به بهانه پایان پخش مینی‌سریال و پخش نسخه سینمایی "روز بلوا" در شبکه خانگی؛

"روز بلوا" پخش و تمام شده اما این "بلوا"، تمام نشده است!

|
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
|
۰۴:۳۶:۵۶
| کد خبر: ۱۲۸۲۴۴۷
روز بلوا پخش و تمام شده اما این بلوا، تمام نشده است!
مریم رجبیه‌فرد استاد دانشگاه و فعال فرهنگی در یادداشتی به نقد و تحلیل سریال «روز بلوا» پرداخت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت مریم رجبیه‌فرد به شرح زیر است:

این روزها با وجود کرونا و رونق کم سالن‌های سینما برای اکران فیلم‌های سینمایی، دُور، دُور سریال‌های خانگی است و حسابی هم توانسته مخاطبان را در پلتفرم‌های مختلف سرگرم کند تا جایی که مدام از کاهش سرعت اینترنت گله‌مند هستند ولی دست از تماشای سریال‌های خود برنمی‌دارند. در این میان بعد از سریال‌های موفقی چون قورباغه، می‌خواهم زنده بمانم، کرگدن، خاتون و... حالا پای مینی‌سریال‌ها به میان آمده‌است.

مدتی است که پخش مینی‌سریال "روز بلوا" به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت‌کشیان به پایان رسیده‌ و به زودی فیلم‌سینمایی آن هم در پلتفرم‌های خانگی در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت. شعیبی از جمله افرادی است که از موقعیت کرونا و بی‌رونقی اکران فیلم، نهایت بهره را برد و تصمیم گرفت تا فیلمی که در بخش سودای سیمرغ سی‌وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت را در سه قسمت و در قالب مینی‌سریال در شبکه خانگی به نمایش بگذارد.

"روز بلوا" از جمله سریال‌هایی بود که در قسمت اول و در همان پلان اولیه، حسابی مخاطب را جذب خود کرد و در ادامه با گره‌افکنی‌هایی که در فیلمنامه مهران کاشانی است، مخاطب به این یقین می‌رسد که باید دست از تماشا برندارد و مراقب تک‌تک دیالوگ‌ها و حتی رفت‌وآمدها و رد و بدل شدن نگاه‌ها باشد، نشان به آن نشان که بَدمن سریال دقیقا تا پلان‌های آخر، مثبت‌ترین و موجه‌ترین کاراکتر است. در کل پلان‌ها پِرت و آبکی نیست، ریتم داستان تند است ولی مخاطب را جا نمی‌گذارد و این از نکات برجسته فیلمنامه است.

از طرفی سوژه "روز بلوا"، سوژه‌ای آشناست. داستان اختلاس، رشوه، وام‌های کلان بانکی، تاسیس خیریه‌ به بهانه پولشویی، مشارکت در ساخت و ساز، موسسات مالی و اعتباری، رانت‌خواری، زدوبند، پاپوش‌سازی و... نکته جالب در این میان اما حضور یک روحانی مشهور، سرشناس و جوان است که داماد شخص ثروتمند و صاحب نفودی است، استاد دانشگاه‌ و کارشناس برنامه‌های تلویزیونی است، خیریه‌ای دارد که حسابی پُررونق است و ورودی مالی کلان دارد و به بهانه‌های مختلف امضای او پای همه وام‌ها و قراردادهای مشکوک هست و بابک حمیدیان به خوبی توانسته از پس آن برآید و به عنوان شخص اول "روز بلوا" در قامت یک روحانی، خوش بدرخشد و مخاطب را طرفدار خود کند، اما در این بین پلان ابتدایی تلنگری است تا مخاطب جایی برای تنفر از او در ذهنش باز کند در صورتی که در قسمت سوم مخاطب به طور قطع، یقین می‌یابد که به راستی برای قضاوت باید کمی صبر می‌کرده.

 

نکته قابل تامل دیگر در این میان استفاده بهروز شعیبی، کارگردان موفق و خلاق «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» از حضور بازیگران جوان است. به جز بازی خوب بابک حمیدیان در نقش یک روحانی و ساغر قناعت در نقش دختری که به ظاهر به او تجاوز شده‌ و بسیار بازی قابل باوری را به مخاطب ارائه می‌دهد، باید به بازی خوب محمد علیمحمدی در نقش یک متخصص انفورماتیک اشاره کرد که شاید کمتر به آن پرداخته‌شده باشد. او بسیار روان و خلاقانه بازی می‌کند و آنقدر به بازی خود مسلط است که در تمام پلان‌ها او را به عنوان یک بازیگر نمی‌توان قبول کرد، گویی نقش واقعی زندگی خود را به نمایش گذاشته‌است، اما سایر بازیگران معروف چون داریوش ارجمند، لیلا زارع و محسن کیایی تقریبا هیچ خلاقیت و ابتکاری در بازیشان به چشم نمی‌خورد و گویی نقش‌های گذشته خود را در پروژه‌های قبلی بدون هیچ نوآوری به نمایش گذاشته‌اند.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که سازمان هنری رسانه‌ای اوج با آگاهی کامل به خطوط قرمز رسانه ملی فضای کاملا مناسبی را تعبیه کرده‌است. شکل و شمایل کلی این مینی‌سریال به گونه‌ای است که اگر نماوا برای پخش آن همکاری نمی‌کرد، قابلیت پخش از رسانه ملی را هم داشت، چرا که خانواده مذهبی، اهمیت به مسئله باروری و تعداد فرزندان، حفظ حریم خانواده، حضور شخص روحانی و البته پوشش و آرایش بازیگران خانم، همه در قد و قامت صدا و سیماست.

نام انتخابی هم بسیار قابل توجه است و مخاطب حسابی با آن همذات‌پنداری می‌کند، چرا که این روزها برای همه، روز بلواست؛ پخش "روز بلوا"، تمام شده اما این بلوا، تا ریشه‌کنی هر رانت و فساد و... تمام‌شدنی نیست!

انتهای پیام //

نظر شما