به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «مارمولک سیاه» بیشک معروفترین رمان پلیسی ادوگاوا رانپو با حضور کارآگاهش، آکچی کودگورو، است. سرقتی ماجراجویانه باعث میشود آکچی برای یافتن سانائه، دختر جواهرفروش معروف اساکا، ردپای سارقی فریبنده و بیرحم ملقب به «مارمولک سیاه» را دنبال کند.
آدم ربایی موفق این زن و تغییر چهرهاش کار را برای کارآگاه زیرک رانپو دشوار میکند و در نهایت او را به هزار تویی زیرزمینی میکشاند که در آن موزهای عجیب تاسیس شده است. یوکیو میشیما، نویسنده معروف ژاپنی، این رمان را برای تئاتر اقتباس کرد و در فیلمی که کینجی فوکاساکو براساس نمایشنامهاش ساخت، نقشی جزئی نیز ایفا کرد. نشر چترنگ پیش از این با انتشار رمان شکار و تاریکی و مجموعه داستان اتاق قرمز ادوگاوا رانپو، نویسنده سرشناس ژاپنی، را به بازار کتاب ایران معرفی کرده است.
در این اثر " ادوگاوا رانپو" هم مانند دیگر آثارش، به علاقه او به داستان های جنایی و پیچیدگی قصه هایش پی برد.
بخشهایی از کتاب:
مارمولک سیاهی روی بازوی چپ زن جوان و زیبا، کش و قوس می آمد. به نظر می رسید که دارد می خزد و بادکش های پاهایش هماهنگ با حرکت عضلات جلو می رود. گویی که بخواهد از بازو به سمت شانه و بعد گردن حرکت کند و بالاخره به آن لب های خیس و قرمز برسد. اما سر جایش می ماند و هرگز پیش نمی رفت. شباهت این خالکوبی با مارمولک واقعی چشمگیر بود.
بی اختیار روی تخت بلند شده بود و با سگرمه های درهم، به اقداماتی که لازم بود انجام دهد می اندیشید. در به شدت باز شد و سه مرد آمدند داخل. یکی از آن ها شروع کرد به تندتند حرف زدن: «خانم، زود باشید بیایید. اتفاق عجیبی افتاده….»
انتهای پیام //