نقش مهم فارابی در فرایند تکامل تمدن شکوهمند اسلامی

|
۱۴۰۱/۰۲/۲۵
|
۱۶:۳۰:۴۸
| کد خبر: ۱۳۲۹۲۵۹
نقش مهم فارابی در فرایند تکامل تمدن شکوهمند اسلامی
رییس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در نشست خبری نخستین کنگره جهانی "فارابی؛ فرهنگ و تمدن اسلامی" گفت: نمی توان نقش و سهم قابل توجه فارابی را در فرایند شکل گیری و تکامل تمدن شکوهمند اسلامی در قرن چهار و پنج هجری قمری نادیده گرفت.

به گزارش خبرگزاری برنا، نشست خبری نخستین کنگره جهانی "فارابی؛ فرهنگ و تمدن اسلامی" با حضور حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، رضا ماحوزی دبیر علمی کنگره و حجت الاسلام حمید پارسانیا امروز یکشنبه 25 اردیبهشت ماه در موسسه مطالعات فرهنگی اجتماعی برگزار شد. 

غلامی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه فارابی یکی از بزرگ ترین اندیشمندان مسلمان و ایرانی است که جهان پس از ارسطو، او را به عنوان معلم دوم‌ می‌شناسد، گفت: فارابی را بیش از همه به عنوان فیلسوف معرفی می‌کنند اما فلسفه در نگاه فلاسفه متقدم، چنان قلمروی وسیعی دارد که اکثر علوم را در دل خود جا می دهد؛ مضاف بر اینکه خود فارابی فلسفه را از سایر فلاسفه بزرگ مانند ارسطو فراگیرتر می‌دانسته است. 

وی افزود: فارابی توامان یک فیلسوف و دانشمند جامع است و در خیلی از عرصه های علمیِ مهم عصر خود، قطعا صاحب نظر درجه یک محسوب می شود. از فلسفه، منطق و معرفت شناسی تا دین شناسی و عرفان؛ از انسان شناسی تا فلسفه اخلاق؛ از جامعه شناسی بالمعنی الاعم تا فلسفه سیاسی و حقوق؛ از موسیقی تا زیست شناسی به معنای سنتی، ریاضی و غیره. 

غلامی با تاکید بر اینکه طبیعی است که همه افکار و آثار فارابی در یک تراز نیستند، افزود: واقعیت این است که فارابی در ساحت طبقه بندی علوم، نشان می دهد که اشراف فارابی به عرصه های متنوع علمی و خصوصاً کلان‌نگری و کل‌نگری‌اش به علم، تقریبا در میان اندیشمندان مسلمان و حتی بسیاری از غیر مسلمان ها، فوق العاده است، هر چند توجه داریم که آرای فلسفی، اجتماعی و سیاسی فارابی چه در عصر خود و چه پس از آن، فراتر از جنبه فوق‌العادگی، نوعی شاهکار به شمار می آید. 

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی اضافه کرد: برخی از اندیشمندان غربی هم اذعان دارند که اگر فارابی نبود، خط فلسفه های کلاسیک یونان باستان به ویژه فلسفه افلاطون و ارسطو به درستی شناخته نمی‌شد بطوریکه شناخت افلاطون و ارسطو و تمایزبخشی صحیح میان آراء ایندو، نه فقط در عالم اسلامی، بلکه در جهان غرب، مدیون فارابی است. 

وی با تاکید بر اینکه در میان مسلمان‌ها و خیلی از غیر مسلمان‌ها، فارابی به درستی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی و پدر علم منطق شناخته می شود، گفت: این به معنای تلاش سایر متفکران مسلمان مانند کندی در تاسیس فلسفه اسلامی نیست، اما واقعیت این است که فلسفه اسلامی با زحمات فارابی، نظام نسبی و سپس عینیت یافت و مهم تر از همه، مرز خود را تا حدی با فلسفه یونان بازشناخت. البته فارابی در تسلط و رویکرد جامع و شبه سیستماتیک به اندیشه های زیربنایی دینی هم در عصر خود نظیر ندارد و چه بسا باید گفت که فارابی مؤسس فلسفه اسلامی است چراکه مسائل فلسفی را با الهام از آموزه های وحیانی اسلام و با بهره گیری از پنجره های بی بدیلی که اسلام در ساحت هستی شناسی مقابل فلسفه باز می کند، بسط و عمق داد.

غلامی تصریح کرد: تسلط فارابی بر آراء فلاسفه بزرگ یونان باستان موجب شده تا برخی تصور کنند فارابی مفسر اندیشه های تفکر کلاسیک یونان باستان است؛ درحالی که اندیشه فارابی مثلا در نظریه مشهور مدینه فاضله او، گرچه مرزهای مشترکی با برخی بزرگان فلسفه یونانی از جمله افلاطون دارد اما بدون تردید تقلید از آنها به شمار نمی رود. پس تاکید می کنم که فارابی ابایی از بهره گیری از دستاوردهای فلسفی یونان باستان ندارد اما خود قطعا در جایگاه یک مبدع قرار دارد. 

وی با اشاره به اینکه فارابی در عین حال که فیلسوف است، یک عالم بزرگ اسلامی هم است، گفت: شکی نیست که فارابی به عنوان کسی که بخش اصلی زندگی‌اش در دوران غیبت صغرا سپری شده و حیات او نسبت به سایر حکمای بزرگ اسلامی، تقرّب بیشتری با عصر وحی و عصر عصمت دارد، قرآن و تعالیم نورانی اهل بیت (ع) در شکل گیری، سامان‌یابی و اوج‌گیری اندیشه های فارابی نقشی کلیدی و منحصربفرد داشته است.

وی ادامه داد: مهم این است که نمی توان نقش و سهم قابل توجه فارابی را در فرایند شکل گیری و تکامل تمدن شکوهمند اسلامی در قرن چهار و پنج هجری قمری نادیده گرفت. جدای از سهم‌ بی نظیر فارابی در تاسیس فلسفه اسلامی، آن هم به عنوان یک نظم فکری خاص، و یا نظریات او در ساحت فلسفه سیاسی، و حتی برخی آثار فارابی در علوم طبیعی، به نظر می رسد، یکی از عرصه هایی که هنوز از فارابی پرده برداری نشده، معماری اولیه علوم انسانیِ اسلامی توسط اوست. 

غلامی افزود: به نظر من، فارابی با برداشت درست از نقش ذاتی دین در ترسیم سعادت حقیقی در دو بُعد فردی و اجتماعی، یا به تعبیری ساخت مدینه فاضله، و سپس دستگیری از انسان برای تقرب به این مدینه فاضله، طبقات زیرین علوم انسانی اسلامی را در آن عصر به خوبی ترسیم کرده است و شاید دلیل آنکه فلسفه سیاسی فارابی بسیار بهتر بروز و ظهور یافته و توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، به همین نقش آشکار و پنهانِ تفکر ژرف اجتماعی فارابی و سعی او در مهندسی اولیه پایه های علوم انسانی و اجتماعی بر اساس بنیان های تفکر اسلامی بر می‌گردد. جدای از هوش و نبوغ مثال زدنی فارابی، یکی از ویژگی های فارابی، خردورزی آزاد یا آزاداندیشی او در مواجهه با معرفت دینی است که با ایمان‌مندی او به دین جمع شده است. این آزاد‌اندیشی سبب شده تا بسیاری از افکار موهوم، موهن و خرافی از ساحت معرفت دینی فارابی بیرون رانده شود. 

غلامی اضافه کرد: یکی دیگر از ویژگی های آراء و افکار فارابی در ساحت فلسفه سیاسی و آنچه موجب شده بین ما در این دوران و فارابی مناسبات قابل توجهی برقرار شود، امتداد اندیشه سیاسی فارابی تا ملاصدرا و سپس امام‌ خمینی است. یعنی معماری انقلاب اسلامی و پایه گذاری نظام اسلامی بر اساس تئوری اسلام سیاسی و ولایت فقیه توسط امام خمینی را نمی تواند بی تاثیر از فلسفه سیاسیِ پیشرو فارابی و چشم اندازی که او برای جامعه مدنی اسلامی ارائه کرده است در نظر گرفت و جالب اینکه این تاثیر گذاری همچنان وجود دارد.   

غلامی با تاکید بر اینکه بعد از گذشت تقریبا یازده قرن از درگذشت فارابی و اعتراف بسیاری از صاحب نظران برجسته مبنی بر اینکه هنوز اندیشمندی با این حد از عمق و جامعیت در عالم اسلامی ظهور نکرده است، گفت: بسیاری از آراء و اندیشه های فارابی همچنان در ایران و جهان اسلام، مورد بررسی های علمی همه جانبه و ژرف نگر قرار نگرفته است. حتی متاسفانه باید گفت، مانند سایر اندیشمندان ایرانی یا مسلمان، آن میزان که محققان غیر ایرانی و غیر مسلمان بر روی آثار و اندیشه های فارابی کار کرده اند، محققان ایرانی و مسلمان کار نکرده اند.   

وی ادامه داد: بر اساس گزارشی که دارم، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، برای یکبار همایشی به منظور بررسی افکار و آراء فارابی برگزار شده، اما‌ پس از آن تا الان، جز برخی اقدامات کوچک و پراکنده، کار عظیمی برای بررسی اندیشه های فارابی شکل نگرفته و تقریبا فارابی‌ شناسی به معنای مصطلح، با مهجوریت روبرو بوده است.   

 غلامی افزود: همه این ها موجب شد که موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که این افتخار را داشته و دارد که از سال ۱۳۸۶ موسس و متولی جشنواره بین المللی فارابی ( به مثابه معتبرترین جشنواره علمی علوم‌انسانی و اسلامی در جهان اسلام ) باشد، به فکر برگزاری یک کنگره بزرگ و جهانی برای بازشناسی اندیشه های مترقی فارابی بیفتد و به آرزوی خیلی از فارابی شناسان و فارابی دوستان طی دهه های اخیر، جامعه عمل بپوشاند. 

وی با اشاره به اینکه ما در این‌ کنگره قبل از هر چیز، تلاش خواهیم کرد اندیشه های پراکنده فارابی را از دل نسخه های گوناگون جمع کرده و  و به آن انسجام بیشتری ببخشیم، افزود: سپس تصویر واضح‌تر و عمیق تر از افکار فارابی ارائه کنیم؛ در عین حال، نگاه به آینده علوم و فرهنگ و تمدن اسلامی و گسترش ابتکارات علمی و تمدنی از دریچه اندیشه های پیشروی فارابی، گام‌ مهم تر و اساسی تری است که در این کنگره به دنبال آن می‌باشیم. با این وصف، می توان گفت که این‌ کنگره به اندیشه های فارابی صرفاً از منظر تاریخی نمی نگرد بلکه بخشی از افکار فارابی را در جهت مواجهه با آینده تمدن و علوم‌ اسلامی پویا و راهگشا تلقی نموده و امتداد آن را در ساحت های گوناگون نیز در نظر دارد. 

وی در پایان سخنانش ضمن تشکر از اعضای شورای علمی کنگره گفت: اعضای شورای علمی از استادان بزرگ و به نام دانشگاه و حوزه به ویژه رئیس شورای علمی، حجت الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا و دکتر ماحوزی که دبیری این کنگره مهم را عهده‌دار هستند. ضمن اینکه از همه پژوهشگران عرصه فارابی‌شناسی و کسانی که علاقمندند، مسائل جدید فرهنگی و تمدنی عالم اسلامی را از دریچه اندیشه های فارابی مورد بازکاوی و بازاندیشی قرار دهند، تقاضا می کنم به موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در انجام این کار مهمی که آغاز کرده است کمک کنند.  اطمینان دارم به فضل خدای متعال، این حرکت به شکوفایی هر چه بیشتر خط فلسفی، فکری و علمی ما در عرصه های متنوع کمک خواهد کرد.

لازم به ذکر است در این نشست تالار اجتماعات موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به نام «ابونصر محمد فارابی» نامگذاری شد و از تابلوی تمثال فارابی نیز رونمایی گردید.  

انتهای پیام //

نظر شما