به گزارش برنا؛ عباس ابن علی، برای توصیف تو کلمه کم میآورم. به شیوه باران، راز معرفتت در میان همه ابرهای عاشورا پنهان شده است.
عباس ابن علی، برلی توصیف تو کلمه کم میآورم. به شیوه باران، راز معرفتت در میان همه ابرهای عاشورا پنهان شده است. پروردگار انگار همه عظمت علی را در چشمان هاشمی تو به امانت گذاشته بود. تفسیر یکرنگی آب، آبیتر از آسمان، عباس، روزگار قسنگتر و زیباتر از ماه نداشت که تو را به آن تشبیه کند. به میدان که میآمدی گردبادی از شهامت میوزید و نسیمی از رحمت. هستی هنوز در حیرت است که تصاد این دو صفت چگونه در رخسار هاشمی تو به تناسب درامده است؛ بذل برای دوست و خشم برای خصم".
امشب در شب نهم محرم الحرام، فرزاد جمشیدی با این کلمات و واژههای باصلابت و آهنگین، اجرای خود در حسینیه روز حسین را آغاز کرد؛ در شبی که به نام مبارک قمر بنی هاشم، علمدار کربلا حضرت عباس علیه السلام مزین شده است.
جمشیدی در ادامه این ابیات دلنشین را بر زبان جاری کرد:
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خردش آمده هق هق بنویسم
افسوس که ان ساقی دلدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
در این لحظات که فضای حسینیه روز حسین حال و هوای خاصی گرفته بود فرزاد جمشیدی از بینندگان خواست این دم را همراه با او زمزمه کنند:
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
او در ادامه حکایتی از شهید بزرگوار حاج احمد مایلی گفت؛ شهیدی که القاب زیادی داشت از جمله فرمانده قرارگاه هوایی صابرین، فرمانده قرارگاه قدس، استاد خلبان و پاراگلایدر، استاد پرش با چتر، رکورددار سقوط آزاد بین نیروهای مسلح، اما در نهایت با لباس گرانقدر و ارزشمند خادمی حضرت عباس آن هم در شب تاسوعای حسینی در ۲۰ مهرماه ۱۳۹۵ به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار در سفر استانی رهبر انقلاب به کردستان ایشان را همراهی کرد. در این سفر نامههای زیادی برای درخواست کمک مالی، تهیه جهیزیه و تهیه میز و نیمکت برای مدرسه دریافت و با هزینه خود تمام آنها را تهیه کرد. در ادامه برنامه آیتم کوتاهی از این شهید بزرگوار پخش شد.
همچون شبهای گذشته، دکتر سید محمود انوشه عهدهدار اجرای بخشی از برنامه بود. این استاد دانشگاه در چهارمین شب از برنامه روز حسین گفت: انتهای جهنم جایی هست به نام دَرَک که معتقدم محل درک است. جهنم هر انسانی درک ان نقطه از فهم و درک است که انسان میبیند بین آنچه در دنیا شده و انچه میبایست بشود چقدر فاصله است. حسین در کمالیافتگی همانی شد که بود. ما دیگر کمالیافتهتر از این برای حسین نداریم که در یک کویر با خدا عشقبازی کند.
دکتر انوشه ادامه داد: حسین خون خودش و خانوادهاش را بخشید، بذل کرد و بندگان خدا را از جهل و سرگردانی گمراهی نجات داد. یعنی این خون و این حسین بندگان خدا را از حلقه جهالت و از سرگردانی ضلالت رهانید.
اما مهمان امشب برنامه معین کرم الدینی بود؛ جوانی که برای ساخت مستندی به شهر محمودآباد هندوستان رفته و از نزدیک زندگی مردی به نام راجا را به تصویر کشیده است. راجا مرد بانفوذ و قدرتمندی است که در قلعه ۴۰۰ سالهای زندگی میکند، به زبان فارسی مسلط است و دیوان حافظ و صایب و بیدل را حفظ است.
از کارهای مهم این مرد بزرگ این است که سالهاست برای عزاداری سیدالشهدا مردم را با ادیان مختلف دور هم جمع میکند. او میتوانست از پول و قدرت خود برای دشمنی با شیعه استفاده کند ان هم در محمودآباد هند که ۷۵ درصد مردمانش هندو هستند و ۲۵ درصد شیعه.
این ویژگیها انگیزه زیادی در معین کرمالدینی ایجاد کرد و نتیجه ان شد مستندی به نام "وقتی ابرها پایین آمدند". کرم الدینی در بخشی از صحبتهایش گفت: بزرگداشت امام حسین در محمودآباد هند عزاداری نیست بلکه یک آیین است و این آیین ریشه در فرهنگ قدیمی هندوئیسم دارد. راجا توانسته اینها را با هم تلفیق کند، جغرافیا را حدف کند و به سراغ مفهوم اصلی که همان صلح است برود و همه ادیان را با مفهومی به اسم امام حسین علیه السلام به یک همگرایی برساند. گفتگوی تمدنها در شهر کوچکی به اسم محمودآباد هند جاریست.
کرمالدینی درباره وجه تسمیه این مستند گفت: در هندوستان به خصوص در محمودآباد صبحهای زود مه همه جا را فرا میگیرد. اهالی این منطقه ساز عزاداری خاصی دارند. وقتی صبح ابرها پایین میآیند در دهه محرم و هنگام عزاداری، نوازندههای این ساز که از جاهای مختلف هند هستند، در قلعه راجا جمع میشوند و نوای این ساز صبح هنگامی که ابرها پایین امدهاند برپا میشود.
در ادامه "بخشی از مستند وقتی ابرها پایین میآیند" پخش شد.
برنامه چهارم روز حسین با یادی از امالبنین، مادر حضرت عباس علیه السلام و رشادتهای فرزندان این بانوی بزرگوار در ظهر عاشورا به پایان رسید.