به گزارش خبرنگار برنا، شب تصویر بخارا و بزرگداشت علی دهباشی همراه با رونمایی از کتاب «عکس های شب های بخارا به روایت دوربین جواد آتشباری» با حضور چهره های فرهنگ و هنر در تالار قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
اشرف بروجردی رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در این مراسم با اشاره به فعالیت های فرهنگی علی دهباشی گفت: علی دهباشی را با شب های بخارا میشناسم. رادمردی از خطه دانش و فرهنگ، فرهیختهای از سرای علم و ادب و هنر، مردی صبور، آرام اما در درونش غوغایی به پاست. غوغای کشف ناگفتهها و ناخواندهها، غوغای رسیدن به معرفت. ردپای نگاشتههایش را در ده ها مجله و کتاب مییابی و تعاملات با اصحاب علم و بزرگان اندیشه و دانش از او اندیشمندی خردورز، صاحبنظری که نامش بر تارک ادبیات سرزمینم میدرخشد ساخته است.
بروجردی ادامه داد: نفوذ کلامش، زیبایی قلمش و اندیشه پر بارش را در ده ها اثر ماندگارش میتوان جستجو کرد. از سردبیری در ماهنامه « کِلک » به مدت هفت سال و مجله بخارا به مدت 23 سال از او چهره ای ماندگار در ادب فارسی ساخته است. همکاریاش با نشریفات «آرش »، « برج »، « چراغ »، « دنیای سخن »، « دفتر هنر»، و چندین نشریه دیگری مخزنی برای اصحاب ادب پارسی آفریده است. کاوش در زندگی دانشمندان، فرهیختگان و صاحبان آثار علمی ماندگار از خلال گنجینههای دانشی هم نشان از دغدغه اش برای شناساندن مفاخر ایران زمین به نسل امروز و آینده دارد و هم گویای تعلق خاطرش به فرهنگ غنی و ماندگار ایران عزیز است. تا از این معبر برسد به این تعبیر علی (ع): «العُلَماءُ باقون َما بَقِیَ الدَّهرُ، أعیانُهُم مَفقودَهٌ، وأمثالُهُم فی القُلوب ِمَوجودَهٌ» اما او به دنبال رسیدن به معرفت همان علمائی است که به تعبیر علی (ع) اگر چه جسم آنها در میان ما نیست لیکن وجودشان و بهتر است بگویم دانش شان در قلب های طالبان دانش رخنه کرده که جائی برای بازگو کردن آنها نمییابند و علی دهباشی میکوشد تا مخزن اسرار دیگران باشد و هم آموختهها و اندوختههایش را به اشتراک بگذارد تا نسل امروز هویت خویش را در فرهنگ این مرز و بوم جستجو کند، او می کوشد تا دانش خود را درقالب مجله بخارا در اختیار عموم بگذارد.
علی دهباشی؛ مردی از تبار نیکان روزگار
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ادامه داد: علی دهباشی حالا دیگر نامی میان نامهای دیگر نیست. او پلی است که انسان ایرانی را به فرهنگ میرساند. به معنای عمیق فرهنگ. به گذشته پرافتخار سرزمینی که عناصر فرهنگیاش همیشه از میان خاکستر و ویرانی همچون ققنوسی دوباره سر برکشیده است. و این علی دهباشی است که با «بخارا»یش به یادمان میآورد که هنوز جایی چراغی روشن است. چراغی روشن از دانایی. روشن از همت و رای مردی که بیهیچ چشمداشتی کوشیده است تا با چراغ مجلهاش اندکی از تاریکی اطرافش بکاهد. او مردی است از تبار نیکان روزگار.
وی یادآور شد: کاری که علی دهباشی در تمام این سالها انجام داده است به قول زندهیاد داریوش شایگان کار یک وزارتخانه عریض و طویل فرهنگی بوده. صبورانه و متعهد، با دست خالی جلو آمده است تا نشان دهد که به عمل کار برآید. او با زندگی حرفهایاش، با سرسختیها و تلاشهایش، با ایستادگیاش بر سر زنده نگهداشتن فرهنگ، هنر، تاریخ، فلسفه و البته ادبیات راه بهانهجویی را بر هر مدعی کار فرهنگی بسته است. اگر میشود با کمترین امکانات و با اندک سرمایه مادی کاری سترگ همچون انتشار مجله بخارا و برگزاری شبهای بخارا انجام داد دیگر چه جای بهانه آوردن و مرثیهخوانی برای ناتوانی؟ وجود اوست که میتواند چون دلیلی روشن آفتاب فرهنگ را دلالت کند بر خواستن و توانستن.
بروجردی افزود: نگاهی به کارنامه کاری او طی چند دهه گذشته کافی است تا بدانیم و بفهمیم علی دهباشی چه فرزند خلفی برای میراث پیش از خود است. او کسی است که سنت مجلاتی همچون «سخن» زندهیاد دکتر خانلری را با «کلک»، «سمرقند» و بخارایش زنده نگهداشته است. اگر او نبود زمانه ما چه یادگاری برای نسلهای بعد، از فرهنگ جاری در سالهای اخیر داشت؟ به همین دلیل معتقدم علی دهباشی پیش از آنکه روزنامهنگار، نویسنده، پژوهشگر و فعال فرهنگی باشد؛ عاشقی است که شعله زندگیاش بر سر کلمات میدرخشد. کافی است نگاهی به شمارههای پربار مجلهاش بیندازیم تا ببینیم او چه کرده است. چه کارستانی رقم زده و همچون پرومتهای صبور چطور سنگ بزرگ دانش را از کوه مشکلات روزمره بالا برده است. در میان نامهایی که در جریده بخارا ثبت شدهاند «اولینها» بسیارند. در آن سالهایی که کسی از سهراب شهید ثالث خبر نداشت چه کسی جز علی دهباشی هنر ارزنده او را به یادمان آورد؟ چه کسی توانست حرفهای اسماعیل فصیح را در قالب گفتگو برای ما ثبت و ضبط کند؟ و اگر بخارا نبود «پارههای ایرانشناسی» زندهیاد ایرج افشار چگونه به دست ما میرسید؟
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تصریح کرد: علی دهباشی زندگی خود را وقف کرده است. وقتی برای تامین هزینه کاغذ مجله کتابخانهاش را میفروشد یا حتی در شرایط سخت بیماری آسم و کرونا همچنان به فکر کلمات است دیگر چه واژهای را میتوان یافت که در تعریف او و زندگیاش به کار آید؟ به همین دلیل معتقدم او آینه فرهنگ ایرانزمین در چهل سال اخیر بوده. همچون صافی صادقی که بستر دیده شدن کارهای درست فرهنگی و فکری را فراهم آورده است تا صلابت و پایمردی او نه در ایران که در جغرافیای زبان پارسی زبانزد خاص و عام شود. کسی که واسطه پیوند دوباره فرهیختگان زبان پارسی در اقصی نقاط جهان است تا سمرقند و بخارا را به تهران و هرات و لاهور و دهلی متصل کند و برای همین خوانندگان «بخارا» از بلندیهای پامیر دربدخشان تا هرات و مزارشریف و مرو و خجند و تاشکند و کشمیر گستردهاند.
وی گفت: جناب آقای علی دهباشی شما برای ما نشانه راهید. تماشای مرام و مسلک شماست که یاد میدهد برای غلبه بر افسردگی فقط میبایست کار کرد و کار کرد. چشم ما به چراغ شبهای بخارای شما روشن است. شما را از نستوهترین عاشقان فرهنگ ایران زمین باید نامید. کتابخانه ملی ایران بسیار خوشحال است که گاهی میزبان شبهای بخارای دهباشی بوده است و توانسته در حد وسع و توانایی خود بستری برای فعالیتهای او فراهم کند.
بروجردی افزود: شبهای «قرآن و مثنوی» یا «حافظ و مثنوی» که در شبهای ماه مبارک رمضان در سالهای گذشته برگزار شد، تا شبهای روشن که به یاد جلال آل احمد، نویسنده فقید ایرانی برگزار شد. از بزرگداشت دکتر هادی خانیکی استاد برجسته ارتباطات گرفته تا شب سیاحان ایتالیایی که در موزهی میراث مستند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. در این سالهایی که گذشت رابطه عمیقی میان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به عنوان میراث بان فرهنگ و ادب فارسی و مجلهی بخارا به عنوان نمایانگر و مروج فرهنگ و تاریخ و ادب ایرانیان برقرار شد. رابطهای مبارک که آرزوی من این است که تلاطم آیند و روندها و چرخش مدیران فرهنگی رشتهی این رابطه را از هم نگسلد.
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران خاطر نشان کرد: امیدواریم که سایه او همچنان بر سر فرهنگ و کتابخانه ملی گسترده باشد و همچنان بتوانیم فعالیتهای مشترک و همکاریهای ارزشمندی با این شخصیت نمونه فرهنگی داشته باشیم. در پایان شاید بازگشت به آرزوی ماندگار خداوندگار سخن، پدر شعر فارسی، رودکی بزرگ بهترین آرزو برای علی دهباشی باشد. پس اجازه دهید که ما نیز آرزو کنیم «ای بخارا شاد باش و دیر زی» که چشمان عاشقان ایران فرهنگی به حیات و تلالو تو زنده و روشن است.
علی دهباشی به تنهایی یک وزارتخانه سیار است
در بخش دیگری از این مراسم نادره رضایی مدیر عامل انتشارات علی و فرهنگی با اشاره به تلاشهای علی دهباشی برای برگزاری شبهای بخارا اظهار داشت: گفتن از علی دهباشی سخت است. از زبان نسل سوم درباره علی دهباشی سخن میگویم، استمرار او در حوزه فرهنگ، انگیزهمند بودن و متوقف نشدن و تدبیر کردن برای ادامه دادن و مأیوس نشدنش الگویی برای نسل امروز و آینده است.
او افزود: برنامه هایی که او برای فراموش شدگانی که اگر بخارا به یادمان نمی آورد، دیگری نبود که این کار کند، ماندگار است، گواه آن ۶۰۹ شب است که باز هم بزرگی تلاش هایش را به وضوح نشان نمی دهد. علی دهباشی علی دهباشی تبلور و تجسم امید در شبهای تار است که نماینگر آن شبهای بخارا است او به تنهایی یک وزارتخانه سیار است و بدون دفتر و دستک مدیران، با موبایل خود مدام پاسخگوست.
او با اشاره به اینکه برگزاری این مراسم برای ماههای پایانی سال 1399 در نظر گرفته شده بود، گفت: هر بار که از آقای دهباشی برای برگزاری یک بزرگداشت درخواست کردیم، رد کردند و گفتند فرصت بسیار است. ایده اولیه برگزاری این مراسم در زمستان مطرح شد که ما همه چیز را برای برگزاری آماده کردیم اما علی دهباشی به کرونا مبتلا شد، اما در همان دوران نیز همه پیام های ایشان، منوط به کار بود و حتی کتاب را به بیمارستان فرستادیم. من در تمام این مدت، به این نکته فکر کردم که باید خجالت بکشم اگر از کار فرهنگی ناامید شوم. علی دهباشی نور امیدی در دنیای تاریک کار فرهنگی است که نمی گذارد این کورسو از رمق بیفتد. ما تصمیم گرفتیم که در فرصت دیگری این مراسم را برگزار کنیم که متأسفانه پیک سوم کرونا آغاز شد و این امکان فراهم نبود اما خوشبختانه امروز امکان برگزاری مراسمی برای بزرگداشت ایشان فراهم شد.
بخارا آثار بزرگان را به نسل جوان شناساند
ژاله آموزگار متخصص فرهنگ و زبان های باستانی گفت: با تورق کتابی که رونمایی شد و اندیشیدن به بزرگانی که تصویرشان زینت بخش اثر است، دلم روشن می شود و به خاطر می آورم ایران سرزمین تضادهاست.
وی افزود: مجموعه این شبها موضوعات متنوع را در برمی گیرد، این اثر تاریخچه ای از تحولات فرهنگی سال های اخیر است که بیش از هر چیزی با ایران در ارتباط است اما عرصه تفکرات جهانی را نیز شامل می شود.
آموزگار با بیان این مطلب که نخستین شب بخارا در 22دی سال 84 در خانه هنرمندان برگزار شده است، افزود: اکنون609 شب بخارا برگزار شده است که بی تردید در ادامه به تعداد آنها افزوده می شود، اما آنچه که از اهمیت برخوردار است کیفیت برگزاری این جلسات و نشست ها است.
وی تاکید کرد: نباید چشم های خود را به روی حقیقت بندیم، زیرا طی سالیان گذشته ما در شناساندن آثار بزرگان به نسل جدید کوتاهی کردیم، بخارا با عزم راسخ برای تحقق این مهم کمر همت بسته است.
آموزگار به تنوع موضوعی در شبهای بخارا اشاره کرد و گفت: بخارا حتی به سراغ افراد کمتر شناخته شده رفته است، شب های بخارا مرکز گفتگوی تمدن هاست و به دور از جریانات و گرایش های سیاسی از بزرگان و متفکران ایرانی و جهان سخن گفته است.
وی یادآور شد: زبان فرهنگ، زبان مشترک ملت هاست و بخارا در پیشبرد چنین تفکری بسیار کوشا و موفق بوده است.
در حوزه فرهنگ دچار ضعف گفتگو هستیم
هادی خانیکی جامعه شناس و استاد علم ارتباطات گفت: از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و مدیریت فرهیخته و لایق آن سرکار خانم دکتر بروجرد تشکر و قدردانی می کنم.
وی افزود: اینجا آماده ایم تا با سخن، قلم و قدم به نکوداشت فردی باشیم که خود نکوداشت های فراوانی را برگزار کرده است؛ تاکنون بارها قصه تجربه ها و امیدهای ایران را در سایه برگزاری شب های بخارا شنیده ایم، روایت این قصه ها برای خلق حافظه و گفتگوی نسل ها ضروری است.
خانیکی ادامه داد: گفتگو مساله تزیینی نیست بلکه فهم و معنای مشترک است، معتقدم در حوزه فرهنگ به دلایل مختلف کشور با ضعف گفتگو روبروست، در گفتگو آنچه که در اولویت قراردارد تفاهم است و باید پذیرفت گفتگو بدون تنوع، تفاوت و تمایز ناممکن است و تلاش شب های بخارا برای رسیدن به گفتگوی مفید است.
وی تاکید کرد: علی دهباشی در شرایطی که رسانه ای مکتوب در معرض بزرگترین آسیب قرارداشتند و تعطیل می شدند با سخت جانی به انتشار منظم نشریه بخارا پرداخت، بخارا به طور پیوسته با نگاه و رویکرد حرفه ای منتشر شد و از مجله داری به نهادسازی رسیده است.
خانیکی افزود: بخارا صدای بی صدایان فرهنگ و به حاشیه رانده شدگان فرهنگ نیز بوده است و بر پایه یه کار حرفه ای استوار مانده است، بخارا تلاش کرده تا مستقل باشد و نقش بی بدیلی در گسترش ارتباطات میان فرهنگی داشته است.
بخارا صدای فرهنگ است
مقصود فراستخواه جامعه شناس گفت: سه دهه است که شاهد برگزاری شب های بخارا هستیم و علی دهباشی هنوز سرزنده این حیات فرهنگی است، او صدای بی صدایان شد و به آنها زبان بخشید؛ دهباشی راوی رویدادهای فرهنگی، ادبی و هنری این سرزمین است اما در عین حال خود او نیز یک رویداد است.
همچنین کامبیز درم طراح و کاریکاتوریست به همکاری خود با نشریه بخارا اشاره کرد و گفت: من با این نشریه مدتی همکاری داشته ام و به آن افتخار می کنم.
وی افزود: علی دهباشی از نسل مقاومت است، او عاشقانه در عرصه فرهنگ گام بر می دارد و اما خسته نمی شود، چاپ یک کتاب ساده، بسیار دشوار است اما او طی سالیان سال در این عرصه با وجود دشواری های فرهنگ به فعالیت خود ادامه داد.
در ادامه مهرداد اسکویی نیز گفت: کلید واژه هایی چون زبان فارسی، نقد ادبی، ایران شناسی، تاجیکستان، افغانستان، هند، چین، تاریخ، موسیقی، سینما، نقاشی، عکاسی، یاد بود و غیره من را یاد علی دهباشی می اندازد و از او آموختم که چگونه اطمینان و احترام اهالی فرهنگ را جلب کنم.
علی دهباشی در پایان گفت: از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و به خصوص مدیر فاضل آن تشکر می کنم، آنچه که گفته شد قدردانی از فرهنگ ایران است و من عضو کوچک و ناچیز فرهنگ ایران هستم. و این تعریف ها من را دچار خودشیفتگی نمی کند.
وی افزود: اعتبار مجله بخارا به دلیل نام گرامی و شریف بزرگانی بود که دلبسته فرهنگ ایرانی بوده اند. در جلسات شب های بخارا و صبح پنجشنبه های بخارا، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران مورد توجه قرار گرفت.
در ادامه با حضور حجت الاسلام دعایی، اشرف بروجردی، کامبیز درم بخش، هادی خانیکی، اسداله امرایی، نادره رضایی، علی دهباشی، جواد آتش بار از کتاب عکس های شب های بخارا رونمایی شد.
لازم به توضیح است کتاب شبهای بخارا، مجموعهای از عکسهای آتشباری از سال ۱۳۸۵ است که بیش از ۵۰۰ شب از شبهای بخارا را شامل می شود.
این کتاب در ۳۹۸ صفحه، توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.