به گزارش برنا، رمان «آقای فو» در مقایسه با سایر آثار داستانی کوتسی، لحن متفاوتی دارد. او در این اثر داستانی قدیمی را بعد از ۲۵۰ سال به گونه ای جدید و از زاویه ای متفاوت به تصویر می کشد؛ رمانی که بسیاری از علاقه مندان به ادبیات، آن را خوانده اند یا حداقل داستانش را شنیده اند.
همین امر کار کوتسی را برای نوشتن این اثر، بسیار سخت کرد. سبک نگاری دوفو در رمان «آقای فو» به هیچ وجه تکرار نمی شود و داستان زندگی سوزان، فاقد تصویرپردازی های دراماتیک قوی، مانند رمان «رابینسون کروزوئه» است.
این رمان ابزاری است تا نویسنده، اعتراض خود را بر آپارتید حاکم بر کشورش بر زبان آورد و ادبیات قالبی است تا به وسیله آن بتواند تندی خشم را از آن بزداید و آن را به گوش استعمار برساند.
این رمان پس از انتشار در سال 1986، با انتقاد تند رسانهها در آفریقای جنوبی روبهرو شد، زیرا این کتاب را اثری انتقادی نسبت به سیاست دانستند. در صورتی که کوتسی در تلاش بود که تفاوتها فرهنگی زشت و ناپسندی که در میان کشورها وجود دارد را در زمان استعمارگری غرب به تصویر بکشد. کنایههای هوشمندانه و سادگی از ویژگیهایی است که موجب شد این داستان ماندگار و ارزشمند شود.
سوزان زنی هست که در اقیانوس سرگردان است تا به جزیره ای می رسد که رابینسون کروزوئه و غلامش فرایدی در آن زندگی می کنند. سوزان از این جزیره به همراه فرایدی نجات می یابد و سعی می کند به کمک نویسنده ای به نام آقای فو از ماجراهای آن جزیره بگوید.
برخی از منتقدان بر این باورند که بیشتر آثار مکسول کوتسی، به ارتباط بین زبان و قدرت می پردازند. به عبارتی وی در صدد است به صورت تلویحی نشان دهد آن هایی که توانایی ابراز وجود ندارند، چه ستم هایی را در زندگی متحمل می شوند.
از همین رو است که در تفسیر این کتاب، می توان تاویل هایی سیاسی هم داشت و «آقای فو» را یکی از برترین و موفق ترین آثار مکسول کوتسی دانست که چنین موضوعی را به خوبی نشان می دهد.
«زندگی و زمانه مایکل ک»، «سرزمین بربرها»، «عصر آهن» و «رسوایی» از دیگر آثار کوتسی است.