به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، طی سالهای اخیر میزان تولیدات کمدی تلویزیون کاهش پیدا کرده و نقدهای زیادی به آثار کمدی سینما نیز وارد بوده که به نظر میرسد این گونه سینمایی در کشورمان در مسیر نادرستی قرار گرفته است.
به اعتقاد بسیاری از منتقدان، آثار کمدی در حال پخش در تلویزیون و سینماهای کشور سطح سلیقه مخاطبان را به شدت نازل کرده و به نوعی به آن آسیب رسانده است. اما در این بین سینماگران مسائلی چون محدودیتها، مشکلات اقتصادی در تولید آثار کمدی، عدم حمایت تلویزیون و... را عامل اصلی کاهش کمیت و کیفیت این آثار میدانند.
در گفتوگو با چند سینماگر وضعیت تولید آثار کمدی در سینما و تلویزیون را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید:
مسعود اطیابی: آثار کمدی در سینما و تلویزیون به ایجاد نشاط در جامعه کمک میکنند / تبلیغات سیاسی تلویزیون سادهلوحانه و علیه آن نگاه و رسانه ملی است
مسعود اطیابی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: یکی از ویژگیهای آثار طنز و کمدی در سینما و تلویزیون پرداختن به معضلات و انتقاد از مسائل مختلف است. جامعه رفتارهای مختلف را از بزرگان خود میآموزد. اگر مسئولان کشور قدرت پذیرش و درک ضعفها و معضلات را داشته باشند این نقدپذیری به مراحل پایینتر جامعه سرایت میکند و انتقادپذیری به یک تربیت عمومی تبدیل میشود.
اطیابی تصریح کرد: مدیریت در حوزه تولید آثار سینمایی و تلویزیون باید دستخوش یک بررسی و تحلیل جدید شود. فضای تلویزیون بسیار بستهتر از سینما است و این رسانه شمایل سیاسیتری دارد و خاستگاهش متفاوت است و حتی از انتقاد هم قصد بهرهبرداری دارد اما سینما فضای بازتری دارد و با این حال در این رسانه هم شاهد یک نظارت سختگیرانه هستیم.
او افزود: متأسفانه وضعیت هر سال بدتر میشود و هر چه میگذرد شاهد بستهتر شدن فضا هستیم و این وضعیت باعث میشود فیلمسازان تنها به کار کردن فکر کنند. از طرفی نباید این نکته را هم فراموش کرد که در بسیاری موارد انتقادهایی که از سوی فیلمسازان مطرح میشود هم درست و سازنده نیست. برخی مواقع فیلمساز بدون اطلاع و تحقیق نظر شخصی خود درباره یک موضوع را مطرح میکند که چندان درست نیست. باید تمهیداتی اندیشیده شود که هم انتقاد کننده و هم انتقاد شوند بتوانند در برابر این موضوع به درستی رفتار کنند. اگر انتقاد به درستی صورت گیرد و گوش شنوایی وجود نداشته باشد کمکم همه چیز شکل و شمایل غر زدن پیدا میکند.
کارگردان فیلم سینمایی «تگزاس» در ادامه تأکید کرد: کمدی در سینما برای جامعه چندین کارکرد دارد که یکی از آنها انتقاد است. کارکرد عمده این گونه سینمایی تزریق نشاط و شادی در جامعه است. با تزریق نشاط به جامعه امید به وجود میآید و امید منجر به کار و تولید میشود. البته این تنها کارکرد سینمای کمدی نیست، بلکه حتی آثار تلخ هم میتوانند چنین ویژگی داشته باشند. ایجاد نشاط عمومی به نفع همه است و این کار با آثار سینمایی کمدی به بهترین شکل میتواند رخ دهد و میتوان در کنار تعریف یک قصه و ایجاد فضایی مفرح مضامینی مفید و سازنده را نیز مطرح کرد.
این کارگردان تصریح کرد: متأسفانه تلویزیون در برخورد با آثار کمدی برخوردی غیراصولیتر دارد و با مدیریت ضعیفی که طی سالهای اخیر در تلویزیون حاکم است شاهد این بودیم که گویا تلویزیون هیچ شناختی از جامعه ندارد و مدیران آن در این جامعه زندگی نمیکنند. تلویزیون حتی در تبلیغات سیاسی و نوع حمایتش از دیدگاهی که دارد سادهلوح عمل میکند و این عملکرد غلط باعث شده تا نتیجهای عکس آنچه که مد نظر دارد حاصل شود و حتی آثارش علیه خودش عمل کند. تلویزیون باید انتقاداتی که دوستانه به آن وارد میدانیم را جدی بگیرد و در مدیریت خود تجدید نظر کند.
او افزود: تلویزیون به هیچوجه سعی ندارد که پیشرفتی در عملکرد خود داشته باشد و به دیدگاههای غیرکارشناسانه خود همچنان پایبند است و فضای رقابتی را هم در این رسانه از بین برده و این باعث میشود که پیشرفتی در تولیدات به وجود نیاید. مخاطب امروز آنقدر سادهلوح نیست که هر تبلیغ سیاسی گلدرشتی را بپذیرد، مخاطبان امروز تلویزیون با آگاهی ضعفهایی که در آثار وجود دارد را میفهمد و تبلیغات سیاسی احمقانه به هیچوجه نمیتواند کارکردی سازنده داشته باشد. اما در سینما وضعیت به شکلی دیگر است؛ فیلمسازان به مردم نزدیکتر هستند و فضای بهتری را در آن شاهد هستیم اما متأسفانه سینما در حال حاضر تقریباً تعطیل است و امیدواریم فیلمسازان با تولید آثار کمدی خوب در زمان مناسب دوباره مردم را به سینما رفتن تشویق کنند و باعث شوند که سالنها پر شده و در کنار ایجاد نشاطی اجتماعی سینما نیز دوباره رونق بگیرد.
علیرضا خمسه: هنر آینه جامعه است / اگر جامعهای در را به روی نقد ببندد سیستم تولید اثر کمدی معیوب خواهد شد / کمدی ایجادکننده خنده خردمندانه است
علیرضا خمسه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سینما، تئاتر و تلویزیون آینه جامعه هستند و اگر یک جامعه در حال ترقی و رشد باشد آثاری سینما و تلویزیون هم چنین نمودی پیدا میکنند و اگر جامعه به سمت رخوت یا سکون برود باز هم هنر بازتابی از این وضعیت را به مخاطب ارائه میدهد.
خمسه تصریح کرد: اگر جامعه به سینما و تلویزیون انتقاد دارد که چرا آثارش به سمتی رفته که مثل گذشته در پرداختن به مسائل طنز و کمدی با کیفیت و دقت عمل نمیکند باید جامعه را هم در این بین مورد انتقاد قرار داد چرا که سینما و تلویزیون و به طور کل هنر آینه جامعه است و آنچه که در این عرصه میبینید از جامعه برآمده است.
این بازیگر درباره دلیل کم شدن معرفی و پرورش چهرههای مطرح در عرصه کمدی طی سالهای گذشته گفت: در وهله اول باید این مورد را بررسی کنیم که سیستم آموزش و پرورش ما چه چیزی را دنبال میکند، به تبع آن سیستم آموزش ما در عرصه هنر نیز میتواند جهتدهی شود. اگر سیستم ما رو به تعالی باشد حاصلش ظهور افرادی است که توانمند و قابل اتکا هستند و اگر اینگونه نباشد مثل کارخانهای که هیچ برنامهای برای تولید محصولی با کیفیت ندارد نباید از این سیستم آموزشی انتظار ظهور هنرمندی مهم و قابل قبولی داشته باشیم.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «پایتخت» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در زمینه هنرهای نمایشی آنچه که در این مورد مطرح است کمدی است و طنز مربوط به حوزه ادبیات میشود. مهمترین ویژگی کمدی در عرصه هنرهای نمایشی و طنز در ادبیات انتقاد است. اگر جامعهای در را به روی نقد ببندد قطعاً سیستم تولید طنز و اثر کمدی معیوب خواهد شد و با مشکلات بسیاری مواجه است. هدف کمدی تعالی و رشد است و به همین دلیل کمدی انگشت روی نقصانهای جامعه، خانواده و حتی افراد میگذارد؛ اگر کسی این اجازه را به هنرمند ندهد طبیعی است که تولیدات کمدی با ضعف و نقصان روبرو شوند.
خمسه در پاسخ به این پرسش که طی سالهای اخیر آیا اثری کمدی با رویکرد انتقادی ساخته شده یا خیر، تصریح کرد: نیازی به گفتن من نیست، به آثار کمدی در سالهای اخیر نگاه کنید، آیا میتوانید اثری طنز با رویکرد انتقادی پیدا کنید که به رشد و تعالی فکر میکند؟ کمدی به معنی خنداندن با هر حرکت جلف و مسخره نیست؛ ما به دلایل مختلف میخندیم؛ خنده خردمندانه، خنده از روی جهل یا خنده از روی بیماری. کمدی در واقع به دنبال نوع دگر خندیدن است و این گونه هنری را میتوان ایجادکننده خنده خردمندانه دانست.
او افزود: هنرمند در عرصه کمدی به نوعی به نیمه خالی لیوان میپردازد، حتی اگر 80 درصد لیوان پر باشد هنرمند برای خلق اثر کمدی به 20 درصد خالی نگاه میکند و آن را در اثرش به تصویر میکشد. در این بین احتمالاً جامعه به هنرمند انتقاد میکند که چرا این 20 درصد را فقط دیده است اما واقعیت این است که این نوع نگاه کار هنرمند در عرصه طنز و کمدی است.
این بازیگر درباره عملکرد هنرمندان عرصه طنز و کمدی در برابر محدودیتها اظهار داشت: برای تعریف این وضعیت به قصه مولانا اشاره میکنم. فردی نزد یک خالکوب میرود و از او میخواهد که یک شیر روی بدن او خالکوبی کند. وقتی طراحی دم شیر آغاز میشود، فرد فریاد میزند که درد دارد، نمیخواهد دم او را بکشی، کشیدن سر شیر آغاز میشود و فرد دوباره فریاد میزند که درد دارد و نمیخواهد سر آن را بکشی. فرد خالکوب در پایان با داد و فریادهای این شخص به ستوه آمده و گفت شیر بیدم و سر و اشکم کی دید / اینچنین شیری خدا خود نافرید.
خسمه در پایان اظهاراتش گفت: وضعیت کمدی و طنز در سینما و تلویزیون ما هم همینطور است، وقتی میخواهید اقتصاد را نقد کنید متولیان اقتصاد کشور ناراحت میشوند، وقتی میخواهید فرهنگ را نقد کنید متولیان فرهنگ ناراحت میشوند و دیگر مسائل هم به همین وضعیت هستند. به همین دلیل عرصه طنز و کمدی را امروز میتوان مثل همین قصه و شعر مولانا دید.
مهدی صباغزاده: مردم در کنار خنده و تفریح ترجیح میدهند در آثار نمایشی دغدغههایشان نیز مطرح شود/ کمدیهای باکیفیت به نشاط جامعه کمک میکنند
مهدی صباغزاده تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: امروز برای پرداختن به مسائل مختلف اجتماعی در آثار سینمایی مشکل چندانی وجود ندارد و اگر یک فیلمساز بخواهد به موضوعی مهم بپردازد میتواند با دریافت مجوز ساخت اثری که مدنظر دارد را تولید کند اما مسئله اصلی پیش از این موضوع این است که اصلاً دغدغهای در بین فیلمسازان ما وجود دارد یا خیر.
صباغزاده تصریح کرد: طی سالهای اخیر من فیلمی کمدی یا طنز ندیدهام که کیفیت مناسبی داشته باشد و معمولاً آثار با طنزهای بی خاصیت و سطحی ساخته شدهاند که فقط هدف از تولید آنها درآمدزایی و به دست آوردن پول بوده است.
این کارگردان در ادامه گفت: قطعاً آثار کمدی میتوانند به بالا رفتن روحیه مردم کمک کنند و باید این موضوع مورد ارزیابی قرار بگیرد که مردم از چه آثاری استقبال میکنند و چه فیلمهایی را میخواهند دنبال کنند. مردم دیگر حوصله فکر کردن به مسائل عمیق را ندارند و مشکلات و دغدغهها آنقدر در بین مردم زیاد شدهاند که دیدن فیلمهای جدی شاید نتواند برایشان جذابیت چندانی داشته باشد. یکی از دلایل بیشتر شدن تعداد آثار سطحی و مبتذل هم شاید همین باشد که مردم نمیخواهند با رفتن به سینما به فکر فرو بروند و حوصله تفکر ندارند و میخواهند چند دقیقهای تفریح کنند و احیاناً بخندند.
کارگردان فیلم سینمایی «کلوپ همسران» تأکید کرد: اگر آثار با کیفیتی تولید شوند و تنها دغدغه تولیدکنندگان آثار درآمدزایی و جمع کردن پول نباشد و در طنزها و آثار کمدی مسائل روز جامعه را ببینیم مردم هم در کنار اینکه فیلم را دنبال کرده و از دیدن آن لذت میبرند از مطرح شدن دغدغههایشان در آثار سینمایی و تلویزیونی استقبال میکنند. اگر سینمای ما در این مسیر حرکت کند قطعاً میتواند در این شرایط سخت به بهتر شدن حال جامعه کمک کند.
صباغزاده در پایان اظهاراتش گفت: البته فیلمهایی در ژانرهای دیگر هم میتوانند چنین ویژگی داشته باشند اما با توجه به شرایط سخت جامعه که با شیوع کرونا وضعیت بسیار بدتر شده مردم بیش از هر چیز به دنبال دیدن کمدیهای ساده و سطحی هستند که حداقل چند ساعتی شاد باشند.
ابراهیم عامریان: مسئولان ما جنبه پذیرش شوخی را ندارند / آثار کمدی میتوانند به افزایش نشاط و شادی در جامعه کمک کنند
ابراهیم عامریان تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، درباره دلیل فروش بالای آثار کمدی گفت: امروز فیلمهای اجتماعی ما معمولاً آثاری تلخ و پر از غم و غصه و در واقع روزمرگیهای زندگی است که طبیعتاً مردم در معضلات فراوانی که دارند ترجیح میدهند به سمت دیدن آثار شاد و کمدی بروند و حداقل لحظاتی که در سینما هستند از غم، غصه و روزگار تلخی که برایشان به وجود آمده فاصله بگیرند.
عامریان خاطرنشان کرد: هر وسیله و اتفاقی که بتواند جامعه را به سمت شادی ببرد اتفاق مثبتی است و سینما هم میتواند در این اتفاق نقش داشته باشد اما خنداندن مردم و تزریق نشاط به جامعه نباید به شکلی باشد که برای آن از هر ابزاری استفاده کنند به طوری که فضا به شدت مبتذل شود.
او افزود: شوخیها و طنازیها در آثار کمدی باید به شکلی باشد که اعضای یک خانواده بتوانند با خیال راحت دور هم جمع شده و فیلم را در سینما یا تلویزیون ببینند. متأسفانه در برخی موارد شاهد این هستیم که شوخیها به سمتی رفته که دیگر اعضای خانواده نمیتوانند با خیال راحت کنار هم جمع شده و فیلم ببینند. باید یک فضای امن و به نوعی یک خاطرجمعی برای دیدن فیلمهای کمدی در خانوادهها ایجاد شود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «تگزاس» تصریح کرد: امروز شاهد انواع شوخیها در آثار سینما و تلویزیون هستیم و با وجود اینکه شوخیهای آثار کمدیمان کمی به سمت ابتذال رفته و مسائل جنسی در آنها پر رنگ شده به نویسندهها حق میدهم چرا که محدودیتها هیچ ابزاری برای نویسندهها باقی نگذاشتهاند و نویسنده مجبور شده به سمتی برود که شوخیهایش برای یک خانواده نمیتواند جالب و قابل قبول باشد.
این تهیهکننده در پایان تأکید کرد: در سینمای ما با مسائل سیاسی و مذهبی به هیچوجه نمیتوان شوخی کرد. البته من هم هیچ علاقه و اعتقادی به شوخی با مذهب ندارم اما قطعاً میشود با سیاست شوخی کرد و اگر شوخیها مودبانه باشد هیچ ایرادی در آن نمیتوان پیدا کرد. متأسفانه امروز مسئولان ما جنبه پذیرش شوخی در آثار سینمایی و تلویزیونی ندارند و به همین دلیل فضا برای خلق آثار کمدی و طنز بسیار محدود است.
پیمان عباسی: ایرانیها مردمی طناز هستند و خنداندنشان کار سختی است / خط قرمزها هیچ ابزاری برای کمدینویسها باقی نگذاشتهاند
پیمان عباسی فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: مشکلات اقتصادی، پنهانکاریها و مسائل مختلف روز به روز جامعه را عصبانیتر کرده و ما هر روز از انتقادپذیری دور میشویم چرا که اکثر افراد میترسند با انتقاد به لایههای مخفی آنها پی برده شود و وجه سیاه و تاریک وجودیشان نمایان شود.
عباسی تصریح کرد: عدم انتقادپذیری تنها مربوط به مسئولان کشور نمیشود در بین مردم و حتی هنرمندان هم این وضعیت وجود دارد. زمان ساخت فیلم «توفیق اجباری» از حسام نواب صفوی برای شوخی با او در این فیلم اجازه گرفتیم اما پس از پخش، او از ما شکایت کرد که چرا در این فیلم با او شوخی شده است. به نظر من انتقادپذیری در فرهنگ ما وجود ندارد و روز به روز با بدتر شدن شرایط زندگی این مشخصه بد در ما بیشتر میشود.
این نویسنده در ادامه گفت: به تازگی یک رئالیتی شو طراحی کردهام که «شباهنگ» نام دارد و در آیتمی از این برنامه ما میزان جنبه شوخی کردن با افراد را میسنجیم تا مشخص شود آیا همانقدر که ادعا میکنند جنبه شوخی دارند یا خیر. در همین برنامه به خیلی از همین مسائلی که مطرح کردم پی میبریم و متوجه میشویم که ما کمتر از میزان ادعایمان جنبه پذیرش نقد و شوخی داریم.
نویسنده فیلم سینمایی «پرتقال خونی» تصریح کرد: طنز و کمدی در جهان سه تم اصلی دارد؛ شوخی با مذهب، شوخی با مسائل جنسی و شوخی با سیاست که در کشور ما هر سه جزو خط قرمزها هستند. در این وضعیت تنها راهی که برای فیلمساز و نویسنده باقی میماند رفتن به سراغ سنبلیسم و نمادگرایی است. یکی از موفقترین نمونههای این مورد سریال «شبهای برره» است که قصهاش را به زمان قدیم برد و انتقادها و شوخیهایی که داشت را انجام داد و مردم خودشان آنها را معادلسازی میکردند. با این وجود باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که تلویزیون مخاطب عام دارد و مخاطب عام دارد و برنامهها و آثارش از سلیقه عام پیروی میکند و این روش تا زمانی محدود میتواند کارکرد داشته باشد چرا که همه مردم قدرت معادلسازی را ندارند.
او افزود: به همین دلیل پس از مدتی روش دیگری شکل گرفت که رفتن به سراغ قومیتها بود. سریال «پایتخت» پرچمدار این روش بود و «نون خ» به نظر من مسیر خیلی کاملتری را طی کرد و در فصل دوم بسیار کاملتر و دقیقتر از این روش استفاده کرد. به قول اصغر فرهادی انسان در محدودیتها به دنبال کشف راه میگردد که منجر به خلاقیت میشود.
عباسی خاطرنشان کرد: کمدی و طنز این قابلیت را دارد که به نشاط جامعه کمک کند اما اثر کمدی باید با جامعهاش همراه باشد و بتواند با مسائل روز شوخی کند وگرنه هیچ کارکردی نخواهد داشت. در همه جای دنیا هنرمندان میتوانند با همه نهادهای دولتی به هر شکلی که دلشان میخواهد شوخی کنند ولی در کشور ما این امکان وجود ندارد اما در عوض مسئولان کشور ما در فضای جدی آنقدر حرفهای بی اساس که هیچ ربطی به واقعیت زندگی مردم ندارد، میزنند که موجبات طنز و خنده را در فضای مجازی برای مردم فراهم میکنند و میبینیم آنقدر برخی گفتههای مسئولان کشور در فضای مجازی وایرال شده و مردم به آن میخندند که از دیدن یک اثر طنز و کمدی بینیاز میشوند.
او افزود: متأسفانه جامعه ما یک جامعه بیمار است و البته حق دارد که اینگونه باشد. در همین برنامه «شباهنگ» که مشغول ساختش هستیم آیتمی داریم که به عنوان مثال فردی که وضعیت مالی خوبی ندارد یک مهمان دارد و قرار است برایش آرش رشته بپزد. این فرد برای خرید مایحتاج به بازار میرود و بعد از مهمان درباره قیمت وسایل خریده شده سوال میکنیم و او باید قیمتها را درست حدس بزند. شاید باورکردنی نباشد که هیچکس نمیتواند قیمتها را درست حدس بزند و این واقعاً یک فاجعه است که قیمتها در کشور ما آنقدر بی ثبات هستند که قیمت مایحتاج یک آش رشته را کسی نمیتواند حدس بزند و چطور میشود از این جامعه انتظار داشت که بیمار نباشد. من زمانی که فیلمنامه «بچههای نسبتاً بد» را مینوشتم دستمزدم برای هر قسمت همانقدری است که امروز برای هر قسمت دستمزد میگیرم و این در حالی است که آن زمان با دستمزد یک قسمت سریال میتوانستم یک ماشین پژو 206 بخرم اما امروز با کل دستمزد سریال هم نمیتوانم این کار را بکنم.
نویسنده سریال «لژیونر» در پایان اظهاراتش درباره این موضوع که خنداندن مردم ایران کار سختی است، گفت: از چند جهت خنداندن مردم ایران کار سختی است که البته این روزها سختتر هم شده است. اولین دلیلش این است که ما همه مردمی طناز هستیم، در یک فیلم کمدی دیالوگ دو نفر که شاید خیلی خندهدار است را میبینیم و در لحظه میتوانیم دیالوگهای خندهدارتری را در آن بین مطرح کنیم که واقعاً یک ویژگی منحصر به مردم ایران است. نکته دوم این است که مردم علاقه دارند زمانی که به سینما میآیند و فیلم میبینند ادبیات رایج را بین کاراکترها شاهد باشند و در آثار کمدی این انتظار بیشتر است اما متأسفانه به دلیل محدودیتها ما در آثار نمایشیمان به هیچوجه ادبیات رایج را شاهد نیستیم و طبیعی است مخاطب گفتوگویی که بین دو کاراکتر است را باور نکند و دلزده شود. نکته پایانی همین موضوع است که پیشتر مطرح کردم. محدودیتهای زیادی وجود دارد که هیچ ابزاری برای نویسنده و کارگردان باقی نمیگذارد و یک نویسنده باید به قدری خلاق باشد که بتواند با وجود این محدودیتها قصه و موقعیتی طراحی کند که بتواند مخاطب را بخنداند.
مهدی علیمیرزایی: تزریق شادی از طریق فیلم کمدی به یک جامعه افسرده، مثل جوک تعریف کردن برای یک بیمار رو به مرگ است / کمدی زمانی میدرخشد که حال جامعه خوب باشد
مهدی علیمیرزایی نویسنده و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در ساخت آثار کمدی و تقویت این گونه سینمایی در سینمای کشور سه رأس مهم تأثیرگذار هستند. سینماگران و در واقع تولیدکنندگان آثار، تماشاگران و مسئولان کشور سه عنصر اصلی هستند که در صورت کنار گذاشتن مشکلاتی که وجود دارد میتوانند ما را به سینمای کمدی با کیفیتی برسانند.
علیمیرزایی خاطرنشان کرد: اینکه همیشه عدم پذیرش نقد از سوی مسئولان کشور را دلیل اصلی ضعف سینمای کمدی بدانیم نمیتواند تحلیل کاملی باشد. ما در این صورت تنها بخشی از معضل را دیدهایم و بهتر است بدانیم که مشکل را باید از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار دهیم. بخش اول که مربوط به سینماگران میشود در قدم اول به مشکلاتی برمیگردد که نویسندهها با آن روبرو هستند. تهیهکنندهها به عنوان سفارشدهنده معمولاً فرمولی را در ذهن دارند که معتقدند در فیلمهای موفق وجود داشته و میخواهند از همین فرمول تکراری برای ساخت اثر جدیدشان استفاده کنند. به همین دلیل فیلمنامهنویس را مجاب میکنند که از آنچه در ذهن دارند پیروی کند و این در حالی است که معمولاً ممکن است در اکثر مواقع دچار اشتباه شوند و دلیل موفقیت فیلم کمدی که در ذهن دارند مسئله دیگری باشد.
او افزود: در بحث نویسندگی مسائل مختلفی وجود دارد که به اشتباه رایج شدهاند. یکی از مهمترین مسائل حضور شخصیتهای ابله و کم هوش است که در آثار کمدی ما به وفور دیده میشود و تصور بر این است که رفتارهای این انسان کم هوش که او را دچار مشکلات متعددی کرده میتواند هنوز هم برای مخاطب جذاب باشد اما تماشاگر امروزی سینما به سطحی از هوش و درک آثار سینمایی رسیده که شاید برخلاف تصور فیلمساز حتی برای این کاراکتر ابله و پراشتباه دلسوزی کند. مخاطب امروز آثار کمدی بیشتر به کاراکترهای باهوشی توجه میکند که در عین حال رفتارها و انتخابهای غلطی دارند. در واقع کاراکترهایی که منزلتی دارند اما کارهایشان ابلهانه است در سینمای ما وجود ندارد، این در حالی است که به نظر من این کاراکترها امروز بسیار جذابتر هستند. اثری که کاراکترهای ابله و کمهوش انتخاب میکند هیچ افقی برای تماشاگرش باز نمیکند و پرداختن به شخصیتهای ابله که هوششان از تماشاچی پایینتر است هیچ مزیتی برای سینمای ما ندارد. ما در عرصه ساخت آثار کمدی نیاز به یک جریان جدید داریم.
کارگردان فیلم سینمایی «پالتو شتری» درباره تأثیر فیلمهای کمدی بر نشاط در جامعه گفت: نشاط جامعه عوامل پایهای دارد که در اساسیترین نیازهای جامعه خلاصه میشود. مسائلی چون امنیت، اقتصاد، سلامت و... اگر به خوبی تأمین شوند و در شرایط مساعدی باشند میتوانند جامعه را شاد کنند. اگر هیچ یک از این مسائل وجود نداشته باشد تزریق شادی به جامعه از طریق سینمای کمدی مثل جوک تعریف کردن برای یک بیمار در آستانه مرگ است. کمدی زمانی میتواند موفق باشد که تماشاگرانش هم حال خوبی داشته باشند.
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: در جامعهای که مشکلات بسیاری وجود دارد نهایتاً کمدی در جهت بهتر کردن حال مردم میتواند به تخلیه روانی آنها کمک کند به طوری که اثر کمدی جملهای که زیر لب بسیاری از مردم پنهان شده را در فیلم مطرح کند و مخاطب از مطرح شدن حرفش در اثر به وجد بیاید. در جامعهای که نشاط هیچ نقشی ندارد اتفاقاً سینمای کمدی علیه خودش عمل میکند و مردم حتی سازندگان اثر کمدی را مورد سرزنش قرار میدهند. این گونه سینمایی زمانی میدرخشد که حال جامعه خوب باشد.
علیمیرزایی درباره نگاه سینماگران ایرانی به سینمای کمدی گفت: ذات کمدی با شوخطبعی همراه است و به همین دلیل معمولاً با شک به آن نگاه میشود. سینمای کمدی روی یک خط باریک حرکت میکند که اگر به هر طرف بیفتد یا دلچسب بودن خود را از دست میدهد یا دچار لودگی میشود. اثر کمدی باید با رندی همراه باشد که با کمترین اشتباه به سمت لودگی میرود. به همین دلیل بسیاری از هنرمندان و سیاستمداران تصور میکنند که با پرداختن به سینمای کمدی وجهه خود را از دست میدهند و برخی کمدی را سینمایی صرفاً برای خنده و درآمدزایی میدانند.
نویسنده فیلم سینمایی «در مدت معلوم» درباره فروش بالای فیلمهای کمدی در سینمای ایران گفت: فیلمهای رئال با جزئیات دقیقی همراه هستند و اثر کمدی معمولاً با نوعی سهلگیری مواجه است. تماشاچی در دیدن یک فیلم کمدی سختگیری ندارد و افراد کمحوصله هم میتوانند به راحتی چند ساعت به دیدن فیلم کمدی بنشینند. از طرفی وضعیت جامعه هم در استقبال از این گونه سینمایی تأثیرگذار است؛ در شرایط سخت مردم ترجیح میدهند با دیدن فیلم بار سنگین مشکلات را برای دقایقی کنار بگذارند و خوش بگذرانند که دم دستترین انتخاب میتواند خنده باشد. البته من معتقدم در این مورد هم ما موفق نبودیم و اکثر تماشاگران با دیدن آثار کمدی ما بعد از چند دقیقه احساس پوچی میکنند و فیلم حتی برای چند دقیقه هم نمیتواند آنها را از مسائل و مشکلات روزمره جدا کند.
امیر غفارمنش: تلویزیون باید هنرمندانی چون رضا عطاران و مهران مدیری را به هر قیمتی شده حفظ میکرد
امیر غفارمنش بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، درباره دلیل کم شدن آثار طنز در تلویزیون گفت: خیلی از مدیران تلویزیون را ما انتخاب نکردهایم و سیاستگذاریهای تلویزیون هم به ما ربطی ندارد و کم شدن حجم تولیدات تلویزیون در حوزه آثار طنز را باید از مدیران رسانه ملی پرسید.
غفارمنش تصریح کرد: بسیاری معتقدند که سیاست باید از ورزش، فوتبال، موسیقی و به طور کل هنر جدا شود، به نظر من هنر باید روح را تعالی بدهد و اینکه ما حتی سریالی مثل «پایتخت» را هم سیاسی میکنیم قطعاً به تلویزیون و تولیداتمان لطمه وارد میکند و حتی مخاطب را از دیدن آثار تلویزیون دور میکند. اگر نگاهی دقیق داشته باشیم میبینیم برنامه «نود» هم سیاسی میشود، برنامه بعدی هم سیاسی میشود و همه آثار هنری سیاسی شدهاند که به نظر من اصلاً اتفاق مثبت و درستی نیست اما شما میتوانید ببینید سریالی مثل «بزنگاه» و حتی «ساعت خوش» اگر الان بخواهند بازیگرانش را برای ساخت یک اثر جدید جمع کنند باید ماهی 15 میلیارد تومان هزینه کنند اما در واقع این افراد سرمایههای تلویزیون هستند و تلویزیون وقتی سرمایههای خود را از دست داده دیگر نمیتوان انتظار داشت آثاری مثل «سیب خنده»، «ساعت خوش»، «خانه به دوش»، «بزنگاه»، «ترش و شیرین» و «دردسرهای عظیم» ساخته نمیشود.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «خوشنشینها» تأکید کرد: مهران مدیری بازیگر تئاتر و رادیو بود، رضا عطاران بازیگری تحصیلکرده است، نصرالله رادش و نادر سلیمانی بازیگران با تجربهای هستند، من دانشگاه هنر و معماری درس خواندهام، سعید آقاخانی دانشکده هنرهای زیبا تحصیل کرده و اگر نگاهی دقیق داشته باشید میبینید اکثر بازیگران و دست اندر کاران «ساعت خوش» افراد تحصیلکردهای هستند که با فکر نو و شناخت کمدی موقعیت آمدند و بعدها از دل همین همکاریها آثاری چون «سیب خنده» و «دنیای شیرین» آمد و اتفاقات خوبی را رقم زد. به این افراد اعتماد شد، اینها به سرمایههای تلویزیون تبدیل شدند و قیمتشان بالا رفت و باید این افراد را دوباره به تلویزیون جذب کرد. به نظر من خط قرمزها بوده که باعث رنجش این افراد شده و باید در این باره تجدیدنظری شود.
او درباره این موضوع که دیگر در تلویزیون شاهد معرفی چهرههایی چون مهران مدیری و رضا عطاران و دیگر افراد محبوب در حوزه طنز نیستیم، گفت: نسل جدید را نسل میانبرزن میدانم، اگر یک نفر از این نسل جدید بخواهد فوتبالیست شود پدرش میآید هزینه میکند و میگوید چه کنم که او در ترکیب اصلی حضور داشته باشد. هنرپیشه هم همین است، پدرش میخواهد هزینه کند تا او هنرپیشه شود. با این میانبر زدنها کسی به جایی نمیرسد، باید زحمت کشید، عرق ریخت، خاک صحنه خورد، سبکهای مختلف را یاد گرفت و در واقع آکادمیک برخورد کرد تا شاهد رخ دادن اتفاقات خوب قدیم باشیم. برای نسل جدید این اتفاقات رخ نمیدهد و اگر هم باشد ماندگار نیست. بعضاً میبینیم آثاری نسبتاً خوب هم ساخته میشوند اما مثل یک نسیم خیلی زود عبور کرده و تمام میشوند، این افراد طنز را نمیشناسند و آیتمهایشان طولانی میشود، این در حالی است که مثلاً در «ساعت خوش» میدیدیم که همه میدانستند بین یک و نیم تا سه دقیقه باید آیتم به پایان برسد و مخاطب را میشناختند.
این بازیگر تصریح کرد: قطعاً کوچ هنرمندان از تلویزیون به سینما و شبکه نمایش خانگی تأثیرگذار است اما این کوچ چندان اهمیت ندارد، دلیل آن است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. قطعاً سیاستگذاریها منجر به این اتفاق شده است، بازیگری چون رضا عطاران و مهران مدیری را به هر قیمتی شده تلویزیون باید حفظ کند. در حال حاضر هم که مطرح شده از بازیگرانی که بالای 200 میلیون تومان در ماه درآمد دارند مالیات گرفته میشود که واقعاً اگر کسی چنین درآمدی دارد واقعاً باید مالیات پرداخت کند.
غفارمنش در پایان گفت: متأسفانه در کشور ما جنبه نقدپذیری پایین آمده، ریشه این معضل از مسئولان کشور آغاز میشود تا مردم عادی و در واقع هیچکس جنبه شوخی و انتقاد ندارد. سریال «در حاشیه» را پزشکان اعتراض کردند و به حاشیه کشیده شد، سریال «سرزمین کهن» با اعتراض لر زبانها توقیف شد، برنامه «فتیله» با اعتراض آذریها متوقف شد، حتی به خاطر سریال «پایتخت» مازندرانیها ناراحت بودند. متأسفانه هیچکس تحمل نقد ندارد و الان آستانه تحمل مردم به مراتب نسبت به قبل پایینتر آمده و زودتر از هر اتفاقی عصبانی میشوند. وقتی انتقاد و صراحت را فقط پیش از انتخابات شاهد هستیم و در دیگر اوقات هیچوقت برنامه انتقادانه نداریم این مسائل پیش میآید و مردم از اینکه فقط آنها مورد انتقاد قرار میگیرند عصبانی میشوند و تحمل نمیکنند. همین وضعیت باعث میشود خط قرمزها بیشتر شود، هنرمندان نتوانند به هیچ مسئلهای بپردازند؛ اوایل انقلاب شاهد بودیم این وضعیت به طوری بود که هنرمندان با هم شوخی میکردند و مثلاً مهران مدیری ادای منوچهر نوذری را در میآورد یا فردی دیگر با اکبر عالمی شوخی میکرد و هیچ فضایی برای پرداختن به مسائل دیگر وجود نداشت. وقتی هنرمند نتواند به سراغ هیچ موضوعی برود شکلگیری این وضعیت که همه چیز تکراری و خستهکننده شده طبیعی است.
کامران قدکچیان: کمدیهای سطحی و مبتذل به سلیقه سینمایی جامعه آسیب زده است
کامران قدکچیان کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: طی سالهای اخیر اکثر آثار کمدی که مشاهده کردهام فیلمهایی مبتذل و سطحی هستند که هیچ ارزشی ندارند و فقط میخواهند مخاطب خود را بخندانند و به نوعی به درآمد برسند.
قدکچیان تصریح کرد: ما به شکلی افراطی در ورطه ابتذال افتادهایم و متأسفانه طنزی که میتوانست منتقد باشد و به فرهنگ انتقاد در جامعه کمک کند به رقص و آواز تبدیل شده و هیچ ارزشی ندارد. اگر پیش از انقلاب ما شاهد صحنههایی در کابارهها بودیم و زنان بازیگر میرقصیدند امروز بازیگران مرد این کار را میکنند تا مردم بی دلیل بخندند و هیچ کس هم به ارتقای کیفیت آثار سینمایی، طنز و کمدی فکر نمیکند.
او افزود: فیلمسازان امروز به درخواست تهیهکننده و اینکه او فقط به دنبال تضمینی برای بازگشت سرمایه یا سود فکر میکند هر اثری را میسازند و کسی هم دغدغه این را ندارد که جلوی این وضعیت را بگیرد و سینما را نجات دهد. متأسفانه امروز فیلمسازان جدی و دغدغهمند ما مثل ناصر تقوایی خانهنشین هستند تا تولیدکنندگان آثار ضعیف به کار مشغول باشند.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: طی سالهای اخیر شاید تعداد آثار کمدی و طنزی که بتوان به عنوان یک اثر با کیفیت و خوب از آنها نام برد به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نیست. دو دهه پیش و حتی سالیان دورتر مثل سالهای 65 تا 70 فیلمهای خوبی ساخته شدند که هم به لحاظ مالی تولیدکنندگان را به سود میرساند و هم ارزش هنری داشت اما امروز فیلمهایی ساخته میشوند که هیچ ارزشی ندارند و فقط به بازگشت سرمایه و سودآوری در ساخت آنها فکر میشود.
کارگردان فیلم سینمایی «دختر شاه پریون» درباره فروش بالای فیلمهای کمدی در سینمای ایران گفت: متأسفانه آثار سخیف و سطحی سطح سلیقه مردم را پایین آوردهاند و ذائقه مردم به شدت آسیب دیده است. وقتی که ذائقه مردم را تغییر میدهید و سطح فکر و سلیقه مردم را به سمتی هدایت میکنید که از آثار ضعیف و بی کیفیت استقبال کنند طبیعی است که همین کمدیها هم در صدر جدول فروش فیلمهای سال قرار بگیرند. اگر نگاهی به فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی هم داشته باشید به همین نتیجه میرسید که در آنجا هم آثار به شدت سطحی و مبتذل شدهاند. حتی آثار غیر کمدی هم چنین ویژگی دارند و گویا قصهشان در جایی خارج از ایران روایت میشود وگرنه این اندازه جولان دادن اوباش در سطح شهر و جنایت در ایران اگر اتفاق میافتد که واقعاً جای نگرانی دارد و اگر اتفاق نمیافتد دلیل این همه فاصله گرفتن از جامعه را باید مشخص کرد. من فکر میکنم کسانی که به این آثار مجوز میدهند خود نیز در تولید آنها به منفعت میرسند.
او افزود: قطعاً یکی از اهداف سینمای کمدی خنداندن مخاطب است و من هم هیچ ایرادی در این نمیبینم اما خنداندن به هر قیمت را نمیتوان مثبت ارزیابی کرد. رقصیدن و هر حرف رکیکی به زبان آوردن نمیتواند نشان از بالا بودن سطح کیفی یک اثر کمدی باشد. سینمای ما امروز تنها به دو بخش تقسیم میشود. فیلمسازانی که بسیار شعاری و تبلیغاتی با حمایت نهادهای مختلف فیلم میسازند که البته ساخت فیلم تبلیغاتی هیچ ایرادی ندارد و هر حکومتی در سینمای خود چنین برنامههایی میتواند داشته باشد و بخش دوم مربوط به فیلمسازانی میشود که فقط به ساخت آثار ضعیف و بی کیفیت مشغول هستند و فیلمسازان بزرگ و باتجربه ما متأسفانه اکثراً خانهنشین شدهاند و این وضعیت را مشاهده میکنند. رسانههای ما باید این موضوع را بارها با جدیت پیگیری کنند که چرا فیلمسازانی چون ناصر تقوایی، کیانوش عیاری و... نباید فیلم بسازند و در عوض شاهد ساخت چنین آثار ضعیفی باشیم.
قدکچیان در پایان اظهار داشت: متأسفانه کمدیهای ضعیف سطح سلیقه مردم را تغییر داده و بسیار نازل کرده است. ما در زمان جنگ شاهد ساخت فیلمهای جنگی زیادی بودیم که مردم هم از آثار جنگی و اکشن به خوبی استقبال میکردند. آن زمان با توجه به جو جامعه و سلیقه مردم که اینگونه پرورش پیدا کرده بود استقبال از این آثار طبیعی بود اما امروز با تکرار ساخت و اکران فیلمهای ضعیف کمدی و فضای تلخی که در جامعه حاکم است مردم ترجیح میدهند دقایقی از زندگی را که در سینما هستند با خنده و شادی بگذرانند اما ما موظف هستیم با تولید آثار با کیفیت حداقل به مردم آثاری ارائه دهیم که کیفیت بالایی دارند.
بهمن گودرزی: فضا برای تولید آثار با کیفیت کمدی وجود ندارد / آثار کمدی سینما و تلویزیون تکراری و بیمحتوا شدهاند
بهمن گودرزی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: متأسفانه هیچگاه فضا برای پرداختن به مسائل مختلف، معضلات و مشکلات جامعه در آثار سینمایی و تلویزیون مهیا نبوده و در همین راستا میتوان گفت که هیچگاه ظرفیت شوخی کردن در هیچ زمینهای وجود نداشته و در فرهنگ ما به طور کل انتقادپذیری جایی ندارد.
گودرزی خاطرنشان کرد: به همین دلیل ساخت آثار طنز و کمدی در سینما و تلویزیون کار سختی است چرا که هر اثری در این گونه سینمایی به معضلات و مسائل مختلف میپردازد و در کنار انتقاد است که میتواند مخاطبش را بخنداند. ما تنها در شکلی نادرست با ساختن لطیفه و جوک درباره اقلیتها و مسائل مهم به یکدیگر میخندیم و این اتفاق سازندهای نیست. باید اجازه داده شود به صورت رسمی در آثار نمایشی معضلات و انتقادات مطرح شوند.
او افزود: متأسفانه عدم انتقادپذیری حتی در بین سینماگران هم وجود دارد و آنها هم نمیتوانند حتی یک شوخی با خودشان را بپذیرند در حالیکه در کشورهای دیگر با بالاترین رده سیاسی کشور شوخی میشود و وقتی ما هیچ ابزاری در بحث کمدی نداریم طبیعی است که آثار طنز و کمدیمان ضعیف و بی خاصیت شوند. وقتی ابزار اصلی طنز در اختیار فیلمساز وجود ندارد او شبیه یک مبارز بی اسلحه است که قطعاً با شکست روبرو میشود.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: به طور کل سینمای کمدی در کشور ما جدی گرفته نمیشود، حتی سینماگران هم نگاهی جدی به آن ندارند و میبینیم که در رویدادهای فرهنگی مثل جشنواره فیلم فجر هم به آن توجهی نمیشود. یک فیلم کمدی در جشنواره فیلم فجر شانسی برای دیده شدن توسط هیئت داوران ندارد و به همین دلیل سازندگان آثار کمدی میل و رغبتی به حضور در این رویداد ندارند. مسائل مختلیف وجود دارد که دست به دست هم داده و باعث شده امروز ما در حوزه طنز و کمدی سینمایی ضعیف داشته باشیم.
کارگردان فیلم سینمایی «شیش و بش» تصریح کرد: در این مورد تلویزیون وضعیت به مراتب بدتری دارد و ممیزی و سانسور در این رسانه از زمان ارائه طرح آغاز میشود و تا زمان پخش اثر نیز ادامه دارد. در این شرایط که در سینما و تلویزیون حاکم است نمیتوان انتظار داشت که فیلمی چون «اجارهنشینها» در سینما و تلویزیون ما ساخته شود. در سینما و تلویزیون امروز نمیشود با هیچ قومی شوخی کرد و هر اشارهای به مسئلهای کوچک میتواند حاشیهساز شود. اگر در گذشته چنین فضایی وجود نداشت یا کمرنگتر بود دلیلش به کمتر بودن رسانههای حاشیهساز و اطلاعرسانیهای غلط برمیگردد.
گودرزی درباره کیفیت آثار طنز در سینما و تلویزیون گفت: در حال حاضر شاهد تکراری شدن قصهها هستیم؛ طی سالهای اخیر نمیتوان اثری ویژه در حوزه سینمای کمدی نام برد و آثار نسبتاً خوب به اندازه انگشتان یک دست هم نمیشوند. در همین شبکه نمایش خانگی هم چنین وضعیتی حاکم است و اگر دقت کنید متوجه میشوید که اکثر آثار ضعیف و تکراری و بیمحتوا هستند. در وضعیتی که امروز جامعه ما دارد قطعاً سینمای کمدی و طنز میتواند به بهتر شدن روحیه مردم کمک کند و اگر راه برای تولید آثار با کیفیت باز باشد قطعاً شاهد تولید آثار خوب خواهیم بود.
او در پایان تأکید کرد: باید فضا را بازتر کنند، محدودیتها کمتر شود و به فیلمسازان اجازه داده شود که به مسائل مختلف در آثارشان بپردازند. اگر قرار باشد وضعیت به همین شکل باشد قرار نیست هیچ معجزهای رخ دهد و فیلم یا سریالی با کیفیت تولید شود.
رضا مقصودی: سینما مخدر نیست که بخواهیم با فیلم کمدی به جامعه شادی تزریق کنیم / آثار کمدی ما در پرداختن به معضلات اجتماعی عمیق نمیشوند
رضا مقصودی کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: امروز در آثار کمدی سینما و تلویزیون ما کم و بیش به مسائل اجتماعی روز پرداخته میشود و میتوان گفت که تا حدی سعه صدر برای ساخت اینگونه آثار وجود دارد اما پرداختن به معضلات و مسائل اجتماعی در سینمای کمدی ما به قدری دم دستی و سطحی اتفاق میافتد که در بیننده هیچ رغبتی برای دنبال کردن اثر ایجاد نمیکند و مخاطب خیلی راحت فیلم را کنار میگذارد.
مقصودی در ادامه تصریح کرد: پرداختن به مسائل اجتماعی در آثار سینمایی و تلویزیونی ما به شکلی است که تولیدکنندگان آثار تنها به معضلات اشاره میکنند و هیچ راهکار یا چشماندازی به مخاطب خود ارائه نمیدهند. منظور من این نیست که یک فیلم یا سریال حتماً باید راهکاری در کنار بیان معضلات به مخاطبش ارائه دهد اما قطعاً باید از نگاه سطحی فاصله گرفت و در مسائلی که مطرح میشوند عمیق شد. صرفاً مطرح کردن معضلات نمیتواند امتیاز مثبتی برای یک فیلم باشد و لازم است فیلمساز در قالب یک اثر سینمایی برای مضمونی که ارائه میدهد تحلیل و تمعق داشته باشد. متأسفانه امروز آثار کمدی ما تنها به مسائل اشاره میکنند و خیلی راحت از کنار آنها میگذرند، عمیق نمیشوند و در بسیاری مواقع به مخاطب خود آدرس غلط میدهند به طوری که مشکل در جای دیگری است اما آنها مسئله را به شکلی بیان میکنند که مخاطب دچار کجفهمی میشود.
این کارگردان در ادامه تأکید کرد: این نشانهها در آثار کمدی ما به قدری زیاد شده که دیگر تازگی خود را از دست داده و مخاطب با یک اشاره ساده به مسئلهای اجتماعی به وجد نمیآید و به دیدن اثر ترغیب نمیشود. در سریالهایی که بیرون از تلویزیون ساخته میشوند این مشخصه بسیار پر رنگتر است و هنوز فیلمسازان تصورشان بر این است که همین اشارههای گذرا و سطحی برای جذب مخاطب کافی است در حالیکه مخاطب امروز آثار سینمایی نگاههای سطحی را میشناسد و از آنها استقبال نمیکند.
او درباره نقش محدودیتها در کاهش سطح کیفی آثار کمدی در سینما و تلویزیون گفت: قطعاً بخشی از مشکلات نشأت گرفته از همین محدودیتها است اما نمیتوان آن را عامل اصلی کاهش سطحی کیفی آثار دانست چون در مسائلی که جزو خط قرمزها نیستند و بیانشان مشکلی برای اثر ایجاد نمیکند هم فیلمسازان ما عملکرد خوبی ندارند و همان نگاه چند سال پیش غالب است که سعی میشد کنایهای به مسئلهای زده شود و بعد روزنامهها به این نکته فیلم یا سریال اشاره میکردند و این به یک امتیاز مثبت برای اثر تبدیل میشد که هنوز هم فیلمسازان به دنبال آن هستند و ارتقای وجوه هنری آثار هیچ اهمیتی ندارد و در نهایت فقط به خنداندن مخاطب فکر میشود. به نظر من امروز مشکل اصلی عدم امکان پرداختن به معضلات نیست، مشکل نوع پرداختها است و حاکم شدن سیطره سودجویی و پر رنگ شدن وجوه اقتصادی در فیلمسازی و هنر است که آسیبزننده شده است. قطعاً من با دغدغه فروش بالای فیلمها هیچ مشکلی ندارم اما اگر تمام دغدغه و تلاش فیلمساز همین مسئله باشد قطعاً یک آسیب به حساب میآید. چندی پیش تهیهکنندهای به من رجوع کرد و از من یک فیلمنامه کمدی خواست و تأکیدش این بود که سال گذشته من فیلمی جدی ساختم که با شکست روبرو شد و بسیار متضرر شدم و میخواهم فیلمی کمدی بسازم که بتوانم آن ضرر مالی را جبران کنم. منظور من همین نگاه صرفاً اقتصادی به سینمای کمدی است که به هیچوجه نمیتوان آن را مثبت دانست.
مقصودی در ادامه اظهاراتش درباره نگاه جشنوارههای سینمایی به فیلمهای کمدی گفت: در جشنوارههای مختلف دنیا هم توجه چندانی به فیلمهای کمدی نمیشود و خیلی کم پیش میآید که یک فیلم کمدی در جشنوارهای سینمایی بسیار مورد توجه قرار بگیرد اما در ایران این نگاه به مراتب بدتر است. با این حال طی سالهای اخیر که در هیئت داوران یا هیئت انتخاب جشنواره بودهام و آثار را دنبال کردهام فیلم کمدی جالب توجهی هم ندیدهام که بخواهد اثری باکیفیت محسوب شود. البته توجه به سینمای کمدی در جشنواره فجر تجربه شده و فیلم «لیلی با من است» سالی که در جشنواره حضور داشتند جوایزی هم دریافت کرد و یا فیلم «مارمولک» در جشنواره فیلم فجر بسیار مورد توجه قرار گرفت.
نویسنده فیلم سینمایی «من سالوادور نیستم» در پایان اظهاراتش تصریح کرد: یکی دیگر از نگاههای آسیبزننده به سینمای کمدی نگاهی است که مسئولان به آن دارند. تصور اکثریت بر این است که سینمای کمدی و سریالهای طنز باید برای تزریق نشاط به جامعه مورد استفاده قرار بگیرند، در این نگاه به نظر میرسد که سینما را نوعی مخدر میدانند و قرار است سینما در این بین چنین نقشی ایفا کند تا مردم حواسشان از مشکلاتی که برایشان درست شده منحرف شود. در جامعهای که حجم بالایی از مشکلات و مصائب مختلف برای مردم وجود دارد انتظار اینکه با سینما شادی تزریق شود یک انتظار بیهوده و نادرست است. سینما مخدر نیست و اصلاً نمیتواند حواس مردم را از این همه مشکل به جای دیگری پرت کند. به طور کل چنین نگاههایی به سینما را نمیتوان پذیرفت؛ چند سال پیش که بحث ازدیاد جمعیت به تازگی مطرح شده بود در گفتوگو با مدیران مختلف مدام این نکته مطرح میشد که باید فیلمهایی در راستای تبلیغ این موضوع ساخته شوند و تصور بر این بود که سینماگران موظف هستند با فیلم ساختن درباره این موضوع به ترویج آن کمک کنند اما این نگاه به هیچوجه درست نیست و به هیچوجه نمیتواند به بالا رفتن سطح کیفی آثار سینما و تلویزیون کمک کند.
داریوش مودبیان: اگر میخواهیم آثار کمدی مفیدی ساخته شود، باید بفهمیم که جامعه از کمدی چه انتظاری دارد
داریوش مودبیان کارگردان تلویزیون و تئاتر در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: کارکرد طنز و کمدی برای جامعه را باید بر حسب نیاز جامعه مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. باید بررسی کرد و دید که جامعه به چیز نیاز دارد و از دیدن یک فیلم، سریال یا هر اثر نمایشی چه انتظاری دارد.
مودبیان خاطرنشان کرد: مردم جامعه مخاطبان اصلی آثار نمایشی هستند و باید ببینیم مردم ما که درگیر روزمرهشان شدهاند و مسائل مختلف تاب و توان آنها را از بین برده و به نوعی خسته هستند باید جدی گرفته شوند و از هر طریقی که امکان دارد میتوان به این امر مهم پرداخت که چگونه حالشان بهتر شود. اما این اتفاق نباید با یک برداشت سلیقهای و نظر یک شخص که شاید مدیر است رخ دهد، حتماً باید نظرسنجی شود و کارشناسان و جامعهشناسان درباره آن اظهارنظر کنند و بعد که نتیجهگیری شد در بحث تولید آثار نمایشی و برنامههای مختلف با تولیدکنندگان صحبت شود.
او افزود: اینکه یک اثر کمدی میتواند حال مردم را بهتر و در جامعه نشاط تزریق کند شاید امکانپذیر باشد اما به فراهم کردن فضای لازم هم نیاز است، باید محدودیتها کنار بروند یا به حداقل برسند. من زمانی که کار نمایش میکردم و در تلویزیون نیز آثاری ساختم که اکثراً کمدی بودند همیشه سعی داشتم محدودیتها را بشکنم و به هر شکلی که ممکن است حرف و فضایی تازه را مطرح کنم. همیشه محدودیتها وجود داشته و هر بار که مدیری تغییر میکند محدودیتها با سلیقه آن فرد شکلی تازه میگیرند.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش خاطرنشان کرد: سالهاست که با تلویزیون همکاری نداشتهام و حتی آثارش را هم دنبال نکردهام. به همین دلیل درباره اینکه امروز تلویزیون در حوزه طنز چه عملکردی دارد نمیتوانم بحث چندانی داشته باشم اما آن زمان که با صداوسیما کار میکردم و فعالیتی در این زمینه داشتم همیشه سعی من بر این بوده که اثری درخور و با کیفیت تولید شود. آخرین بار سال 98 در خانه موزه انتظامی نمایشی داشتیم که روی صحنه رفت. این سالها بیشتر در زمینه ترجمه و چاپ کتاب کار میکنم. دوره جدید کتاب طنزآوران جهان نمایش را ترجمه کردهام که تا امروز 20 دفتر شده و از انتشارات گویا منتشر میشود. دوره قبل را با نشر قاب کار کردم که برخی از این آثار هم روی صحنه رفت و کار شد. سالهاست که در تلویزیون کار نمیکنم، در آن زمان بیش از هر چیز تلهتئاتر کار میکردم که مدتی است تلویزیون دیگر اینگونه آثار را تولید نمیکند و طبیعی است که من هم با این رسانه همکاری نداشته باشم.
محسن وزیری: همه سریالهای ماه رمضان میتوانستند طنز باشند / مردم سینمای کمدی را ترجیح میدهند
محسن وزیری تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر در روزهای پیش از شروع ماه مبارک رمضان نگاهی به کشورهای همسایه داشته باشید متوجه میشوید که همه برنامهریزیهایی در موارد مختلف دارند که در راستای شادتر شدن فضای جامعه است اما در کشور ما این وضعیت کاملاً متفاوت است و میبینید که حتی برای ماه مبارک رمضان فیلمها و سریالهایی که انتخاب شدهاند یا ترسناک هستند یا بسیار غمگین و تلخ.
وزیری تصریح کرد: مردم در وضعیت سخت اقتصادی و در حالی که یک سال کرونا زندگی همه را دچار مشکل کرده است در ماه رمضان که روزهدار هستند میخواهند هنگامی که افطار میکنند و به استراحت مشغول هستند حداثل در تلویزیون برنامههای شادی را شاهد باشند و اوقات فراغت خود را با نشاط سپری کنند اما نمیدانم چرا هیچ توجهی به این نیاز مهم و اساسی نمیشود و در تلویزیون هم با توجه به برنامهها و سریالهایی که انتخاب میشود اصلاً تزریق شادی به جامعه اهمیتی ندارد.
او خاطرنشان کرد: طی سالهای اخیر فیلمهای کمدی و سریالهای طنز متعددی ساخته شدهاند که شاید کیفیت چندانی هم ندارند اما وقتی مردم از آثار کمدی و طنز استقبال میکنند حتی در شرایطی که شاید آثار کیفیت چندان مطلوبی ندارند هم به نظر من لازم است که این آثار ساخته شوند تا در جامعه هم شاهد شادی و نشاط باشیم. نمایش فیلمها و سریالهای خارجی نمیتواند چندان مفید و ارزشمند باشد چرا که با فرهنگ ما سنخیتی ندارند اما فیلمها و سریالهای ایرانی علاوه بر اینکه با فرهنگ و سلیقه ما هماهنگ هستند منجر به جلوگیری از بیکاری عوامل سینما و تلویزیون هم بشود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «کلاهی برای باران» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: من به شخصه این روزها برای دیدن یک فیلم قطعاً یک فیلم طنز را حتی با کیفیت پایین بیشتر میپسندم و ترجیح میدهم در چند ساعتی که قرار است با فیلم سرگرم باشم فضایی مفرح را تجربه کنم. فیلم و سینما قطعاً در روحیه مردم تأثیرگذار است و میشود با فیلمهای کمدی و طنز نشاط را به جامعه تزریق کرد.
او افزود: به یاد دارم وقتی در دوران جوانی به سینما میرفتم و فیلمی از بروسلی اکران شده بود وقتی از سالن سینما بیرون آمدم دیدم در نزدیکی سینما ناودان یک خانه شکسته است و بعد متوجه شدم مردمی که به دیدن فیلم بروسلی رفتهاند وقتی از سینما خارج شدهاند سعی کرده کار بروسلی را انجام دهند و بعد ضربهای به این ناودان زدهاند. سینما دقیقاً همینقدر تأثیرگذار است و اگر تعداد فیلمهای کمدی که در طول سال پخش میشوند زیاد شود قطعاً نمیتوان تأثیر شادیبخش بودن آن در جامعه را منکر شد.
وزیری خاطرنشان کرد: خنداندن مردم کار سختی است و به نظر من در این شرایط شاد کردن و امید بخشیدن به مردم کار چندان آسانی نیست. به نظر من اگر سینما چنین کارکردی داشته باشد قطعاً میتواند برایش جامعه مفید باشد. زمانی که فیلم «شاخه گلی برای عروس» در سینما اکران شده بود من به سینماها سر میزدم و در یکی از سینماها زوجی سالخورده را دیدم. وقتی نزد آنها رفتم خود را معرفی کردم و آن مرد مسن به من گفت که من با دیدن این فیلم بسیار خندیدم و شاد شدم و همانجا من را بسیار دعا کرد. اگر شما فیلم یا سریالی کمدی بسازید که در جامعه شادی را تزریق کند قطعاً دعای مردم را هم پشت سر خود خواهید داشت. به نظر من در ماه رمضان لازم بود که همه سریالها طنز باشند و بهتر بود تلویزیون ما از فضای غمگین و تلخ فاصله میگرفت که نیاز به یک برنامهریزی دقیق و طولانی مدت داشت.
امیر وفایی: نگاه به سینمای کمدی بسیار سطحی و دم دستی شده است / هنرمندان ترجیح میدهند اثری تولید کنند که با مشکل کمتری در پخش و اکران مواجه شود
امیر وفایی نویسنده تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پیش از هر گونه آسیبشناسی درباره آثار کمدی سینما و تلویزیون باید این نکته را مورد بررسی قرار دهیم که آیا در سینما و تلویزیون ما آثار کمدی تولید میشود یا خیر. امروز ساخت یک اثر کمدی به معنی ساخت یک فیلم یا سریال ساده و آسان است که به راحتی میتوانند اصطلاحاً کار را جمع کنند و دغدغه طراحی کاراکتر و خلاقیتهای روایی و اصولش را هم کنار بگذارند.
وفایی تصریح کرد: این مشکل به صورت جدی هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی وجود دارد. وقتی نگاه و انتظار تولیدکنندگان از آثار کمدی در این سطح است اصلاً نمیشود درباره این ژانر و مشکلاتی که در آن وجود دارد به صورت جدی صحبت کرد. امروز نگاه به این گونه سینمایی نگاهی کاملاً اقتصادی است و تنها به درآمدزایی فکر میشود.
او افزود: برخلاف آنچه که تصور میشود ساخت اثر کمدی کار بسیار سختی است چرا که خنداندن مخاطب بسیار سخت است و هر فیلمساز و نویسندهای از پس این کار برنمیآید. کمدیهای زیادی در طول سال ساخته میشود که خیلی زود فراموش میشوند. بحث اصلی پیش از بررسی و آسیبشناسی آثار کمدی در سینما و تلویزیون این است که آیا امروز ما کمدی دغدغهمند داریم یا خیر؛ که به نظر من طی سالهای اخیر نهایتاً فیلمها و سریالهایی به اندازه انگشتان یک دست در ژانر کمدی ساخته شدهاند که میتوان آنها را آثاری با کیفیت دانست. سینمای ما امروز به سمتی رفته که در خدمت فضای مجازی قرار گرفته و در آثار کمدی تمام دغدغه این است که بخشهایی از اثر وایرال شود و بیشتر لایک بگیرد.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «نون خ» در ادامه تأکید کرد: خیلی وقتها در آثاری که میبینیم مشخص است فیلمساز میخواهد حرف مهمی بزند اما نمایشی کردن همین حرف و بیان غیرمستقیم آن هم حائز اهمیت است. هر حرفی در سینما باید با ظرافت بیان شود اما ما در آثارمان شکلی از بیان این دغدغهها را میبینیم که گویا مخاطب شاهد یک سخنرانی است. متأسفانه در سینما و تلویزیون ما این موضوع جدی گرفته نمیشود و در آثار کمدی هیچ توجهی به این نمیشود که مضمون به شکلی منتقل شود که هم مخاطب از مطرح کردن آن به وجد بیاید هم لذت ببرد و هم آن حرف را بپذیرد.
این نویسنده خاطرنشان کرد: من فکر میکنم در دهه 70 و 80 (به خصوص دهه 70) کمدیهای دغدغهمند و خوبی ساخته میشد. امروز در آثار کمدیمان شاهد افراد ابلهی هستیم که هر کاری از آنها بر میآید و قرار است مخاطب به رفتارهای این افراد بخندد. فیلم سینمایی «روز فرشته» که به نظر یک اثر جدی است امروز میتواند در ژانر کمدی هم تعریف شود و بخشهای خندهدار این فیلم واقعاً کیفیت مناسبی دارد. متأسفانه امروز تصور بر این است که در آثار کمدی باید حتماً یک رقص و آوازی باشد و دختر و پسری باشند و ماجراهای تکراری روایت شود.
وفایی تصریح کرد: قطعاً یکی از دلایل این اتفاق محدودیتهایی است که در سینما و تلویزیون ما وجود دارد. وقتی محدودیتها برای فیلمساز دردسرساز میشود، او ترجیح میدهد حرفی بزند که دچار دردسر نشود. در تلویزیون دغدغه به این تبدیل میشود که سریالی بسازند تا در پخش دردسر کمتری داشته باشد، در واقع مدیران با تعریف محدودیتها راه بی دردسر را به فیلمساز نشان میدهند و این راه هم معمولاً نمیتواند تولیدکننده آثار چندان با کیفیتی باشد. چنین وضعیتی باعث میشود حتی صاحبان آثار هم به کیفیت اهمیتی ندهند و بگویند پولی گرفتهایم و باید کار را جمع کنیم. در برخی مواقع من شاهد اتفاقات عجیبی هستم و میبینم یک بازیگر در صفحه اینستاگرامش بخشی از فیلم یا سریال را منتشر کرده و تأکید دارد که این بخش کاملاً بداهه بوده و به آن افتخار میکند در حالیکه این اتفاق واقعاً یک فاجعه است چرا که به معنای عدم وجود متن و کارگردانی است. دلیل این اتفاق این است که نه متنی وجود دارد و نه کارگردانی که دغدغه کیفیت داشته باشد و سر صحنه تصمیم میگیرند چه دیالوگهایی گفته شود که بامزه باشد. یک اثر کمدی باید موقعیت تعریف کند و در آن موقعیت دیالوگها تعریف شوند که بتوانند خندهدار باشند نه اینکه هر بازیگر در هر بخشی از فیلم به یک ایده برسد و آن را جلوی دوربین اجرا کند.
این فیلمنامهنویس در ادامه درباره دلیل فروش و استقبال بالا از فیلمها و سریالهای کمدی گفت: من فکر میکنم مردم با آثار کمدی و برخی بازیگران خاطرات خوشی دارند. ممکن است یک بازیگر در یک اثر نظر مخاطب را جلب کرده باشد و ذهنیت خوبی از او شکل گرفته باشد، حال اگر این بازیگر در یک اثر کمدی دیگر بازی کند هم مورد استقبال قرار میگیرد و حتی اگر چند بار مخاطب به سینما برود و انتظار قبل برآورده نشود به امید همان اتفاق اول این کار را تکرار میکند. مردم سینما را به عنوان یک امکان برای گذران اوقات فراغت میدانند و سطح سلیقه در این حد است که به سینما بروند و بخندند و در فیلمها هم یک سری کاراکتر ابله تعریف شده که هر کاری از دستشان برمیآید و مخاطب را میخندانند. امروز سینمای کمدی به یک وسیله بازاری برای فروش تبدیل شده است.
او افزود: در یک کار که من از عوامل آن بودم، بازیگر متن را نزد نویسنده دیگری برده بود و گفته بود سکانسهای من را خندهدارتر کن. آن نویسنده هم این کار را انجام داده بود و وقتی کارگردان متوجه تغییر دیالوگها شد دلیل این کار را پرسید و او تأکید داشت که قصد داشته فضا را کمدیتر کند. وقتی حتی درک در این حد نیست که حتماً سطح خندهدار بودن بخشهای مختلف اثر به صلاحدید نویسنده و کارگردان با توجه به فضا و ریتم اثر بوده و هر دیالوگ و حرفی مختص کاراکتری است که تعریف شده و نمیشود آن را همینطور تغییر داد چه انتظاری میتوان از سینمای کمدی داشت. اگر ما در حوزه تهیهکنندگی، نویسندگی، کارگردانی و بازیگری مشکل آثار کمدیمان را حل کردیم سپس میتوانیم درباره محدودیتها و تأثیر آن صحبت کنیم. من نقش محدودیتها را در شکلگیری این وضعیت نهایتاً 20 درصد میدانم چرا که شاهد هستم از سوی تولیدکنندگان آثار دغدغهای برای ساخت کمدی باکیفیت وجود ندارد.
وفایی در پایان تصریح کرد: مدیریت ما در سینما و تلویزیون امروز کمتر با مواردی مواجه میشود که برایش چالشبرانگیز باشد. هنرمندان به نوعی از این محدودیت استقبال کردهاند و تماماً در این تلاش هستند که اثرشان کمتر با مشکل مواجه شود در حالیکه اگر نگاه سطحی به سینمای کمدی از بین برود و دغدغههای هنری جایگزین آن شود قطعاً مدیریت سینما و تلویزیون هم در برخی موارد مجبور است با هنرمندان مدارا کند و اثر را به پخش یا اکران برساند. در سریال «نون خ» که من نویسنده آن بودم این کار را انجام دادیم و شاید برخی مواقع مجبور بودیم زحماتی که کشیده شده را کنار بگذاریم یا اصلاحاتی انجام دهیم اما در اکثر مواقع مشکل حل میشد و اثر به پخش میرسید.
ساعد هدایتی: ساخت سریالهایی چون «شبهای برره» دیگر صرفه اقتصادی ندارد / طبیعی است که نسل جدید هنرمندانی چون مهران مدیری ندارد
ساعد هدایتی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: هر ژانری در سینما و تلویزیون طرفداران خاص خود را دارد و اثر خوب در هر رسانهای اعم از تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی ساخته شود توسط طرفدارانش دیده میشود.
هدایتی خاطرنشان کرد: برخی آثار کمدی را نمیپسندند و برخی فقط آثار کمدی میبینند اما برای اینکه بررسی کنیم چه آثاری در سینما و تلویزیون در زمانهای مختلف بیشتر ساخته میشوند باید به ساختارها نگاه کنیم. اگر امروز تعداد تولیدات طنز کمتر شده به ساختار مدیریتی تلویزیون مربوط میشود و نمیتوان در کم شدن آثار طنز به دنبال مقصر بود و گفت که دلیل این اتفاق اهمیت ندادن به این موضوع است.
او افزود: در دهه 1370 تا 1380 ما بسیار پر کار بودیم، سریالهای طنز به کارگردانی مهران مدیری تقریباً هر سال ساخته میشدند و مردم 90 شب به دیدن این آثار مینشستند. برخی آثار آیتمی بود و برخی قصههای واحدی داشت که فکر میکنم در آن زمان مخاطب چنین آثاری را میپسندید و کمکم مردم از آثار دیگری استقبال کردند و تلویزیون نیز به تبع آن تعداد آثار خود در زمینه طنز را به نوعی کاهش داد و در حال حاضر که یک سالی است درگیر کرونا هستیم و همه قواعد به هم ریخته است.
این بازیگر در ادامه گفت: در یک سالی که گذشت نه به مهمانی رفتهام، نه مسافرت کردهام و نه هیچ تفریحی داشتهام. حتی خانهتکانی هم نکردهام و این وضعیت خانهنشینی و گوشهگیری به مراتب روحیه جامعه را تحت تثیر قرار داده و مشکلات قبل در کنار این معضلات به نوعی تلنبار شده است. در سالی که گذشت دوستانی چون پرویز پورحسینی، کریم اکبری مبارکه و... را هم از دست دادیم و نباید فراموش کنیم که این مسائل در روحیه همه ما تأثیر گذاشته است.
هدایتی درباره عدم همکاری هنرمندانی چون رضا عطاران با تلویزیون و عدم سریالسازی مهران مدیری در تلویزیون گفت: مهران مدیری و رضا عطاران امروز بیشتر در سینما و شبکه نمایش خانگی فعالیت میکنند. به نظر من اولویت اصلی مسئله مالی است و سینما در این مورد درآمد بیشتری برای هنرمندان دارد. مهران مدیری فضای جامعه و مردم را میشناسد و خوب میداند که مردم به چه چیزهایی میخندند؛ شاید دیگر دوره سریالهایی مثل «پاورچین»، «شبهای برره» و... گذشته و ساخت «دورهمی» در حال حاضر نتیجه بهتری میدهد و بیشتر مردم را میخنداند.
او افزود: چنین وضعیتی وجود دارد اما اگر به دنبال مقصر هستیم باید بدانیم که هیچ مقصری وجود ندارد و این مربوط به اقتضاعات زمان است. در سالهای اخیر چند بار بحث ساخت «شبهای برره 2» مطرح شده و پس از چند روز خود مهران مدیری از ساخت آن منصرف شده است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «شبهای برره» تأکید کرد: این اظهارات من نباید اینگونه برداشت شود که دوره طنز به اتمام رسیده و دیگر نباید سریال طنز ساخت. به نظر من همچنان ساخت سریالهایی چون «شبهای برره» و «پاورچین» میتواند نتیجهبخش باشد اما به نظر من ساخت این سریالها برای تولیدکنندگان این آثار به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست و به همین دلیل است که دیگر به سراغ آن نمیروند.
این بازیگر درباره عدم معرفی چهرههای مطرح طنز در سالهای اخیر توسط تلویزیون گفت: این طبیعی است که نسل جوان دیگر هنرمندی چون مهران مدیری ندارد، وقتی ساختار تغییر کند هنرمندانش نیز تغییر میکنند و نباید انتظار داشته باشیم که همان هنرمندان در نسل بعد هم ظهور کنند. خواستههای مردم تغییر کرده و هنرمندان نیز نمیتوانند با همان آثار قدیمی توجه مخاطب را به خود جلب کنند. برای این تغییر وضعیت نباید به دنبال مقصر بگردیم و به نظر من چنین تغییراتی با اقتضاعات زمان طبیعی است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «مرد هزار چهره» اظهار داشت: تلویزیون رسانهای است که همه مردم با آن در ارتباط هستند و در هر خانهای یک تلویزیون وجود دارد. هر اثری ساخته شود تا حدی مورد توجه قرار میگیرد و طرفدارانی خواهد داشت اما تلویزیون یک رسانه ملی است و بیش از هر چیز اطلاعرسانی در اولویت این رسانه قرار دارد و تولید آثار نمایشی برای جلب نظر مخاطب است و در حین انجام کار اطلاعرسانی میتواند برای شادی و سرگرمی مردم نیز برنامه داشته باشد.
او در پایان درباره فعالیتهای اخیرش گفت: آخرین اثری که در آن حضور داشتم «ارثیه فامیلی» است و افتخار بازی در کنار محمد متوسلانی را در این فیلم داشتم. یک پیشنهاد دیگر هم دارم که در حال بررسی آن برای بازی هستم.
........................................................................................
مطمئناً تقویت هر ژانر سینمایی و وجود آن میتواند به نفع سینما و تلویزیون کشور باشد و در این بین سینمای کمدی با توجه به میزان مخاطبانی که دارد شاید بیش از دیگر گونههای سینمایی بتواند در وضعیت اقتصادی بسیار بد سینما به کمک هنر هفتم بیاید اما قطعاً ادامه روند تولیدات ضعیف و اکران آنها در طولانی مدت آسیبی مخرب به سینما خواهد بود که به همین دلیل باید با جدیت به این موضوع مهم رسیدگی و کیفیت آثار سینمایی و تلویزیونی را در ژانر کمدی تقویت کرد.
انتهای پیام //