به گزارش برنا، سرگئی دولاتوف (۱۹۹۰-۱۹۴۱)، نویسنده روستبار امریکایی است. خانواد او پیش از تولدش در لنینگراد زندگی میکردند اما واقعه جنگ جهانی دوم، آنها را به ترک آنجا واداشت. سالها بعد، زمانی که موعد خدمت سربازی سرگئی فرارسید، او مجبور شد که آن دوران را در مخوفترین زندانهای شوروی سابق بگذراند.
سرگئی زمانی که به طور تخصصی به نویسندگی پرداخت برای چاپ داستانهایش در شوروی با مشکلاتی روبرو شد و از اینرو تعدادی از نوشتههایش را به اروپای غربی فرستاد، غافل از اینکه سازمان اطلاعات شوروی از این کار مطلع شد و آن را مخالف با منافع ملی خود دانست و او را دستگیر و محاکمه کرد.
دولاتوف دو سال پس از این ممانعت، در ۱۹۷۹ همراه با خانوادهاش، به غرب مهاجرت کرد و در آنجا در مجلههایی همچون «نیویورکر» داستانهایش را به چاپ رساند و در همین ایام به شهرت ادبی رسید.
مجموعه داستان «چمدان»، قصه مهاجرت خودِ سرگئی دولاتوف از شوروی است. او تنها و همراه با یک چمدان از کشورش خارج شد. گر چه اسباب با ارزش و البته پرخاطرهاش را در همین چمدان با خود به اروپا برده بود، تا سالها بعد که جا و مکانی برای خود دست و پا کرد، درِ آن را باز نکرد و وقتی هم که درِ آن را باز میکند، از محتویات داخل آن با خوانندهاش حرف میزند و داستانسرایی میکند و اینگونه، هرکدام از آن وسایل، خود قصهای جدا در این کتاب میشود و البته به گفته خودِ سرگئی، ماحصل سی و شش سال زندگیِ او. داستانهای این مجموعه عبارت است از: «جورابهای کرپ فنلاندی»، «نیمچکمههای حزب»، «یک کت شیک با دو ردیف دکمه»، «کمربند افسری»، «کت فرناند لجر»، «پیراهن نخی»، «کلاه زمستانی»، «دستکشهای رانندگی» و «به جای مؤخره».