به گزارش برنا، دکتر مریم برادران نویسنده کتاب «نا» در جلسه نقد این کتاب که در انتشارات بهنشر تهران، برگزار شد و بهصورت زنده از صفحۀ رسمی اینستاگرام پژوهشگاه شهید صدر و صفحۀ انتشارات بهنشر پخش شد از نقد این کتاب ابراز خوشنودی کرد و گفت: بیش از آنکه به فکر پاسخ گفتن به نقدهای انجام شده باشم، این نقدها مرا به یک بازنگری در خود و اندیشههایم وا میدارد و امیدوارم بتوانم در نوشتههای آتی خود مطالب مفیدی که میآموزم را به کار ببرم که این نقدها باعث رشد بنده خواهد بود.
وی درباره اینکه چرا شهید صدر به اندازهای که انتظار داریم معمولی نیست و باید رفتارهای عادیتری از او ببینیم ابراز داشت: این یکی از سئوالات بنده نیز درباره شهید صدر بوده است که مدام این سئوال مطرح میشد که در مقدمه هم سعی کردم که محدودیتها و شیوه کار خود را بگویم تا قضاوت خواننده را منطقیتر کنم همین بود؛ من تنها با اسناد و گفتوگوی خودم با پژوهشگاه مواجه بودم و حتی گفتوگو با فاطمه خانم خیلی محدود بود و سعی کردم از محدودیتهای خود حداکثر استفاده را ببرم.
خانم برادران تصریح کرد: آنچه که به دست آوردم همین بود که ارائه شد، هرچند در حد امکان سعی کردهام که صدر یک انسان خیلی طبیعی باشد؛ همانطور که گفته شد، هنوز در جامعه ما ورود به زندگی شخصی علما خوشایند نیست؛ منتها جاهایی سعی کردم که این کار را آنقدر که اطلاعاتی داشتم انجام دهم.
نویسنده کتاب «نا» مثال زد: جایی که اسباب کشی میکنند و صدر گوشهای نشسته است و کار خود را میکند؛ یکی از سئوالات این بود که این نشان دهنده مشارکت نکردن این فرد نیست؟ و این بد نیست؟ من گفتم که این بوده است و باید باشد. دغدغههای ذهنی او برایش اولویت است، کما اینکه وقتی به ماه عسل میرود همچنان همین است و خود صدر است و اولویتهایش با همسرش متفاوت است.
وی اظهار داشت: جایی چنین رگههایی وجود دارد که خود بنده به این مسائل نقد دارم؛ یک جاهایی با شهید صدر درگیر میشدم، حتی در لوزی پختنی که همسرشان داشتند و خیلی خوشحال شدم که همسرش برنده شد، چرا همیشه باید حرف شهید صدر باشد؟ با همه مهربانی که دارد روی اصول خود میایستد که خیلی جاها در زندگی عادی ما خیلی خوشایند نیست؛ زندگی این افراد خیلی هم آسان نیست؛ این زهد در زندگی عادی اصلاً راحت نیست.
خانم برادران با ابراز تأسف از اینکه نتوانسته است به اطلاعات بیشتری دست پیدا کند تصریح کرد: بسیار طبیعی است که نقد به این کتاب زیاد باشد، و من باید این نقدها را بپذیرم؛ شاید اگر نگاهم را بر این میگذاشتم که هدفم صدر شناسی و معرفی این شخصیت است، زمانم را باز میگذاشتم و قصه چیز دیگری میشد؛ زندگی حرفهای من با چنین قسمتی از زندگی تفاوتی دارد؛ وقتی وارد نوشتن میشوم محدودههایی برای خودم تعریف میکنم، علاوه بر اینکه محدودههای خودم، این را بر قصه بار میکند.
نویسنده کتاب «نا» درباره خود گفت: من سیاسی نیستم، سیاست را بلد نیستم، سیاست را نخواندهام، بنابراین وقتی سراغ افرادی میروم که یک مقدار جنبه سیاسی دارند، خیلی راحت به مخاطب خود میگویم و خودم ابا دارم وارد این محدوده شوم؛ دغدغههای من فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی است و قبول دارم که سیاست خیلی بحث مهمی است؛ من شهید صدر را نخواندم، و یکی از چیزهایی که برای من مهم بود، خواندن این آدم برای ورود به شهید صدر است، الان سعی میکنم بخوانم و در پروژههای دانشجویی که در اطرافم هستند، فرصتی را فراهم میکنم که شهید را بخوانیم، بفهمیم و درباره او گفتوگو کنیم.
وی نقص خود در پرداختن به وجه سیاسی شهید صدر را پذیرفت و ابراز داشت: این موضوع را سخت پذیرفتم، اما بهتر از من هم میتوانست انتخابهایی وجود داشته باشد؛ شاید کسی که صدر را مرور کرده است؛ دیدگاههای خاصی دارد یا دلایل ویژهای برای ورود به این نگاهش داشته است، قطعاً میتوانسته است چیزهای بهتری خلق کند، و این مسأله غیر قابل انکار است.
خانم برادران با انتقاد از اینکه چرا شهید صدر در دانشگاهها نیست گفت: همه میدانیم که خیلی از مسائل ابتدای انقلاب وامدار این شخصیت است اما چرا درباره این فرد صحبت نمیشود؛ این انگیزه من درباره ورود به این موضوع بود که میبینم اکنون گفتوگو میشود، دانشجو میخواند و از من میپرسد، این برای من خوشایند است و میتواند نقطه شروع باشد؛ ادعایی ندارم و دوست دارم که اگر فرصتی باشد این کار را تکمیلتر کنم.
نویسنده کتاب «نا» درباره پرهیز خود از ورود به حاشیههای زندگی شهید صدر اظهار داشت: درست یا غلط، استراتژی هر کسی، استراتژی او است و قابل نقد است؛ یکی هم اینکه دنیای امروز کم مطالعه است و موضوعات خاصی مانند این آدمها دارای اقبال کمتری است، بنابراین کم گویی و خوش گویی یک استراتژی برای ورود به این دنیا است.
وی تنها حوزویان را هدف این کتاب در نگارش ندانست و گفت: امروز آدمهای پر دغدغه غیر حوزوی برایشان سئوال میشود و درباره این دانشمند تحقیق میکنند؛ همین گفتوگو درباره این کتاب بسیار مهم است؛ نقدهای جدی بهترین اتفاقات زندگی یک کتاب هستند، به شرط اینکه بیغرض و باب گفتوگو باشند؛ یک طرفه نباشند، واقعی و با شواهد باشند و بتوان درباره آنها گفتوگو کرد تا راههای اصلاحی را ایجاد کند.
خانم برادران درباره متن نامهها اظهار داشت: من به سندیت مطالب اعتقاد دارم، بنابراین متن نامهها متن نامه است و در آنها دستکاری نکردم و سعی میکنم که در اسناد ویرایش نشود؛ خوب بود که خود سند هم باشد که در صفحهآرایی صلاح نبود و من همراهی کردم.
نویسنده کتاب «نا» از دریافت نظرات مختلف تشکر کرد و گفت: برخی برداشتهای شاعرانه، پرسشگرانه، عصبانیتهای متفاوت دارند که همه اینها به من میگوید که این متن بی لایه نیست، اما امیدوارم که از سطح شاعرانگی عبور شود و اگر این متن باعث شده است که فرد در سطح شاعرانگی بماند امیدوارم بتوانم این را اصلاح کنم.
وی کتاب «نا» را یک باب برای آشنایی با شهید صدر توصیف و تصریح کرد: به متون عربی هم وارد شدم، قصدم نوشتن حداکثر 150 صفحه بود. درباره شهید صدر مطالعه میکنم اما هیچ پیشبینی از آینده ندارم که کار دیگری در این زمینه خواهم داشت یا نه.
خانم برادران از پایش نظرات درباره این کتاب قدردانی کرد و گفت: امیدوارم این کار پژوهشگاه شهید صدر درباره کتابهای دیگر هم انجام شود. جریان نقد در جامعه ما خیلی ضعیف است؛ اگر این اتفاق رخ بدهد، اتفاقات بزرگتری برای نویسندگان و خوانندگان خواهد افتاد. این نقدها در متنهای بعدی نویسندگان تأثیرگذار است.