به گزارش خبرنگار برنا، در تاریخ پر فراز و فرود سینمای ایران فیلمهای سینمایی بسیاری درباره عاشقان سینما یا حتی درباره خود سینما ساخته شده است. نگاهی که سینماگران ما به سینما به عنوان یک سوژه برای فیلمسازی داشتهاند بسیار متفاوت بوده و از مناظر مختلف درباره هنر هفتم در سینمای ایران فیلم ساخته شده است.
از آنجا که سینما همیشه در کشور ما با نگاههای مختلفی از سوی مسئولان، سیاستمداران، مدیران، سینماگران، مردم و... قضاوت شده بسیاری از فیلمسازان نسبت به این نگاههای ضد و نقیض بیتفاوت نبوده و آثاری را در رابطه با این موضوع خلق کردهاند.
در کشور ما نیز مثل همه کشورهای دنیا افراد بسیاری به سینما علاقهمند هستند. اصطلاحاتی چون سینهفیلیا یا فیلموفیلیا که در کشورهای مختلف درباره عاشقان سینما مرسوم است در کشور ما نیز در این سالها رواج پیدا کرده است. سینماگران ایرانی نیز درباره این موضوع فیلمهای متعددی ساختهاند و در آثارشان سینما را در جایگاه یک معشوق قرار دادهاند.
برخی سینماگران نیز سینما را یک نجاتدهنده دیدند و آثاری تولید کردند که سینما در آنها نقشی فراتر از یک هنر برای سرگرمی ایفا کرده است و برخی سینماگران نیز نگاهی تاریخی به این هنر داشتهاند و تاریخ سینما را موضوع اصلی اثرشان قرار دادهاند.
به هر شکل در سینمای ایران نیز آثار متعددی را میتوان یافت که با موضوع سینما ساخته شده یا نیم نگاهی به آن داشتهاند. در دیگر کشورها نیز چنین آثار ساخته شدهاند که اتفاقاً جزو آثار تحسینشده و مطرح تاریخ سینما نیز به حساب میآیند. فیلمهایی چون «هشت و نیم» فدریکو فلینی، «رز ارغوانی قاهره» وودی آلن، «هوگو» مارتین اسکورسیزی، «روزی روزگاری هالیوود» کوئینتین تارانتینو، «تاریخ سینما» ژان لوک گدار، «سینما پارادیزو» جوزپه تورناتوره، «سانست بولوار» بیلی وایلدر، «جاده مالهالند» دیوید لینچ، «آرتیست» میشل هازاناویسیوس، «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» رابرت زمکیس، «اد وود» تیم برتون، «منک» دیوید فینچر، «مرد پرنده» آلخاندرو گونزالز ایناریتو، «اقتباس» اسپایک جونز و... از جمله این آثار هستند.
در ادامه به معرفی چند فیلم از سینمای ایران میپردازیم که با موضوع سینما ساخته شدهاند.
1- حاجی آقا آکتور سینما (1312)
شاید جالب باشد که وقتی هنوز سینما به هنری جدی در ایران تبدیل نشده بود، دومین فیلم سینمایی ساخته شده در کشورمان به روایت داستان یک کارگردان و مصائب و مشکلاتش در تولید میپردازد.
«جای آقا آکتور سینما» به کارگردانی اوانس اوگنیانس از این حیث میتواند حتی در تاریخ سینمای جهان نیز اثری جالب توجه باشد که در روزهای ابتدایی ظهور سینما فیلمی با این موضوع ساخته شده است.
در خلاصه داستان فیلم «حاجی آقا آکتور سینما» آمده است:
«رژیسور» کارگردان (اوانس اوهانیانس) سینما در پی داستان برای فیلم خود با این پیشنهاد روبهرو میشود که از حاجی آقا (حبیبالله مراد) که شخص متمکن و متلونالمزاجی است و با سینما و نمایش مخالف است، به طور مخفیانه فیلم بگیرد. داماد (عباس طاهباز)، نوکر (عباسقلی عدالت پور) و دختر حاجی آقا (آسیا قسطانیان) تمهیدها و اسباب کار را فراهم میآورند. حاجی آقا در پی مفقودشدن ساعت بغلی خود به نوکرش پوری بدگمان میشود و در خیابانهای شهر همراه دامادش پرویز به تعقیب او میپردازد. حاجی آقا ابتدا گذرش به مطب مسیو آبی دندانساز (غلامعلی سهرابی) میافتد و سپس با مرتاض (اوانس اوگانیانس) روبهرو میشود که ادعا میکند میتواند ساعت حاجی را پیدا کند. او عملیاتی مثل ظاهر کردن روح دختر و دامادش را در حضور حاجی انجام میدهد. رژیسور از همهٔ این ماجراها فیلم میگیرد و حاجی آقا پس از تماشای آن به سینما به عنوان یکی از وسایل تربیت و تهذیب اخلاق عمومی اعتقاد میآورد.
2- شبح کژدم (1365)
«شبح کژدم» از اولین آثار سینمای ایران است که درباره یک شخصیت علاقهمند به سینما یا در واقع عاشق سینما ساخته شده و از ناکامی علاقهمندان به این حرفه و تأثیری که از سینما دریافت میکنند میپردازد.
«شبح کژدم» یکی از تحسینشدهترین آثار کیانوش عیاری به حساب میآید و بازیگرانی چون جهانگیر الماسی، حسن رضایی و ناصر آقایی در آن ایفای نقش کردهاند.
در خلاصه داستان «شبح کژدم» آمده است:
3- گراند سینما (1367)
فیلم سینمایی «گراند سینما» به کارگردانی حسن هدایت از فیلمهایی است که نگاهی به تاریخ سینمای ایران دارد و به ورود و توسعه سینما و سینماداری در ایران میپردازد.
هدایت در این فیلم که یکی از تحسینشدهترین آثار او به حساب میآید در عین حال که روایتی جذاب از تاریخ سینما را دنبال میکند نگاه حاکمیت زمان را نسبت به سینما را نیز مورد بررسی و انتقاد قرار میدهد.
عزتالله انتظامی، مرتضی احمدی و اکبر عبدی بازیگران این فیلم سینمایی هستند و در خلاصه داستان آن آمده است: داستان دربارهٔ ورود و توسعهٔ سینما و سینماداری در ایران است و وصف مشاجرههای موسیو روسی خان و موسیو آقایوف که جیره بگیر سفارت خانههای روسیهٔ تزاری و بریتانیای کبیر هستند. فردی به نام قراچه داغی که از مجاهدان مشروطه است، جوانی به نام معلا را نصیحت میکند که خود را در راه توسعهٔ سینما مانند عوامل اجنبی گرفتار نکند. بعد از هجوم مجاهدان به تهران و تسخیر شهر آقایوف و روسی خان بساط خود را برمیچینند. به توصیهٔ قراچه داغی ادارهٔ سینما به دست معلا میافتد.
4- کلوزآپ (1368)
فیلم سینمایی «کلوزآپ» به کارگردانی عباس کیارستمی که شاید مطرحترین فیلم ایرانی در بین سینمادوستان جهان باشد فیلمی متفاوت است که در ساختاری مستند داستانی، قصه یک فرد فرصتطلب را روایت میکند که به دلیل شباهتش با محسن مخملباف خود را مخملباف معرفی کرده و خانوادهای را دچار دردسر کرده است.
ساختار خاص فیلم کیارستمی و در هم تنیدگی دقیق سینمای داستانی و مستند در این فیلم یکی از نکات تحسینبرانگیز «کلوزآپ» است که با کارگردانی خوب کیارستمی باعث شده همواره در نظرسنجیهای مختلف این فیلم جزو 100 فیلم برتر تاریخ سینما معرفی شود.
این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده علاوه بر ساختار روایی و بصری منحصر به فرد خود مضامینی چون جذابیت فریبنده نامهای مطرح سینمایی برای علاقهمندان به سینما را به مخاطبش گوشزد میکند.
در خلاصه داستان فیلم سینمایی «کلوزآپ» آمده است:
حسین سبزیان، بهدلیل شباهتش به محسن مخملباف خود را به خانوادهٔ آهنخواه بهعنوان محسن مخملباف معرفی میکند و به بهانهٔ ساختن فیلم به خانهٔ آنها راه مییابد. در روز اول مخملباف بدلی از مهرداد، پسر خانواده که به سینما علاقهمند است، میخواهد در فیلمی که او قصد ساختنش را دارد نقشی به عهده بگیرد و از خانهٔ آهنخواه به عنوان لوکیشن استفاده شود. در روز دوم آنها به درخواست مخملباف بدلی صحنههای فیلم را تمرین میکنند. پدر خانواده که از همان آغاز به سبزیان مشکوک است، به کمک یکی از دوستانش، احمد رضا موید محسنی که آهنگساز تلویزیون است از طریق حسن فرازمند، خبرنگار مجله سروش، هویت سبزیان را برملا میکنند و روز سوم مخملباف بدلی را دستگیر و او را به دادگاه میکشانند. در دادگاه پس از بررسی ماجرا و گرفتن تعهد از سبزیان و رضایت خانوادهٔ آهنخواه پرونده بسته میشود. روز آزادی سبزیان، محسن مخملباف به دیدار او میرود و هر دو، برای رفع کدورت، به خانهٔ آهنخواه میروند…
5- ناصرالدین شاه آکتور سینما (1370)
محسن مخملباف پس از اینکه با ساخت فیلمهایی چون «نوبت عاشقی» و «شبهای زایندهرود» درگیر حواشی بسیاری شد و این حواشی از سوی برخی مخالفان سینما متوجه کلیت سینمای ایران شد تصمیم به ساخت فیلمی در ستایش سینما گرفت و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» را ساخت.
فیلم سینمایی «ناصرالدین شاه آکتور سینما» را میتوان یکی از فیلمهای سینمایی مهم ایرانی در برابر سانسور و اعمال سلیقه مدیران و حاکمان دانست. در این فیلم که روایتی فانتزی از دوران ورود سینما به ایران را دنبال میکند ناصرالدین شاه به شدت مخالف سینما و طرفدار سانسور است اما با دیدن فیلم «دختر لُر» عاشق بازیگر نقش اصلی میشود و به نوعی سینما او را مسحور خود میکند.
اکبر عبدی، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، مهدی هاشمی، فاطمه معتمدآریا، ماهایا پطروسیان و داریوش ارجمند بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در خلاصه داستان «ناصرالدین شاه آکتور سینما» آمده است: میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در سفر به فرنگ به سر میبرد در آرزوی ازدواج با معشوقاش (آتیه) پس از بازگشت است. او در سفر، شیفته سینماتوگراف میشود. رنجوری مظفرالدین شاه او را نگران آینده سینماتوگراف میکند و از شاه کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا میرزا ابراهیم خان را نزد پسرش (ولیعهد) بفرستد ولی فراشباشی اشتباهاً او را نزد پدر شاه (ناصرالدین شاه) میفرستد! شاه قاجار که مخالف سینما است و خودش فیلمها را سانسور میکند عاشق یکی از هنرپیشههای یک فیلم قدیمی (گلنار در فیلم «دختر لر») میشود و برای آن که به معشوق برسد حکومت را رها میکند و به دنبال سینما میرود.
6- زیر درختان زیتون (1373)
عباس کیارستمی که همیشه نگاه متفاوتی را نسبت به دیگر سینماگران ایرانی دنبال کرده با فیلم «زیر درختان زیتون» نیز پرداختی متفاوت به سینما داشته است.
او که پیشتر فیلم «خانه دوست کجاست؟» را در روستای کوکر ساخته بود در سال 1370 پس از زلزله خرداد 1369 به این روستا برمیگردد تا از سرنوشت بازیگرانش مطلع شود و در سال 1373 برای سومین بار به کوکر رفته و این بار روایتی دیگر از روزهای پس از زلزله را دنبال میکند.
در این فیلم شاهد روایت داستان یک گروه فیلمبرداری هستیم که پس از زلزله به این روستا آمده و برای ایفای نقشها از روستاییان دعوت میکند. در این روستا که حسین به طاهره علاقهمند است به عنوان زن و شوهر مقابل دوربین قرار میگیرند ولی طاهره علاقهای به حسین ندارد و سینما تنها فرصتی به حسین میدهد که در کنار طاهره بودن را تجربه کند.
در این فیلم، سینما به عنوان یک نجاتدهنده ظاهر میشود و در مسیر پیشروی قصه کارگردان کمکم به حسین نزدیک شده و او با بیان دغدغهها و درونیاتش برای کارگردان به لحاظ حسی و فکری در مسیر دیگری قرار میگیرد که به نوعی او را به حقایق مهمتری میرساند.
آکیرا کوروساوا یکی از تحسینکنندگان این فیلم سینمایی است و «زیر درختان زیتون» در جشنواره فیلم کن توانست نامزد نخل طلا شود.
محمدعلی کشاورز بازیگر اصلی «زیر درختان زیتون» است.
در خلاصه داستان «زیر درختان زیتون» آمده است:
در روستای کوکر، حسین به خواستگاریِ دختری بهنامِ طاهره میرود، ولی چون خانه ندارد به او پاسخِ منفی میدهند. همان شب زلزله تمامِ مردم روستا را بیخانمان میکند. حسین در بیخانمانی خود را با همه یکسان میبیند و خوشحال هم هست. هفت روز میگذرد، در سرِ مزارِ «خدابیامرزها» حسین متوجه میشود طاهره و مادربزرگش زنده ماندهاند. گروهی برایِ ساختنِ فیلم به کوکر میآیند. حسین با آنها کار میکند. گروه طاهره را برایِ بازی در نقشِ زن حسین انتخاب میکند. طاهره سرآخر راضی به بازی در کنار حسین میشود، ولی خارج از مکالماتِ اجباری مربوط به نقشش، کلمهای با حسین سخن نمیگوید.
7- سلام سینما (1373)
محسن مخملباف یکی از سینماگرانی است که چندین بار سینما را سوژه اصلی آثارش کرده است. او این بار با فیلم «سلام سینما» به شکل متفاوتتری این موضوع را دنبال میکند.
محسن مخملباف برای صد سالگی سینما تصمیم میگیرد اثری با بازی علاقهمندان به بازیگری تولید کند و به همین منظور فراخوانی منتشر کرده و از علاقهمندان به بازیگری میخواهد که برای تست در باغ فردوس حاضر شوند. افراد علاقهمند به بازیگری به باغ فردوس تهران مراجعه کرده و تستهایی که مخملباف به عنوان کارگردان از آنها میگیرد و ماجراهایی که رقم میخورد کلیت اثر را تشکیل میدهند.
«سلام سینما» که به مناسبت 100 سالگی سینما ساخته شده است در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن نیز نمایش داده شد و مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم را میتوان اثری درباره علاقهمندان و عاشقان هنر بازیگری دانست.
در خلاصه داستان فیلم «سلام سینما» آمده است:
محسن مخملباف در تدارک ساخت فیلم جدیدش به مناسبت فرارسیدن سده اول سینما با انتشار یک آگهی در روزنامهها از علاقهمندان بازیگری دعوت میکند در محل باغ فردوس اجتماع کنند. در روز موعود حدود پنج هزار نفر در محل فیلمبرداری حاضر میشوند تا پس از دریافت فرم مخصوص در آزمون بازیگری شرکت کنند. در این تجمع و مراحل آزمون ماجراهایی پیش میآید که فیلم مخملباف بر آن اساس شکل میگیرد.
8- سینما سینماست (1375)
«سینما سینماست» فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی سید ضیاءالدین دری محصول سال ۱۳۷۵ است که همانطور از نامش مشخص است موضوع اصلی آن سینما است.
میتوان گفت زمانی که سید ضیاءالدین دری به سراغ ساخت این فیلم رفت اکثریت جامعه به اتفاقات پشت صحنه سینما نگاه مثبتی نداشتند و در این بین اکثریت زنان فرصت کمتری برای حضور در این عرصه پیدا میکردند. «سینما سینماست» با روایت داستانی سینمایی به این موضوع میپردازد و به نوعی در تلاش است تا نگاه عوام جامعه نسبت به سینما و سینماگران را تغییر دهد.
رضا کیانیان، مریم مقدم، یاسمین ملک نصر، احمد دامود، بهناز جعفری و کورش تهامی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در خلاصه داستان «سینما سینماست» آمده است:
رضا کیانیان کارگردان سینما بعد از جستجوی بسیار، ماندانا را برای ایفای نقش اول فیلم خود در نظر میگیرند. اما خانوادهٔ ماندانا با بازی او در فیلم مخالفند و… .
9 - سفر به چزابه (1376)
«سفر به چزابه» یکی از موفقترین آثار سینمایی رسول ملاقلیپور است که فیلمهای تحسینشدهای با موضوع جنگ و دفاع مقدس ساخته است.
«سفر به چزابه» نیز موضوع هشت سال جنگ تحمیلی را دنبال میکند و او در این فیلم سینمایی که قصهاش در جهانی سوررئال روایت میشود قصه کارگردانی را روایت میکند که فیلمی جنگی ساخته و آهنگسازش نمیتواند با فیلم ارتباط برقرار کرده و اثری درخور فیلم خلق کند. او وقتی به همراه آهنگسازش برای ارتباط برقرار کردن بیشتر با فیلم به محل فیلمبرداری میرود ناگهان خودشان را در میدان جنگی واقعی میبینند که در خطر بمبارانها و اتفاقات جنگ قرار میگیرند.
ملاقلیپور مضامین مختلفی را در «سفر به چزابه» خلق میکند اما قطعاً یکی از مضامین اصلی فیلمش میتواند تأثیر سینما در شناساندن وضعیت جنگ و وقایع آن باشد. سفر سوررئال فیلمساز قصه ملاقلیپور به همراه آهنگسازش که هیچ شناختی از جنگ ندارد به نوعی نگاه انتزاعی ملاقلیپور به این موضوع را نشان میدهد.
مسعود کرامتی، فرهادی اصلانی و سیامک انصاری بازیگران اصلی فیلم سینمایی «سفر به چزابه» هستند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است:
وحید در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از علی دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده، آهنگی بسازد اما علی نمیتواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. علی به قصد آشنایی با فیلم به همراه وحید به محل فیلمبرداری می رود، اما ناگهان هر دو با رفتن به یکی از خاک ریزهای ساخته شده، خود را در قلب سنگرهای واقعی جبهه، در منطقه ی چزابه می یابند. وحید از این حضور خشنود است اما علی از بودن در این منطقه با خطرهای زیادش راضی نیست و طاقت دیدن صحنه های واقعی جنگ و کشته شدن جوانان را ندارد. وحید با دیدن بهروز، صمد، فرمانده حسن کاوه و مراد چلچراغ و مرتضی و بقیه همرزمانش به کمک آن ها می رود، اما بالاخره آن ها به دوران حال و به محل فیلمبرداری فیلم وحید برمی گردند.
10- میکس (1378)
فیلم سینمایی «میکس» به کارگردانی داریوش مهرجویی یکی دیگر از آثار سینمایی است که نگاهی انتقادی به وضعیت سینما و شرایط تولید و اکران دارد. در این فیلم بیش از هر چیز فشاری که بر کارگردان وارد میشود تا اثری را تولید کند و حاشیهها و مسائلی چون سانسور و شرایط تولید که منجر به تحت فشار قرار گرفتن کارگردان توسط تهیهکننده میشود را در این فیلم شاهد هستیم.
داریوش مهرجویی که آثار تحسینشدهای چون «بانو»، «هامون»، «اجارهنشینها» و «گاو» و... را در کارنامه خود دارد سال 1378 با فیلم «میکس» که شاید در حد و اندازه دیگر آثارش نباشد وضعیت تولید آثار در ایران را به شدت مورد انتقاد قرار میدهد.
خسرو شکیبایی، عزتالله انتظامی، لیلا حاتمی، ناصر چشمآذر، فردوس کاویانی و علی مصفا بازیگران اصلی «میکس» هستند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است:
چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده، فرسودگی دستگاه های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی که به طور شبانه روزی مشغول به کار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی کننده شده است. از سوی دیگر الزام حضور فیلم در جشنواره که شرط لازم برای نمایش عمومی آن در سال آینده است، باعث شده تهیه کننده هم لحظه به لحظه فشار بیشتری برای آماده شدن فیلم به خسرو وارد کند، در حالی که هنوز مونتاژ فیلم کامل نشده و حتی چند صحنه ای را که در مراحل آخر فیلمبرداری کرده اند از لابراتوار به دستشان نرسیده است. خسرو تمام انرژی خود را به کار می گیرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشویق به ادامه کار می کند. در حالی که امیدی به آماده شدن فیلم در زمان مقرر نیست. ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم هم دچار بحران روحی است و از آماده کردن موسیقی متن طفره می رود و وقتی خسرو با شگردهای مختلفی او را به استودیوی ضبط موسیقی می برد، خستگی نوازندگان مانع از اجرای موسیقی می شود و دست آخر چشم آذر یک تنه با سینتی سایزر موسیقی را اجرا می کند. در میان هجوم این مصائب که باعث افزایش استرس خسرو شده، گروه سازنده فیلم هم چندان دل به کار نمی دهند و بار نگرانی او را با همکاری شان کاهش نمی دهند. در میان این همه گرفتاری چند صحنه ای از فیلم سانسور می شود که نیازمند دستکاری تدوین و حضور مجدد بازیگران برای صدابرداری است. اما لیلا حاتمی و علی مصفا دو بازیگر فیلم با همدیگر قهر کرده اند و حاضر به گفتن جمله هایشان نیستند. وقتی محمدرضا شریفی نیا آن دو را آشتی می دهد و مشکل را حل می کند، نوبت امید روحانی است که با حضور بی موقع خود و تقاضای مصاحبه در آن وانفسا خسرو را کلافه تر می کند. سرانجام فشار کار خسرو را دچار جنون می کند و قصد دارد همه چیز را به هم بریزد اما افراد گروه، او را به یک صندلی می بندند و کار را ادامه می دهند. روز نمایش فیلم قرار می شود نمایش حلقه های آماده فیلم شروع شود تا باقی پرده ها برسد، اما وقفه های بین رسیدن پرده ها به سینما حوصله تماشاگران را سر برده و تعدادی از آنها از شدت کلافگی روی سن سالن نمایش کمدی مسخره ای را اجرا می کنند.
11- جهان پهلوان تختی (1376)
فیلم سینمایی «جهان پهلوان تختی» یکی از آثاری است که بهروز افخمی به عنوان یک پروژه نیمه تمام کارگردانیاش را بر عهده گرفت.
پروژهای که قرار بود علی حاتمی آن را با موضوع زندگی جهان پهلوان تختی به پایان برساند و نیمه تمام ماند به بهروز افخمی سپرده شد و او با خلاقیتی که داشت به شکلی که کارگردان اول در نظر داشت به پایان نبرد و تغییراتی کلی در اثر ایجاد کرد. او که برای ادامه تولید این فیلم همانند سایر اعضای گروه و تیم تهیه «جهان پهلوان تختی» دچار مشکل شده بود تصمیم گرفت از همین وضعیت فیلم بسازد و قصه رخ داده که تیم تولید در میانه راه تولید فیلم «جهان پهلوان تختی» دچار مشکل شده را در فیلم روایت کرد و «جهان پهلوان تختی» به فیلمی درباره تلاشهای یک کارگردان برای تولید یک فیلم با این موضوع تبدیل شد که در محتوا میتوان آن را قابل قیاس با «میکس» داریوش مهرجویی دانست.
فریبرز عربنیا، نیکی کریمی و محمدرضا شریفینیا بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در خلاصه داستان «جهان پهلوان تختی» آمده است:
یک کارگردان (فریبرز عرب نیا) و همسرش (نیکی کریمی)، میخواهند پروژه ناتمام علی حاتمی که زندگی غلامرضا تختی بود را به اتمام برسانند. آن دو تحقیقاتی میکنند تا بفهمند که علت اصلی مرگ تختی چه بودهاست.
12- وقتی همه خوابیم (1387)
بهرام بیضایی در سال 1386 تصمیم به ساخت فیلمی به نام «لبه پرتگاه» گرفت که در نهایت این فیلم به دلیل اختلاف بیضایی با تهیهکننده ساخته نشد. آن زمان شایعاتی مبنی بر اختلاف بیضایی با محمدرضا گلزار مطرح شد که در نهایت طولانی بودن زمان فیلم به طور رسمی به عنوان دلیل ساخته نشدن فیلم مطرح شد.
سال بعد بهرام بیضایی فیلم سینمایی «وقتی همه خوابیم» را ساخت که گفته میشود این فیلم روایتی از ماجرای پیش آمده در ساخت «لبه پرتگاه» است و این فیلم شایعه اختلاف بیضایی و گلزار را به واقعیت نزدیکتر کرد.
فیلم «وقتی همه خوابیم» انتقاد تند و صریح بیضایی از وضعیت تولید و به نوعی بازیگر محوری در سینمای ایران است. در این فیلم بیضایی روایتی از دخالتهای بی مورد در تولید فیلم را به تصویر میکشد که منجر به سرخوردگی کارگردانها و از بین رفتن استعدادهای بزرگ میشود.
مژده شمسایی، علیرضا جلالیتبار، مجید مظفری، هدایت هاشمی، حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، سحر دولتشاهی، سید مهرداد ضیایی، میرطاهر مظلومی، حسین محب اهری و بابک بیات بازیگران «وقتی همه خوابیم» هستند.
بهرام بیضایی پس از این فیلم دیگر هیچ اثر سینمایی تولید نکرد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است:
چکامه چمانی (مژده شمسایی) که همسر و فرزندش را در تصادفِ رانندگی از دست دادهاست با فردی که تازه از زندان آزاد گشته آشنا میشود و از طرفی با فشار وکیلِ خانوادهٔ راننده برای رضایت دادن مواجه شدهاست. زندانی تازه آزادشده برای چکامه دلیل زندانی و آزاد شدنش را تعریف میکند... .
13- سوپر استار (1387)
فیلم سینمایی «سوپر استار» به کارگردانی تهمینه میلانی همانطور که از نامش مشخص است به زندگی یک سوپر استار سینما میپردازد اما میلانی در این فیلم با فاصله گرفتن از آنچه که معمولاً به عنوان ویژگیهای برتر زندگی این افراد معرفی میشود وارد بخشهای تاریک زندگی یک ستاره سینما شده و نشانههای تاریک، مصائب و مشکلاتی که ستارههای سینما با آن درگیر هستند را به تصویر میکشد.
فیلم «سوپر استار» را میتوان یکی از صریحترین و انتقادیترین فیلمهای سینمایی ایران درباره زندگی ستارههای سینما دانست. در زمان ساخت این فیلم شنیده میشد که محمدرضا گلزار گزینه اصلی بازی در آن بود اما به دلیل نگاه تند و صریح فیلمساز به زندگی یک سوپر استار او حاضر به بازی در این اثر نشد و میلانی ترجیح داد شهاب حسینی در این فیلم بازی کند که اتفاقاً جانشین بسیار خوبی بود و حتی توانست برای بازی در «سوپر استار» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شود.
شهاب حسینی، فتانه ملکمحمدی، فریبا کوثری و نسرین مقانلو بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در خلاصه داستان فیلم سینمایی «سوپر استار» آمده است:
کوروش زند یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کردهاست. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلمهایش دختر نوجوانی سعی میکند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی میکند، به خانهاش میبرد. رها ادعا میکند که دختر کوروش از نخستین زن زندگی او - مهناز - است؛ زمانی که او در شانزده سالگی با مهناز آشنا شده بود. اما کوروش انکار میکند و میگوید او و مهناز در همان سالها بچه ناخواستهشان را سقط کردهاند. رها هم میگوید که مادرش برای رضایت و آسوده کردن خاطر کوروش ادعای سقط جنین کرده اما در واقع بچه اش را نگه داشتهاست. کوروش مدام با زنان دوروبرش درگیری دارد و مادرش هم که زنی مبادی اخلاق سنتی است، او را بابت این نوع زندگی ملامت میکند. شهلا یکی از این زنان است؛ زنی پولدار و مسن تر از او که برایش پول خرج میکند اما وقتی با بی اعتنایی و خیانت کوروش روبرو میشود، یکی از چکهای بدهی او را به اجرا میگذارد و باعث میشود کوروش از خانهاش فرار کند. همزمان، او با رها هم درگیر است که بابت شیوه زندگی اش او را سرزنش میکند. سرانجام بر اثر برخورد تند کوروش، رها او را ترک میکند. کوروش با نشانیهایی که دارد به جستجوی رها میرود اما… .
14 - رد کارپت (1392)
«رد کارپت» دومین فیلم سینمایی رضا عطاران است که در سال 1392 ساخته شد. شاید این فیلم را بتوان یکی از متفاوتترین آثار این لیست دانست که در ژانر نیز اثری منحصر به فرد است چرا که عطاران ماجرایی از یک عاشق سینما را در فضایی کمدی دنبال میکند.
«رد کارپت» قصه یکی از سیاهلشکرهای سینما را دنبال میکند که آرزوی ستاره شدن در سینما را دارد و ماجراهایی او را به فرش قرمز جشنواره فیلم کن میرساند. رضا عطاران این فیلم سینمایی را که توانست بیش از یک میلیارد تومان فروش داشته باشد به سیاهی لشکرهای سینما تقدیم کرده است.
رضا عطاران خود نقش اصلی «رد کارپت» را ایفا میکند.
در خلاصه داستان «رد کارپت» آمده است:
یک عاشق سینما برای ملاقات با یکی از کارگردانهای معروف جهان (استیون اسپیلبرگ) خود را در ایام برگزاری جشنواره کن به آنجا میرساند...