«پروژه آینده فرهنگ ایران» باید مبتنی بر چشم انداز ۴۰ ساله باشد
به گزارش برنا؛ سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بر استفاده از ظرفیتهای آینده تاکید کرد و گفت: بنظر میرسد که در آینده اندیشی و گذشته اندیشی متمرکز هستیم و در زمان حال، کار خاصی انجام نمیدهیم. در شورای عالی انقلاب فرهنگی سندی مینویسیم و بعد از این سند، سند دیگری را مینویسیم اما در عرصه اجرا بازتاب ضعیفی میبینیم که در ارتباطات تعبیر به اختلال فرآیند میشود.
وی افزود: اختلال فرآیند باعث میشود در فرایند کارها هدف گم شود و در مسیر فراموش کنیم که به چه سمت و سویی می خواستیم برویم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: نکته دوم این است که ما با دیگریزدگی و دیگریهراسی مواجه هستیم و اگر در زمینه غرب بخواهیم آن را ملموس کنیم یک غربزدگی و یک غربهراسی داریم. اساساً نگاه بین المللی ما در حال ضعیف شدن است و یک نوع نگرانی در مورد کارهای بین المللی داریم. دیدگاه ناشی از غرب زدگی منجر به پذیرش هنجارهای غربی میشود و در جای دیگر دچار یک غرب هراسی میشویم. لازم است تا واقع بینانه به این مسیر نگاه کنیم تا دریابیم که به تناسب از این ظرفیت بهره ببریم و بتوانیم یک گزینشی در مورد اینکه چه امر منطبق با فرهنگ اسلامی – ایرانی و چه امر موجب تخریب فرهنگ اسلامی-ایرانی میشود. گاهی متاسفانه بدیها و پلیدیهای دنیای غرب اخذ میشود و تجربههای مثبت مورد توجه قرار نمیگیرد. چرخه باید برعکس شود.
استاد دانشگاه تهران در ادامه افزود: مسئله اصلی ما این است که چگونه آیندهاندیشی تجربه گذشته را به زمان حاضر بیاوریم و نیز در فرآیند اجرا چگونه این مسئله را تضمین کنیم؟ بحث تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی معطوف به نظام تضمینها و کارآمدی شورای عالی است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: نکته دوم این است که ما با دیگریزدگی و دیگریهراسی مواجه هستیم و اگر در زمینه غرب بخواهیم آن را ملموس کنیم یک غربزدگی و یک غربهراسی داریم. اساساً نگاه بین المللی ما در حال ضعیف شدن است و یک نوع نگرانی در مورد کارهای بین المللی داریم. دیدگاه ناشی از غرب زدگی منجر به پذیرش هنجارهای غربی میشود و در جای دیگر دچار یک غرب هراسی میشویم. لازم است تا واقع بینانه به این مسیر نگاه کنیم تا دریابیم که به تناسب از این ظرفیت بهره ببریم و بتوانیم یک گزینشی در مورد اینکه چه امر منطبق با فرهنگ اسلامی – ایرانی و چه امر موجب تخریب فرهنگ اسلامی-ایرانی میشود. گاهی متاسفانه بدیها و پلیدیهای دنیای غرب اخذ میشود و تجربههای مثبت مورد توجه قرار نمیگیرد. چرخه باید برعکس شود.
وی با توجه به گزارش اعضای جلسه سوالی طرح کرد مبنی بر اینکه آیا پوزیتویسم همان سکولاریزم است؟ و گفت: این گونه نیست. پوزیتیویسم یک روش تجربی است که بر روی محسوسات تاکید میکند. بسیاری از امور جزو محسوسات است و بسیاری دیگر نه! که این ضعف روششناسی اثباتگرا است. البته اثبات گرائی مبانی فلسفی هم دارد که بعضا به نفی خدا منتهی میشود که از این منظر یکی نوع این همانی در مقایسه بین پوزیتویسم و سکولاریسم وجود دارد.
دکتر عاملی به دیدگاه استفاده بهینه کردن در نگاه رهبر فرزانه انقلاب اشاره کرد و افزود: از ظرفیتهای این حوزه بهره بگیریم اما در عین حال در این زمینه مخاطرات بسیاری وجود دارد. دوستان تعریف سنتی از فرهنگ را بیان کردند اما فرهنگ به معنای آنچه با آن زندگی می کنیم از زمانی به زمان دیگر تغییر می کند. با نگاهی به سیر تاریخی مفهوم فرهنگ میبینید در گذشته سخن از فرهنگ مربوط به طبقه اشراف می شد، لذا در اروپا از بافرهنگ و بیفرهنگ صحبت می کردند. در ادبیات قرن نوزدهم فرهنگ مربوط به فرهنگ اشراف بود و امروز با پشت سر گذاشتن عصرهای متمادی از فرهنگ به عنوان روش زندگی کردن یاد میکنند.
وی از فرهنگ به روش خاص زندگی کردن تعبیر کرد و گفت: هر چیزی که با آن زندگی میکنیم لزوماً فرهنگ را تشکیل نمیدهد بلکه جنبههای خاصی که اختصاص به یک جامعه مییابد فرهنگ قالب آن جامعه میشود وگرنه بقیه آن عمومات است که یک نوع عامگرایی در حوزه فرهنگ را تداعی میکند و مشترک بین مردم جهان است. فرهنگ اسلامی به مثابه یک حقیقت برگرفته از حقایق اسلام است و مبنائا در معرض نسبیت گرایی قرار نمیگیرد و یک بایستهای است که مطلوب جامعه اسلامی است.
در این جلسه دوستان به بحث روش اشاره کردند. البته روش تحقیق جزو چیزهایی است که تبدیل به پدیدهی مضاف شده است. یک زمانی حاکمیتِ روش اثباتگرایی پوزیتیویسمی بود و زمانی که از روش سخن میرفت، منظور روش تجربی بود. درحال حاضر هم نسل روش شناسانی در ایران داریم که بلند قامت میایستند و میگویند روش یعنی پیمایش. درحقیقت چیزی از روش جز پیمایش به رسمیت نمیشناسند که کلی در این حوزهها نقد داریم اما در کتاب «روشهای تحقیق در مطالعات فرهنگی و رسانه» تلاش کردم نگاه مطلقگرایی در روش را با 40 روش از بین ببرم، لذا آینده اندیشی از این جهت نیازمند تنوع روشی به اقتضاء مسئله تحقیق است.
استاد دانشگاه تهران به گزارش این جلسه در زمینه نگاه مطلوب و روش پسانگر اشاره کرد و گفت: چند سال پیش این روشهای پسنگر و پسانگر را مطرح کردیم و رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب دقیقاً نگاهشان این است. زمانی که مقام معظم رهبری تمدن نوین اسلامی را به عنوان یک هدف مشخص کردهاند، نگاه به امر مطلوب و ایده آل دارند. نگاه مطلوب گرا، روند را به سمت رشد و کمال سوق میدهد. بنابراین مطلوب خودش را تعریف کرده است؛ مطلوب تمدن نوین اسلامی، استقرار تمدن نوین اسلامی است بنابراین من موافق با این موضوع هستم و با توجه به بیانیه گام دوم، در کار آیندهاندیشی مطلوب مشخص است.
وی از فرهنگ به روش خاص زندگی کردن تعبیر کرد و گفت: هر چیزی که با آن زندگی میکنیم لزوماً فرهنگ را تشکیل نمیدهد بلکه جنبههای خاصی که اختصاص به یک جامعه مییابد فرهنگ قالب آن جامعه میشود وگرنه بقیه آن عمومات است که یک نوع عامگرایی در حوزه فرهنگ را تداعی میکند و مشترک بین مردم جهان است. فرهنگ اسلامی به مثابه یک حقیقت برگرفته از حقایق اسلام است و مبنائا در معرض نسبیت گرایی قرار نمی گیرد و یک بایستهای است که مطلوب جامعه اسلامی است.
وی یادآور شد: رهبر فرزانه انقلاب کار بزرگی با بیانیه گام دوم انقلاب انجام دادهاند که اگر کسی به عمق آن بدون درگیری با دیگریزدگی و دیگریهراسی بیاندیشد، حرف ایشان مبنا است. مبنای ایشان این است که نظام برنامه ریزی را با افق 40 ساله تنظیم کرده اند که 40 سال اول انقلاب، گام اول بود و 40 سال دوم آن گام دوم انقلاب است. میتوان این 40 سال را در هشت تا 5 سال شکست. بدیهی است چشم انداز در اینجا با تکیه بر مولفههای تمدن نوین اسلامی تعریف می شود. اگر با مطلوبگرایی نگاه کنیم 40 سال را با مولفههای تمدن نوین اسلامی باید طراحی کنیم و نقاط هدف خودمان را مشخص کنیم و در سالهای مختلف اهداف خود را طراحی کنیم مثلا در برنامه هفتم در پیوستار دوره چهل ساله چه اولویت های داریم؟
انتهای پیام/



