به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ نشست های تخصصی فرهنگی در دهمین روز از جشنواره فیلم فجر برگزار شد. در نشست سینما دانش«نظام دانشگاهی و سینمای حرفهای» زیر ذرهبین قرار گرفت. مریم دادخواه دبیر نشست و عضو هیات علمی دانشگاه، دکتر مهدی رحیمیان استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما و دکتر حسین یزدانشناس عضو هیأت علمی دانشگاه در دانشگاه تهران حاضران در جلسه بودند.
رحیمیان در این نشست گفت: سابقه ارتباط بین سینما و نظام آکادمیک بسیار طولانی است. اوایل قرن بیستم اولین تجربه حضور علم آکادمی در مدارس مختلف جهان ثبت شد و بعد از انقلاب شوروی، در آن کشور مدارسی برای هنرها به وجود آمد و بعد از جنگ جهانی دوم در فرانسه و ایتالیا این اتفاق رخ داد. آمریکا از اواخر دهه بیست میلادی، اولین درس و واحدهای سینما را در دروس دانشگاهی گنجاند و در ایران نیز، در اواخر دهه چهل اولین دانشکده هنری به وجود آمد که به نسبت یک سابقه طولانی محسوب میشود. برخی این دیدگاه را داشتند که کسی که در زمینه هنر فعال است، نمیتواند تدریس کند و هنر با تدریس اختلاف جهت دارد. سینما دائما در حال تحول است و از لحاظ ابزار نسبت به سالیان گذشته تفاوت زیادی داشته است. همین نوع تحولات باعث شده فضای آکادمیک و سینما از هم فاصله بگیرند.
یزدان شناس در ادامه گفت: آنچه مدرسان سینما در ایران آموزش میبینند با آنچه آموزش میدهند، تفاوت دارد و این شکاف باعث آسیبهایی شده است، ضمن آن که سرفصل های کارشناسی سینما خیلی قدیمی است و نوآوریهای سینما در آن دیده نشده است.
یزدانشناس گفت: تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاهها نسبت به دانشجویان کم است و برخی دانشگاهها هیئت علمی ندارد.
در نشست دوم بحث قهرمان در سینما مطرح شد. این نشست با عنوان قهرمانگرایی در سینمای ایران با سخنرانی دکتر «روحالله رجبی» پژوهشگر فلسفه هنر و مدیر شبکه امید، دکتر «دکتر عبدالحسین پیروز» مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ وهنر ساعت 15 در سالن 4 برگزار شد.
رجبی در ابتدای نشست به این موضوع اشاره کرد که قهرمان در دین ما وجود دارد و اصولاً این مفهوم جنبه دینی دارد.
روحالله رجبی درباره بحران قهرمان در سینما گفت: بهنظر من خوب است که در سینمای ایران قهرمان نداریم. سینمای ایران داستان عجیبی دارد. از زمان انقلاب اتفاقاتی رخ میدهد که جمعیت عظیمی به دنبال تحولی بزرگ بودند و به خاطر آن جان هم میدادند.
او ادامه داد: در دهه 60 سینما تلاش میکرد تا به سینمای قهرمان تبدیل شود اما با تغییر مدیران، تحولات بزرگی در سبک سینمای ایران ایجاد شد که بیشتر به معانی دینی بر می گشت
رجبی با اشاره به اینکه باید درباره ویژگیهای قهرمان صحبت شود، افزود: جریانهای روشنفکری پس از انقلاب تمام تلاشش بر این است که بگوید انقلاب ایران نیاز به قهرمان ندارد و توجیحاتی را برای بیان این موضوع به کار میگرفتند. قصه باید روایت قهرمان باشد. ما جریان سینمای انقلابی و روشنفکری داریم که هر دو مشکلاتی دارند. رهبر انقلاب تاکید کردند که باید آتش به اختیار بود. قهرمان ما باید این ویژگیها را داشته باشد. باید روابط او با خانواده و جامعه تعریف شود اما در سینمای ایران رابطه قهرمان با جامعه باز تعریف میشود.
وی افزود: قهرمان در تفکرات دینی، در مقابل دشمن هیچ است و همه ابزارهای قدرتش از بین میرود. موضوع فرازمینی که به تعبیری آواز پر جبرائیل است. قهرمان برای ماست و از ذات تفکر دینی در آمدهاست. در قرآن، روایت قهرمانان مانند ابراهیم و پیامبران دیگر است.
دکتر پیروز در ادامه بیان کرد: ما هنوز در مفهوم قهرمان مشکل داریم. ما هیچ چیزی نداریم که نشان دهنده درک درستی این مفهوم باشد و این پیش از آن است که بخواهیم از قهرمان پردازشی انجام دهیم. مشکل اصلی ما استفاده از واژه قهرمان است. ما این واژه را به هر کسی نسبت میدهیم. الزاما هر آدم خوبی قهرمان نیست. در حوزههای تخصصی این به کارگیری غلط اشتباه است. تعریفمان از قهرمان الگو دیگران بودن و فداکار بودن است. اینها صورت واقعی قهرمان نیست. ما برخی اوقات به صورت استعارهای از واژه قهرمان استفاده میکنیم. گاهی برای بزرگداشت و احترام و حتی برای شخصیت اصلی این واژه را به کار میبریم. این موضوع دوگانه پهلوان و قهرمان را به وجد میآورد. به عنوان مثال پوریایولی شکست خورد اما قهرمان بود.
وی ادامه داد: مفهوم توقع نیز برای مردم در مواجهه با قهرمان مهم است. درباره واژه قهرمان تعریف دقیقی نیست اما از برآیند نظریات اینگونه برمیآید که قهرمان دارای توانایی و قدرت بالایی است.به عنوان مثال قهرمان دارای یک ویژگی درونی مانند شجاعت، مبارزه با شر و تهدید و به جا گذاشتن میراثی برای آیندگان و به جا گذاشتن دستاوردها است. سومین نشست، نشست تخصصی «سینما و موسیقی» با عنوان «نکوداشت زندهیاد خسرو سینایی» با حضور شاهین فرهت بود. فرهت موزیسین و استاد دانشگاه است که دبیری جشنواره موسیقی فجر را هم در کارنامه خود دارد.
شاهین فرهت که در این نشست به صورت آنلاین حضور پیدا کرد، درباره ارزش موسیقی بیان کرد: موسیقی به تمام هنرها کمک میکند اما خود به هنرهای دیگر نیاز ندارد و میتواند حق مطلب را در سایر هنرها ادا کند. لازم است که سینماگر موسیقی بداند، خیلی از کارگردانهای بزرگ سینما موزیسین بودند. ایران کشور شعر است اما متاسفانه فیلمسازان کمتر موسیقی گوش میدهند.
وی افزود: مردم کوچه و بازار در ایران تعدادی غزل از حافظ میشناسد اما موسیقی را نه. اینجا سرزمین شعر است اما شناخت موسیقیایی چندان وجود ندارد. کسی که هر نوع موسیقی را بشناسد، باعث رشد سلیقهاش میشود. موسیقی بالاترین هنر برای رشد دادن سلیقه است. من اگر به اینجا رسیدم فقط با گوش کردن موسیقی رسیدم.
در آخرین نشست که با عنوان قاب های ماندگار برگزار می شود، اینبار موضوع مولفههای جذب مخاطب بررسی شد. بهانه این نشست بررسی و نمایش فیلم سینمایی عقاب ها بود. سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینما در این نشست گفت:عقابها در زمان جنگ نمایش داده شد. قهرمان فیلم تحت هر شرایطی باید باقی میماند و هیجان مردم را در سطح بالا نگه میداشت. سینمای ما در چهل سال بعد از انقلاب فراز و فرودهایی داشت و در نهایت نتوانستیم روندی ثابت داشته باشیم. گاهی وقتی میخواهیم فیلم جدی بسازیم، تنمان میلرزد. ما هیچ کس را نداریم که بتواند سخنگوی مطالبات مردم باشد و این تنها سینماست که میتواند این کار را انجام دهد. سینما میتواند عیون نهادها و سازمانها باشد و فسادهای جامعه را نشان دهد.
نبوی مجری نشست درباره روند جذب مخاطب سینمای ایران اظهار کرد: ما در اوایل دهه 80 با ریزش شدید مخاطب روبه رو بودیم؛ سال 75 نزدیک به 55 میلیون بلیت فروخته شده، سال 81 نزدیک به 17 میلیون بلیت، 83 نزدیک به 13 میلیون و در این دو سال اخیر حدود هفت تا هشت میلیون بلیت فروخته شده است. یکی از دلایل این ریزش مخاطب این بود که مردم در سینما بیشتر غم و اندوه میبینند و بر غصههای مردم افزوده میشود. در واقع سینما مخاطب را پس زد. امروز هم بالاترین فروشها مربوط به فیلمهای کمدی است.
در ادامه ساداتیان به برخی از مشکلات سینمای ایران اشاره کرد و به این ترتیب آخرین نشست از نشست های فرهنگی روز دهم جشنواره به پایان رسید.
انتهای پیام//