به گزارش برنا؛ همگی ما افرادی را دیدهایم که همیشه خوششانس هستند. این افراد کسانی هستند که همواره موانع را از پیشپا برداشته و بسیار کمتر از دیگران ناامید میشوند و به نظر میرسد که موفقیت راحتتر به سمت آنها میآید. گویی موقعیتهای خوب مرتبا به آنها روی میآورد البته آنها سخت کار میکنند، اما این توضیح کاملی در مقابل رفتار روزگار با آنها نیست چراکه خیلی از مواقع به نظر میرسد که لیاقت و شایستگی یک سری افراد دیگر از آنها بیشتر است.
شاید برخی تصور کنند که این افراد از بدو تولد به اصطلاح «پیشانینوشتشان» خوب بوده، اما خوشحال باشید چراکه چنین چیزی صحت ندارد و سرنوشت کسی از بدو تولد رقم نمیخورد بلکه افراد خوشاقبال تنها ۷ راز ساده دارند که شما هم میتوانید آنها را در زندگی خود به کار ببندید و شانس و اقبال را در زندگی تجربه کنید.
وقتی که شما نیز این راهکارها را در زندگی شخصیتان انجام دهید، مسائل اطراف کمکم شروع به تغییر میکنند. شغلتان از راههایی که انتظارش را نداشتید بهتر میشود. موقعیتهای بهتری به دست میآورید و سرانجام به جایی میرسید که میبینید دیگران، شما را هم فردی خوششانس خطاب میکنند.
آیا حاضر هستید تا بخت و اقبال و شانس بهتری را در زندگی به دست آورید؟ پس این ۷ راز را بخوانید و آنها را عملی کنید.
راز اول – افراد خوشاقبال به شانس اعتقادی ندارند! اخیرا محققی با ۱۰ تاجر موفق به منظور تالیف کتابی درخصوص «نقش شانس در موفقیت» مصاحبه کرد. تقریبا هیچ یک از آنها به شانس اعتقادی نداشتند، بلکه تنها راجع به جریانی از اتفاقات غیرمنتظره صحبت میکردند که به صورت روزمره در زندگی آنها رخ میدهد. به نظر میرسید که آنها دوست نداشتند از کلمه «شانس» استفاده کنند چراکه در این صورت راهی برای کنترل آن وجود ندارد، اما آنها یاد گرفتهاند که کنترل این جریان غیرمنتظره ممکن است. مهم نیست که این جریان را چه مینامید بلکه مهم این است که این جریان برای شما هم رخ دهد.
راز دوم – اتفاقات بد برای آنها هم رخ میدهد. چند راه برای خوششانس بودن وجود دارد. مفیدترین و معمولترین راه، یافتن فرصت در درون مشکلات است. همیشه در دل مشکلات، معجزهای وجود دارد. فرض کنید ۲ نفر با هم همسایه هستند و شهرشان دارای یک مشکل معمول است مثلا دچار آلودگی شدید هواست. در حالی که همه در حال غر زدن درخصوص این مشکل هستند یکی از این افراد تصمیم میگیرد که این مشکل را حل کند و نهتنها برای همسایگانش مفید باشد بلکه از این مسائل سود هم ببرد. همسایه فقط به مشکل نگاه میکند، اما فرد اول عمیقتر نگاه کرده و موقعیتی مییابد.
همه شانسهای بزرگ در حل مشکلات بزرگ نهفته هستند. به نظر میرسد که تشخیص مشکلات و نیازهای اساسی و تبدیل آنها به یک فرصت بهترین تعریف برای شانس باشد. مثلا در مورد بیل گیتس، بسیاری از افراد تجارت گیتس را مورد انتقاد قرار میدهند، اما باید بپذیرید که او قبل از دیگران فرصت را دیده و از آن استفاده کرده است. پس بهترین و قابل کنترلترین راه برای ایجاد شانس در دستان خودتان است.
راز سوم – بیشتر افراد به خاطر ترس از شکست، کار را رها میکنند. اگر ندانید که درصد موفق شدنتان چقدر است تا چه حد حاضر به شروع یک کار و ادامه آن هستید؟ خیلی از مواقع رخ میدهد که برخی چیزهایی که ما از آنها به عنوان شکست یاد میکنیم در واقع زود رها کردن آن کار بوده است. قبل از این که واقعا شکست بخوریم. در اکثر مواقع ما به قدر کافی تلاش نمیکنیم و هرگز در کل زندگیمان شکست واقعی را متحمل نمیشویم، فقط کار را زود رها میکنیم و به تلاش خود ادامه نمیدهیم.
فهم این مطلب شما را واقعبینتر میکند. با خود فکر کنید که اگر کمی بیشتر در آن موقعیت خاص قرار میگرفتید چه رخ میداد؟! اگر کار را سریع رها نمیکردید چه میشد؟ آیا با ادامه تلاش و نترسیدن از شکست احتمالی، امکان موفقیت بیشتر نمیشد؟ مطمئن باشید که با این طرز تفکر، زندگیتان شروع به تغییر میکند و درصد موفقیتتان بالا میرود و بالطبع شانستان بیشتر میشود.
راز چهارم – شرطبندی روی بازندهها، شما را بازنده میکند. افراد خوششانس دوردستها را دیده و شرطبندی میکنند؛ اما یک شرطبندی حساب شده! این افراد، محکم و سرسخت هستند، اما میدانند که چگونه باید موقعیتها را تشخیص داده و طبقهبندی کنند.
چه چیزی یک موقعیت خوب را میسازد؟
اول باید ببینید که کارتان باعث یک مشکل شایع و گسترده میشود؟
دوم این که آیا افرادی که آن مشکل را دارند حاضرند پول کافی برای حل مشکلشان بپردازند؟
سوم اینکه آیا ارتباط با افرادی که آن مشکل خاص را دارند راحت است؟
چهارم این که آیا راهحل مورد نظر واقعا مفید است؟ اگر نتوانستید به تمامی این سوالها پاسخ دهید باید بدانید که خواهید باخت و شانس به شما روی نخواهد آورد.
راز پنجم- بهترین موقعیتها و شانسها از طریق دیگران به شخص روی میآورند. شانس خوب تقریبا هرگز در تنهایی به سراغ ما نمیآید. مطمئنا تعداد زیادی از مردم مقدار قابلتوجهی پول را در خیابان یا در باغچه حیاطشان پیدا نمیکنند یا در قرعهکشیها برنده نمیشوند. در عوض، شانس اغلب در قالب فرصت به افراد روی میآورد. اغلب یک ایده مناسب که منجر به یک شانس خوب میشود، به خاطر ناراضی بودن دیگران از شرایط، در ذهن شما شکل میگیرد.
راز ششم – شانس خوب به سراغ کسانی میرود که آمادگی لازم را دارند. فرض کنید که شما به عنوان یک بازیگر آماتور در یک تئاتر محلی مشغول به نقش آفرینی هستید. یک تولیدکننده بزرگ سینما بر حسب یک اتفاق تصمیم میگیرد که به دیدن نمایش شما بیاید و بعد چیز خاصی را در بازی شما کشف میکند که منجر به قرار ملاقات با شما و سپس پیشنهاد یک تست سینمایی میشود. آیا شما برای یک چنین موقعیتی آماده شده، تحصیلکرده یا مهارت خاصی را آموخته بودید؟ نه؛ شما تنها مسیری را آغاز کرده بودید. اگر شما کاری را آغاز کنید احتمال این که آن را خوب انجام دهید وجود دارد. در واقع شما یک گام به سمت رویاهایتان برداشتهاید. اما اگر این کار را آغاز نمیکردید… خوب موقعیتهای بعدی هم مسلما برایتان رخ نمیداد.
راز هفتم – شما هم میتوانید چیزهای خوب را جذب کنید. تمام حرف سر این مطلب است که سعی کنید در درون حوادث بد، فرصتها را بیابید و مهارتهایتان را بهبود دهید. همه افراد موفق، همواره روی آنچه میخواهند تمرکز میکنند و با تلاش زیاد به آنچه میخواهند میرسند بنابراین موفقیت و شانسشان تصادفی نیست.
اکثر افراد موفق، صبحها که از خواب بیدار میشوند چند دقیقه را صرف فکر کردن به اهداف و ارزشهایشان میکنند. سعی کنید مسوولیت موارد بد و نامطلوب در زندگی خود را به عهده بگیرید. اگر اکنون درموقعیت ناراحتکنندهای به سر میبرید هرگز توان تغییر آن را نخواهید داشت مگر اینکه واقعیت را بپذیرید که اتفاقات بد ایجاد شده را شما خلق کردهاید. به خود بقبولانید که شما هم مشکلاتی را ایجاد میکنید، در این هنگام است که شما میتوانید آن شرایط را تغییر دهید.
شاید در ابتدا این کار غیر ممکن به نظر برسد، اما خوشبختانه آنقدرها هم مشکل نیست. ذهن شما همچون یک کاسه است. اگر این کاسه با آب گل آلود پر شود، تنها کاری که باید انجام دهید این است که جریانی از آب تازه و تمیز را به داخل ظرف هدایت کنید. به زودی کاسه (یا همان ذهن شما) با آب تازه و تمیز جایگزین میشود.
افکار روزانه خوب و تازه، چیزهایی را که در زندگی ظاهر میشود تغییر میدهد، بدون اینکه به انقلابی بزرگ نیاز داشته باشید. شما در درون خود کار میکنید و اتفاقات بیرونی به خودی خود خوب پیش خواهند رفت. این بدین معناست که شما با افکار قدیمی نمیجنگید.
شما به آنها کمترین انرژی را میدهید. مقاومت و مقابله نمیکنید، بلکه به جای آن توجه خود را هر چه بیشتر روی موارد خوب و مثبتی که میخواهید در زندگیتان ظاهر شود متمرکز میکنید. تمامی شانسهایی که شما در طول زمان به آنها فکر کردهاید به تدریج برایتان رخ میدهد و یک روز بیدار میشوید و میفهمید که به فردی خوششانس تبدیل شدهاید بدون اینکه بدانید این اتفاقات چه موقع در زندگیتان روی داده است.
آیا این بدین معناست که شما هرگز نباید تصمیمات سخت و دشوار بگیرید یا با افراد پرتنش ارتباط برقرار کنید؟ البته که نه!، اما شما در هنگام گرفتن تصمیمات مشکل و یا رویارویی با افکار پرتنش، موقعیتها را سادهتر از قبل خواهید یافت، زیرا تصور واضحتری از اتفاقات دارید و رویدادهای زندگی در نظر شما بزرگ جلوه نخواهند کرد.
اینها ۷ راز افراد خوششانس است وآنها به جز این هفت مورد کار خاص دیگری انجام نمیدهند. در انتها بهتر است بدانید که خوشبینی کلید خوششانسی است. اگر شما به خود القاء کنید که فردی خوششانس هستید، رفتارهایی مطابق با این تفکرات خواهید داشت پس اتفاقات خوبی در زندگیتان رخ داده، در نتیجه خوش اقبالی به شما روی خواهد آورد. با انجام این کارها و بهکارگیری این توصیهها مطمئن باشید که شانس، در خانه شما را هم خواهد کوبید!