مهدی قنبر، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در یادداشتی برای خبرگزاری برنا از جشنوارههای مختلف و جشنوارهای که با محوریت شهر برگزار میشود نوشت: امروز کلانشهر تهران با وسعت و جمعیتش باعث ایجاد تنوع جمعیت، مشاغل، تمرکز اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تجمیع نظرات و نگرشهای گوناگون شده است. در این شهر میتوان از همه اقشار و شهروندان استانهای کشور نمایندهای را جستجو کرد که در یکی از حرف مختلف و تخصصی فعالیت میکند. همین امر نیز آن را به ایرانی کوچک تبدیل کرده است. بسیاری از شهروندان، صنوف و حرف مختلف این کلان شهر با استفاده از امکانات موجود توانستهاند استعدادهای خود را شکوفا کنند. در میان این شهروندان افرادی مستعد و حرفهای در حوزه هنر و بهویژه صنوف سینمایی نیز وجود دارند. از اینرو برگزاری جشنواره فیلم شهر هم میتواند محفلی برای بروز آثار متنوع، پرشمار و حرفهای باشد. همچنین این جشنواره میتواند کمک شایانی به رشد و بالندگی دیگر جشنوارههای تخصصی و حرفهایتر در تولید آثار سینمایی و نیز پرفروغتر شدن جشنوارههایی مانند فیلم فجر و فیلم مستند شود. پس ماهیت وجودی آن بسیار مهم و ارزشمند است.
این جشنواره بهجز سکوی پرتاب فیلمسازان حاضر در آن، کمک مهمی در برگزاری مناسبتر دیگر جشنوارهها از لحاظ تنوع آثار میشود و میتواند جشنوارهای بزرگ در کنار دیگر گردهماییهای مهم سینمای کشور نیز باشد.
بخشهای مهم سینمایی آن نیز میتواند ازجمله ویژگیهای منحصربهفرد جشنواره فیلم شهر باشد. جشنوارهای که به رقابت در یک بخش خاص یعنی فیلمهای بلند سینمایی خلاصه نمیشوند. این جشنواره مهم شهری در بخش سینمای ایران آثار پویانمایی، سریال، فیلم داستانی و مستند را نیز برای رقابت انتخاب میکند. همین امر و تنوع در گونههای مختلف فیلمسازی کثرت بیشتری به آثار داده و به همان میزان هم داوری را سختتر و تخصصیتر میکند. موضوعی که تنها در جشنوارههای درجهیک کشور میتوان سراغی از آن گرفت.
یکی دیگر از ویژگیهای این جشنواره همانطور که در عنوانش آمده بینالمللی بودن آن است. این امر نیازمند یک دبیرخانه تخصصی و توانمندی است که بتواند آثار و فیلمهای باکیفیت خارجی را انتخاب و به جشنواره دعوت کرده و با تبلیغاتی بینالمللی باعث شناساندن چنین جشنوارهای در سطح کشورهای دنیا شود. این امری است که در یک برهه زمان کوتاه بسیار سخت و حتی غیرممکن است؛ زیرا جشنوارههای معتبر جهانی بهمرور و با ورود فیلمها و چهرهای سینمایی خارجی و نمایش آثار آنها به شهرت و وجهه جهانی میرسد.
بهاینترتیب میتوان دریافت با توجه به این جزئیات برپایی چنین جشنوارهای با مؤلفههای اشارهشده بسیار امری پیچیده، زمانبر و پرهزینه خواهد بود؛ زیرا این زمان است که اعتبار آن را محک خواهد زد.
مهمترین ویژگی و شاید بتوان گفت ماهیت وجودی چنین جشنوارهای ترسیم و ترویج الگوییهای شهرنشینی است. البته منظور روشهای شهرنشینی مدرن متناسب و منطبق با فرهنگ ایرانی اسلامی و سبک زندگی مبتنی بر چهارچوبهای اخلاقی و اسلامی و حمایت از خانواده ایرانی است. سیاست مهم چنین جشنوارهای باید حمایت از ساخت آثاری با این مختصات و تقدیر از نمونههای خوب و ارزشمند آنها در کنار بالا بودن کیفیت تولیدشان باشد. این سیاست را میتوان در انتخاب بخشهای «مسابقه آفرینشهای شهری» که در بخشهای گرافیک بیلبورد؛ تبلیغات محیطی متحرک مانند وسایل نقلیه عمومی؛ دیجیتال؛ ترانزیتی و عرشه پل)، المانهای شهری (تندیس، سردیس و مجسمه)، عکس و پوستر، نقاشی محیطی (نقاشی روی سطح؛ دیوار؛ کاشیکاری، سرامیک و دیوارنویسی) لحاظ کرد، تیزر شهری در دو محور زیباییشناسی بصری و اطلاعرسانی با موضوع آزاد (فرهنگی؛ تجاری و ….) و همچنین در بخش «مسابقه محله» باهدف ثبت آثار خلاقانه و فیلمهای زیبا و تأثیرگذار از زوایای مختلف شهرهای ایران را میتوان جستجو کرد. البته میطلبد که این جشنواره به شکل تخصصیتر در جشنواره فیلم شهر نیز دیده شود؛ و از جشنوارهای با موضوعات عمومی مشابه فاصله بگیرد.
شهرداری تهران همواره در راهاندازی و ساماندهی مؤسسات و سازمانهای فرهنگی و هنری در سطح شهر تهران پیشگام بوده است. اقدامات فرهنگی مانند تأسیس فرهنگسراها، گالریها و نیز ساماندهی هنرهای تجسمی در سطح شهر جهت زیباسازی و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری از سیاستهای مهم شهرداری تهران است. بدعتهای خوبی که در جهت هویتبخشی و تغییر کارکرد شهرداریها در سراسر کشور از آن الگوبرداری شده است. برگزاری چنین جشنواره سینمایی نیز اگر بتواند منجر به هویتبخشی به شیوه مدرن شهرنشینی و کارکردهای آن شود امری پسندیده است. در حقیقت باید به شکلی تخصصی و موضوعی در خدمت ترویج سبک زندگی، ساختوسازها و فرهنگسازی مبتنی بر ماهیت ایرانی باشد.
متأسفانه افکار و ذهنیتهای اشتباهی درباره جشنوارههای موضوعی و تخصصی وجود دارد. برخی میاندیشند اگر جشنوارهای تخصصی شود جامعیت و نگاه کلان خود را از دست میدهد و نمیتواند نظر و نگاه همه گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی و... را نمایندگی کند. باید به صاحبان این نگرش گفت اگر جشنوارهای تخصصی شود بیشک کاری دشوارتر پیش روی خود دارد؛ زیرا باید بهصورت تخصصیتر به دنبال نگاه و انتخاب آثارش برآید. از اینرو نباید از تخصصی شدن یک جشنواره ترسید یا نگران استقبال از آن شد؛ زیرا این امر پتانسیلی خوب برای جذب آثار متناسب با جشنوارهای مشخص و مختصات ویژه آن دارد و بسیاری از سازندگان آماتور و حرفهای را به سمت ساخت فیلمی با اهداف آن جشنواره سوق میدهد. البته این رویکرد با ساخت فیلمهای سفارشی باب دل جشنواره فرق دارد؛ زیرا به نظر میرسد برخی از برگزارکنندگان نیز میهراسند که مبادا نگاه تخصصی به جشنواره شهر آنها را در دام و تله سفارشیسازی بیندازد. بیشک این موضوع میتواند پاشنه آشیل چنین جشنوارههایی نیز شود. آثاری سفارشی که از کیفیت تهی هستند و برگزارکنندگان از سر ناچاری به پذیرش آنها تن میدهند؛ اما اگر کیفیت ساخت و محتوای نو شرط اصلی انتخاب آثار باشد بیشک مقوله سفارشیسازی فقط برای شرکت در جشنوارهای با این خصوصیات حتی اگر ساخته شود امکان حضور نخواهد یافت. مگر در بخشهای آماتوری جشنواره که بیشتر جنبه معرفی فیلمسازان جوان ، کسب تجربه، ایجاد علاقه و حمایت از استعدادهای نو دارند. به این ترتیب از پذیرش آثار کمبنیه و سفارشی در بخش حرفهای و مسابقه اصلی بهواسطه رانت و از سر ناچاری جلوگیری میشود.
ارسالهای قبل شاهد فعالیت بسیاری از کارگردانان معروف و شناختهشده سینما درزمینه ساخت فیلمهایی با موضوعات و معضلات شهری بودهایم. آثاری که به زیباییها و خصوصیات گردشگری تهران و آموزش فرهنگ شهرنشینی مانند «نارنجیپوش» میپرداختند و گاهی نیز مشکلات شهری و اتفاقاتی که زیرپوست شهرها میگذشت را به نمایش درمیآوردند. از اینرو سیاست برگزارکنندگان جشنواره فوق باید هر دوی این نگاهها را در برگیرد.
پس نباید در انتخاب آثار غربالگری صورت گیرد و خط قرمزی برای انتخاب چنین آثاری در نظر گرفته شود. وجود چنین سلیقهای باعث میشود تا جشنواره یکبعدی شده و بسیار از کارگردانان و نویسندگان مؤلف و منتقد به شیوهها و سبک شهرنشینی نوین در کشور آثارشان به این جشنواره ارسال نمیکنند و عطای نمایش آن را به لقایش ببخشند و از حضور منصرف شوند. نبود این نگاه منتقد و متفاوت، جشنواره را از آثار کیفی و متفاوت تهی کرده و از اقبال عمومی نیز میاندازد. در چنین شرایطی با جشنوارهای تشریفاتی و سفارشی روبرو خواهیم بود.
بینالمللی بودن جشنواره فیلم شهر نیز باعث خواهد شد تا برگزارکنندگان قادر شوند از نگاه متفاوت غیربومی اما در حوزه شهری نیز بهرههای خوبی ببرند. این امر درنهایت نتیجهای بهمراتب بهتر خواهد داشت. همچنین گزینه مناسبی است برای رسیدن به کیفی سازی فیلمهای حاضر در جشنواره زیر در مواردی با الگوسازی برخی سینماگران جوان منجر به بالا رفتن سطح کیفی آثارشان خواهد شد. کمک دیگر بینالمللی بودن جشنواره راهکاری برای عدم جذب آثار کم کیفیت در بخش اصلی و مسابقه است. اگر آثار تخصصی ارائهشده با موضوع شهری در داخل کشور به لحاظ کیفی و کمی بسیار نازل باشد برگزارکنندگان جشنواره خواهند توانست بهراحتی آنها را در بخشهای دیگر وارد یا رد کرده و آنها را با آثار کیفیتر خارجی جایگزین کنند. به این ترتیب هم سطح کیفی جشنواره بالا میرود و هم سازندگان جوان و یا سفارشیساز از سطح سختگیری برگزارکنندگان جشنواره مطلع میشوند و در آثار بعدی خود سطح کیفی تولیدشان را ارتقاء خواهند داد.
جشنواره فیلم شهر اگرچه نام فیلم را یدک میکشد اما در آن شاهد ورود بخشهای نامرتبط با فیلم مانند عکس و پوستر، نقاشی محیطی، نقاشی روی سطح؛ دیوار؛ کاشیکاری، سرامیک و دیوارنویسی، تیزر شهری در دو محور زیباییشناسی بصری و اطلاعرسانی با موضوع آزاد و... را نیز هستیم. به نظر میرسد. رقابت آثاری از هنرهای تجسمی، مجسمهسازی همگی برای جوری جنس در جشنواره است. برگزارکنندگان بازهم از ترس خالی نشدن ویترین جشنواره از آثاری هنری غیر از فیلم بهره میگیرند؛ اما اگر قرار است جشنواره فوق به این بخشها نیز بپردازد کار اشتباهی است. زیرا هر یک از این بخشها خودشان جشنوارهای جداگانهای را میطلبند. زیرا هنر تجسمی خود زیرشاخههای متعدد را شامل میشوند که از حوصله و معرفی آن در دل یک جشنواره سینمایی خارج است. از سوی دیگر اگر برگزارکنندگان اصرار به برگزاری همه آنها بهصورت یکجا و متمرکز دارند بهتر است دیگر اسم آن را جشنواره سینمایی نگذارند و اعلام کنند آنها قصد برگزاری جشنواره بینالمللی هنرهای شهری را دارند که فیلم نیز بخشی از آن است.
انتهای پیام/