روحالله سهرابی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر قرار است فیلم یا سریالی که برای پخش در ایام ماه محرم ساخته میشود، اثری تاریخی باشد قطعاً ایجاد فضای تاریخی و روایت قصهای در این فضا هزینهای متفاوتتر از دیگر آثار که قصهشان در زمان حاضر روایت میشود، خواهد داشت و به همین دلیل صداوسیما همیشه به سراغ ساخت اینگونه آثار نمیرود.
سهرابی خاطرنشان کرد: ساخت فیلم و سریالی که قصهاش در زمان حاضر روایت شود با موضوع روز که بخواهد در مضمون به ماه محرم مرتبط باشد اصالت مناسبتی بودن کمتری در آن احساس میشود و با فضا و موضوع مربوطه فاصله دارد. سریال «مختارنامه» را با آثار امروزی مربوط به محرم مقایسه کنیم متوجه سطح نفوذ و تأثیرگذاری این اثر نسبت به دیگر آثار خواهیم شد و به همین دلیل تأثیرگذاری اندک آثار به روز درباره محرم باعث شده تا تلویزیون و سینماگران رغبت کمتری به ساخت این آثار داشته باشند و از طرفی از آنجا که رفتن به سمت و سوی تولیدات تاریخی سخت است و حتماً عقبه پژوهشی میخواهد کمتر فیلم و سریالی با این موضوع ساخته میشود.
او افزود: نگاه اکثر سینماگران و مدیران به ساخت آثار زودبازده است و از آنجا که برنامهریزی دقیقی برای ساخت آثار مناسبتی وجود ندارد معمولاً دو یا سه ماه مانده به زمان مقرر برای ساخت سریال تصمیم میگیرند و همه چیز با عجله و سریع ساخته میشود و زمانی برای تولید اثر با کیفیت مناسبتی وجود ندارد. متأسفانه یک برنامهریزی سیستماتیک در تلویزیون وجود ندارد که همه تکلیف خود را بدانند و به عنوان مثال مشخص باشد که برای محرم سال آینده چه سریالهایی ساخته میشود.
کارگردان سریال «آرام میگیریم» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: عدم برنامهریزی درست باعث شده تا در کمترین زمان با توجه به نیازی که تلویزیون برای ساخت سریالهای مناسبتی دارد اقدام کند و سریالها کیفیت لازم را نداشته باشند. سریالهای مناسبتی محرم اگر تاریخی باشند تأثیرگذاری بیشتری دارند و آثار مناسباتی با موضوعات روز بیشتر تراوشات ذهن نویسنده را به تصویر میکشند که شاید برای مخاطب اینگونه آثار جذاب نباشد که از طرفی همان مسائل تعجیل در ساخت و عدم برنامهریزی مزید بر علت شده تا اثر در جلب نظر مخاطب ضعیفتر عمل کند.
سهرابی در ادامه گفت: از طرفی نباید این نکته را هم نادیده بگیریم که کشور ما امروز در وضعیت اقتصادی بدی قرار دارد و مشکلات مالی در همه بخشها نفوذ کرده و صداوسیما نیز از این قاعده مستثنی نیست. صداوسیما در تأمین بودجه آثار خود با مشکلات زیادی روبرو است و این باعث شده تا ضعفهایی در آثار دیده شود و از طرفی رقبای پولدارتر صداوسیما مثل شبکه نمایش خانگی با پرداخت هزینههای بیشتر و دستمزدهای بالاتر توانستهاند گوی رقابت را از این رسانه بربایند و تلویزیون به هیچوجه نمیتواند با آنها رقابت کند و به ناچار مجبور است به آثار درجه چندم اکتفا کند و این وضعیت قطعاً باعث میشود که رسانه ملی عقب بماند و برای پر کردن کنداکتور در این ایام به داشتههای قبلیاش از جمله «مختارنامه» و «شب دهم» مراجعه کند.
این کارگردان درباره عدم ظهور چهرهها و کارگردانهای جدید در عرصه تولید سریالهای تاریخی گفت: بخشی از این ماجرا را میتوان به استعداد و توانایی هنرمندان مرتبط دانست و بخش اعظمی از ماجرا به اراده و جسارت مسئولان و مدیران مربوط میشود. مدیران برای اینکه ما بتوانیم کارگردانهای خوبی مثل داوود میرباقری و حسن فتحی داشته باشیم باید برنامهریزی داشته باشند و این اتفاق با نگاه زودبازده که در صداوسیما غالب است رخ نمیدهد. مسئولان ما متأسفانه به دوره چند سالهای که مدیریت را بر عهده دارند فکر میکنند و تمام دغدغهشان این است که در این مدت چگونه آنتن را پر کنند و متأسفانه کادرسازی را عملاً کنار گذاشتهاند و به کارهایی فکر میکنند که در 3 یا 4 ماه نتیجه میدهد.
سهرابی تصریح کرد: اگر در اوایل دهه 1390 تلویزیون یک برنامهریزی برای کشف استعدادها داشت و برای تربیت و تقویت آنها تلاش میکرد امروز سرمایه انسانی بزرگی در خدمت این سازمان بود. تلویزیون باید چنین برنامهریزیهایی داشته باشد و به کارگردانهای جوان سریالهای 5 یا 6 قسمتی سبک بدهد، بعد در مرحلهای بالاتر سریالهایی با تولید سنگینتر و بعد سریال تاریخی و در نهایت سریالهایی در حد «مختارنامه» تا ما نیروی کار قدرتمندی برای تولید آثاری از این دست داشته باشیم اما عدم انجام این کار باعث شده تا تلویزیون امروز دستش خالی باشد و مطمئناً 5 و 10 سال بعد هم همین وضعیت وجود دارد و تا زمانی که نگاه اورژانسی حاکم است نمیتوان به ظهور کارگردانهای مهم در این عرصه امیدوار بود. این مشکل قطعاً در همه زمینههای مدیریت فرهنگی کشور وجود دارد و تنها مربوط به تلویزیون و صداوسیما نمیشود.