نیاز به سریال‌هایی مانند یاغی داریم

|
۱۴۰۱/۰۴/۰۳
|
۰۲:۰۵:۰۰
| کد خبر: ۱۳۴۲۱۸۷
نیاز به سریال‌هایی مانند یاغی داریم
این که جاوید سریال «یاغی» برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند و امید دارد که به آن برسد، الگویی است که باید برای جوانان مأیوس امروزی ما که به لج افتاده‌اند همگانی شود.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ حسن بیادی فعال سیاسی اصولگرا و عضو پیشین شورای شهر تهران، در مورد سریال «یاغی» نوشت: این روزها که در حاشیه نشسته‌ام، گاهی سیاست‌ورزی می‌کنم و گاهی تحلیل‌هایم در مورد مسائل شهری و امور دولت در رسانه‌ها منتشر می‌شود به کارهای فرهنگی مثل فیلم دیدن هم می‌پردازم.

یکی از سریال‌هایی که در این اوقات به شدت نظرم را جلب کرده، «یاغی» است. یاغی؛ ساخته محمد کارت است که او را نمی‌شناختم و نمی‌شناسم و این سریال اولین اثری است که از این کارگردان می‌بینم اما به شدت این سریال را دوست دارم چون امید را در دل جوانان زنده نگه می‌دارد و از آینده حرف می‌زند.

امید حلقه گمشده جامعه امروز و جوانان ماست. این که جاوید سریال یاغی برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند و امید دارد که به آن برسد، الگویی است که باید برای جوانان مأیوس امروزی ما که به لج افتاده‌اند همگانی شود.

او در مکانی زندگی می‌کند که در آنجا رسیدن به آرزوها تقریبا محال و سخت است. فرهنگ و سبک زندگی‌شان اجازه نمی‌دهد، به گونه‌ای دیگر زیست کنند. شاید تبدیل شدن به یک عامل قاچاق و یا یک لات بزرگ دم دست‌ترین آرزوی نوجوانان و جوانان آن منطقه باشد.

جاوید سوژه اصلی قصه یاغی اما به گونه‌ای دیگر فکر می‌کند و مسیر موفقیت را در جایی دیگر جست‌وجو می‌نماید. امید یعنی دیدن آینده و افتادن در مسیر موفقیت هرچه قدر که در توان‌مان باشد.

خیلی از ما با دیدن سختی‌های کوچک احساس شکست می‌کنیم. فکر می‌کنیم دنیا برای ما به پایان رسیده و دیگر شانسی برای ادامه زندگی وجود ندارد .
هر وقت دچار حس شکست شدیم سری به اینترنت بزنیم و این سریال را ببینیم. یاغی به شدت شبیه زندگی ماست. زندگی که در آن هم شکست دارد هم پیروزی اما با «امید».

این روزها احساس شکست بدتر از خود شکست است مانند کسی است که در حال خوردن است اما احساس گرسنگی دارد. دوست داریم از این شرایط فرار کنیم. سوژه‌هایی چون گرانی، بیکاری و بی‌اعتمادی تمام امید ما را ناامید کرده و علیرغم داشتن هویت به احساس خطرناک بی هویت بودن تبدیل شده است. احساس می‌کنیم در سلولی تنگ قرار داریم که هیچ پنجره‌‍ای به بیرون راه ندارد. این حس یعنی پذیرش شکست. یعنی قبول مرگ تدریجی و ناخواسته.

می‌گویند سرطان در اولین گام سعی می‌کند امید را در انسان بکشد و اگر امید بمیرد، دیگر بیمار سرطانی هیچ شانسی برای ادامه زندگی ندارد. بیمار می‌تواند مچ سرطان را با امید به راحتی بخواباند.

جامعه امروز ما احتیاج به سریال‌های مثل یاغی دارد. سریال‌هایی که بدون شعار دادن، جامعه را به سمت بهتر شدن هُل بدهند. باید به مردم نشان بدهیم که می‌شود از میان آسفالت سخت و لجن‌زار هم گل بروید.

از کنار یاغی به سادگی عبور نکنیم. آن را ببینیم و به دیگران هم توصیه کنیم که آن را ببیند. کاری کنیم در روزهایی که حال برخی خراب است و برخی ناامیدانه به آینده نگاه می‌کنند، دوباره به روزهایی برگردیم که فردای آن روشن بود و پر از آرزوهایی خوب .

انتهای پیام/

 

نظر شما