گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «فریده سپاه منصور» منتشر کرد

|
۱۴۰۱/۰۱/۱۵
|
۰۸:۵۱:۲۱
| کد خبر: ۱۳۱۴۸۲۳
گفتگویی که موزه سینما برای زادروز «فریده سپاه منصور» منتشر کرد
موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «فریده سپاه منصور» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخش‌هایی از گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ فریده سپاه منصور درباره علاقه خود به سینما و تئاتر گفت: در دبستان تئاتر بازی می‌کردم و در دبیرستان دکلمه می‌کردم پدرم دیوان اشعار شعرای مختلف را برایم می‌خرید اما زمانیکه به بازیگری علاقمند شدم می دانستم خانواده مخالفت می‌کنند اما از همان کودکی عشق به هنر و بازیگری داشتم.

وی با اشاره به حضورش در فیلم «رد پای شن» ساخته محمدرضا هنرمند افزود: در ابتدا همه از بازی‌ام تعریف می‌کردند و یادم می‌آید در سکانسی که پسر من را می‌خواستند بگیرند آقای هنرمند به من گفت خانم سپاه منصور لنز من را شکستی و من به اطرافم نگاه کردم و دیدم پاهایم به چیزی برخورد نکرده و گفتم آقای هنرمند من چیزی را نشکستم و او در پاسخ به من گفت انرژی‌ات خیلی زیاد است و من متوجه منظور او نمی شدم درحالیکه ما در کارگاه نمایش از انرژی حداقل استفاده می‌کردیم اما همان مقدار هم برای سینما زیاد بود.

سپاه منصور خاطرنشان کرد: یادم می‌آید در زمان فیلمبرداری «رد پای شن» زنده یاد نعمت حقیقی گفت بیاید به صورت خطی بگیریم و ما دوربین را تنظیم کنیم و آقای هنرمند به من گفت در نقشت حس نداشته باش ، ما پلان‌ها را خطی می‌گیریم و شما خودت را خسته نکن زیرا فقط می‌خواهیم جای میزانسن‌ها را مشخص کنیم. کار انجام شد و من منتظر بودم تا سکانس اصلی را بگیرند اما دیدم دوربین را برداشتند و رفتند و از آنها سوال کردم چرا نمی‌گیرید ؟ به من گفتند سکانس هایی که الان گرفتیم همه اصلی بود.

وی ادامه داد: زمان نمایش فیلم در جشنواره قبل از اینکه فیلم را ببینم بسیار ناراحت بودم زیرا آن سکانس را حسی بازی نکرده بودم  و وقتی دیدم تصورم این بود که غلوآمیز کار کرده بودم و تا شب سرم درد می کرد.بعد از ردپایی بر شن، سه کار سینمایی بازی کردم اما سال 68 که سریال عقیق را کار می‌کردم تازه متوجه شدم که بازی کردن در سینما یعنی چه؛ درواقع دو سال طول کشید تا متوجه شوم.

سپاه منصور با اشاره به بازی‌اش در «خانه ای در تاریکی» بیان داشت: داستان مربوط به دهه 1303 بود و نقش یک زن رخت شور را بازی می‌کردم که همسرش دزد بود و زمانیکه رضاشاه می‌خواهد به قدرت برسد، رئیس شهربانی می‌شود. درباره این نقش تحلیلی داشتم که به آقای سعید سلطانی کارگردان سریال گفتم و او گفت هرطور که می‌خواهم آن را انجام بدهم . در مدت زمان دو ماه و نیم که سر لوکیشن بودیم اصلا اذیت نشدم و یکی از کارهای خوب من است زیرا برای آن کار کتاب‌های تاریخی زیادی خواندم.

وی درباره همکاری خود با داریوش مهرجویی در «مهمان مامان» نیز گفت: یادم می‌آید آقای مهرجویی می‌آمد سکانس‌ها را برای ما می‌خواند و می‌گفت بروید ببینم چه کار می‌کنید و من با خودم گفتم چقدر خوب است که چنین کارگردانی هم پیدا می‌شود که از خلاقیت‌های خود بازیگر درباره نقش استفاده می‌کند.

سپاه منصور خاطرنشان کرد: داریوش مهرجویی به من گفت نقشم را در «آسمان محبوب» به خوبی بازی کردم و من در پاسخ به او گفتم هنر نکردم هر بازیگری که با شما کار می‌کند کارش بهترین است. یکی از مشخصه‌های کارهای آقای مهرجویی این است که برداشت‌ها در فیلم‌های او کم است زیرا حس زندگی  در نقش را می‌خواهد.

وی ادامه داد: زمانیکه نقش مش مریم در «مهمان مامان» را می‌خواندم اشک از چشمانم سرازیر شد زیرا مش مریم سمبل تمام زنان جنگ زده ما بود . در زمان جنگ هشت ساله خودم را مدیون زنان جنوب می دانستم که زیر بمباران زندگی می‌کردند . مش مریم زنی بود که هست و نیستش را از دست داده بود ، او را از ایلام به تهران آورده بودند و ماهی 10 هزار تومان هم به او می‌دهند و دلخوشی های او فقط همان مرغ و خروس‌ها بود . طبیعی بود که با اطرافش ارتباط نداشته باشد و من باید بخشی از آن را تخیل می‌کردم زیرا بخشی از بازیگری خلاقیت و تخیل است یعنی باید تمرکز می‌کردم و فکر می‌کردم که اگر هیچ کسی را نداشته باشم، عکس العمل‌هایم در نقش باید به چه شکلی باشد. حدود یک ماه و نیم بر روی نقش مش‌مریم کار کردم تا بتوانم به بهترین شکل آن را اجرا کنم.

سپاه منصور بیان داشت: مخاطبان زیادی سوال می‌کردند که من از چه کسی برای نقش مش مریم الگو گرفتم و من تصور می‌کنم تحلیلم در مورد این نقش درست بوده است. من معتقدم زمانیکه تحلیل نقش صحیح باشد و هدایت کارگردانی مانند داریوش مهرجویی وجود داشته باشد، غلوهای نقش گرفته می‌شود.

وی ادامه داد: در یک و ماه نیمی که سر فیلم «مهمان مامان» بودم مرغ و خروس‌هایم را می‌پرستیدم درحالیکه پرنده‌ها جز موجوداتی هستند که من حتی دست هم نمی‌زدم و فقط آنها را همیشه فقط نگاه می‌کردم اما باید مش مریمی می‌شدم که بچه‌هایش را در مرغ و خروس ها می‌دید. از آقای شریفی نیا خواهش کرده بودم با مرغ و خروس‌ها تمرین کنم تا وقتی به آنها دست می‌زدم بدم نیاد و چند روز طول کشید ؛ روی سر و دامنم دونه می‌ریختم و بعد از چهار روز آنها به طرف من آمدند  و من دیگر به آنها عادت کردم.

سپاه منصور با بیان اینکه دوست دارد اغلب نقش‌هایش را ایده آل بازی کند بیان داشت: همه نقش‌ها می‌تواند ایده‌آل باشد اما مهم این است که بازیگر آنها را به چه شکلی بازی کند. همیشه فکر می‌کنم هرکاری که انجام می دهم آخرین کارم است و تصور می‌کنم این کار قرار است از من به یادگار بماند و آیندگان با دیدن این فیلم درباره من را قضاوت می‌کنند. اصلا فکر نمی‌کنم در سابقه کاری‌ام چه کارهایی وجود دارد تصورم این است که با آخرین کار قرار است قضاوت شوم.

سپاه منصور با بیان اینکه نسبت به مخاطب مسئولیت دارد، در پایان بیان داشت: تماشاچی که من را در خیابان می‌بیند و ابراز احساساست می‌کند مسئولیت من را سنگین تر می‌کند و من نمی‌توانم در مقابل مخاطبان بی‌تفاوت باشم  به همین دلیل هم برای نقش‌هایم وقت زیادی می‌گذارم.

گفتنی است، موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه‌ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می داند سوابق و تجربیات پیشکسوتان سینمای ایران را جمع آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.

انتهای پیام//

نظر شما