معرفی کتاب؛

رمان «محاکمه» یکی از بهترین آثار فرانتس کافکا

|
۱۴۰۰/۰۳/۲۵
|
۰۴:۵۹:۰۰
| کد خبر: ۱۱۹۱۱۱۵
رمان «محاکمه» یکی از بهترین آثار فرانتس کافکا
«محاکمه» رمانی ناتمام از فرانتس کافکا است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ چاپ شد.

به گزارش برنا، «محاکمه» داستان مردی است که قدرتی خارج از صحنه و دور از دسترس او را بازداشت می‌کند، بی آن‌که خودش یا خواننده خبر از ماهیت جرمش داشته باشد. داستان از همان جمله‌ی آغازین این نکته را روشن می‌کند: «بی‌شک کسی به یوزف کا. تهمت زده بود زیرا بی‌آن‌که از او خطایی سرزده باشد، یک روز صبح بازداشت شد.» خواننده گمان می‌کند که بازداشت یوزف کا. اشتباهی قضایی است و این خطا به‌زودی برطرف خواهد شد، اما این انتظاری بیهوده است. یوزف کا. هم که اثبات بی‌گناهی‌اش را کاری ساده می‌پنداشت، هر چه پیش‌تر رفت آن را ناممکن دید. محاکمه نیز مانند دیگر آثار کافکا کامل نشد، اگرچه فصلی دارد که در آن داستان به سرانجامی می‌رسد. کافکا این رمان را در سال 1915 نوشت، ولی اولین‌بار پس از درگذشتش، در 1925، به همت مکس برود منتشر شد.

فرانتس کافکا، زاده‌ی 3 ژوئیه 1883 در پراگ، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان قرن بیستم است. او اگرچه زبان چکی را کم‌و‌بیش بی‌نقص صحبت می‌کرد، زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست آموخت و آثارش هم، جز چند نامه‌ای که به چکی برای میلنا ینسکا نوشته، به زبان آلمانی است. کافکا در سال 1901 دیپلم گرفت و سپس در دانشگاه جارلز پراگ در رشته‌ی شیمی به تحصیل پرداخت ولی پس از دو هفته تغییر رشته داد و حقوق خواند و در سال 1906 با مدرک دکترای حقوق فارغ‌التحصیل شد. کافکا در پایانِ نخستین سال تحصیل در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فلیکس ولش تا پایان عمر از نزدیک‌ترین دوستان او باقی ماندند. او در 1917 به سل مبتلا شد. در 1923 برای فاصله گرفتن از خانواده و تمرکز بیش‌تر بر نوشتن، مدت کوتاهی به برلین نقل مکان کرد. بااینحال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت، سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت و در سوم ژوئن 1924 در همانجا درگذشت. کافکا در طول زندگی فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد و تمام رمان‌هایش ناتمام ماند. او به دوستش، ماکس برود، وصیت کرده بود که پس از مرگش همه‌ی آثارش را نابود کند اما برود چنین نکرد و بر چاپ همه‌ی نوشته‌هایی که از او در اختیار داشت اهتمام ورزید.

علی‌اصغر حداد در 24 اسفند در محله‌ی راه‌کوشک قزوین متولد شد. تا سال‌های اول دبیرستان در قزوین درس خواند و پس از گذراندن کلاس هشتم دبیرستان با خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. پس از اخذ دیپلم و پایان خدمت سربازی به آلمان رفت و مدرک فوق لیسانس را در رشته‌ی جامعه‌شناسی در برلین غربی اخذ کرد. سال 1359 به ایران بازگشت و به کار تدریس زبان آلمانی و ترجمه‌ی آثار ادبی آلمانی‌زبان مشغول شد.

بخش‌هایی از کتاب:

 این فقط به خاطر حماقتشان است که قادرند آن قدر از خودشان مطمئن باشند.

کسی به من گفت [به خاطر نمی آورم چه کسی ]که چه خوب است وقتی آدم صبح از خواب بیدار می شود، دست کم در مجموع همه چیز را بی هیچ جابه جایی درست در همان جایی بازیابد که شب گذشته بوده است … هم از این رو به گفته ی آن مرد لحظه بیدار شدن مخاطره آمیزترین لحظه ی روز است. اگر آن را از سر بگذرانیم، بی آنکه از جای خود به جایی دیگر کشیده شویم، می توانیم تمام روز آسوده خاطر باشیم.

لازم نیست واقعیت و درستی همه چیز را بپذیریم، فقط باید ضروری بودن ]اتفاق افتادن آن چیزها[ را پذیرفت.

نظر شما