احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها

|
۱۳۹۹/۱۲/۲۳
|
۱۳:۳۳:۰۳
| کد خبر: ۱۱۵۱۵۶۵
احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها
هنوز هستند چهره‌هایی در جناح راست و طیف محافظه‌کار که در کنش و روش از احمدی‌نژاد گرته‌برداری می‌کنند اما دست‌ کم در شیوه‌های تبلیغاتی، از او الگو می‌گیرند.

به گزارش گروه روی خط رسانه‌های برنا، روزنامه اعتماد نوشت: «این یکی از تاکتیک‌های اصولگرایان است که هرگاه با انتقادهای کلان درباره وضعیت کلی مملکت مواجه شده و هدف پرسش قرار می‌گیرند، با نوعی فرار به جلو از این می‌گویند که آنها کمتر در قوه مجریه اختیاردار بوده و کشور دست‌ کم در این بخش در اغلب مقاطع با نظر اصلاح‌طلبان، جناح چپ یا توسط جریانی هدایت و مدیریت شده که سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب جریان خط امام شهره بود. استدلال‌شان هم این است که جز دولت هشت ‌ساله محمود احمدی‌نژاد همواره رییس‌جمهوری یا نفر نخست اجرایی مملکت، کسی بوده که به جناح چپ یا جریان اصلاحات نزدیکی داشته است. آن‌ هم بی‌توجه به این که دیگر بخش‌های حاکمیت، اثرگذاری بیشتری از دولت دارند، به جناح راست گرایش داشته و مهم‌تر از آن، اصولگرایان تحولات تاریخی و دگرگونی‌های منطقی سیاستمداران طی گذر ایام را نادیده می‌گیرند. این که اگر چه مرحوم هاشمی‌ رفسنجانی، این سال‌های پایانی زندگی، به جناح چپ متمایل شد اما آن زمان که راس قدرت اجرایی مملکت بود و حتی پیش و پس از آن، روبه‌روی این جریان سیاسی دسته‌بندی می‌شد و در ادامه اگر چه حسن روحانی با رای اصلاح‌طلبان روی کار آمد اما نه‌تنها هرگز خود را اصلاح‌طلب نخواند، بلکه حتی حاضر نشد از نزدیکی خود و دولتش به این جریان سیاسی سخن بگوید یا فارغ از مواضع اعلامی، در مواضع اعمالی خود، مثلا در چینش کابینه متمایل به تفکرات دست‌چپی‌ها اقدام نکرد. میرحسین موسوی و دولت جنگ نیز در حالی مورد اشاره این طیف از اصولگرایان قرار می‌گیرد که فارغ از ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در زمان نخست‌وزیری میرحسین موسوی، توجهی به مناسبات تاریخی و شرایط و اقتضائات زمانی نمی‌شود. به این ترتیب باید بگوییم عملا تنها دوره‌ای که دولت به‌ معنای دقیق کلمه در اختیار اصلاح‌طلبان بوده، همان دوره هشت‌ ساله ریاست‌جمهوری خاتمی است و نه بیش از این.

اصولگرایان اما فارغ از این که مسئولیت دولت‌های مختلف نزدیک به خود را می‌پذیرند یا نه، حتی بعضا حاضر نیستند عواقب ریاست‌جمهوری ۸ ساله محمود احمدی‌نژاد را متقبل شوند. آنان با استناد به عملکرد و مواضع برخی نزدیکان رییس دولت نهم و دهم، معتقدند که جریانی که در آن ۸ سال یا دست‌ کم در دولت دهم حاکم بود و مسئول اصلی مصایب ناشی از عملکردها و رویکردهاست، «جریان انحرافی» بوده، نه «جریان اصولگرا»! آنان البته در حال حاضر و در این حدودا ۸ سالی که از پایان دولت احمدی‌نژاد می‌گذرد، اگر چه در کلام کمتر علیه رییس دولت نهم و دهم اظهار نظر می‌کنند اما عملا شخص احمدی‌نژاد را نیز همراه با کسانی که آنان را «جریان انحرافی» می‌خوانند، دسته‌بندی کرده و دیگر بر خلاف سال‌های نخست دهه ۸۰ تمایلی به همنشینی با او ندارند. با این همه اما هنوز هستند چهره‌هایی در جناح راست و طیف محافظه‌کار که در کنش و روش از احمدی‌نژاد گرته‌برداری می‌کنند اما دست‌ کم در شیوه‌های تبلیغاتی، از او الگو می‌گیرند.

خیل مشتاقان احمدی‌نژاد یا جلیلی؟

چندی پیش بود که روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به تحرکات انتخاباتی احمدی‌نژاد، از شیوه عجیب او در ارایه تصویری از اشتیاق مردم به کاندیداتوری احمدی‌نژاد پرده برداشت؛ شیوه‌ای که بر پایه آن، در این روزهای سخت کرونازده که امکان حضور در جمع مردم را - البته تا حدودی - از کاندیداهای انتخاباتی گرفته، پایگاه تلگرامی دولت بهار منتسب به جریان بهار و نزدیکان احمدی‌نژاد، با انتشار ویدئوهایی از صحبت‌های مردمی که خود را از هواخواهان و حامیان انتخاباتی احمدی‌نژاد نشان می‌دادند، از فشار افکار عمومی برای کاندیداتوری مجدد احمدی‌نژاد گزارش می‌داد. احمدی‌نژاد البته در ادامه نشان داد چندان هم اسیر شرایط کرونازده نخواهد شد و هنوز هم حاضر است برای کسب آرای انتخاباتی به دل جماعت و «خیل مشتاقان» بزند. اما آن شیوه تبلیغاتی حالا از سوی برخی دیگر از اصولگرایان متقاضی کاندیداتوری در انتخابات مورد استفاده قرار گرفته و در آخرین نمونه، حامیان سعید جلیلی نیز با راه‌اندازی درگاه‌ها و کانال‌هایی در تلگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی، از بالاگرفتن درخواست‌ها برای کاندیداتوری جلیلی گزارش می‌دهند؛ آن‌ هم در حالی که طی هفته‌های گذشته با قوت‌گرفتن احتمال غیبت سیدابراهیم رییسی در انتخابات پیش‌ رو، رقابت درون‌گفتمانی اصولگرایان دوچندان شده و به‌خصوص پایداری‌ها که تا پیش از این ناچار بودند همراه با بدنه جریان اصولگرایی پشت رییسی بایستند، حالا با خیالی آسوده‌تر از کاندیداتوری «کاندیدای اصلح» خود می‌گویند و در حالی که خود را «حامیان سعید جلیلی در سراسر کشور» معرفی می‌کنند، او را مصداق ریاست بر «دولت جوان حزب‌اللهی» می‌خوانند.

پیامکی برای رییسی

بماند که هنوز هم نمی‌توان با قطعیت از غیبت رییسی در انتخابات پیش‌ رو سخن گفت؛ چه آن که همین دیروز خبرآنلاین از کمپین پیامکی برای دعوت از رییسی خبر داد و نوشت که «برخی کاربران از دریافت پیامکی خبر داده‌اند که از آنها خواسته شده در کمپین دعوت از سیدابراهیم رییسی برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند.» پیامکی که در متن آن آمده است: «سلام! برای دعوت از حجت‌الاسلام والمسلمین، دکتر سیدابراهیم رییسی جهت حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ عدد ۱۴۰۰ را به شماره ۱۰۰۰۶۰۰۳۰ پیامک بفرمایید. از اهمیتی که برای سرنوشت کشور قائل شدید ممنون هستم.»

پوششی احمدی‌نژاد نیستم!

به هر تفسیر اما اگر سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را حالا با فاصله‌گرفتن پایداری‌ها و دیگر یاران سفت و سخت رییس دولت نهم و دهم از او، دشوار بتوان از جمله نزدیکان رییس دولت نهم و دهم دسته‌بندی کرد، اوضاع برای رستم قاسمی تا حدودی متفاوت است؛ چه آن که او وقتی همزمان با فعالیت دولت دهم به کابینه احمدی‌نژاد پیوست و اداره وزارتخانه کلیدی نفت را بر عهده گرفت که مخالف‌خوانی یاران احمدی‌نژاد و انتقادهای درون‌گفتمانی از او آغاز شده بود. با این همه، رستم قاسمی دیروز درباره احتمال کاندیداتوری احمدی‌نژاد اظهار نظر کرده و در جمع خبرنگاران استان مرکزی گفته است: «حضور آقای احمدی‌نژاد در انتخابات پیش‌ رو به خود ایشان ارتباط دارد و من اگر تصمیم برای حضور داشته باشم، تفکر خود را دارم و برای پوشش فردی نخواهم آمد.»

این‌همانی «محمد ۱۴۰۰» و «احمدی‌نژاد ۸۴»

جالب آن که طی مدت گذشته آن‌ طور که برخی منابع خبری گزارش داده‌اند همکاری‌های انتخاباتی رستم قاسمی نه با احمدی‌نژاد و برخی دیگر از یاران رییس‌جمهوری مهرورز، بلکه با سعید محمد است و جالب‌تر آن که آنها هر دو از جمله اصولگرایانی هستند که با پیشینه نظامی‌گری، قدم به عرصه انتخابات گذاشته‌اند. البته تفاوت‌هایی نیز میان مشی انتخاباتی رستم قاسمی و سعید محمد دیده می‌شود که شاید جدی‌ترین این تفاوت‌ها آن باشد که محمد به‌مراتب صریح‌تر از قاسمی از کاندیداتوری خود سخن گفته است.

با این همه نکته جالب‌ توجه دیگر در این خصوص آن است که برخی ناظران از این گفته و می‌گویند که سعید محمد می‌تواند نسخه‌ای به‌روز از «احمدی‌نژاد ۸۴» باشد؛ یعنی همان نسخه‌ای که اصولگرایان را به سوی پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری راهنمایی خواهد کرد.

یارانه دلاری جای ریالی با «احمدی‌نژاد ۱۴۰۰»!

آن چه اما شاید از تمامی آن چه تا اینجای کار گفتیم، به ‌قول معروف و آن‌ طور که در ادبیات سیاسی ما مصطلح شده، «احمدی‌نژادی»تر است، اظهارات شخص محمود احمدی‌نژاد است؛ مردی که زمانی با شعار یارانه نقدی و کمک‌های معیشتی وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شد و حالا در آستانه انتخاباتی دیگر، باز از این دست شعارها غافل نشده؛ البته او در عین حال شعارهای به‌اصطلاح عامیانه‌اش را به‌روز کرده و آنها را به نسخه «احمدی‌نژاد ۱۴۰۰» ارتقا داده است. او که اخیرا مدعی شده «اگر هدفمندی یارانه‌ها صد درصد اجرا می‌شد با قیمت‌های امروز ۲.۵ میلیون تومان در ماه به هر ایرانی می‌رسید»، با اشاره به ارزش یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی در زمان ریاست‌جمهوری خود گفته است که بر این مبنا باید امروز ۴۰ دلار یارانه پرداخت می‌شد. این که یارانه ۴۰ دلاری در عمل به شعار انتخاباتی او تبدیل خواهد شد یا دیگر اصولگرایان با گرته‌برداری از الگوهای تبلیغاتی او، وارد گود رقابت می‌شوند اما پرسشی است که پاسخ آن را احتمالا نه شخص احمدی‌نژاد می‌داند، نه دیگر کاندیداهای احتمالی محافظه‌کار؛ چه آن که پاسخ به این پرسش در گرو نظر ۶ فقیه و ۶ حقوقدان شورای نگهبان است و این که نظارت استصوابی چه‌ کسانی را مجاز به حضور در صحنه انتخابات می‌داند.»

نظر شما