند.
لازم به یادآوری است که منطقه میمک برای حکومت و ارتش عراق از جنبههای مختلف حائز اهمیت ویژهای بود، زیرا دولت عراق ادعای مالکیت آن را داشت. عراقی¬ها این منطقه را سیف سعد نامیده بودند. جعل نام ویژهای برای این منطقه اهمیت خاص آن را برای حکومت عراق نشان میداد و بعثیان از دست دادن این منطقه را شکستی خفتبار برای خود میدانستند. با توجه به اهمیت سیاسی و نظامی میمک برای دولت بعث، ارتش آن کشور ملزم شده بود این منطقه را از نیروهای ایرانی بازپس بگیرد. بنابراین، پاتک¬های مداوم خود را در روزهای بعد نیز ادامه داد و نیرویی به استعداد یک لشکر به منطقه عملیات نبرد وارد کرد.
در روز سوم، شدت درگیری به حدی بالا میگیرد که نیروهای ایرانی و عراقی حاضر در منطقه نبرد، وارد یک رزم نزدیک شده و تک به تک با هم می¬جنگند. بعدازظهر همان روز، فضای منطقه نبرد در کنترل پرندههای تاکتیکی و رزمی ایران بود و هواپیماها و بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی ضربات سختی به دشمن وارد ساختند و در پناه این پشتیبانی هوایی، گردان¬های رزمی موفق شدند تمام منطقة هدف مربوطه را تصرف و از لوث وجود دشمن پاکسازی کنند. تلفات سنگین و بینتیجه بعثیها در پاتک¬های خود جهت بازپسگیری مواضع از دست رفته سبب شد که فرماندهان ارتش عراق، از ادامه تلاش بیشتر صرفنظر کرده و عقبنشینی کنند. بدین ترتیب رزمندگان اسلام موفق شدند منطقهای به وسعت حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع را از اشغال دشمن بعثی آزاد کنند.
در این عملیات، تعداد ۶۰ دستگاه تانک و نفربر بعثیها و همچنین ۵۰ دستگاه از انواع خودروهای مختلف نظامی ارتش عراق منهدم و تعداد ۲ فروند هواپیما و ۳ فروند بالگرد عراقی نیز سرنگون شد. تیپ ۲ پیادة کوهستانی عراق و گردان ۷ تانک آن نیز به¬میزان ۷۰ درصد منهدم شدند. گفتنی است که تعداد ۱۷ دستگاه تانک، ۴ دستگاه نفربر، چندین دستگاه لودر و بلدوزر، ۵ قبضه تفنگ ۱۰۶ م¬م، چندین قبضه خمپاره، تعدادی توپ ضد هوایی، موشک مالیوتکا و همچنین و تجهیزات مخابراتی و متفرقه دشمن بعثی نیز به ¬غنیمت گرفته شد.
بعد از بی نتیجه ماندن تلاش¬های دشمن بعثی برای بازپس¬گیری ارتفاعات میمک، بنا به دستور صدام، فرمانده تیپ مستقر در منطقه و ۲۴ نفر از نظامیان آن یگان، بلافاصله اعدام شدند.
اسرای عراقی چه گفتند؟
با پایان یافتن عملیات خوارزم، بیش از ۱۶۰ نفر نظامی بعثی به اسارت رزمندگان تیپ یکم اسلام آباد در میآیند. یکی از اسرای عراقی به نام جاسم موفق الدجیلی جمعی تیپ ۱۹ از لشکر ۷ پیاده عراق، در ارتباط با عملیات آزادسازی میمک می¬گوید: «در هجوم اول ایران در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۹، صدام با هلیکوپتر به شهرکی به ¬نام غازانه در فاصله ۳۰ کیلومتری میمک آمد تا از نزدیک بر جریان عملیات نظارت داشته باشد. خوف صدام برای میمک، ترس از بغداد است، زیرا بغداد تا میمک فقط ۱۲۰ کیلومتر است.»
او درباره نحوه برخورد رژیم بعثی با نیروهای خودی که از جبهه گریختند میگوید: «در غازانه تعداد ۲۴ نفر که حاضر به برگشت به منطقه نبرد نبودند، بنا به دستور فرمانده سپاه یکم و توسط سرهنگ طه شکرهی تیرباران شدند. همچنین، هرکس را به جبهه اعزام می¬کردند، شب¬ها فرار میکرد...»
او ادامه میدهد: «در روزهای اول جنگ، مردم ساکن در شهرهای مرزی عراق نیز از ترس بمباران نیروهای عراقی، منازل و شهرهای خود را ترک کردند، اما خیلی زود متوجه شدند که ایرانیان شهرها و مرزها را نمی-زنند و بازگشتند.»
نظامی دیگر عراقی، قاسم عبدالجوده نیز این چنین می¬گوید: «با حمله نیروهای ایران، همه ما سلاح¬ها را انداخته و به ¬طرف داخل خاک عراق فرار کردیدم. تمام تسلیحات و تجهیزات و موشک و توپخانه ما مستقر در منطقه عملیاتی، برای ایرانیان باقی ماند. حدود ۳۰ کیلومتر پراکنده فرار کردیم، زمانیکه به هلاله رسیدیم سربازان میگفتند با توجه به منطقه عملیاتی و ارتفاع سختی که پیش روی نیروهای ایرانی¬ بود و تعداد کم نیروی ایرانی، این نصرت الهی بود که ایرانی¬ها را پیروز کرد و فرشتگان به¬ صورت ایرانی¬ها با ما جنگیده و آنها را یاری میدادند... از هر ۱۵۰ نفر، بیش از ۳۰ تا ۴۰ نفر بیشتر باقی نمانده است. ارتش عراق جنازه سربازان را جمع نمی¬کند و یا تابوت خالی برای خانواده آ نها میفرستند و یا اعلام می¬کنند که مفقودالاثر شده است... تعجب من از این است که نیروهای پیاده ایرانی، نه از هواپیما و نه از توپ و تانک نمی¬ترسند و با همدلی و مردانگی جلو می¬آیند...»
اجرای عملیات خوارزم در منطقه عملیاتی میمک، گرچه در مقیاس عملیات¬های انجام شده در طول جنگ تحمیلی در طول جبههای به عرض بیش از هزار کیلومتر، یک عملیات محدود محسوب میشد و وسعت منطقهای که از اشغال دشمن آزاد شد، در مقایسه با هزارها کیلومتر مربع دیگر از مناطق آزاد شده بعدی، منطقه کوچکی به¬ حساب می¬آمد، اما اثرات روانی این پیروزی، فوقالعاده بالا بود.
این مهم را می¬توان از حضور حضرت آیت¬الله خامنه¬ای به عنوان نماینده امام خمینی در منطقه عملیاتی میمک و بازدید کاملی که به عمل میآورند و در ادامه نیز، بیان شرح ملاحظاتشان در خصوص این عملیات غرورانگیز در اولین نمازجمعه سال ۱۳۶۰ اشاره داشت.
عملیات ضربت ذوالفقار که منجر به فتح ارتفاعات استراتژیک میمک شد یکی از ۱۳ عملیات مهمی است که رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس درحوزه سرزمنی استان ایلام اجرا کرده اند.
استان ایلام ۳ هزار شهید والا مقام تقدیم آرمانهای نظام مقدس جمهموری اسلامی کرده است