به گزارش برنا؛ در دومین سال پندمیک و در بین انبوهی از اخبار و نزاعهای سیاسی، کشفهای باستانشناسی و فرهنگی توانستند برای لحظاتی توجه ما را منحرف کنند. در سال ۲۰۲۱ و با برداشته شدن قرنطینه، پژوهشگران به سایتهای خود بازگشتند و حاصل، مجموعهای از کشفهای شگفتانگیز بود.
رویههای اندازهگیری، دورههای تاریخی، مکانهای جغرافیایی و فرهنگی؛ همگی حوزههایی بودند که کشفهای تازهای به آنها اضافه شد. برخی از این کشفها سالها قبل پیدا شده و به تازگی مستند شده، برخی دیگر نیز اخیرا از زیر خاک در آمدهاند. در این متن به ۱۰ مورد از جذابترین کشفیات سال ۲۰۲۱ براساس فهرست ۹۹ تایی مجله اسمیتسونین میپردازیم.
برای دههها، مجسمهای ماهرانه از یک جمجمه بدون این که هیچ توجهی را به خود جلب کند، در قلعه پیلنیتز (Pillnitz Castle) در آلمان جا خوش کرده بود. خالق این مجسمه برای سالها نامشخص بود، اما پژوهشی جدید ادعا میکند که خالق این شاهکار هنری کسی نیست جز جان لورنتسو برنینی (Gian Lorenzo Bernini)، مجسمهساز مشهور ایتالیایی در عصر باروک.
کلادیا کریزا-گرش (Claudia Kryza-Gersch)، هنگام پژوهش در مقالههای ریموند لو پلات (Raymond Le Plat)، مشاور هنری آگوسوتوس، پادشاه لهستان، ارجاعی را به «سر مرده معروف» ساخته برنینی پیدا میکند. پژوهشهای بعدی نشان داد که این مجسمه به سفارش پاپ الکساندر هفتم و بین سالهای ۱۶۵۵ تا ۱۶۶۷ ساخته شده است. او این مجسمه را برای «یادآوری شکنندگی وجود انسان» روی میز کار خود قرار میداد. بعد از مرگ الکساندر، این مجسمه به یک فروشنده عتیقهجات و سپس به آگوستوس پادشاه رسید.
یک لوح تمدن بابل و متعلق به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد احتمالا اولین تصویر شناخته شده از یک روح باشد.
این لوح بخشی از راهنمای ارواح در مجموعههای موزه بریتانیا است. ایروینگ فینکل (Irving Fnkel)، متصدی بخش خاورمیانه در موزه لندن، میگوید تصویر روی لوح تنها زمانی قابل رویت است که نوری از بالا به آن تابیده شود. این موزه لوح را در قرن ۱۹ به دست آورده، اما هیچ گاه آن را به نمایش نگذاشته است.
این لوح به حدی کوچک است که میتواند به سادگی در دستان یک فرد قرار گیرد. اما حداقل نصف آن از بین رفته. با این وجود، روی این لوح به طور واضح دستور العملهایی مفصل برای رهایی از دست ارواح مزاحم خوانده میشود. این دستور العمل از شکارچی ارواح میخواهد که دو مجسمه از یک مرد و یک زن بسازد؛ دو ظرف آبجو آماده کند؛ و در هنگام طلوع آفتاب، کلماتی آیینی را خطاب به شاماش (Shamash)، خدای مردگان، بخواند.
یک تیم پژوهشی از انستیتوی قومشناسی و باستانشناسی آکادمی علوم لهستان موفق شدند مدارکی از کشتار نازیها در «دره مرگ» لهستان متعلق به اواخر جنگ جهانی دوم بیابند. این تیم با ترکیبی از بررسیهای زمینی، مصاحبه با ساکنان محلی و جستجوی اسناد تاریخی موفق به کشف یک گور دستهجمعی شد که برای مدتهای طولانی از نظرها پنهان بود. طبق گزارش ژورنال Scienve، این اولین باری بوده که ابزار و روشهای سیستماتیک و بهروز باستانشناسی برای کشف یک گور دسته جمعی متعلق به جنگ جهانی دوم به کار رفتهاند.
این گور، که در نزدیکی روستای خوینیتسه (Chojnice) در لهستان واقع شده، حاوی بیش از یک تن استخوان انسان بود ــ عددی که با ۵۰۰ زندانی کشته شده در ژانویه سال ۱۹۴۵ در این مکان جور در میآید. نازیها بعد از شلیک به قربانیان، اجساد آنها را در یک آتش عظیم سوزاندند، به این امید که شواهد این جنایت از بین برود.
افراد محلی به خاطر قتل عامهای بزرگ اوایل جنگ به جنگل اطراف خوینیتسه دره مرگ میگویند. مطالعات نشان میدهند که از اکتبر تا نوامبر سال ۱۹۳۹، نازیها چیزی بین ۳۰٫۰۰۰ تا ۳۵٫۰۰۰ شهروند لهستانی را در ۴۰۰ مکان مختلف در این ناحیه کشتهاند. این سیاست (که با عنوان Intelligenzaktion) شناخته میشد، افراد تحصیلکرده جامعه لهستانی را هدف قرار میداد؛ معلمان، کشیشها، پزشکان، فعالان، کارمندان و مقامات سابق. قربانیان کشتار ژانویه ۱۹۴۵ نیز عمدتا اعضای گروه مقاومت «ارتش خانگی لهستان» بودند.
باستانشناسان در غاری در لیگوریای ایتالیا اولین نمونه نوزاد مونث دفن شده در اروپا را پیدا کردهاند. این کودک، که با اشیاء دیگری در قبر احاطه شده و پژوهشگران نام او را نهوه (Neve) گذاشتهاند، ۱۰٫۰۰۰ سال قبل و در سن ۴۰ تا ۵۰ روز مرده است.
بقایای این کودک در یک کفن که با بیش از ۶۰ مهره و چهار آویز تزیین شده بود، یافته شد. تمامی این تزیینات از جنس صدف هستند. همچنین پای یک جغد عقابی، که احتمالا یک هدیه بوده است، در آن نزدیکی کشف شد. این احتمال وجود دارد که این تزیینات در اصل به لباس کودک دوخته شده بودند.
طبق ادعای تیم تحقیقاتی در ژورنال Scientific Reports، این کشف نشان میدهد که این نوزاد نیز همانند یک فرد بالغ در جامعه خود (در یک فرهنگ شکارچی-گردآورنده متعلق به دوران میانسنگی) مورد احترام بوده و اشیائی که با او کشف شدهاند نوعی سرمایهگذاری احساسی مهم به شمار میآیند.
اهمیت این کشف در این است که استخوانها به قدری سالم بودهاند که پژوهشگران توانستند DNA این دختر را از آنها استخراج کنند. آزمایشهای کربن و نیتروژن نشان میدهند که این کودک در دوران جنینی به علت رژیم غذایی مادر خود تحت فشار بوده است و به همین دلیل دندانهایش به طور موقت از رشد باز مانده بودند.
کشف اجساد انسانهای بالغ متعلق به پیش از ۱۴٫۰۰۰ سال قبل چیزی متداول است. اما نمونههای مربوط به اوایل دوران میانسنگی (حدود ۱۰٫۰۰۰ سال قبل) بسیار نادر هستند.
وقتی کوین داکت (Kevin Duckett)، که به بازیابی ماشینهای کلاسیک و کشف فلز علاقه دارد، در سال ۲۰۱۷ نقطهای طلایی را در یکی از جستجوهای خود کشف کرد، تصور میکرد که به یک فویل فلزی برخورده است. تنها بعد از ادامه حفاری بود که او در یافت چیزی به مراتب با ارزشتر را کشف کرده.
لیاندا د لایل (Leanda de Lisle) تاریخدان در دسامبر گذشته در وبسایت خود ادعا کرد که این قطعه احتمالا قطعه اصلی تاج تودور (Tudor crown) است که هنری هشتم و پنج تن از جانشینان او به سر میگذاشتند. پژوهشگران برای مدتهای زیاد تصور میکردند که این قطعه ذوب و تبدیل به سکه و جواهراتش نیز به خردهفروشان فروخته شده است.
داکت میگوید که این قطعه را در نزدیکی محل جنگ نِیزبی (Naseby) یافته است. جایی که پادشاه چارلز یکم شکست سختی از نیروهای کرامول خورد. داکت عقیده دارد که چارلز این قطعه را هنگام فرار از میدان نبرد از دست داده است.
داکت اولین بار در سال گذشته و از طریق یک ویدیوی یوتیوب به امکان ارتباط یافتهاش با این قطعه پی برد. او سپس شخصا به کاخ همپتون کورت سفر کرد تا پرتره نقاشی شده از چارلز را ببیند. و در آنجا بود که به شباهت باورنکردنی قطعه خودش و قطعه روی تابلو پی برد.
این قطعه در حال حاضر در موزه بریتانیا در لندن نگهداری میشود تا اصالت آن تایید گردد. اگر این قطعه واقعا همان تکه گم شده تاخ تودور باشد، داکت و صاحب زمینی که این قطعه در آن پیدا شده، بخشی از درآمد حاصل از فروش آن به موزه را تصاحب خواهند کرد.
باستانشناسان در اورشلیم شواهدی از ساختمانها و کوزههای آسیب دیده پیدا کردهاند که احتمالا در زلزلهای بزرگ در قرن هشتم پیش از میلاد نابود شدهاند؛ زلزلهای که در کتابهای عاموس و زکریا به آنها اشاره شده است.
پژوهشگران لایهای آوار یافتهاند که با شواهد زلزله پیشتر کشف شده در بستر دریای مرده و دیگر نقاط این ناحیه همخوانی دارد. پژوهشگران میگویند که آنها دلایل احتمالی دیگری را برای این خرابی در نظر گرفتهاند (مثل آتش)، اما نتوانستهاند هیچ اثری از آن دلایل را بیابند.
اولین بخش از کتاب عاموس به این نکته اشاره میشود که وقایعی که راوی قصد روایت آنها را دارد دو سال پیش از زلزله روی میدهد؛ زمانی که اوزیا پادشاه جودیا بوده. همچنین قرنها بعد، در کتاب زکریا نویسنده زلزلهای را در آینده پیشبینی میکند که مردم مثل زلزله زمان اوزیا از آن فرار میکنند (باور بر این است که اوزیا در اواسط قرن هشتم پیش از میلاد مسیح پادشاه جودیا بوده است).
در یک جنگل دورافتاده در شبه جزیره یوکاتان در مکزیک، غاری پنهان زیر یک درخت ۱۵ متری سِیبا قرار دارد. بیش از ۱۲۰۰ سال قبل، کودکان مایایی ردی با دوام روی دیوارهای این گذرگاه زیرزمینی از خود به جا گذاشتند: ۱۳۷ جای دست قرمز و سیاه که تا به امروز نیز قابل رویت هستند.
پژوهشگران انستیتوی باستانشناسی و تاریخ مکزیک این نقاشیهای دیدنی را اولین بار دو دهه پیش پیدا کردند، اما سرجیو گروسجین (Sergio Grosjean) باستانشناس به تازگی تصمیم به منتشر کردن آنها گرفته است. به گفته او پژوهشگران از انتشار یافته خود سر باز زدند تا موجب آسیب به غار نشوند.
دیگر یافتههای این غار شامل یک صورت کندهکاری شده و شش نقاشی از مجسمههای آرامش دهنده است که قدمت آنها نیز به همان دستها میرسد.
بررسیها نشان میدهد که این دستها به خاطر اندازههای کوچک خود احتمالا متعلق به کودکان بودهاند و در طول مراسمی آیینی به مناسبت بلوغ آنها روی دیوارها حک شدهاند. برخی از مایاها (و بسیاری از بومیان آمریکای مرکزی) درخت سیبا را مقدس میدانند.
باستانشناسان خلق این نقاشیها را به دوران کلاسیک تمدن مایا نسبت میدهند (از تاریخ ۲۵۰ تا ۹۰۰ میلادی). در این دوره بود که مایاها به تنظیم خط و تقویم مخصوص خود روی آوردند. با این حال در حوالی سال ۸۰۰ تا ۱۰۰۰، و با خشکسالی شدید، شهرهای بزرگ از هم پاشیدند و جوامع مایا متحمل تغییرات بزرگی شدند. کودکانی که جای دست خود را روی این دیوارها حک میکردند احتمالا در حال تجربه این تغییرات قابل توجه در فرهنگ جامعه خود بودهاند.
اوله گینراپ شیتز (Ole Ginnerup Schytz) که برای اولین بار به شکار گنج رفته بود، تنها چند ساعت پس از امتحان دستگاه فلزیاب خود به یک کشف شگفتانگیز دست یافت: مخزنی از مصنوعات طلای ۱۵۰۰ ساله متعلق به عصر آهن. حالا به نظر میرسد که پژوهشگران یکی از بزرگترین و مهمترین گنجینههای تاریخ دانمارک را یافتهاند.
چیزی که این جستجوگر آماتور یافته است، در واقع ۲۲ تکه از یک مجموعه جواهرات متعلق به قرن پنجم است. این گنجینه روی هم حدود یک کیلوگرم وزن دارد. این گنجینه شامل مدالهای بزرگی است که در دوران مهاجرت (تقریبا از سال ۳۰۰ تا ۷۰۰) در اروپا محبوب بودند، و همچنین آویزهایی با نمادها یا جملت جادویی که زنها برای محافظت میپوشیدند. بسیاری از این نمادها برای متخصصان ناآشنا هستند و رمزگشایی از آنها میتواند به شناخت جوامعی که پیش از وایکینگهادر این ناحیه ساکن بودهاند، کمک کند.
در بهار ۲۰۱۹، پژوهشگران انستیتوی پژوهشهای باستانشناسی پیشگیرانه فرانسه، شواهدی از مقبرههای باستانی در جزیره مدیترانهای کرس یافتند. حالا دوباره با از سر گیری حفاری سایت در روستای ایل روس (Île Rousse)، باستانشناسان گورستانی را شامل ۴۰ جسد یافتهاند که قدمتش به قرن سوم تا ششم میلادی میرسد.
ساکنان باستانی ایل روس روشهای مختلفی برای دفن کردن مردگان خود به کار میبردند، اما اکثریت مقبرهها شامل کوزههای وارداتی رومی بودند که استخوانهای اجساد در آنها کار گذاشته شده بودند ــ رومیان از این کوزهها برای حمل شراب و روغن زیتون استفاده میکردند.
با این که دفن کودکان در کوزه روشی متداول است و قدمت آن به عصر برنز باز میگردد، چندین کوزه در این روستا حاوی اجساد انسانهایی بالغ بودهاند. باستانشناسان همچنان از هدف ساکنان باستانی ایل روس برای این کار اطمینانی ندارند.
باستانشناسان در دریای ساحل پالرمو، سیسیل، یک کشتی غرق شده رومی کشف کردهاند که محموله آن کوزههای شراب و روغن زیتون بوده است. این کشتی در عمق ۱۰۰ مری دریای مدیترانه جا خوش کرده است.
باستانشناسان این کشف را یکی از مهمترین یافتههای سالهای اخیر در این ناحیه دانستهاند. تجارت دریایی یکی از مهمترین پیوندهای تاریخی زمان حال با دوران باستان است. در نتیجه شناخت نحوه و مسیرهای تجارت، انواع کشتیها و زندگی روی دریا اطلاعات فراوانی را از آن دوران به ما خواهد داد.
سیسیل یکی از پر رونقترین بنادر تجارت در روم باستان به حساب میآید. تحلیل کوزهها و بقایای یافته شده از این کشتی میتواند به باستانشناسان در تعیین تاریخ بسیاری از سایتهای باستانی روی خشکی کمک کند.