یکی از فاکتورهای مهم در کشش و جذابیت سریال های تلویزیونی در ایران و پلتفرمهای داخلی و خارجی نحوه قصه گویی و شخصیت پردازی های جذاب و دوست داشتنی هستند.
معمولا جدا از ژانر و گونه قصه این بازیگران هستند که سریال را پیش می برند، و این شخصیت ها هستند که برای مخاطب در پیگیری اثر معمولا موثر واقع می شوند اما با کمرنگ شدن جایگاه ستاره ها و شکل گیری شخصیت ها به لحاظ رنگ و لعاب در ذهن مخاطب اثری که در قصه گویی خساست به خرج داده و در روایت قصه فقیر باشد بازنده پایان ماجرا است.
بدیهی است که در حوزه سریال سازی چند فاکتور مهم موثر است؛
- سوژه داستان
- قصه
- انتخاب به جای بازیگران
-کارگردانی
- پخش مناسب
- و...
اما این همه ماجرا نیست چراکه در کارنامه تلویزیون داخلی، پلتفرم های داخلی، آثار تولید شده در کمپانی های معروف جهان گاهی شاهد این نکته بوده ایم که سریال به دلیل فقر قصه در روایت هر اپیزود تماشاگرش را اصطلاحا در دیدن هر قسمت سیراب نمی کند و به نوعی می توان گفت قصه ای که در خط اول کلید خورده است در ادامه جان نمی گیرد و حرکتی لاک پشتی و قطره چکان در اطلاعات دادن به مخاطب را شاهد هستیم که در نهایت به کلافگی تماشاگر از ندیدن هرآنچه نیاز است تا یک قصه در هر قسمت به او بدهد می انجامد.
متاسفانه نگاه کمیتی در تولید سریال ها باعث شده است که این روز ها شاهد تولید آثاری باشیم که قصه در ابتدای کار کلید می خورد، شخصیت ها معرفی می شوند ، پیرنگ داستان راه می افتد اما در چند قسمت تماشاگر معطل است که ببیند چه اتفاقی قرار است برای این همه شخصیت و ماجراهایی که قرار است در سرنوشت آن ها قرار بگیرد، رخ دهد.
بسیار شاهد هستیم که نویسنده بی دلیل تماشاگر را سر می دواند و او را تشنه می کند و با اندینگ (پایان بندی) نا مناسب بی دلیل با تعلیق های غیر حرفه ای تماشاگر را به شب بعدی پاس می دهد بی آنکه بداند زود تر از آنچه فکرش را کرده باشد تماشاگر را از دست داده و او را در این خساست بی دلیل عصبی کرده است.
به جمله ای از مهران مهام رجوع می کنم که معتقد است سریال در هر قسمت باید تماشاگر را پر و سیر کند و اگر این اتفاق رخ ندهد بیننده تلویزیونی یا هر رسانه دیگر خودش را ملامت می کند که چرا برای اتفاقی که نتوانسته او را جذب کند وقت گذاشته است.
یکی از نکاتی که می تواند نقطه عطف کار برخی از سریال سازان به خصوص نویسندگان باشد این است که مجموعه در هر اپیزود به اندازه کافی تماشاگر را درگیر کند، به او اطلاعات کامل دهد و حداقل های پیشرفت قصه انجام شود نه اینکه در قسمت پایانی به شکلی کاملا مصنوعی و غیر قابل باور دست به گره گشایی هایی معجزه آسا و به دور از واقعیت های نمایشی حتی در قصه گویی از یک سریال برسیم.
انتهای پیام//