آغاز به کار گالری میرمولا ده‌-ونک با افتتاح یک نمایشگاه

|
۱۴۰۰/۱۲/۰۱
|
۱۰:۱۸:۰۸
| کد خبر: ۱۳۰۰۲۲۴
آغاز به کار گالری میرمولا ده‌-ونک با افتتاح یک نمایشگاه
گالری میرمولا به مدیریت میرمولا ثریا از روز جمعه 29 بهمن ماه با افتتاح نمایشگاهی از آثار طراحی فرش افتتاح شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛  نمایشگاه آثار میرمولا ثریا روز جمعه 29 بهمن ماه در گالری میرمولا ده- ونک به نشانی شمال میدان شیخ بهایی، ابتدای خیابان سئول، پلاک ۴۰ گشایش یافت.

گالری میرمولا - ده‌ونک که پیش از این با عنوان گالری «آن» فعالیت داشت، با افتتاح این نمایشگاه، دوره جدید فعالیت‌های خود را با نامی جدید آغاز کرد.

میرمولا ثریا هنرمند نقاش و طراح نوگرای فرش ایرانی است که آثار او در نقاط مختلف دنیا به نمایش گذاشته شده است. او سال‌های طولانی از زندگی‌اش را روی طراحی نقوش فرش و نمد صرف کرده و امروز در سطح بین‌المللی بیشتر از ایران شناخته شده است. عشق به این نقوش عرفانی و فلسفی موجود در دل این هنر را انگیزه خود می‌داند و معتقد است که احساس درونی وی او را به سمت و سوی این هنر جذاب و غوطه‌ور شدن در آن سوق می‌دهد.

در استیتمنت این نمایشگاه به قلم میرمولا ثریا آمده است: «در ابتدا این‌چنین بوده است که دستبافت‌هاى عشایرى و نقوش روى آن، منعکس کننده نحوه زندگى، طبیعت پیرامون و آرزوهاى آن روزهاى بافنده بوده است. بعدها آن چنان می‌شود که شهرنشینى و تجارت، خیال کوچ نشین را آلوده می‌کند و خیال رهاى هنرمند بافنده، اسیر کسب و صنعت شهرى می‌شود. خیال سیال بافنده از دست می‌رود و تصورات و نیازهاى اشراف نقش‌بند بافته‌ها می‌گردد.

نقوش ساده، هندسى و ابتدایى از گیاهان و حیوانات که تجلى تعابیر فردى انسان کوچ نشین از پیرامونش بوده کم کم به نقوش پرگو، پیچیده، غیر واقع بدل می‌شود و دیگر هرگز آن رویکرد بی‌واسطه بافنده پدیدار نمی‌گردد. آنچه بعدها می‌بینیم البته صنعتى است والا که خیال سفارش دهنده را به شکوه و تمامیت اجرا می‌کند.

این روزها بیشتر بر فى‌البداهه گى تصویر و طرح تمایل دارم. از تکرار مکررات و آذین کلیشه‌هاى سنتى که وام دار فرهنگ ایستا است، پرهیز دارم. به امروزم نگاه می‌کنم، به اطرافم و آن چه بر من می‌گذرد. نقوش در بافته‌هایم، گاهى ریشه در قصه‌اى دور دارد که تا امروز به دنبالم است و گاهى حادثه‌اى است که در کمینم است و بی‌خبرم.

به آن، به بافته، آنگونه نگاه می‌کنم که زمینى است که می‌بایست خیال را در آن کاشت.

سال‌هاى زیادى بر آن رفت تا از سنت گذشته بدانم و باز بدانم که چگونه این هنر آزاده و پویا به صنعتى اسیر، جامد و تکرار پذیر بدل گشت. بر این باورم که خیال را باید آزاد کرد و آن موقع است که بافته، به هر گونه که باشد گستره و جولانگاهى خواهد بود براى تجلى.»

انتهای پیام//

نظر شما