به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کتاب «ویلا اِربِل: جنگ جهانی دوم، فرار و خانهای در فرانسه» روایتی واقعی از جنگ جهانی دوم است که نشان میدهد چطور کمیتهی نجات اضطراری به برخی از مهمترین روشنفکران و هنرمندان اروپا کمک کرد از نازیها بگریزند.
پاریس در سال 1940: «آندره برتون»، «ماکس ارنست»، «مارک شاگال»، «کانسوئلو سنت اگزوپری» و بسیاری از نخبگان فرهنگی دیگر به عنوان دشمنان «رایش سوم» معرفی شدند و زندگی روزمره ی خود را با هراس از دستگیری، تبعید و مرگ گذراندند. تنها پناهگاه آن ها، «ویلا اربل» بود، عمارتی در حومه ی شهر «مارسی» که در آن، گروهی از جوانان برای زنده ماندن در تلاش و تقلا هستند. «رزماری سالیوان» در این کتاب، به این ماجرای پرتعلیق، دراماتیک و جذاب می پردازد و زنان و مردان شجاعی را به مخاطبین معرفی می کند که همه ی امکانات موجود را به کار می گیرند تا با تهدید دولت «نازی» و «ویشی» مقابله کنند. «رزماری» مخاطبین را به درون این عمارت می برد تا جهان های شخصی و روابط جذاب ساکنین «ویلا اربل» را آشکار سازد.
این کتاب از ۶۵ فصل «راه فرار»، «عکس»، «مهمانی شام»، «وارث»، «کارمند جوان در ادارهی پلیس»، «شبی در آپارتمان الکساندر ورث»، «شورشهای پاریس»، «روی ابرها»، «کنگره و قضیهی ویکتور سرژ»، «دوستان ابدی»، «نمایشگاه پاریس»، «پیکاسو و آخرین تمرین»، «هنر منحط»، «آنشلوس یا پیوست اتریش»، «اربابرجوعهای ورین فرای»، «شهر سایهها»، «واقعیتِ موجود»، «مگر من نگهبان برادرم هستم؟»، «محتاج خوشگذرانی»، «احضار»، «جنگ تصنعی»، «شرم»، «کابوس یک نفر»، «طنز سیاه»، «عقبنشینی: عملیات دینامو»، «سقوط پاریس»، «ترس»، «تسلیم»، «کارتپستالهایی از منطقهی آزاد»، «بچه را نجات بده»، «مارسی I»، «دور هم جمع میشوند»، «مارسی II»، «آمریکاییِ ساکت»، «اورسولا یعنی انگلستان؛ هاینریش یعنی فرانسه»، «خانوادهی فیتکو»، «روابط.»، «قاتل»، «کارکنان جدید CAS»، «ویلا اِربِل»، «بعدازظهرهای یکشنبه: شورش»، «اسپِرویزا»، «مارسی III»، «فرمانده»، «اعتراض میکنیم و تمام حقوقمان را محفوظ نگه میداریم»، «ماهعسل»، «گزارش پلیس»، «فریزر»، «بخش ویزا: وزارت امورخارجه»، «انتظار در ویلا»، «کشیدن گرهی طناب دار»، «هنردوست»، «بلوار گاریبالدی»، «دستگیر شد»، «قلب سیاهم»، «مناطق گرمسیری غمانگیز»، «آرام گرفتن»، «آخر بازی»، «محفظهی برداشت فشار»، «ویلای خالی»، «مقاومت» و … تشکیل شده است.
بخشهایی از کتاب:
جنگ ها به آرامی و رفته رفته شکل می گیرند؛ معمولا چند سال قبل از تاریخی که کتاب های تاریخ به عنوان شروعشان ثبت می کنند.
هنرمندان «ویلا اربل» چه کسانی بودند و چطور در این تار در هم تنیده ی مهلک گرفتار شده بودند؟ چطور متوجه نشدند جنگی در راه است و به موقع فرار نکردند؟ باور نداشتند ممکن است جنگ بشود یا خیال می کردند اگر جنگ بشود، فقط دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد؟ دیگرانی که اسم و عینیت نداشتند.