جوابهای زیادی برای پاسخ دادن به سوال فوق وجود دارد. تا دیروقت سرکارم. زمان زیادی در ترافیکم. خستهام. بچه کوچک دارم. بچهمدرسهای دارم. کارهای خانه زیاد است. شغلم سنگین و خستهکننده است و .... .
بیایید با هم صادق باشیم و اگر به زبان هم نمیآوریم حداقل در دل بگوییم که هیچکدام از این جوابها قانعکننده نیست. پس جواب قانعکننده چیست؟ به نظر من فقط یک دلیل قانعکننده برای نخواندن کتاب وجود دارد. اینکه سواد خواندن نداریم! اما به نظر میرسد همین دلیل بهظاهر قانعکننده را آقای برنهارد شلینک قبول ندارد! برنهارد شلینک، نویسندهی رمان کتابخوان است که در سال ۲۰۰۸ استیون دالدری فیلمی با اقتباس از این کتاب و با همین نام ساختهاست.
داستان فیلم، حول محور شخصیت هانا میچرخد. هانا، زن ۳۵ساله بیسوادی است که ولع سیریناپذیری به شنیدن داستان دارد و البته برایش راهحل هم پیدا میکند؛ به درخواست عشق مایکل، پسر جوانی که چندین سال از او کوچکتر است پاسخ مثبت میدهد و در ازایش از او میخواهد که برایش کتاب بخواند. البته که تا میانههای فیلم و در نقطه اوج آن، نه مایکل و نه ببینده پی به بیسوادی هانا نمیبرد. این خلاصه بکر رمان و فیلم کتابخوان است اما به همینجا محدود نمیشود و این خلاصه داستان در واقع فقط یکسوم ابتدایی فیلم و ظاهر آن است. داستان در ادامه عمق بیشتری پیدا میکند. هانا، بیخبر، مایکل را ترک میکند و هشت سال بعد، دست تقدیر و روزگار طوری آنها را سر راه هم قرار میدهد که حتما در دل آرزو میکردند که اصلا هم را نمیشناختند.
یکسوم میانی فیلم، باز هم عشق نافرجام بین مایکل و هانا را به تصویر میکشد و بیننده را متحیر و درگیر قضاوت شخصیتها به ویژه شخصیت عجیب هانا میکند. یکسوم انتهایی فیلم و در واقع پایانبندی فیلم بینظیر است. از آن دست فیلمهایی که بعد از پایانش در ذهن مخاطب تمام نمیشود و ساعتها و روزها ادامه پیدا میکند.
این فیلم در سه رشته بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی، نامزد اسکار شدهاست و کیت وینسلت به خاطر بازی درخشانش در نقش هانا اشمیتز، اسکار بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص داد.
غرض از این یادداشت تحلیل و نقد فیلم کتابخوان نیست. معرفی آن هم نیست، هرچند که نمیشود از توصیه به دیدن آن چشمپوشی کرد. این یادداشت و یادآوری از این فیلم، بهانهای بود برای گرامیداشت هفتهی کتاب و تلنگری برای بیشتر کتاب خواندن.
هانا اشمیتز سختترین و بدترین روش را برای کتاب خواندن انتخاب کرد؛ در این موضوع حرفی نیست! برای آنهایی که سواد دارند راههای منطقیتری برای کتاب خواندن وجود دارد؛ به شرط آنکه بهانهها را کمتر کنند!
پریسا الیاسی، فیلمنامهنویس