در سلام تهران مطرح شد؛

ماجرای قلبی که از تپیدن نایستاد/ گفت‌وگو با یک خانواده اهداکننده اعضای بدن

|
۱۴۰۰/۱۲/۰۷
|
۱۳:۰۹:۰۹
| کد خبر: ۱۳۰۲۷۹۹
ماجرای قلبی که از تپیدن نایستاد/ گفت‌وگو با یک خانواده اهداکننده اعضای بدن
خانواده اهداکننده اعضای بدن فرزند در برنامه صبحگاهی شبکه پنج سیما از چگونگی انجام این کار و دلایل آن گفتند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ؛ صفرعلی صائمی پور در «سلام تهران» با اشاره به زمان ازدواج خود و همسرش و به دنیا آمدن فرزندان، گفت: در دوم فروردین سال ۱۳۶۳ ازدواج کردیم. در همان سال اولین فرزندم یعنی سعید به دنیا آمد در آن زمان در ۸ سال دفاع مقدس قرار داشتیم و سختی‌های خود را داشت. 7 سال پس‌ازآن فرزند دومم یعنی سحر به دنیا آمد. رابطه بسیار خوبی با فرزندانم داشتم و از آن‌ها راضی بودم.

مادر اهداکننده درباره ویژگی‌های شخصیتی دخترش و رابطه خود با او، عنوان کرد: خصوصیات اخلاقی سحر انرژی زیاد، بانشاطی، مهربانی و سرحالی بود. در گذشته دوستان خیلی زیادی داشت. وقتی به دانشگاه رسید رشته حسابداری را انتخاب کرد؛ سر کار می‌رفت و حسابدار یک شرکت بود. من و سحر به‌جز مادر و فرزندی مانند 2 دوست بودیم به ما می‌گفتند که حتی شبیه به مادر و دخترها نیستید ان‌قدر که صمیمی بودیم. سحر دلش می‌خواست در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کند. خودش برنامه‌ها و آرزوهای بسیاری داشت. همه پدر و مادرها آرزو دارند فرزندشان ازدواج کند.

معصومه حسن بارانی با اشاره به وقایع رخ‌داده برای فرزندش، ابراز داشت: در ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۵ در مدت ۱۰ روز دچار سردرد شد او را نزد پزشک بردیم اما تشخیص داده نشد و می‌گفتند که درد جزئی بر اثر استرس یا سرماخوردگی است سپس دچار تشنج شد، وقتی آمبولانس آمد مجدداً به هوش آمد و با دکتر خود صحبت کرد پس‌ازآن مجدداً تشنج کرد و به کما رفت. به ما گفتند که سحر باید عمل جراحی شود و ما به جراحی رضایت دادیم. پس از عمل جراحی نیز دیگر به هوش نیامد. در آن زمان ۲۴ سالش بود.

وی با توجه به سختی‌های خود و همسرش در بیمارستان، مطرح کرد: فکر نمی‌کردم چنین اتفاقات تلخی بیفتد چراکه حتی وقتی با سردرد او را به خانه می‌آوردم همچنان انرژی داشت فقط می‌گفت سرم خیلی درد می‌کند. پس‌ازآن ۱۵ روز در بیمارستان بود. در روز شانزدهم اهدای عضو سحر انجام شد. این چند روزی که روز و شب در بیمارستان بودیم خیلی زجرآور بود و خیلی عذاب کشیدیم.

پدر اهداکننده درباره آخرین دیدار خود با فرزندش، بیان داشت: زمانی که موهایش را برای اتاق عمل می‌تراشیدند آخرین باری بود که او را دیدم و خود سحر بی‌هوش بود  .

مادر اهداکننده با اشاره به چگونگی تصمیم‌گیری برای اهدا عضو، مطرح کرد: به ما گفتند باید عمل جراحی شود و تومور مغزی دارد. پس از جراحی هوشیاری‌اش به ۵ رسید و بالا نیامد. هرگونه دعایی که ممکن بود انجام دادیم. برادر سحر کارت اهدای عضو گرفته بود و خود سحر این کارت را نداشت فقط همیشه می‌گفت که اگر مشکلی برای من پیش آمد اعضای بدن من را اهدا کنید. وقتی در بیمارستان بودیم چند پزشک آمدند ما را خواستند و وقتی با من صحبت کردند همسرم و پسرم نتوانستند این موضوع را تحمل کنند و از اتاق خارج شدند.

بارانی در ادامه برای این تصمیم‌گیری بزرگ، ابراز داشت: پزشکان با من صحبت کردند و گفتند که اعضایش می‌تواند اهدا شود و شما می‌توانید چند خانواده را از این شرایط نجات دهید و به خانواده‌هایی تبدیل نشوند که آن‌ها نیز عزیزانشان را از دست بدهند. در مرحله اول برای ما خیلی سخت بود و نتوانستیم پاسخ دهیم مجدداً پزشکان دیگر با ما صحبت کردند و ازآنجایی‌که خود سحر همیشه این صحبت را با ما داشت که اگر اتفاقی برای من افتاد اعضای را اهدا کنید بنا به درخواست خودش رضایت دادیم و انجام شد.

وی با درخواست از گیرندگان اعضا نسبت به برقراری ارتباط با این خانواده، گفت: از گیرنده‌های اعضا هیچ اطلاعی ندارم. آن زمانی که با ما صحبت کردند اصرار داشتم بگویند اعضا قرار است به چه کسانی اهدا شود چراکه بسیار مهربان و پرانرژی بود و دوست داشتم قلبش به کسی داده شود که لیاقتش را داشته باشد. خیلی پیگیر شدم و در آن زمان به من گفتند قرار است قلبش به یک پسر ۱۳ ساله به اسم سینا داده شود. می‌دانم که حالا آن پسر سال ۱۳ ساله ۱۹ سال دارد و خیلی دوست دارم که گیرنده قلب فرزندم را ببینم. به من گفتند تا زمانی که خانواده گیرنده نخواهد چنین چیزی میسر نیست.

بارانی خطاب به گیرنده، بیان کرد: امیدوار هستم هر جا هستی خوشحال و سلامت باشی. دوست دارم حتی اگر شده برای یک‌لحظه تو را ببینم و یک‌بار دیگر هم که شده صدای قلب سحر را بشنوم در این صورت نمی‌توانم بگویم که فرزند از دنیا رفته است.

پدر اهداکننده درباره علاقه خود نسبت به ارتباط با گیرنده، اظهار داشت: دوست داریم که گیرنده قلب سحر حداقل یک تماس تلفنی با ما انجام دهد.

مادر اهداکننده با بیان توصیه‌ای، ابراز کرد: از خدا می‌خواهم که هیچ‌گاه هیچ خانواده‌ای دچار چنین مشکلی نشود که در چنین شرایطی قرار بگیرد و بخواهد برای اعضای خانواده چنین تصمیمی داشته باشد اما اگر چنین مشکلی برایشان پیش آمد درخواست دارم به اهدای عضو رضایت دهند. وقتی می‌دانم فرزند من از دنیا می‌رود با رفتنش می‌تواند چند خانواده را شاد کند و آن‌ها نیز مانند من داغدار نشوند خیلی بهتر است.   

گفتنی است برنامه «سلام تهران» برنامه صبحگاهی گروه اجتماعی شبکه پنج سیما است که به تهیه‌کنندگی مازیار مهاجر سلطانی و علی شعبانی از شنبه تا پنجشنبه ساعت ۶:۳۰ تا ۹ صبح با بخش‌های مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ورزشی با اجرای مصطفی امامی و صدیقه مرادی روی آنتن شبکه پنج می‌رود.

انتهای پیام//

نظر شما