به گزارش برنا؛ طی سالهای اخیر انتشار اتفاقات و حوادث ناگوار در جامعه شدت گرفته و با یک نیم نگاهی حتی به یکسال اخیر میتوان وحشتناکترین اتفاقاتی که میتواند در یک قرن اتفاق بیفتد را دید؛ از قتل رومینای 13 ساله با داس به دست پدرش گرفته تا خودکشی عجیب و غریب و پُرابهام یکی از مجریان سابق تلویزیون و حالا هم قتل وحشتناک یک کارگردان به دست پدر و مادرش که البته هنوز هیچ اظهارنظری قطعی نیست اما از وقتی قتل بابک خرمدین با یافتن بخشی از پیکرش و بلافاصله اعترافات پدر و مادر مبنی بر قتل خشونت بار وی علنی شد، موجی از اظهارات درباره سلامت روانی این افراد در فضای مجازی مطرح شد و به جزء واکنشهای مخاطبان درباره شنیدن چنین قساوتی که در دل این ماجراست، این مسئله که این پدر و مادر از چه مشکل روانی رنج میبردند یا چه علت روانی یا تفکری آنها را به سمت چنین انتخاب هولناکی کشانده است، مطرح شد و بعد از اعتراف آنها به قتل داماد و دختر خود با همین روش، ابعاد دیگری نیز طرح شد و برای همه مردم، روانپزشکان، روانشناسان و... سوال ایجاد شد که وضعیت سلامت روان در کشور ما به چه صورت است و چگونه میشود چنین جنایات هولناکی که تاریخ کمتر به خود دیده، مشاهده شود و بدتر از اینکه شنیدن آن برای ما تبدیل به یک عادت وحشتناک و خطرناک شود. اینجاست که بحث میزان اختلالات روانی و غربالگری سلامت مردم ایران به خصوص در این روزهای پاندمی کرونا مطرح میشود و پس از توالی این اتفاقات ناگوار لزوم آن بیش از همیشه در کشور احساس میشود و لازم است قبل از هرچیزی از میزان افراد دارای اختلال روانی در جامعه باخبر شویم تا بتوانیم برای آنها برنامه ریزی کنیم.
25 درصد از مردم کشور از اختلالات روانی رنج میبرند/60 درصد مردم از بیماری روانی خود اطلاع ندارند/40 درصد مردم باوجود آگاهی از ابتلا به اختلالات روانی نزد پزشک نمیروند/بارگذاری پرسشنامه سلامت روان در سایت وزارت بهداشت
علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به تعداد افرادی که در ایران دارای اختلال روانی هستند، گفت: در گروه سنی 14 تا 65 سال یعنی میان 50 میلیون نفر از جمعیت کشور، حدود 23 تا 25 درصد آنها دارای یک اختلال روانپزشکی هستند یا یک اختلال روانی را تجربه کردند درواقع تعداد این افراد بالغ بر 12 تا 15 میلیون نفر است.
او درباره تاثیر حوادث، جنایات و اخبار تلخ اخیر بر افزایش اختلالات روانی بیان کرد: اتفاقات تلخ و ناگواری که اخیرا در کشور رخ داد، میتواند اختلالات روانی را در مردم تشدید کند نه این صرفا باعث بیماری شود چراکه این حوادث در همه جای دنیا رخ میدهد و طبیعیست برای مثال در کشور آمریکا ناگهان فردی اسلحه به دست میگیرد و در بازار، فروشگاه، مدرسه، خیابان و... به مردم تیراندازی میکند و کشت و کشتار راه میاندازد اما این اتفاقات میتوانند به عنوان یک آسیب روانشناختی تاثیرات منفی در جامعه بگذارند و ترس، وحشت، بی اعتمادی،کاهش همبستگی، احساس عدم امنیت در افراد جامعه و تغییر رابطه انسانها با یکدیگر و... ایجاد کنند و درنهایت باعث آسیبهای رفتاری شوند بنابراین اگر قتل و جنایتی در جامعه صورت بگیرد، به تنهایی باعث ایجاد اختلال روانپزشکی نمیشود اما اگر کسی زمینه یک اختلال روانپزشکی را داشته باشد، طبیعتا با شنیدن این اخبار و حوادث بیماری او تشدید میشود مانند یک بیمار قلبی که ممکن است بیماریاش با شنیدن اینگونه فجایع، بدتر شود.
اسدی در پاسخ به این سوال که چه تعداد از مردم کشور از وجود اختلال روانی در خود بی خبر هستند؟ گفت: حدود 60 درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند که اطلاعی ندارند و نمیدانند که بیماری دارند و باید خود را درمان کنند از طرفی حدود 40 درصد مردم میدانند به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند اما فکر میکنند خودش خود به خود خوب میشود به همین دلیل به روانشناس، مشاور و روانپزشک مراجعه نمیکنند و تصور دارند با استراحت کردن، گل گاوزبان خوردن و... میتوانند خودشان را درمان کنند درصورتی که افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقی و... جزء بیماریهای روانپزشکی است که فرد در صورت ابتلا باید از طریق مراجعه به پزشک، مداخلات دارویی و غیردارویی خود را درمان کند.
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت ادامه داد: متاسفانه هنوز که هنوز است مردم ما وقتی متوجه بیماری روانی خود میشوند، رفتن نزد روانشناس و روانپزشک را قبول ندارند و همچنان گمان میکنند اَنگ اجتماعی است و بدتر از آن افرادی هستند که گمان میکنند بیماریشان خود به خود درمان میشود و حتی بیمارانی داریم که وقتی متوجه میشوند نزد پزشک متخصص اعصاب و روان میروند و اطلاعی ندارند که این پزشک با روانپزشک و روانشناس متفاوت است به طورکلی تمام این موارد نشان دهنده سطح پایین سواد سلامت روان در جامعه است.
او درباره طرح اعطای شناسنامه سلامت روان به مردم و غربالگری آنها گفت: چنین طرحی در هیچ جای دنیا مستند علمی ندارد و اصلا در هیچ کشور توسعه یافتهای مرسوم نیست خانه به خانه برویم و یک پرسشنامه به مردم بدهیم تا با پُر کردن آن بتوانیم سلامت روان آنها را بسنجیم چراکه معمولا مردم به راحتی با هرکسی درمورد مسائل شخصی خود از جمله خلق و خوی، کیفیت رابطه جنسی با همسر، نحوه رابطه عاطفی با فرزند، اعتیاد یا عدم اعتیاد و مصرف دخانیات و... صحبت نمیکنند بنابراین بهترین راه حل این است که یک پرسشنامه کاملا علمی در یک سایتی بارگذاری شود تا مردم به صورت خصوصی آن را پُر کرده و میزان سلامت روان آنها سنجیده شود.
اسدی با اشاره به اقدام وزارت بهداشت برای غربالگری سلامت روان تاکید کرد: هفته گذشته یک پلتفرم خودارزیابی سلامت روان که تاییدیه علمی از دانشگاههای مختلف و همچنین وزارت بهداشت و درمان را دارد در سایت این وزارتخانه قرار دادیم تا مردم با اراده و اختیار خود به سایت مراجعه کرده و این پرسشنامه را تنظیم کنند. پس از تنظیم این پرسشنامه وضعیت روانی فرد توضیح داده میشود و مشخصا عنوان شده اگر فرد از بیماری افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقی و.. رنج میبرد باید به کجا مراجعه کرده، چه کارهایی انجام دهد و چه بستههای آموزشی را دنبال کند تا بتواند بر بیماری خود غلبه کند.
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در ادامه گفت: هنوز یک هفته بیشتر از بارگذاری این پرسشنامه نگذشته و باید منتظر ماند تا ببینیم چه تعداد افراد از آن استفاده میکنند مانند سامانه 4030 که ابتدای کرونا طراحی شد و بیش از 20 میلیون نفر پرسشنامه مربوط به آن را پُر کرده و خدمات لازم را دریافت کردند.
از هر 4 نفر یک نفر اختلال روانی دارد/زنان و افراد بیکار بیشتر از بقیه در معرض خطر هستند/ دو سوم مبتلایان به اختلالات روانپزشکی اصلا از خدمات سلامت روان استفاده نکردهاند
غلامرضا ترابی، عضو هیات مدیره انجمن علمی رواندرمانی ایران در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به تعداد افرادی که در کشور درگیر بیماری روانی هستند، گفت: بر اساس آخرین پیمایش رسمی سلامت روان که در طی سالهای 1389 تا 1390 برگزار شده است میتوان گفت که حدود 24 درصد از افراد 15 تا 64 سالهی ساکن کشور، دچار یک یا چند اختلال روانپزشکی در طی 12 ماه قبل از بررسی بودهاند لذا میتوان گفت از هر 4 نفر یک نفر ممکن است در طی یک سال به حداقل یکی از اختلالات روانپزشکی مبتلا شود.
او افزود: زنان، ساکنین مناطق شهری، افراد بیکار، افراد با تحصیلات کمتر، افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین، بیشتر در معرض خطر هستند.
ترابی در پاسخ به این سوال که چقدر از بیماران دارای اختلال روانی در کشور از بیماری خود ناآگاه هستند و هیچگونه مراجعه ای به روانشناسان و روانپزشکان نداشتند؟ تصریح کرد: بر اساس پیمایش مذکور متأسفانه فقط حدود یک ششم گروه سنی 15 تا 64 در طی یک سال از خدمات سلامت روان استفاده کردهاند و بدتر اینکه حدود دو سوم افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی اصلا از خدمات سلامت روان در طی مدت این مطالعه استفاده نکردهاند، مبتلایانی هم که درمان شده بودند؛ همه درمان کافی را دریافت نکردهاند.
این روانپزشک ادامه داد: محققین این پیمایش تخمین زدهاند که فقط حدود بیست درصد کل این بیماران درمان کافی گرفتهاند یعنی 80 درصد بیماران به علل متفاوتی درمان مناسب و کافی دریافت نکردهاند که عدم آگاهی و بینش یکی از علل عدم مراجعه بیماران است و مشکلاتی مانند انگ اجتماعی، داشتن بیماری روانپزشکی، نداشتن هزینهی درمان و عدم دسترسی به خدمات نیز مهم هستند.
ترابی درخصوص طرح غربالگری سلامت روان و اعطای شناسنامه سلامت روان به مردم گفت: استراتژیهایی که برای افزایش دسترسی به خدمات سلامت روان وجود دارند، معمولا در جهت برطرف کردن موانع و افزایش دسترسی طراحی شدهاند به عنوان مثال یکی از علل عدم مراجعهی بیماران عدم آگاهی از علائم اختلالات روانپزشکی است. خیلی اوقات علایمی مانند تحریکپذیری، بیحوصلگی و برخی علایم اضطرابی را طبیعی تلقی میکنیم و برای اخذ کمک مراجعه نمیکنیم. افت عملکرد شغلی، اختلال در روابط بین فردی و نداشتن احساس خوب بودن مواردی هستند که نیاز به توجه جدی دارند لذا آموزش همگانی مناسب یکی از این موانع را میتواند کمرنگ کند.
او افزود: ادغام مراقبتهای بهداشتی سلامت روان در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه میتواند دسترسی به خدمات سلامت روان را آسانتر کند، ارائهی خدمات سلامت روان در مراکز بهداشتی و خانههای بهداشتی در این جهت کمککننده است، راهاندازی درمان جامعهنگر در کشور یکی از ضروریات است که باید به آن پرداخت. این رویکرد به سیستم مراقبتیای اشاره دارد که در آن به جای یک مرکز خاص مانند بیمارستان روانپزشکی، جامعهی بیمار، ارائه دهندهی اصلی بهداشت روانی است؛ این سیستم شامل تیمهای تخصصیای است که میتوانند انواع خدمات را با سهولت بیشتری به افراد در معرض خطر و مبتلا برسانند.
این روانپزشک اظهار کرد: یکی دیگر از موانع، هزینهی خدمات است. افزایش پوشش بیمهای خدمات درمانی یکی از ضروریات است چرا که بسیاری از بیماران توان پرداخت هزینههای درمانهای دارویی و رواندرمانی را ندارند بنابراین افزایش پوشش بیمهای خدمات بهداشت روان که ثابت شده هزینه اثربخشی قابل قبولی دارد، ضروری است. یکی دیگر از موانع دسترسی به خدمات روانپزشکی انگ اجتماعی مراجعه به روانپزشک است، این تصور که هر کس به روانپزشک مراجعه کند دیوانه است معمولا باعث اجتناب افراد برای درمان میشود.
ترابی ادامه داد: سه استراتژی اصلی کاهش انگ بیماری روانپزشکی عبارتند از تبلیغات، آموزش و برقراری تماس با بیماران بنابراین باید کمپینهای تبلیغاتیای را تدارک دید تا بتوانند اطلاعات درست را منتشر کنند به عنوان مثال این که بیماری روانپزشکی قابل درمان است و فرد را از حقوق خود محروم نمیکند. اگر جایی فردی یا سازمانی حقوق افراد مبتلا به اختلال روانپزشکی را تضییع میکنند باید واکنش نشان داد و ضروری است که جلوی تبعیضهای اعمال شده ایستاد و باید مراقب بود که بیماران منزوی نشوند و باید به سمت ایشان رفت و جلوی حاشیهنشینی ایشان را گرفت، چه با حمایتهای مالی و چه با دعوت و بهکارگیری ایشان در امور اجتماعی و اقتصادی اما برخی استراتژیها ممکن است نتیجهی عکس بدهند.
این عضو هیات مدیره انجمن علمی روان درمانی ایران تاکید کرد: غربالگری اجباری افراد و ساختن پرونده و کارت سلامت برای افراد و بررسیهای دورهای این چنینی نهتنها ممکن است باعث افزایش دسترسی به خدمات سلامت روان نشوند بلکه با تشدید انگ بیماری میتوانند مانع مراجعهی افراد برای درمان شوند همچنین این نوع اقدامات میتوانند منجر به مخفی کردن علائم از سوی مردم شوند پس به جای این نوع استراتژیها بهتر است که با کاهش انگ بیماری و افزایش دسترسی به خدمات، بیماران را تشویق کرد تا آزادانه و با حس کرامت جهت درمان مراجعه کنند.
لزوم اعمال تمهیداتی برای ارتقای سطح سواد سلامت مردم
این روزها که حالِ روح و روان مردم ایران به دلیل مشکلات موجود، اصلا مناسب نیست و شاهد انواع و اقسام اختلالات روانی، خشونت، پرخاشگری و... در مردم هستیم، لزوم ارائه خدمات روانشناسی و روانپزشکی بیش از همیشه احساس میشود بنابراین ضروریست که تمهیداتی از سوی وزارت بهداشت و درمان، سازمان بهزیستی و مجلس شورای اسلامی با همکاری روانشناسان و روانپزشکان اندیشیده شود تا حال مردم و روح و روان آنها بهتر و از فجایعی که ممکن است در آینده ناشی از مشکلات و اختلالات روانی برای فرزندانمان به وجود بیاید، جلوگیری شود البته که نباید از موضوع ارتقای سطح سلامت روان در میان مردم غافل شد؛ چرا که براساس آمار 60 درصد مردم از بیماریها و اختلالات روانی خود بی خبر هستند بنابراین آموزش سواد سلامت روان باید در اولویت صدا و سیما، رسانهها و مدارس قرار گیرد.
//انتهای پیام: 7