تاثیرات مثبت بادکش و حجامت در فصل بهار

|
۱۴۰۱/۰۲/۰۱
|
۲۱:۲۹:۴۵
| کد خبر: ۱۳۲۱۳۴۵
تاثیرات مثبت بادکش و حجامت در فصل بهار
در ایرانِ قدیم «بادکش» و «حجامت» رواج زیادی داشت. خاستگاه «بادکش» که امروزه به آن «کاپینگ» هم گفته می‌شود، از قسمت‌هایی از اروپای شرقی مانند بالکان، بخش‌هایی از آفریقا مانند مصر و ایران بوده و هدف از انجام آن، تسکین درد و آماده‌سازی پوست برای حجامت و تخلیه خون است.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ از قرن‌ها پیش، اصلی‌ترین علت و منشاء تمام بیماری‌ها و ناخوشی‌های جسمانی را «خون» می‌دانستند. اگر کسی به بیماریِ سختی دچار می‌شد که دارو بر آن جواب نبود یا که خونش مستقیماً آلوده می‌شد(از طریق گزیدگیِ مار و عقرب، مجروح و زخمی شدن و...)، اطباء با اِعمال روش‌هایی سعی می‌کردند خون او را تصفیه کنند. «گزیدگی با حشراتی مثل زالو و یا زنبور»، «نیشتر زدن»، «فصد یا رگ‌زنی»، «حجامت» و... بخشی از آن راهکارها بود. این روش‌ها هنوز هم جسته‌وگریخته، در گوشه و کنارها وجود دارد. در جوامعِ سنّتی که طبّ سنّتی دارند، از این‌دست درمان‌ها که با مخالفت پزشکیِ مدرن روبه‌روست، دیده‌می‌شود. در ایرانِ قدیم «بادکش» و «حجامت» رواج زیادی داشت. خاستگاه «بادکش» که امروزه به آن «کاپینگ» هم گفته می‌شود، از قسمت‌هایی از اروپای شرقی مانند بالکان، بخش‌هایی از آفریقا مانند مصر و ایران بوده و هدف از انجام آن، تسکین درد و آماده‌سازی پوست برای حجامت و تخلیه خون است.

در گذشته رسم بود که در اوایل فصل بهار، زن، مرد، دختر، پسر و تمام افرادی که هفت‌سال به بالا سن داشتند، «حجامت» کنند. مردم در آن زمان معتقد بودند که هنگام بهار، خون به جوش می‌آید و علاوه‌بر این، در طول سال آلودگی به بدن وارد می‌شود و باید سالی یک‌مرتبه، خون کثیف را از بدن خارج کرد.

اگر زنی می‌خواست حجامت کند، باید به حمام و دلّاک و حمومی مراجعه می‌کرد و همان‌جا داخل حمّام کارش را راه می‌انداختند یا اگر نه، قراری مشخص می‌کردند و به خانه آن‌ها می‌رفتند. مردها هم برای حجامت نزد دلّاک یا سلمانی می‌رفتند. کسانی را ‌که حجامت می‌کردند «حجامت‌گیر» یا «حجامت‌گر» می‌خواندند.

حجامت‌گر که اکثراً از زنان کولی و یا دلّاک‌های محل بود، به‌وسیله شاخ گاو یا شاخ بز که سرش سوراخ بود، بدین‌ترتیب حجامت می‌کرد: اول شاخ را به پشت وسط دو کتف می‌چسباند و از سوراخ سرِ شاخ می‌مکید، بعد که شاخ را برمی‌داشت، می‌دید که قسمت مکیده‌شده قدری باد کرده‌. سپس با تیغ تیزِ سلمانی روی محل ورآمده شیارهای باریکی ایجاد ‌می‌کرد و مجدداً شاخ را به محل زخم‌شده می‌چسباند و آن‌چنان با شدّت می‌مکید تا لخته سیاه خون از محل زخم‌ها بیرون بیاید و توی شاخ بریزد. سپس خونِ گرفته‌شده را داخلِ ظرف پر از خاک که کنارِ دستِ خود گذاشته‌بود، تخلیه می‌کرد و روی زخم را باز می‌گذاشت تا خشک بشود. گاهی هم حجامت با کوزه مخصوص این کار انجام می‌شد که به آن «حجامت بزرگ» می‌گفتند و به‌جای کمر و پشت، روی کپل انجام می‌شد.

کسی که حجامت می‌کرد تا سه‌روز نباید ترشی می‌خورد یا به پشت می‌خوابید و زخم هم تا یکی دو روز نمی‌بایست آب می‌خورد. گاهی حجامت‌گرها پیش از زدنِ تیغ سلمانی و ریختنِ خون، دعایی را زیر لب زمزمه می‌کردند و خوراکیِ شیرینی به فرد می‌دادند تا از اُفت فشارِ او جلوگیری کنند.

سیدعلی میرنیا در کتاب «فرهنگ مردم؛ فولکلور ایران» این رسم را «منسوخ‌شده» عنوان کرده اما حالا واقعیت امروز این است که «حجامت کردن» طی چند سال گذشته تقریباً در شهرها خیلی کمرنگ شده اما منسوخ نه. هنوز هم در گوشه و کنار شهرهای کوچک، روستاها و یا مناطقی از پایتخت که بعضا بافت‌ سنتی‌تری دارند، ردپای کمرنگی از این رسم قدیمی پیداست. کمااین‌که علّت ور افتادنِ آن هم واضح و مشخص است؛ انتقال بیماری‌های خونی از طریق تیغ یا محیط آلوده، پیدا شدنِ روش‌های بهتر برای تخلیه خون و... بازارِ حجامت‌گران سابق را بی‌رونق کرده‌بود تا این‌که در یک‌دهه اخیر با افزایش شمار کسانی‌که به طبّ سنّتی و اسلامی معتقدند، عده‌ای به حجامت‌های خانگی روی آورده‌اند و درصدد تکرار این رسم قدیمی هستند. البته بحث بر سرِ مفید یا بی‌فایده بودنِ حجامت، میانِ موافقان و مخالفانِ طبّ سنتی و پزشکیِ مدرن نیز بر مطرح شدن آن بی‌تأثیر نیست، اما چیزی‌که اکثرِ پزشکان مدرن قویاً بر آن معتقدند این است که مضرّات حجامت از فواید آن افزون‌تر است.

(در این گزارش از داده‌های کتاب «فرهنگ مردم؛ فولکلور ایران» نوشته سیدعلی میرنیا، از نشر پارسا، استفاده شده‌است)

انتهای پیام/

نظر شما