دیشب شنیدم علی سلیمانی، بازیگر تئاتر و سینما هم با کرونا از میان ما رفت. آخرین بار در مراسم افتتاح موزه جوادیه و نازیآباد در کنار هم بودیم قرار بود از بچههای جنوب شهر که به آوازهای رسیدهاند تقدیر شود. در این مراسم از خانوادههای شهدا و سرداران جنگ، ورزشکاران در رشتههای مختلف، نخبگان تا سیاستمداران قرار بود تجلیل به عمل آید. اسامی را که از دهه چهل به این سو مرور میکنم میبینم به راستیچه پربرکت بود سفرههای کارگری و خاک این محلهها. ناخودآگاه از هم تقدیر کردیم.
یادم آمد بچه های محل برای اولین فیلم سینمایی علی "سفر بخیر" چه شور و شوقی داشتند. در محلههای قدیمی و جنوب شهر اگر یک نفر موفق شود انگار همه موفق شدهاند، گویی همه در آن سهیم بودهاند همان طور که در شادیها و غم یکدیگر شریک میشدند.
علی هم با خصلت جنوبشهریاش آنچه در توان داشت برای خیر جمعی به کار میگرفت.
می دانم که کلاسهای رایگان بازیگری برای بچههای جنوب شهر برگزار میکرد تا بچههای با استعداد هم فرصت حضور در این عرصه را داشته باشند.
چند وقت پیش، مرا به تماشای کار تئاترش "مکعب" دعوت کرد.
علی درباره نمایش "مکعب" میگفت:"مکعب دغدغهها، خاطرات، تفکرات و اندیشه آدمهای خاص محله ما (جوادیه) است. در این کار خاطرات زندگیام را از زمان تولد تا زمان فوت مادرم و رسیدن به شهرت است."
کرونا، همچنان بیرحمانه جان میگیرد و عاطفهکشی میکند و این بار علی عزیز را از ما گرفت. مرگ حق است اما مرگهایی این چنین، دل را می فشرد و جان را افسرده میکند. این فقدان تاًثرانگیز را به همسر گرانقدرش سرکار خانم سهیلا جوادی و فرزند هنرمندش صبای عزیز، جامعه هنری و همچنین بچههای خوب محله جوادیه تسلیت میگویم.