شاید خاتمی دیگر تکرار نکند/ برنامه جامع در بیانیه کاندیداها ندیدم/ کشمکش‌ها پدر ممکلت را درآورده است/ بخش عمده مشکلات ناشی از کار ندانی است/ خوب است که انسان مردانه بجنگند

به گزارش برنا، متن مصاحبه محسن مهرعلیزاده، کاندیدا انتخابات ریاست جمهوری، با خبرگزاری برنا به شرح زیر است:

اگر احزاب فعال داشتیم این تعداد کاندیدا ثبت نام نمی کردند

اخیرا شاهد ثبت نام تعدادی از افراد بودیم. ایا نیازمند ثبت نام این تعداد افراد هستیم؟

حتما این 40 نفری که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند در خود قابلیت هایی دیدند و این ارزشمند است. این مشکل کاندیداها نیست اگر تحزب یک رونق متناسب با نظام های مردم سالار داشت و احزاب فعال بودند و افراد را در زمینه های مختلف آماده و افراد محدود را معرفی می کردند قطعا تعداد کاندیداها کم می شد. چون احزاب فعال نیستند افراد این احساس را می کنند که می توانند این وظیفه را داشته باشند بنابراین به شکل جدا می ایند و ثبت نام می کنند اگر راه برای احزاب باز شود این مشکلات حل می‌شود.

چهره آزمون پس داده اقبال عمومی نخواهد داشت

بنابراین موافق حضور چهره های تکراری هستید؟

اگر چهره ای آزمون پس داده است و از پس کار بر نمی اید نباید این کار را انجام دهد چون اقبال مردمی نخواهد داشت و هم زحمت برای مسیر فرآیند انتخاب چند نفر برای گزینه نهایی، فراهم می کند. ریاست جمهوری جایگاهی است که انبوهی از تجربه می خواهد. پایه های دانش آن کار و اشراف به ابعاد فرهنگی اجتماعی سیاسی و به ویژه اقتصادی می خواهد و افزون بر آن تجربه کافی می خواهد. اشراف اطلاعاتی و آگاهی درباره افراد کابینه و اجرا و هدایت موضوعات مستلزم سن و سالی است که بتواند مجموعه این شرایط را مدیریت کند. این فرد از نظر جامعه باید شناخته شده باشد پس تکراری است منتها تکراری که در جایگاه های مختلف موفقیت لازم را نداشته اگر هم بیاید خود را خسته و فرآیند را کند می کند و ممکن است رای آوری هم نداشته باشد.

برخی کاندیداها اعلام کردند که قصد حضور در انتخابات را نداشتند و یک شبه تصمیم گرفتند که کاندیدا شوند آیا این تفکر درست است؟

نه، حق با شما است این حرف متینی نیست. کسی که احساس مسئولیت و توانایی ریاست جمهوری را در خود می بیند باید 2 تا 4 سال برنامه ریزی کند به ویژه اینکه کشور ما در شرایطی است که نیازمند نگاه برنامه محور به خصوص در حوزه اشتغال و رفاه عمومی است. بعضی می گویند 70 درصد و نصف مردم زیر خط فقر هستند و رسیدگی به این مهم مستلزم برنامه دقیق است. اینکه شما پس از کاندیدا شدن بخواهید فکر کنید 4 سال تمام شده و به شوخی شبیه است. این وضعیت محصول عملکرد بعضی و عمده این افراد است و این واقعیتی است. برخی کار می کردند و آدم های اهل برنامه هم بودند منتها جهت گیری کلی دولت ها طوری بوده که به شکلی پایه ای و با برنامه غلط حرکت می کردند بنابراین هرچه آن فرد تلاش می کرده نتیجه بخش نبوده است که این مسئله را هم باید در نظر بگیریم.

شاهد بیانیه خوانی کاندیداها بودیم چقدر در این بیانیه ها شاهد برنامه بودیم؟

برنامه جامع در بیانیه ها ندیدم. خود آن فرد که بیانیه را می خواند حتی اگر درباره جمله خودش سوال می کردیم در جواب می ماند. ممکن است آن فرد باسواد باشد اما آشنایی با آن حیطه نداشته باشد.

متاسفانه اگر گروه راست حاکم شود کلا گروه چپ را کنار می گذارد

شرایط کشور پیچیده و حساس است. چطور شد در این شرایط احساس تکلیف کردید؟ 

شاهد بیکاری و فقر هستیم.  احساس دوگانگی در جامعه به معنای فقر و غنا بد است و جامعه را دو تکه می کند که وحشتناک است و از بیکاری هزار مشکل بوجود می آید. این مشکلات به ظاهر ریشه اقتصادی دارد اما عمدتا به ضعف عملکرد و مدیریت فکری و برنامه نداشتن برمی گردد. مسئله دوم عدم انسجام داخلی است. کشمکش در گروه های مختلف وجود دارد اگر گروه راست حاکم شود کلا گروه چپ را کنار می گذارد. بنابراین کسی که کنار می رود بیکار نمی نشیند و هر روز در جهت مزاحمت برای گروه حاکم کار می کند. این کشمکش ها پدر ممکلت را درآورده است و این کشمکش ها ترجیح منافع سیاسی و گروهی منافع ملی و وحدت و انسجام ملی را به خطر می اندازد و برنامه ها را کاملا تعطیل می کند و هر برنامه خوب یا بدی که ایجاد شود با همین تبلیغات خوب یا بد خنثی می شود.

من سال 84 هم کاندیدا شدم آن زمان تئوری دولت مشخص را ارائه داده بودم و الان هم، همان فکر را دنبال می کنم. من از سن 25 سالگی یعنی اوایل سال 60 در شرکت سایپا به عنوان مدیر کارخانه و بعد مدیر تولید و بعد عضو  هیئت مدیره و بعد در سمت قائم مقام مدیرعامل و بعد در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عنوان مدیرگروه صنعتی خودرو و بعد در صنایع سنگین 5 سال به عنوان معاون وزیر خدمت کردم. در حوزه دیگر در عمران کیش در جهت ایجاد یک منطقه آزاد از صفر فعالیت کردم. در انرژی اتمی به عنوان معاون در بازسازی بوشهر نقش داشتم مذاکره کرده و قرارداد بستم. شرکت سرمایه گذاری شاهد را برای فرزندان شهدا اداره کردم و توسعه دادم.  سپس استاندار خراسان بزرگ آن زمان که سه تا خراسان فعلی بود و 10 درصد جمعیت کشور و 20 درصد خاک کشور را شامل می شد و پنج و نیم میلیون جمعیت در آنجا بود که آن زمان 56 میلیون نفر هم جمعیت کل کشور بود، اداره کردم. همچنین به عنوان معاون رئیس جمهور کار کردم. با این سابقه در کارهای فرهنگی، اقتصادی سرمایه گذاری در تولید و صنعت و امر بازرگانی نقش داشتم. من سه دوره عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی بودم البته خودم بازرگان نیستم و با حقوق بازنشستگی زندگی می کنم. دکترای من در رشته مدیریت مالی و اقتصاد است در نتیجه برای شرکت در انتخابات احساس وظیفه کردم. 40 سال است که در سطوح مدیریتی کار می کنم و بهتر از کسانی که بی تجربه هستند یا تجربه های تک سویه دارند نگاه به مشکلات کشور دارم. اعتقاد دارم به اندازه کافی دویدیم و 42 سال کار کردم. به نظر من اگر یک آدم دلسوز زندگی و آرامش خود را فدا و با یک پیمان الهی کار کند قطعا موفق می شود اگر نه بدنبال رئیس جمهور شدن و حال این و آن گرفتن باشد همین آش و همین کاسه خواهد بود.

شما صدها میلیارد تومان هزینه کنید ولی مردم اعتماد نکنند حاصل کار صفر است

مهمترین چالش دولت سیزدهم چه خواهد بود؟

اول مسئله بیکاری مردم و دوم لزوم ایجاد یک انسجام و سوم جلب اعتماد مردم است. اعتماد مردم نسبت به دولت از نظر توانایی اجرای کار و حل مشکلات از بین رفته که این خیلی بد است. شما صدها میلیارد تومان هزینه کنید ولی مردم اعتماد نکنند که شما این کار را بلد هستید حاصل آن کار صفر است.

چگونه می شود اعتماد از دست رفته مردم را بوجود آورد؟

فقط در عمل . چندین سال است که دولت کسری بودجه دارد که هر سال هم این کسری بودجه بیشتر شده است. مجلس امسال رسما اعلام کرد بودجه 365 هزار میلیارد تومان است که کل بودجه 1280 هزار میلیارد تومان است یعنی تقریبا بیش از یک سوم کسری بودجه وجود دارد. دانشگاه صنعتی شریف مطالعاتی داشته که می گوید که 650 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم یعنی نصف بودجه که من طرفدار این ایده هستم. نبابراین نصف بودجه سال 1400 ما خالی است. مثلا در بورس یک دخالت بیجا شد و برای کسری بودجه همه چیز را به هم ریختیم و مردم ناراحت و ناامید شدند. در ادامه 200 میلیارد تومان از صندوق توسعه برداشتند که ریال کنند و به عنوان خسارت به مردم بدهند. این که پول مردم را می دهند خوب است اما اینکه از جیب بیت المال پرداخت شود درست نیست. شما حق ندارید که خطا کنید بعد از جیب بیت المال خطا را جبران کنید. متاسفانه وقتی دیدگاه اقتصادی نباشد این کار انجام نمی شود. دو هزار و سیصد هزار میلیارد تومان یعنی دو برابر بودجه سال کشور برای یارانه پنهان و سوخت پرداخت می کنیم. من می گویم در 4 سال آینده قرونی نباید بر قیمت بنزین و گازوئیل و آب و گاز اضافه شود. این دو هزار و سیصد هزار میلیارد تومان حداقل 35 درصدش مربوط به یارانه های سوختی است که واحدهای بزرگ صنعتی استفاده می کنند. 35 درصد دو هزار و سیصد هزار میلیارد چقدر می شود هفتصد و خورده ای هزار میلیارد تومان می شود. این پولی است که از جیب من و شما می رود بدون اینکه احساس کنیم. می گویند اگر شما یارانه های سوخت درکارخانجات را گران کنید چقدر قیمت ها بالا می رود؟ من می گویم هیچی برای اینکه واحدهای بزرگ عملا این محصول نهایی را به قیمت جهانی به ما می فروشند. همین الان کسری بودجه داریم اما از فردای استقرار دولت و یک ماه بعدش می توان بخشنامه و قیمت ها را تعدیل کرد بدون اینکه این قیمت ها تغییری بر روی زندگی مردم بگذارد. پول هم چاپ نمی کنیم و آینده را نمی فروشیم و اموال دولت را به تاراج نمی فروشیم و در بورس هم دخالت نمی کنیم.

12 هزار قانون داریم که به یک دهم این قوانین نیاز نداریم

راهکار حل یارانه پنهان چیست؟

راهکار آن شناخت از کار جرات عمل و اقدام است. اغلب آن شرکت ها خصولتی هستند و مال مردم است که بدور از چشم آنها ارزان فروخته می شود. از یک طرف پول هدر می رود و از طرف دیگر مردم برای پولشان له له می زنند.

من در برنامه خودم که دو سال روی آن کار می کنم بعضا اینها را بررسی کردم. ما همه چیز داریم نیروی ارزشمند جوان داریم. نیروی فکر داریم، نیروهای خلاق داریم آدم های کاری و با شناخت صنعتی داریم. مردم ما در کشور طوری زندگی می کنند که تمدن چند هزار ساله دارند و به خاطر همین چندین دهه در بعد تکنولوژی از خیلی از کشورها بالاتر هستیم. اگر یک مدیر، وزیر و رئیس اینها را خوب بفهمد و با یک تصمیم هرچه را سر جای خود بگذارد مشکل حل می شود. 130 سال است که قانون اساسی داریم و فرانسه حدود 330 سال است. ما نزدیک به دوازده هزار قانون داریم فرانسه یک سوم ما از نظر تعداد قانون دارد. به یک دهم این قانون ها بیشتر نیاز نداریم که همه اینها مشکل زا است.

چه کسی باید این مشکلات را درست کند؟

مجلس.

چرا مجلس فقط قانونگذاری می کند؟

ده بار اینها را گفتیم. من به عنوان کارشناس می گویم بخش عمده این مشکلات کار ندانی است. مثلا فردی به مجلس رفته تا حال طرف مقابل را بگیرد و یا طوری زندگی کند که دوره بعد هم نماینده شود البته نماینده دلسوز هم کم نداریم. ما 12 هزار قانون و 288 هزار تا مقررات داریم. از این 12 هزار قانون بیش از 64 درصد آن به صورت طرح و بقیه لایحه است.

نصف بیشتر قوانین ما طرح است و این طرح ها در یک فضای هیجانی و بدون پشتوانه ارائه شده است و بعضا قوانین یکدیگر را نقض می کنند. اینکه شعار سال به عنوان رفع موانع تولید نامگذاری شده نشان دهنده هوشمندی است. فرد برای صادرات می رود هزار تا قانون داریم، برای واردات می رود هزار تا قانون داریم، برای تولید می رود هزار تا مشکل داریم.

متاسفانه در جامعه نقدینگی زیاد داریم. یکجا را محدود می کنیم یک طرف دیگر را می زنیم خراب می کنیم. از عمده دلایل این آشفتگی ها و ضربه ای که نقدینگی می زند همین بحث نظام بانکی است. نظام بانکی باید پول را از مردم جمع کند و خودش هیچ فعالیت اقتصادی نکند و پول به تولید کننده بدهد و تولید کننده با نرخ معقول تولید کند هرچه عرق کارگر در کشور بیشتر باشد همان میزان تورم پایین می آید و ارزانی می شود. اما بعضا بانک های ما خصوصی بوده و در حال رقایت با یکدیگر هستند و سودهای متفاوتی می دهند. اما وقتی شما تولید کننده درخواست پول می کنید براساس قانون قرارداد 18 درصدی با شما می بندند اما براساس بند و تبصره هایی از شما 30 درصد پول می گیرند و این افزایش برای تولید صرف نمی کند و تولید را می خوابد. یک راه حل این است که از فردا اعلام شود که سیستم بانکی حق خرید و فروش ملک و املاک ندارد. در این صورت بانک خصوصی که نمی تواند کار کند بسته می شود و حدود چند بانک خدمات درست به مردم ارائه می دهند.

بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی ما ناشی از مشکلات مدیریتی است

یکی از بزرگترین چالش های کشور تحریم است. برنامه شما برای رفع تحریم چیست؟

بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی ما ناشی از مشکلات مدیریتی است. اینکه در هر مقطعی بگوییم تحریم نگذاشت، کار از سر باز کردن است.

یعنی تحریم ها اثری ندارند؟

تحریم حدود 20 تا 30 درصد بر مشکلات تاثیر گذار است اما بی تاثیر نیست. اینکه تحریم ما را قفل کرده درست نیست.  

در اطراف تهران 18 شهرک صنعتی داریم. ده ها هزار واحد صنعتی در حال تولید و کار هستند و همه چیز تولید می کنند. بیش از 400 هزار نفر در این واحدهای صنعتی مشغول هستند و میانگین بیش از 60 درصد اینها تعطیل هستند نه اینکه همه تعطیل باشند.

من با اینها جلسه گذاشتم و با مدیران آنها صحبت کردم که مشکل چیست؟ فرد می گوید مشکل من این است که جنس و مواد اولیه گران شده نقدینگی من نمی رسد که مواد اولیه بخرم. مثلا بانک براساس قانون باید تسهیلات 18 درصدی بدهد اما 30 درصد تمام می شود و 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده باید پرداخت کنیم بنابراین شرکت را تعطیل می کنیم. این مالیات را باید از مصرف کننده بگیرند اما از تولید کننده می گیرند! همیشه کار ما برعکس است. اینها قفل های تولید است. اگر با یک بخشنامه پرداخت مالیات توسط  تولیدکنندگان مثلا برای دو ماه به تاخیر بیفتد مشکلات این واحدهای تولیدی هم حل می شود. فهم اینها راحت است البته برای کسی که در این زمینه کار کرده باشند.

قیمت ارز از اوایل انقلاب 3 هزار برابر در عرض 40 سال شده که خیلی وحشتناک است

بزرگترین مشکل مردم مسکن، ارز و اشتغال است. توضیحی کوتاه درباره برنامه های خود در این زمینه ها بیان کنید؟

در مورد مسکن باید به بخش خصوصی اعتماد بیشتری داشته باشیم و کاری کنیم که بخش خصوصی به جای اینکه بیاید در جاهای فانتزی شهر فقط با قصد پول درآوردن زمین های گران بخرد و آپارتمان های گران بسازد شروع به ساخت واحد در شهرک های کوچک کند. بخش خصوصی موتور کار است بخش خصوصی لزوما به دنبال عشق ساخت و ساز نیست و دنبال پول است. مثلا در سئول و بوسان کره جنوبی شهرک های کوچک تر از شهرک اکباتان ما و با کیفیت و با دقت ساختند و با یکدیگر در حال رقابت و فروش هستند. اگر سالی 10 الی 30 شهرک مسکونی ساخته شود و نه مانند مسکن مهر که در دل کوه ساخته شد و بعد آبرسانی صورت گرفت، ساخت این شهرک های کوچک یکی از روشهایی است که می تواند مشکل مسکن را حل کند.

ارز یک راه حل دارد؛ قیمت ارز را باید بازار تعیین کند. قیمت ارز از اوایل انقلاب 3 هزار برابر در عرض 40 سال شده که خیلی وحشتناک است بنابراین عملکرد ما در حوزه ارز اشتباه است. قیمت ارز را بازار تعیین می کند شاید با این حرف بنده ارز در فاصله زمانی کوتاه به 40 هزار تومان برسد ولی چون آزاد است و در آن رانت وجود ندارد و چون مستقیم به تولید تبدیل می شود و تولید به صادرات و درامدی خوبی از صادارت برای کشور حاصل می شود بنابراین به صورت اتوماتیک و طبیعی قیمت ارز پایین می آید. اینها تنها بخشی از مشکلات ما در حوزه مدیریتی است.   

چقدر در کابینه خود از زنان و جوانان استفاده خواهید کرد؟

صادقانه می گویم. این سوال ها تکراری و جواب ها هم تکراری است. همین اواخر که به اصفهان رفتم در عرض یک سال من باید فرماندار عوض می کردم بنابراین بچه های کاردان، کارشناس و جوان روی کار آوردم. علت هم دارد چون وقتی جوان بودم به من اعتماد شد و در 25 سالگی به عنوان مدیر کارخانه سایپا منصوب شدم. در 29 سالگی معاون وزیر صنایع سنگین شدم. 34 ساله بودم که مدیرعامل سازمان عمران کیش شدم تا منطقه آزاد ایجاد کنم. همه دل و جرات کاری و ابتکار عمل و خلاقیت و جوشش فکری من در آن سال ها بوده است پس چرا به جوانها اعتماد نکنم. 

تبعیض اصولا کار منفی است. در مورد خانم ها یک تبعیض تاریخی منفی، سنگین و دراز مدتی اعمال شده است. من در دولت های مختلف بودم این باب بوده که مثلا محیط زیست و معاونت حقوقی و امور زنان را به خانم ها بدهند چرا یعنی ما خانم مهندس نداریم؟ تعداد زیادی خانم مهندس داریم. من در دانشگاه تدریس می کنم در دانشگاه های فنی تقریبا 70 درصد خانم ها و 30 درصد آقایان هستند. من به نخبه بودن و باهوش بودن اعتقاد دارم. اصولا باید کشور را به دست کسانی که داد که هوش واقعی و هوش اجرایی قوی داشته باشند و زن و مرد بودن فرقی ندارد. اگر ان شاالله موفق شوم نشان خواهم داد که کابینه من به لحاظ حضور زنان و جوانان متفاوت خواهد بود.

نگاه شما به سیاست خارجی و به ویژه همسایگان و شرق و غرب در صورت پیروزی در انتخابات چگونه خواهد بود؟

در یک کلمه من سیاست خارجی توسعه محور را مدنظر قرار خواهم داد. من از برنامه خود در روزهای آتی رونمایی می کنم. اگر اقتصاد را به عنوان اصل و محور توسعه قرار دهیم همه سیاست ها از جمله سیاست خارجی بایستی به دنبال تقویت این سیاست بیایند. ما نباید کاری کنیم که توسعه اقتصادی در کشور عقب تر از سایر توسعه ها باشد. ما بایستی اقتصادمان جلو باشد و توسعه متوازن با اولویت توسعه اقتصادی داشته باشیم و قطعا مسائل سیاست بین المللی هم پشت سر این، خواهد بود.

همسایگان در سیاست خارجی بسیار مهم هستند. اتفاقا یکی از جاهایی که ما تحریم ها را می توانیم بی اثر کنیم این است که وقتی تولید را زیاد و قابلیت صادرات پیدا کردیم برای تبادل کالا با همسایگان نیازی به اکسچنج و اعتبار نداریم و با تهاتر مشکلات حل می شود. ما می توانیم با عراق، سوریه و کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و کشورهای شمالی تبادل داشته باشیم. بیش از 450 میلیون نفر این اطراف همسایه داریم که ما ایران 80 میلیون جمعیت می توانیم بازار خود را داشته باشیم و در منطقه کار کنیم و تحریم هم هیچ اثری در تبادل کالا و پول ندارد.

دلیلی بر رد صلاحیت خود نمی بینم

آیا تایید صلاحیت می شوید و رایزنی با شورای نگهبان داشتید؟

رایزنی با شورای نگهبان نداشتم. من همیشه عمل گرا بودم و تاکنون کار ناصواب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انجام ندادم. هر جا که بودم نمی گویم مدیر خیلی خوب اما مدیر ناموفقی نبودم. در اداره کردن استان خراسان به آن عظمت و در استان اصفهان اخیرا و معاونت ریاست جمهوری و ورزش حضور داشتم و فکر می کنم نظام هم، کسی را می خواهد که حالت عمل گرایانه، خردورزی و اتکا به عقل جمعی داشته باشد و دلیلی برعدم تایید نمی دانم.

مردم ایران ذاتا اصلاح طلب هستند

مستقل وارد عرصه انتخابات شدید؟

بله. من معاون و استاندار در دولت اصلاحات بودم. اگر اصلاح طلبی را نه به عنوان یک گروه و نحله و به عنوان اندیشه و تفکر در نظر بگیریم واقعیت این است که اصلاح طلبی ریشه در تاریخ معاصر ما دارد. مردم ایران ذاتا اصلاح طلب هستند و دنبال اصلاحات هستند و اهل دعوا نیستند و اهل دفاع جانانه از ملیت خود و بزرگی، عظمت و تاریخ و اسم خود هستند و انسان های سلحشوری هستند. همه اقوام ایرانی بدنبال اصلاح وضعیت بودند بنابراین با آن معنی و مفهوم بنده هم اصلاح طلب هستم. دنبال این هستم که اگر کج روی هایی در امور و در برنامه ریزی ها هست اصلاح شود. باید نظام سربلند باشد و مردم احساس نشاط و شادمانی کنند و سرافراز باشند و یک زندگی برازنده ایرانی برای مردم درست شود.

با دو جریان سیاسی دیداری نداشتم

با دو جریان سیاسی و اصلاح طلب مذاکره ای داشتید؟

خیر. وقتی چند نفر تایید صلاحیت شوند در رقابت نهایی دیدگاه مردم تقسیم می‌شود که من جزو گروه های اصلاح طلب تلقی خواهم شد. من با نیت خدایی آمده ام انقدر این حرف ها زده شده و بد هم شده است اما احساس کردم که باید بیایم و خودم را عرضه کنم.

یک نگاهی شکل گرفته که برخی تایید صلاحیت نمی شوند اما برای گرفتن پست و مقامی پا به عرصه انتخابات گذاشتند. چقدر با این نگاه موافق هستید؟

متاسفانه در خیلی ها این هست و البته از ساحت کاندیداها عذرخواهی می کنم. برخی مصالح عمومی کشور را به منافع فردی و مدیریتی خودشان و حتی منافع گروهی ترجیح می دهند که این خیانت بزرگی است. اینکه بخواهم در فلان جایگاه باشم و یا وزارتی به من بدهند و از کاندیداها بالا بروم این فرهنگی بدی بوده و عادت شده است. به نظر من یک سوء استفاده از اعتماد مردم است و همین عملکرد است که اعتماد مردم را نسبت به دولتمردان و حاکمان، ضعیف می کند. این مسئله سرمایه اجتماعی نظام را به تاراج می‌دهد که بدترین ظلم به مردم است.

اخیرا لیستی از ردصلاحیت شدگان منتشر شد چقدر این مسئله را بداخلاقی می دانید؟

اینها یکسری شانتاژهای خبری است که خیلی بچگانه هم است. بالاخره شورای نگهبان در جایگاهی که قرار دارد تصمیم نهایی را اتخاذ می کند که ممکن است به نفع یا ضرر بنده باشد. کار خبری ارزشمند است و اگر در مسیر صحیح و آگاهی مردم باشد خوب است ولی شانتاژ به اینگونه ناصحیح است. در تاریخ داریم که مثلا وقتی حضرت امیرالمونین علیه السلام با «عمرو بن عبدود» می جنگید که سردار مخالف و قوی بود، در آخر حضرت، عمرو بن عبدود را زمین انداخت و آن زمان سر می بریدند. وقتی که ایشان شمشیر را کشیدند عمرو بن عبدود از فرط عصبانت جسارت کرد و آب دهان به سمت امیرالمونین انداخت. امیرالمونین بلند شدند چند قدمی راه رفتند که عصبانی نباشند و به عنوان انتفام اقدامی نکنند. بهرحال ایشان مسلمان و او کافر بود و می خواستند با هم بجنگند حتی در جنگیدن هم ما اجازه نداریم حیله و مکر کنیم. ما در تاریخ عمروعاص را داشتیم که حیله کرد و ملعون نظر ما است. خوب است که انسان مردانه بجنگند. حتی گروه های سیاسی هم باید مردانه بجنگند. تهمت نزنیم و دروغ نگوییم جایی که ضعیف هستیم طرف مقابل می برد ولی پس از یافتن نقطه ضعف، برای دفعه بعد قوی تر حضور پیدا می کنیم. اما وقتی حیله زدید و با مکر، تهمت و شانتاژ طرف مقابل را خراب کردید او این دفعه شکست خورد ولی توهم ضعیف می مانی که این خیلی مهم است.

مشورتی با خاتمی نداشتم

آیا با خاتمی دیداری داشتید؟

من تاکنون با هیچ کس مشورتی نداشتم. روال جناح اصلاح طلب این است که کاندیداهای اصلاح طلب بروند و رقابت خود را انجام دهند و هفته آخر یک نظرسنجی داشته باشند و در نهایت هر کدام جلوتر بودند از آن یکی بخواهند که در کمک آن فردی که رای بیشتری دارد، کنار بماند.

 با اعضای جبهه اصلاحات هم دیدار نداشتید؟

دیداری نداشتم چون آنها من را می شناسند و می بینند و اطلاعات و اخبار من را  دارند و کارها را پیگیری می کنند. 

اگر خاتمی تفکر قبل را داشته باشد تَکرار نخواهد کرد/ بعضا ما با رفتارهایی که داریم دشمن می سازیم

باتوجه به کاهش مشارکت مردم آیا تکرار خاتمی تاثیرگذار در حضور مردم خواهد بود؟

نمی دانم. یک بار خود آقای خاتمی اعلام کردند که دیگر تکرار کنم هم اثر ندارد  اگر این تفکر را همچنان داشته باشند شاید اینکار را نکنند ولی بهرحال چون همه یک طور احساس مسئولیت می کنیم قطعا آقای خاتمی هم خارج از این حیطه نیست. تاکید مقام معظم رهبری هم مشارکت مردم در انتخابات بوده و نتیجه، مسئله بعدی است که چه کسی به عنوان کاندیدا انتخاب می شود. فکر کنم همه دلسوزان چه چپ و چه راست و خاتمی قطعا یک طور ایفای نقش می کنند تا مردم پای صندوق های رای بیایند. واقعیت این است که مردم جاهایی نشان دادند که از تصمیمات دولتمردان و مجموعه نظام عصبانی و ناراحت هستند و این ناراحتی را در مقاطع مختلف نشان دادند. اتفاقات 3و 4 سال اخیر نشان داد که مسئولین بفهمند مردم با کسی عقد اخوت نبستند این حرف را حضرت امام هم گفتند که مردم با کسی عهد اخوت نبستند و ببینند شما بدعمل می کنید با شما درگیر می شوند و این رفتار را هم دیدیم. مردم با همه عصبانیت به یک چیز اعتقاد دارند که نظام و کشور و این مجموعه ای که مردم و حاکمیت با هم زندگی می کنند همه با هم هستند و دشمن هم کم ندارند. بعضا ما با رفتارهایی که داریم دشمن می سازیم خوب مردم می گویند این کار را نکنید. اینکه می گویند سازش کاری نشان دهید مردم می‌گویند با عزت ما مغایرت دارد. اگر مردم را خوب درک کنیم مردم با همه چیز می سازند. صادقانه و دلسوزانه راه را برای مردم باز کنیم.

سخن پایانی

می دانم که مردم، از خیلی موضوعات ناراحت هستند. متاسفانه در خیلی جاها مدیرانی پیدا شدند که آدم های ساخته شده ای نبودند و خطا کردند نظام توانسته خیلی از اینها را از خود دور کند منتها کشور برای خودمان است و با آگاهی و دقت لازم انتخاب کنیم. مردم مطالعه کنند و ببینند چه کسی می تواند این مشکلات را حل کند. من فکر می کنم صداقت افراد از گفتار و حرکاتشان و صورتشان پیدا می شود. طرف هزار تا قسم هم بخورد ولی وقتی درست نباشد از چشم هایش مشخص است. مردم بیایند و برای آینده خودشان مشارکت جدی داشته باشند. دل بیگانگان به حال من، شما و مملکت نمی سوزد و دنبال گل آلود کردن آب و ماهی گرفتن برای خودشان هستند.