به گزارش برنا، کارسن مک کالرز با انتشار اولین رمان خود، «قلب، شکارچی تنها»، تبدیل به نویسنده ای شناخته شده و تأثیرگذار در دنیای ادبیات شد.
این رمان با نگاهی دقیق و انسانی به جزئیات زندگی کاراکترهای خود، شاهکاری ماندگار و بهترین اثر مک کالرز به حساب می آید. در مرکز داستان، شخصیتی کر و لال به نام جان سینگر قرار دارد که به محرم اسرار چندین و چند شخصیت دور افتاده از جامعه ی شهری در ایالت جورجیا در دهه ی 1930 میلادی تبدیل می شود. هر کدام از این شخصیت ها، به گونه ای تلاش می کنند تا از زندگی در این شهر بگریزند. زمانی که یکی از دوستان لال جان سینگر عقلش را از دست می دهد، سینگر به خانه ی میک کلی-قهرمان زن داستان-می رود. مک کالرز با پرداختی درخشان به انزوای بشر و تنش های نژادی جنوب آمریکا، داستانی فراموش نشدنی خلق کرده که صدای طردشدگان، فراموش شدگان و ستمدیدگان را به گوش اجتماع می رساند.
بخشهایی از کتاب:
شاید وقتی آدم ها آن قدر شدید، آرزوی داشتن چیزی را داشتند، آن آرزو وادارشان می کرد که به هر چیزی که ممکن بود خواسته شان را برآورده کند، اعتماد کنند.
می خواهم، می خواهم، می خواهم، تنها چیزی بود که می توانست به آن فکر کند؛ اما نمی دانست که این خواسته ی شدید چیست.
در چهره اش، آرامشی عمیق پدیدار شد که بیشتر در چهره ی آدم های خیلی غمگین یا افراد خیلی دانا دیده می شود. اما او همچنان، همیشه ساکت و تنها، در خیابان های شهر پرسه می زد.