گزارش ویژه با نگاهی به سال ۱۴۰۰؛

نگاهی به «قهرمان»، سینمای اصغر فرهادی و حواشی پیرامون آن

|
۱۴۰۱/۰۱/۱۶
|
۱۰:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۳۰۵۳۶۰
نگاهی به «قهرمان»، سینمای اصغر فرهادی و حواشی پیرامون آن
فضای نقد فیلم در کشور ما با سوءتفاهم‌های بسیاری همراه است و بعضاً شاهد هستیم که یک فیلم از طرف عده‌ای با نگاه‌های سیاسی مشترک اثری ضعیف معرفی می‌شود و یک نگاه سیاسی متفاوت همان اثر را مورد تحسین قرار می‌دهد. قطعاً این نگاه‌ها را نمی‌توان نگاه‌هایی تخصصی نسبت به سینما دانست؛ نگاه‌هایی که البته درباره فیلم‌های مطرح و مهم بیشتر به چشم می‌خورد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ فیلم سینمایی «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی شکل‌گیری جبهه‌بندی در نقد و تحلیل فیلم را در کشورمان به وضوح بیشتری عیان کرد. در واقع در بسیاری از نقدها و تحلیل‌ها فیلم چندان مورد توجه نیست و منتقد نسبت به فیلمساز جبهه‌گیری می‌کند و این اتفاق قطعاً آسیبی بزرگ و جدی برای سینمای ایران و عرصه مهم نقد فیلم به حساب بیاید.

نکته‌ای که در این بین می‌تواند مورد توجه باشد استفاده تبلیغاتی از حاشیه‌سازی‌ها است. در واقع حاشیه‌سازی در سینمای ایران برای فیلم‌های مختلف این روزها به ابزاری مهم در جهت معرفی و تبلیغ فیلم تبدیل شده است و حتی می‌تواند صاحب اثر را در ادامه روند فیلمسازی‌اش کمک کند و یا او را به شخصیتی مهم در جامعه سینمایی تبدیل کند که می‌تواند آثاری بحث‌برانگیز تولید کند؛ وضعیتی که شاید فیلمساز هم از آن استقبال کند. به طور قطع ایجاد فضای بحث و گفت‌وگو به هر بهانه‌ای می‌تواند اتفاقی مثبت باشد اما نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که متأسفانه معمولاً این اثر سینمایی نیست که زمینه بحث و گفت‌وگو را ایجاد کرده و همه صحبت‌ها مربوط به فیلمساز است.

موفقیت‌های اصغر فرهادی در عرصه‌های جهانی، فضای ملتهب جامعه ما، استقبال از فیلم «قهرمان»، موضوع فیلم و... می‌تواند از عوامل مهم و تأثیرگذار در ایجاد این فضای پرتنش است اما اتفاقاتی چون شائبه تأثیرپذیری جدی اصغر فرهادی از مستند «دو سر برد دو سر باخت» بدون اینکه حق مولف را ادا کرده باشد، معرفی «قهرمان» به آکادمی اسکار که باز هم مورد انتقاد برخی سینماگران قرار گرفت که در نهایت به جمع پنج فیلم نامزد راه پیدا نکرد و... نیز مزید بر علت شد تا بیش از همیشه فرهادی در کانون توجهات قرار بگیرد.

اکران فیلم سینمایی «قهرمان» در پاییز سال گذشته بیشتر از همیشه فضای مسموم نقد فیلم را در کشور ما نمایان کرد و فیلم تحسین‌شده اصغر فرهادی به قدری با انتقادات منفی روبرو شد که شاید ضعیف‌ترین آثار سینمایی هم تا این حد مورد هجوم منتقدان قرار نگرفته‌اند و در این بین برخی منتقدان به تحسین این فیلم پرداختند اما آنچه که مشخص بود بیش از فیلم، اصغر فرهادی است که در کانون توجه منتقدان قرار دارد و اظهار نظرها درباره او، این کارگردان را برای اولین بار به واکنشی تند وادار کرد.

برای حفظ و احیای عرصه نقد در سینمای ایران نمی‌توان اشکالاتی که در این حوزه ایجاد شده را نادیده گرفت. قطعاً در همه جای دنیا نقد فیلم با نگاهی به مولف اتفاقی مرسوم است اما جبهه‌گیری درباره فیلم با توجه به خود فیلمساز را نمی‌توان اصولی و منطقی دانست. در نقدهای اندکی که بر فیلم «قهرمان» نماینده سینمای ایران در آکادمی اسکار سال 2022 صورت گرفته منتقدانی که این فیلم را اثری ضعیف دانسته‌‌اند به بی‌منطق‌ بودن بسیاری از اتفاقات قصه، تکراری بودن موضوع و نگاه اصغر فرهادی، اشکالات کارگردانی و... اشاره کرده‌اند.

در نقدهایی که بر فیلم «قهرمان» صورت گرفته این نکته غیر قابل انکار است که اکثر منتقدان فیلم جدید اصغر فرهادی را یکی از ضعیف‌ترین آثار سینمایی او می‌دانند. با دو منتقد درباره این فیلم سینمایی و جایگاه آن در کارنامه فرهادی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

رضا اورنگ: اصغر فرهادی پس از «فروشنده» دچار افول شده است/ او باید از حواشی فاصله بگیرد و به فیلمسازی فکر کند

رضا اورنگ، منتقد سینما و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در همه جای دنیا وقتی فیلمی اکران می‌شود برخی منتقدها از ابعاد مختلف به تحلیل و بررسی آن می‌پردازند و در نهایت عنوان می‌کنند که اثر را حائز کیفیت می‌دانند یا خیر و بسیار کم پیش می‌آید که همه منتقدها متفق‌القول درباره فیلم نظری مشترک داشته باشند و تنوع نگاه‌ها را در نقد و تحلیل اثر می‌توان به وضوح دید.

اورنگ تصریح کرد: متأسفانه در چند دهه اخیر شاهد هستیم نگاهی در نقد حاکم است که به جای فیلم، فیلمساز را مدنظر قرار می‌دهند و این باعث می‌شود که نگاه‌هایی مغرضانه در فضای نقد ما حاکم شود که نظرات فقط بر پایه مقاصد سیاسی و مالی مطرح می‌شوند و این نگاه قطعاً از رده نقد فیلم خارج است. مشکلی که به وجود آمده فاصله بین صفر و صدی است و پیدا کردن نقد و نظر بی غرض در این فضا کار سختی می‌شود، منتقد باید نگاه فنی داشته باشد و فیلم را مورد تحلیل قرار دهد.

وی افزود: البته نباید فراموش کنیم که فیلمسازها هم از حاشیه و اینگونه نقدها بدشان نمی‌آید، حتی شاهد بودیم که تیم تولید درباره فیلمشان شایعه‌سازی می‌کنند و بارها شنیده‌ایم که گفته می‌شود، به یک فیلم پروانه ساخت داده نمی‌شود در حالیکه این خبر حقیقت ندارد و در جهت تبلیغ فیلم ساخته شده است در حالیکه به هیچ‌وجه کارکرد تبلیغی ندارد و در واقع ضد تبلیغات است. اصغر فرهادی هم همینطور است و از حاشیه بدش نمی‌آید اما من اگر جای اصغر فرهادی بودم سعی می‌کردم فقط فیلم بسازم و به جاده خاکی سیاست نروم.

این منتقد در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: فیلمساز باید فیلم بسازد و لازم نیست جواب انتقادها را بدهد و اصغر فرهادی هم می‌توانست بی‌توجه به حواشی به فیلمسازی‌‌اش فکر کند. همه اصغر فرهادی را با فیلم‌هایش می‌شناسیم و نیازی نیست او برای نقدها و صحبت‌ها  جوابیه صادر کند. به حاشیه کشیده شدن فیلمساز همیشه برای او خطرناک است و اصغر فرهادی هم باید مراقب باشد تا وارد بحث‌هایی خارج از سینما نشود. از فیلمسازانی که با این اتفاقات به بیراهه رفت می‌توان محسن مخملباف را مثال زد. او تا زمانی که حرفی برای گفتن داشت هیچ‌‌گاه به حواشی بی مورد وارد نشد و زمانی که عمر هنری‌اش به نوعی به پایان رسید اصطلاحاً وارد جاده خاکی شد و از دست رفت. فیلمسازان بزرگ دنیا شاید درباره مسائل سیاسی کشورشان اظهار نظر و دخالت کنند اما تا جایی که بشود از حواشی فاصله گرفته و حرفشان را در فیلم می‌زنند و به نظرم اصغر فرهادی هم باید همین کار را انجام می‌داد.

وی افزود: بیانیه‌ای که اصغر فرهادی منتشر کرد بزرگ‌ترین اشتباه او بود، همانطور که پیش‌تر گفتم لازم نیست فیلمساز جواب منتقدان را بدهد. وقتی فردی با زحمت خودش به فیلمسازی مهم تبدیل می‌شود راه سختی را پشت سر گذاشته و سخت‌تر از آن مهم‌ ماندن است که برای این کار فیلمساز باید به همین نکات ریز توجه کند. از نظر من نگاه فرهادی در سال‌های اخیر بسیار تغییر کرده و اگر بخواهیم از زمان سریال‌سازی او را دنبال کنیم متوجه این تغییر محسوس می‌شویم و ورود کردن اصغر فرهادی به مباحث غیر سینمایی کاملاً مشخص است. منتقدان نیز باید این نکته را مدنظر داشته باشند که ناجوانمردانه حمله کردن به فیلمساز باعث می‌شود که او فرصتی برای مظلوم‌نمایی پیدا کند و این به نفع او است.

اورنگ تأکید کرد: اصغر فرهادی افتخاری برای سینما و کشور ما است و همه ما تا زمانی که او در فیلمسازی موفق باشد به او افتخار می‌کنیم. درگیری‌های داخلی ما به خارج ربطی ندارد و باید او را تشویق کنیم که به کارش ادامه دهد و جایزه بگیرد اما متأسفانه ما حرف زدن بلد نیستیم و مشکلات‌مان را بزرگ‌تر می‌کنیم و در نهایت این بزرگ شدن مشکلات منجر به کنار زدن فیلمساز می‌شود.

این منتقد در پایان درباره فیلم «قهرمان» گفت: به نظر من «قهرمان» نسبت به دیگر فیلم‌های اصغر فرهادی اثری ضعیف‌تر است. فیلمسازی در سطح او باید در روند تولید آثارش روندی صعودی داشته باشد اما متأسفانه روند فیلمسازی اصغر فرهادی اینگونه نیست. فیلم «فروشنده» برای او یک اُفت در فیلمسازی بود و بعد فیلم «همه می‌دانند» اثری ضعیف‌تر از «فروشنده» بود و حال «قهرمان» از هر دوی آن‌ها فیلم بدتری است و این نشان می‌دهد که فرهادی در مسیر پیشرفت قرار ندارد. البته در کارنامه هر فیلمساز ممکن است چند اثر ضعیف وجود داشته باشد اما از فیلمسازی چون فرهادی که دو اسکار و چند جایزه مهم در جشنواره‌های برلین و کن گرفته انتظار می‌رود سینمایش رو به پیشرفت باشد. من احساس می‌کنم فرهادی از حواشی اطرافش تأثیر گرفته و او دیگر مثل قبل نیست که تنها به فیلمسازی فکر می‌کرد و درگیر حاشیه شدن باعث شده تا فرهادی از سینمای خودش فاصله بگیرد و حتی به فیلم ساختن در جهت پاسخگویی به منتقدانش فکر می‌کند. امیدوارم اصغر فرهادی به زودی نظرش را تغییر دهد و به فیلم ساختن با نگاه خود بپردازد و به نظر منتقدان و مخاطبان واقعی توجه کند.

قهرمان 7

رضا درستکار: «قهرمان» با همه ضعف‌هایش از سطح عمومی سینمای ایران بالاتر است اما از اصغر فرهادی انتظار بیشتری داریم

رضا درستکار، منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در دسترس بودن فضای مجازی و ایجاد شرایطی که هر کس به نوعی صاحب یک رسانه است باعث شده همه امکان این را داشته باشند که درباره فیلم‌ها نظر بدهند و طبیعتاً درباره فیلم‌های مهم و بحث‌برانگیز نظرات بیشتری مطرح می‌شود و هر کسی نظر خود را می‌گوید.

درستکار تصریح کرد: فیلم‌های اصغر فرهادی به هر شکل مورد توجه محافل سینمایی در دنیاست و بسیاری از آن‌هایی که سعی دارند با توهین و ناسزا نسبت به این کارگردان درباره فیلم قضاوت کنند، سعی دارند از شهرت و نام فرهادی برای خود محفلی در جهت دیده شدن ایجاد کنند. بسیاری از این نوشته‌ها را که بخوانید متوجه می‌شوید نویسنده بدش نمی‌آید با پرخاش بحثی راه انداخته و جلب توجهی کند و قطعاً ناسزا گفتن به فیلم‌‌های معمولی برای جلب توجه کارکرد چندانی ندارد و فحش دادن به فیلمی که در کن جایزه گرفته و نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده قطعاً می‌تواند بیشتر به دیده شدن این افراد کمک کند.

وی افزود: در مقابل این جبهه یک عده هم به تعریف از فیلم «قهرمان» می‌پردازند ولی باز هم خیلی کم پیش می‌آید نقد نوشته شود و حتی برخی از این افراد هم سعی دارند خودنمایی کنند. نقد با آنچه که امروز در فضای عمومی و اظهارات مختلف درباره فیلم‌ها، به خصوص فیلم «قهرمان»، شاهد هستیم متفاوت است.

این منتقد در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: من سینمای اصغر فرهادی را پس از «جدایی نادر از سیمین» دوست دارم اما «قهرمان» را به‌رغم اینکه با دغدغه ذهنی کارگردان ارتباط برقرار کردم از دیگر آثار فرهادی ضعیف‌تر می‌دانم. حرف فرهادی در این فیلم را می‌فهمم و می‌پذیریم که ما مردم ایران قهرمان می‌سازیم و خودمان ساقطش می‌کنیم اما با وجود اینکه قطعاً چنین مضمونی بسیار مهم و حائز اهمیت است و ریشه در یک جفای تاریخی دارد، به نظر من اتفاق لازم در پرداختن به مضمون و قصه‌ای که «قهرمان» دنبال می‌کند، رخ نداده است.

درستکار خاطرنشان کرد: فرهادی در فیلم‌های قبلی‌اش به کاراکترهایی که خلق کرده، نزدیک‌تر بود و در «قهرمان» ما دیالوگ‌ها و تصاویر خوب که در فیلم‌های قبلی او شاهد بودیم را نمی‌بینیم. قطعاً فرهادی با آثار قبلی‌ و موفقیت‌هایی که کسب کرده انتظارات ما را بالا برده و این انتظار را با «قهرمان» برآورده نمی‌کند. دور بودن اصغر فرهادی از ایران را نمی‌توان دلیل مناسبی برای ضعف‌های «قهرمان» دانست. همواره در آثار او ما طبقه متوسط را می‌بینیم و عدم مسئولیت‌پذیری این طبقه را یکی از مضامین اصلی فیلم‌های فرهادی دانست. در «درباره الی» افرادی که متعلق به طبقه متوسط بودند در نهایت با جنازه بی‌مسئولیتی‌هایشان برمی‌گردند و به طور کل تصویری که فرهادی در آثار قبلی‌اش از جامعه ایران و به خصوص طبقه متوسط ارائه می‌دهد تصویری قریب به واقعیت است ولی «قهرمان» تا حدی در این زمینه دچار اشکال است. اما با این حال باید بگویم با همه مشکلاتی که در منطق روایی فیلم «قهرمان» و ضعف در شخصیت‌پردازی و... وجود داشت، همچنان فیلم «قهرمان» از سطح عمومی سینمای ایران بالاتر است ولی ما انتظارمان از این فیلمساز هم بالاست و چنین اثری را از او نمی‌پذیریم.

جواد طوسی: فرهادی هیچگاه دغدغه نگاه معترضانه و کنش‌مند نداشته است/ «قهرمان» نگاه نامنعطف و بی‌رحمانه‌ای دارد

جواد طوسی، منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: فیلم سینمایی «قهرمان» را از منظر حضور در عرصه‌های جهانی و مناسبات بین‌المللی دنبال نمی‌کنم، همین که اصغر فرهادی پس از یک سفر جهانی و ساخت فیلم در کشورهای اروپایی دوباره به جامعه ملتهب و پرتنش خودش رجعت کرده و نگاه و سمت و سویی معاصر پیدا کرده نقطه امیدبخشی است؛ به نظر من اثر جدیدش می‌تواند در ادامه فیلم‌هایی چون «شهر زیبا» و «جدایی نادر از سیمین» قرار بگیرد.

طوسی خاطرنشان کرد: در یک نگاه واقع‌بینانه باید بپذیریم اصغر فرهادی یک تعریف متفاوت از سینمای اجتماعی منطبق با شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران پایه‌ریزی کرد که این روند از همان فیلم «شهر زیبا» شکل گرفت که با «چهارشنبه‌ سوری» و «درباره الی» و دیگر آثارش به آن تداوم بخشید. جدا از نقطه‌ نظرات متفاوتی که از منظر جامعه‌شناختی می‌توان به آثار اصغر فرهادی داشت نمی‌شود این واقعیت را منکر شد که فیلم‌های اصغر فرهادی بازتابی از شرایط موجود ما در طبقه‌بندی ناهمگونش است. از این منظر به اعتقاد من فیلم «قهرمان» از آثار برتر اصغر فرهادی است چرا که تعادلی بین محتوا و فرم این اثر شاهد هستیم.

این منتقد خاطرنشان کرد: در فیلم «قهرمان» بدون اینکه فرم بخواهد خیلی رخ‌نمایی کند، در خدمت مضمون، دستمایه اثر و گستره نگاه اجتماعی فیلمساز قرار می‌گیرد. انتقادی که من نسبت به فیلم «قهرمان» دارم همان انتقادی است که به بخش قابل توجهی از آثار اصغر فرهادی وارد می‌دانم و آن هم نگاه نامنعطف و بی‌رحمانه‌ای است که فرهادی نسبت به فرد دارد و این فرد می‌تواند وابسته به طبقه متوسط یا مثل «قهرمان» از طبقه فرودست جامعه باشد. پاشنه آشیل فیلم فرهادی از منظر جامعه‌شناختی همینجا است چرا که به قدر کافی فرد در جامعه ما در اقشار مختلف و طبقات مطرح جامعه در کانون و معرض آسیب‌پذیری قرار گرفته و سیبل یک سیستم است که در مواقع اضطراری همه کاسه‌ها را بر سر فرد می‌شکند. اگر فرد می‌خواهد مطالباتی بر اساس بضاعت فردی و اجتماعی خود داشته باشد اقتضا ایجاب می‌کند که پیش‌قراولان بخش اجتماعی از منظر راهبردی روشنفکران جامعه باشند و وقتی روشنفکر فرد را در کانون آن سیبل قرار می‌دهد و دولتمردان جامعه را نادیده می‌گیرد نشان از محافظه‌کاری فیلمساز دارد که در «قهرمان» هم می‌تواند کاملاً موضوعیت داشته باشد.

وی افزود: نوع مواجهه فیلمساز با این مباحث و قرار دادن فرد و سیستم در برابر هم نوعی شهامت و جسارت می‌خواهد. شهامت و جسارتی که در بسیاری از فیلم‌های آمریکایی شاهد هستیم و بعضاً فرد و سیستم در تقابلی خشونت‌آمیز قرار می‌گیرند اما در سینمای فرهادی نهایتاً این فرد است که شکست می‌خورد. نگاه تلخ‌اندیشانه و بازگشت شخصیت اصلی به زندان هیچ نقطه امیدبخشی برای عبور از بحران ارائه نمی‌دهد. اقشار فرودست جامعه ما سکوی پرتاب نیاز دارند؛ شاید بخشی از جامعه این جولاندهی را خودشان با آگاهی بتوانند عینیت ببخشند اما بخش اعظم به هنرمند و روشنفکر جامعه ما برمی‌گردد که بتواند افق دید نسبتاً آرمانخواهانه را نه انتزاعی که در شکلی باورپذیر به نمایش بگذارد که در فیلم «قهرمان» این اتفاق رخ نداده است.

طوسی در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: فرهادی هیچگاه دغدغه نگاه معترضانه و کنش‌مند را نداشته است. این زاویه دید اجتماعی که حاوی نگاه معترضانه باشد در سینمای مسعود کیمیایی با جسارت و آنارشیسم بیشتری مشاهده می‌کنید. وقتی شما به عنوان فیلمساز یک آدمی مثل رحیم (کاراکتر اصلی فیلم «قهرمان») را انتخاب می‌کنید باید سلیقه‌تان با یک واقع‌بینی اجتماعی در هم آمیخته شود تا بتواند عبور از بحران را برای افرادی چون رحیم و اقشاری که متأسفانه پس از 42 سال در بطن جامعه ما به وضوح دیده می‌شوند در نقطه‌ای تثبیت‌شده قرار بدهد تا حداقل آرامشی که هم خانواده را پوشش بدهد و هم در چرخه روزمرگی به سمت هویت‌مندی سوق بدهد. عکس‌برداری از واقعیت‌ها توسط اصغر فرهادی با تک مضراب‌هایی که با بار کلامی گهگاه توسط کاراکترهای مختلف مثل باجناق رحیم مطرح می‌شود ممکن است بیننده را سر ذوق بیاورد نهایتاً شوک‌هایی آنی و مقطعی هستند و به یک حلقه خیلی منسجم بهم پیوسته تبدیل نمی‌شود که یک حرکت بالنده اجتماعی را به بیننده پیشنهاد کند.

قهرمان 6

پویان عسگری: «قهرمان» یک فیلم تکراری کم مایه از اصغر فرهادی است

پویان عسگری، منتقد سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تحلیل و بحث درباره فیلم «قهرمان» نیاز به یک تبصره مهم دارد و آن اینکه ما بحث فنی درباره این اثر را از بحث سیاست‌زده‌ای که معمولاً با نگاه به خود فرهادی در جریان است، جدا کنیم. برخی به دلیل مخالفت با او فیلم را ضعیف می‌دانند و برخی در جهت مخالف به همین شکل درباره فیلم نظر می‌دهند و به تحسین آن می‌پردازند. در واقع بیشتر واکنش‌ها به فیلم «قهرمان» انتقاداتی از سر سیاست‌زدگی بوده و بحث سینمایی جدی چندانی درباره این فیلم صورت نگرفته است.

عسگری خاطرنشان کرد: «قهرمان» نه تنها یک فیلم بد که یک فیلم تکراری کم مایه از اصغر فرهادی است؛ او پیش‌تر در آثار قبلی‌اش چنین درامی با این بزنگاه‌ها و موقعیت‌ها خلق کرده و در «قهرمان» نه تنها گامی فراتر برنمی‌دارد بلکه نسخه‌ای سطح پایین‌تر از آثار قبلی‌اش با همان نشانه‌های تکراری خلق کرده است.

این منتقد در ادامه گفت: فیلم «قهرمان» برای من یادآور سری دوم سریال «داستان یک شهر» بود، نوعی رئالیسم اجتماعی تند و تیز با نگاه چپ غلیظ و خامی که آدم‌ها را بدون اینکه فردیت داشته باشند قربانی موقعیت نشان می‌دهد. مشکل فردیت نداشتن شخصیت‌ها در سینمای فرهادی همواره به چشم می‌خورد اما در این فیلم با عنوان «قهرمان» که شخصیت اصلی را به واسطه عملکرد قهرمانانه‌اش یک قهرمان نشان می‌دهد و یا برای مخاطب چنین پرسشی مطرح می‌کند که "آیا او یک قهرمان است؟"، فردیت نداشتن کاراکتر بیشتر به چشم می‌خورد.

او افزود: فردیت نداشتن شخصیت‌ها، به خصوص شخصیت اصلی فیلم مشکل اساسی فیلمنامه‌ فرهادی است، او چیزی از جزئیات زندگی شخصیت اصلی ارائه نمی‌دهد و حتی همسر سابق او را نمی‌بینیم تا شناخت بیشتری نسبت به این کاراکتر پیدا کنیم تا رفتارها و تصمیم‌هایش به واسطه شناخت بیشتر منطقی جلوه کند؛ به همین دلیل عمل قهرمانانه او با توجه به شرایطی که دارد و تصمیم می‌گیرد سکه‌ها را به صاحبش برساند غیر قابل باور می‌شود و به همین شکل فرهادی کلیت درام را بر پایه یک اتفاق بی منطق شکل می‌دهد و در ادامه مسیر پیش‌روی قصه که مثل همیشه فرهادی روایتش را واجد یک "اما" می‌کند وضعیت بی‌منطق‌تر می‌شود و تصمیم‌ها و انتخاب‌های کاراکترها آنقدر از منطق فاصله می‌گیرد که شخصیت‌ها ابله جلوه می‌کنند، به طوری که حتی یک فرد با بهره هوشی پائین هم تصمیمات کاراکتر اصلی فیلم فرهادی را نمی‌گیرد و حتی اگر قرار است شخصیت اصلی را ساده‌لوح ببینیم، به نظر من «قهرمان» به سطح آثار مضمون‌زده دهه‌های قبل نزول پیدا می‌کند که به دنبال خلق و ارائه مضامین پیش پا افتاده با سطحی‌ترین کیفیت بودند. فیلم «قهرمان» از نیمه به بعد، (با احترام به همه تولیدات صورت گرفته در استان‌های مختلف) بیشتر شبیه به فیلم‌های تولید شده در شبکه‌های استانی است.

مصطفی محمودی: در سینمای ما منتقد و نقد وجود ندارد/ مردم تفاوت نقد با تسویه‌ حساب شخصی را می‌فهمند/ اکثر اظهارنظرها درباره «قهرمان» ربطی به نقد فیلم ندارد

مصطفی محمودی، منتقد سینما، تئاتر و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: چهره‌های مطرح که شهرتی جهانی دارند در حوزه‌های مختلف اعم از سیاست، اقتصاد، ورزش و هنر قطعاً مورد توجه افکار عمومی هستند و طبیعتاً حواشی بسیاری نیز در اطراف آن‌ها وجود دارد.

وی تصریح کرد: در سینما درباره فیلم‌های مطرح اظهارنظرهای بسیاری می‌شود ولی کسانی که بدون شناخت رسالت نقد و منتقد اظهار نظر می‌کنند، منتقد نیستند. با تمام احترامی که برای مسعود فراستی قائلم به نظر من او منتقد نیست چراکه نمی‌داند نقد در واقع پل ارتباطی است بین اثر سینمایی و بیننده تا به او برای بهتر دیدن فیلم کمک کند اما وقتی فراستی با اظهار نظری کوتاه در چند جمله درباره یک فیلم اظهارنظر قطعی دارد، مشخص است نقد را نمی‌شناسد.

محمودی افزود: اگر بخواهیم دقیق نقد را تعریف کنیم در تئاتر و سینما به هیچ‌عنوان منتقد نداریم و آنچه که به عنوان نقد در این عرصه شاهد هستیم صرفاً اظهارنظرهایی شخصی است که بعضاً به دنبال تسویه‌ حساب‌های شخصی، حساب و کتاب‌های جناحی و حتی یک سری عقده‌گشایی‌ هستند. وقتی می‌توانیم مدعی شویم نقد و منتقد در سینمای ایران وجود دارد که نوشته یک منتقد بتواند یک اثر را در گیشه بالا ببرد یا حتی زمین بزند اما کدام منتقد ما در سینما یا تئاتر آنقدر با مخاطب در ارتباط است که نقدش چنین تأثیری داشته باشد؟

این منتقد در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: منتقدان ما صد در صد مقصر اصلی شکل‌گیری این شرایط هستند چراکه به جای نقد به تسویه‌حساب‌های شخصی، بوق تبلیغاتی شدن برای فیلم‌ها، فحش و ناسزا گفتن و... پرداختند و سطح نقد را به این مرتبه کاهش دادند. مردم باهوش‌تر از این هستند که نتوانند تفاوت نقد بی‌غرض را با تسویه‌ حساب شخصی تشخیص دهند؛ به نظر می‌رسد فیلم «قهرمان» نتوانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند اما آنچه که به عنوان نقد در فضای عمومی سینمای‌مان می‌خوانیم بیشتر شبیه به شوخی است.

محمودی تصریح کرد: نکته دیگر درباره حواشی رخ داده برای فیلم اصغر فرهادی به این موضوع مربوط می‌شود که او فیلمسازی بین‌المللی است. همه جای دنیا برای چنین شخصیت‌هایی همیشه حواشی وجود دارد اما اگر حاشیه در کشور ما اینقدر جدی می‌شود که فیلمساز را به پاسخ دادن وادار می‌کند، دلیلش این است که افکار عمومی ما بیش از حد به حاشیه علاقه‌ دارد. نمونه دیگر این اتفاق را می‌توان درباره حواشی که برای علی دایی پس از نامگذاری یک ماهی به وجود آمد، شاهد بود. درباره این اتفاق اظهارنظرهای بسیاری شد و حتی شوخی‌هایی کردند که شاید در شأن دایی نبود اما او هیچ‌گاه به هیچ‌یک از حواشی پاسخ نداد و از کنار همه آن‌ها به سادگی عبور کرد.

این منتقد در پایان اظهار داشت: من جای اصغر فرهادی نبودم و نمی‌دانم چه فشاری روی او بوده که ترجیح داده برخی اظهارات را بی‌پاسخ نگذارد و درباره اینکه آیا انتشار نامه‌اش کار درستی بود یا نه نظری ندارم.

انتهای پیام //

نظر شما