گزارش هفته؛

بررسی و آسیب‌شناسی سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون

|
۱۴۰۰/۰۵/۱۴
|
۰۵:۵۹:۰۰
| کد خبر: ۱۲۱۵۶۲۰
بررسی  و آسیب‌شناسی سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون
سریال‌های تلویزیونی با استمرار پخش در زمان‌های مشخص همیشه به یکی از خاطره‌انگیزترین آثار نمایشی تبدیل می‌شوند که در خاطره‌جمعی یک جامعه نقشی پر رنگ دارند. برخی آثار به قدری مورد استقبال قرار می‌گیرند که جامعه علاقه‌مند به تکرار ساخت و پخش این آثار است. از چند دهه قبل شاهد ساخت سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون بوده‌ایم و آثاری در این رسانه مورد استقبال قرار گرفته‌اند که تولیدکنندگان اثر دست به ساخت فصل‌های بعدی آن زده‌اند.

به گزارش خبرنگار برنا، ساخت سریال‌های دنباله‌دار در کشور ما چندین سال پس از شکل‌گیری این روند در تلویزیون‌های دیگر کشورها شکل گرفت و به گفته سینماگران، کارشناسان رسانه و منتقدان سینمایی و تلویزیونی هیچ‌گاه در تلویزیون ایران ساخت سریال‌های چند فصلی به شکلی اصولی و علمی دنبال نشد و معمولاً مسائلی خارج از مسائل حرفه‌ای و اصولی در ساخت فصل‌های بعدی این آثار مطرح بوده است.

اکثر کارشناسان، منتقدان و حتی تولیدکنندگان آثار تلویزیونی درباره تولید سریال‌ها در فصل‌های بعدی بر این عقیده‌اند که این تولیدات در اکثر مواقع تنها با ارتباطاتی که بین تولیدکنندگان و مدیران وجود دارد صورت گرفته است و این در حالی است که در ساخت سریال‌های دنباله‌دار قطعاً مسائلی چون بررسی پتاسیل‌های داستانی، مخاطب‌سنجی، محتوای مناسب و... بسیار حائز اهمیت است.

با این حال طی سال‌های اخیر سریال‌های موفقی نیز ساخته شده‌اند که در فصل‌های بعدی نیز توانسته‌اند نظر مثبت مخاطب را به خود جلب کنند و به نظر می‌رسد در روندی که طی این سال‌ها تلویزیون در پیش گرفته، مدیران و تولیدکنندگان مسائل مطرح شده برای ساخت فصل‌های بعدی یک سریال را تا حدی مورد توجه قرار می‌‌دهند و به نظر می‌رسد روند تولید سریال‌های دنباله‌دار در تلویزیون به سمت حرفه‌ای و اصولی‌ شدن پیش می‌رود.

در گفت‌وگو با چند منتقد این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می‌خوانید:

جبار آذین: «دودکش 2» نمونه موفقی از ساخت سریال‌های دنباله‌دار است

جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: من یک یادداشت درباره سریال «دودکش 2» نوشتم که نگاهی کاملاً مثبت به این سریال داشتم که البته ضعف‌هایی از این سریال را هم در این سریال مطرح کردم و در گفت‌وگویی هم همین نکات را گفتم اما متأسفانه آنچه که بیش از هر چیز در مصاحبه‌ام مطرح شد نقاط ضعف این سریال بود و پارادوکسی که به وجود آمد باعث شد بسیاری من را مورد انتقاد قرار دهند.

آذین خاطرنشان کرد: تلویزیون کشور ما همانند سینما با معضلات فراوانی روبرو است و این معضلات به نوعی سینما و تلویزیون ما را بمباران کرده و این را در همه بخش‌ها شاهد هستیم که به جای استفاده از نظرهای کارشناسی نظرات سلیقه‌ای را تحمیل می‌کنند یا اینکه اگر قرار است سرمایه‌ها از سوی اسپانسرها تأمین شود این همکاری به شکلی معقول و اصولی باشد و اسپانسرها در چگونگی تولید آثار و انتخاب عوامل دخالت نکنند. وقتی اینگونه نیست فضایی غیرحرفه‌ای به وجود می‌آید که باعث می‌شود کیفیت آثار نزول پیدا کند و به همین دلیل است که مدت‌هاست در تلویزیون به ویژه در زمینه ساخت و تولید سریال‌ شاهد آثار خوب و فاخر نیستیم. پیش‌تر به دلیل حضور هنرمندان حرفه‌ای و برخی مناسبات گروه‌های مختلف آثاری که ساخته می‌شد می‌توانست نظر مخاطب را به خود جلب کند اما متأسفانه امروز اکثر تولیدات تلویزیون آثاری متوسط، زیر متوسط و ضعیف است.

او افزود: متأسفانه تولید سریال‌های تلویزیونی از مسیر و چارچوب‌های قانونی به نتیجه نمی‌رسد و مناسبات دوستی و فامیلی است که افراد را در سمت تولیدکننده سریال قرار می‌دهد و همین رویه نتیجه‌اش نادیده گرفتن شعور مخاطب می‌شود که تولیدکنندگان به معنای واقعی هیچ احترامی برای مخاطب قائل نیستند. در این وضعیت گاه به صورت استثنا شاهد سریال‌هایی هستیم که کمتر مخاطب را مورد آزار و ناراحتی قرار می‌دهد و با این وجود سال‌هاست سریالی عالی و اصطلاحاً درجه یک در رسانه ملی شاهد نبودیم.

آذین خاطرنشان کرد: سال‌های نه چندان دور شاهد سریال‌هایی در تلویزیون بودیم که با توجه به همکاری هنرمندان کاربلد با استقبال روبرو می‌شدند و اگر قرار است برخی از این آثار در فصل‌های بعدی ادامه پیدا کنند لازم است نیاز و سلیقه مخاطب سنجیده شود و واقعیت‌های جامعه نیز مدنظر قرار بگیرد که بتوان انتظار دیدن اثری جذاب داشت. متأسفانه بسیاری از سریال‌ها بدون در نظر گرفتن این مسائل با اظهار نظر مدیران در چند فصل ادامه پیدا می‌کنند و این چند فصلی شدن نشأت گرفته از استقبال مخاطبان نیست و بیش از هر چیز نتیجه ارتباط تولیدکنندگان با مدیران است که یک سریال را به فصل‌های بعدی می‌کشاند.

این منتقد در ادامه گفت: البته در این بین برخی مواقع شاهد ساخته و پخش شدن سریال خوب و با کیفیتی مثل «گاندو» هستیم که در دو فصل به خوبی ادامه پیدا کرد و حتی فصل دوم کیفیت این سریال افزایش داشت اما این یک مورد نادر است و اکثر سریال‌های تلویزیون که حتی برخی از آن‌ها به فصل 5 و 6 می‌رسد از رنگ و بوی فرهنگی و هنری که داشتند فاصله می‌گیرند و تنها به همان بِرَندی که برایشان به وجود آمده اکتفا می‌کنند. نمونه بارز این وضعیت سریال «پایتخت» است که از فصل سوم به بعد کیفیتش دچار افت شدیدی شد و حتی سریال «نون خ» که در فصل اول اثری قابل قبول و باکیفیت بود در فصل‌های بعدی حرف چندانی برای گفتن نداشت. در حال حاضر سریال «دودکش 2» از تلویزیون پخش می‌شود. فصل اول این سریال چند سال پیش به کارگردانی محمدرضا لطیفی و نویسندگی برزو نیک‌نژاد با فضاسازی‌ تازه، دیالوگ‌های جذاب و حوادث و رویدادهایی که در یک قالیشویی می‌گذشت به شکلی جذاب و دیدنی روایت شد که لطیفی چند سال پیش فصل دوم آن را به نوعی با سریال «پادری» قصد داشت بسازد که البته سریال شکل و شمایل دیگری پیدا کرد و امروز برزو نیک‌نژاد با همان تیم فصل قبل، فصل دوم را ساخته که باز هم نسبت به فصل اول دارای ضعف و اشکالات فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری چندانی نیست و در مقایسه با فصل اول تغییراتی که اعمال شده لطمه چندانی به «دودکش» وارد نکرده است و به نظر من این سریال در برهوت طنز خانوادگی و اجتماعی که شاهد هستیم توانسته فراتر از سریال‌های متوسط مخاطب را جذب کند.

او افزود: «دودکش 2» با همان شخصیت‌پردازی فصل اول و ایجاد داستان فرعی در دل داستان اصلی که به شکلی کم‌کم و به مرور پر رنگ می‌شود و همان مسئله نیمه گمشده بهروز است سریال می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند و جذابیت خود را حفظ کند و بر خلاف برخی کاراکترهای تیپ که ممکن است دافعه ایجاد کند بازی خوب بازیگران، پرداخت شخصیت‌ها و کارگردانی خوب نیک‌نژاد باعث شده تا با «دودکش 2» جای خالی طنز‌های مطلوب و مقبول تا حدی پر شود. به نظر من سریال «دودکش 2» در مسیر موفقیت‌های «دودکش 1» قرار دارد و با همه ایرادهایش در داستان‌پردازی و مضمون‌پردازی این سریال توانسته موفقیت‌های فصل اول را تکرار کند.

کیوان امجدیان: «پایتخت» موفق‌ترین سریال دنباله‌دار تلویزیون است / می‌توانیم برای دنباله‌سازی به سراغ سریال‌های قدیمی برویم

کیوان امجدیان با اشاره به اصول حرفه‌ای و علمی تولید سریال‌های چند فصلی در دنیا تأکید کرد که با وجود عدم رعایت این اصول سریال «پایتخت» را می‌توان سریال موفقی در بین آثار دنباله‌دار دانست.

کیوان امجدیان منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سریال «دودکش 2» از ابتدا با ظرافت‌هایی که داشت و نگاه متفاوتی که از برزو نیک‌نژاد دیدیم تا حدی متفاوت و جذاب پیش آمد و تیم خوبی که در تولید این سریال نقش داشتند جزئیات را با دقت در اثر طراحی کرده بودند اما به طور کل انتظار من از این سریال بیشتر بود و آن نوآوری‌ها و خلاقیت‌هایی که انتظار داشتم را در فصل دوم «دودکش» ندیدم و به نظرم شخصیت‌پردازی، قصه و... می‌تواند خیلی بهتر باشد.

امجدیان خاطرنشان کرد: ضعف تلویزیون ما در تولید سریال‌های چند فصلی از اینجا نشأت می‌گیرد که ما هیچوقت در تولید سریال‌هایمان یک تیم منسجم نداشتیم و این در حالی است که در کشورهای دیگر که ساخت سریال‌های چند فصلی رونق دارد نقاط قوت قصه را پیدا می‌کنند و با تقویت این نقاط فصل بعد را می‌سازند اما ما آنقدر سریال‌هایمان را بدون ایده و خلاقیت ادامه می‌دهیم که مخاطب خسته می‌شود. به عنوان مثال سریال «Breaking bad» که ساخته شد تا جایی قصه را در فصل اول جلو بردند و بعد در هر فصل تغییرات چشم‌گیری برای آن در نظر گرفتند که مخاطب کاملاً تغییرات را متوجه می‌شود.

او افزود: در این کشورها که سریال‌سازی در فصل‌های متعدد موفق بوده متخصصانی وجود دارند که ظرفیت پرورش اثر را کشف می‌کنند و بر اساس ظرفیت‌هایی که وجود دارد دست به ساخت اثر در فصل‌های بعدی می‌زنند اما در کشور ما این متخصصان وجود ندارند و آنچه که معمولاً سریال‌ها را به فصل‌های بعدی می‌کشاند روابط دوستانه و دورهمی‌ها هستند و معمولاً وقتی یک سریال موفق است در یک جمع دوستانه صحبت می‌کنند و به ساخت فصل بعدی می‌رسند.

این منتقد در ادامه تأکید کرد: در همه جای دنیا استقبال مخاطب برای ادامه‌دار شدن سریال اهمیت دارد. معمولاً تنها 15 قسمت از یک سریال ساخته می‌شود و در صورت استقبال از اثر به سراغ فصل بعدی می‌روند و از همان ابتدا فضاها و شخصیت‌ها را به شکلی تعریف می‌کنند که پتانسیل ادامه‌دار شدن داشته باشند.

امجدیان در پایان تأکید کرد: من فکر می‌کنم سریال «پایتخت» در فصل‌بندی‌ها به خوبی جلو رفت و اگر چه با شکل علمی ساخت سریال‌های چند فصلی فاصله داشت اما به هر حال شخصیت‌ها و فضاها به شکلی کشش داشت که دیدیم مخاطبان سریال را با اشتیاق دنبال کردند. اگر در گذشته هم ساخت سریال‌های چند فصلی رونق داشت سریال‌های خوبی بودند که می‌شد ادامه آن‌ها ساخته شود. به نظر من آثاری چون «سلطان و شبان» با وجود اینکه یک داستان معروف را روایت می‌کند می‌توانست با روایت قصه‌ای دیگر ادامه پیدا کند یا سریال «روزی روزگاری» هم چنین شرایطی داشت. حتی امروز هم می‌توان با رجوع به گذشته‌مان در سریال‌سازی آثار خوبی بسازیم که فصل‌های بعدی سریال‌های موفقی چون «روزی روزگاری» و «سلطان و شبان» هستند.

حسین سلطان‌محمدی: «خوش رکاب» موفق‌ترین سریال دنباله‌دار تلویزیون در سال‌های اخیر است / هر سریالی پتانسیل ادامه‌دار بودن در فصل‌های بعد را ندارد

حسین سلطان‌محمدی منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: دنباله‌سازی بر سریال‌های تلویزیون به شرط وجود محتوا و کاراکترها که با گذر زمان سنشان در قصه سریال نیز بیشتر می‌شود و با توجه به اقتضاعات زمان خود هر روز موضوعی را دنبال می‌کنند و دستمایه قرار می‌دهند. به عنوان مثال سریال «نون خ» در همین مسیر پیش می‌رود و فاصله‌ای که بین تولید فصل‌ها وجود دارد باعث شده که این سریال به یک رویداد خاص و اصطلاحاً گل‌درشت بپردازد.

سلطان‌محمدی خاطرنشان کرد: سریال «گاندو» به دلیل فاصله اندکی که بین تولید دو فصلش وجود دارد هر بار پرونده‌ای سیاسی را با توجه به موضوعات سیاست روز دنبال کرده و پرونده‌ای را دستمایه قرار داده است که در این زمینه موفق عمل کرده است. در سریال «دودکش 1» که چند سال پیش از تلویزیون پخش شد کاراکترهای طنز منطقی داشت که به نحو درستی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌ بودند و فضا و قصه‌ای ایجاد شده بود که کاراکترها و قصه در حافظه‌ها ماند اما در فصل دوم این سریال آن فضاسازی و کنار هم قرار گرفتن درست کاراکترها را شاهد نیستیم و اغراق‌هایی وجود دارد که قصه را تا حد زیادی بی‌منطق کرده است.

او افزود: سکانس‌ها و صحنه‌هایی را در این سریال شاهد هستیم که می‌توانست به شکل دیگری اجرا شود ولی نویسنده و کارگردان بدون تأمل کافی سکانس‌ها و صحنه‌هایی را در این سریال طراحی کرده‌اند که به نظر می‌رسد دم‌دستی‌ترین ایده‌ها را به کار برده‌اند. به عنوان مثال در قسمت اول این سریال قرار بود در ترکمن صحرا گاوی قربانی کنند که امیرحسین رستمی به نظر ساعت‌ها منتظر گاو بود و در این سکانس اصلاً منطق جایی نداشت و من نمی‌دانم چرا در منطقه ترکمن صحرا قربانی کردن یک گاو را باید به یک آدم غیر بومی بدهند یا چرا در آن منطقه برای انجام این مراسم تمهیدات لازم اندیشیده نشده است؟ این نکات ریز و این جزئیات که به آن‌ها توجهی نشده به سریال لطمه‌های بسیاری زده است و تنها این سوال را برای ما به وجود می‌آورد که چرا وقتی محتوایی وجود ندارد به تولید سریال در فصل‌های بعدی اصرار دارید؟

این منتقد در ادامه گفت: برای ادامه دادن به یک سریال در فصل‌های بعدی باید محتوا و ایده لازم وجود داشته باشد، وقتی ایده و محتوایی وجود ندارد فیلمساز به سکانس‌هایی مثل حمام کردن بازیگر و... روی می‌آورد که هیچ کارکردی در قصه ندارد و نشان از خالی بودن دست نویسنده و کارگردان در محتواسازی است و همین وضعیت است که باعث می‌شود تا تأکید کنیم هر مجموعه‌ای توان تداوم ندارد.

او افزود: در سریال‌هایی مثل «بچه مهندس» و «گاندو» قصه جلو می‌رود ولی در «دودکش 2» داستان کاملاً متوقف است و منطق روایی حلقه مفقوده‌ای است که به نظر می‌رسد عوامل تولید این سریال تنها به طولانی کردن این مجموعه تلویزیونی فکر کرده‌اند. کارگردان و نویسنده باید محتوا تولید کنند و اگر این امکان برای سریال وجود ندارد نباید به ادامه دادن آن اصرار داشت. سریال «روزگار جوانی» سال‌ها پیش از تلویزیون پخش شد و روایتگر ماجرای چند جوان بود که قصه‌هایی داشتند و به نظر می‌رسد پس از حدود 20 سال تصمیم به تولید سریال گرفته شده است و قطعاً با قصه‌پردازی و محتواسازی می‌توان فصل دوم این سریال را ساخت.

سلطان‌محمدی در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: وقتی چند اثر تلویزیونی که فصل‌های بعدی‌اش ساخته شده را دنبال می‌کنیم متوجه می‌شویم که گویا نگاهی سودجویانه در این تولیدات وجود دارد که با توجه به محدود بودن میزان کارگردان‌هایی که با تلویزیون کار می‌کنند تنها دغدغه تولیدکنندگان آثار پر کردن آنتن است و وقتی به سراغ قصه‌ای امتحان پس داده می‌رویم که کاراکترهایش را مردم می‌شناسند به نظر می‌رسد که حتی نمی‌خواهیم دوباره کاراکتر، قصه، موقعیت، محتوا و فضا خلق کنیم و تنها با همان کاراکترها و همان فضا و قصه سریال را در فصلی دیگر ادامه می‌دهیم که یک سهل‌انگاری بزرگ به نظر می‌رسد و یک نوع بازیگوشی را شاهد هستیم.

این منتقد تصریح کرد: در تلویزیون ما این روزها حتی وضعیت برنامه‌ها و مسابقات تلویزیونی هم مشخص نیست. مسابقه‌ «بمب» به یکباره تمام شد و کسی نپرسید سرنوشت این مسابقه چه شد یا برنامه «هفت» بعد از عید نوروز دیگر ادامه پیدا نکرد. سریال‌ها هم به همین شکل شده‌اند و یک سری آدم‌های ثابت را شاهد هستیم که اصطلاحاً با آب بستن به قصه‌ای یک خطی در مقابل دوربین قرار گرفته‌اند و با هم حرف می‌زنند.

او در پایان تأکید کرد: به نظر من موفق‌ترین سریال چند فصلی در تلویزیون ما طی سال‌های اخیر مجموعه «خوش رکاب» بود که با «خوش غیرت» ادامه پیدا کرد. «خوش رکاب» را یکی از سریال‌های موفق دنباله‌دار می‌دانم که فصل اولش در دوران جنگ تحمیلی روایت شد و در فصل دوم با همان کاراکتر و همان کیفیت در موقعیت و فضایی مناسب که مربوط به دوران جنگ آمریکا و عراق می‌شد ادامه پیدا کرد.

نظر شما